به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چاپهایی جدید از خاطرات دفاع مقدس توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب خواهد شد. در این فهرست «لشکر خوبان» برای چهل و پنجمینبار بازچاپ خواهد شد. این اثر نوشته معصومه سپهری با محوریت خاطرات مهدیقلی رضایی است که چندی پیش تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب نیز منتشر شده است.
در این کتاب اغلب خاطرات لشکر 31 عاشورا گنجانده شده و به همین دلیل با خاطرات مهدی و حمید باکری نیز گره خورده است. مهدیقلی رضایی، راوی این کتاب، در زمان ورود به جنگ نوجوان بوده در نتیجه خاطرات او سرشار از شیطنت نوجوانی است که به مرور در مواجهه با سختی های طاقت فرسای صحنه نبرد جای خود را به استقامت یک رزمنده می دهد.
مقدمه معصومه سپهری نویسنده اثر بر این کتاب نشان از تأثیری است که خود از مواجهه با خاطرات راوی گرفته است. وی با سطرهای این کتاب، بهترین روزها و بهترین تصمیم ها را تجربه کرده است. نتیجه زحمات دوساله او کتابی است که از آن انتظار دارد خواننده را از پرسه زدن در کلمات خیالی به واقعیت زندگی در سالهای جنگ ببرد و راهی نو در زندگیاش بگشاید.
وی پیش از این در رابطه با چرایی پرداختن به خاطرات رزمندگان واحد اطلاعات عملیات به تسنیم گفته بود: ورود من به ادبیات دفاع مقدس با کتاب «لشکر خوبان» که خاطرات مهدیقلی رضایی بهعنوان یکی از نیروهای واحد اطلاعات عملیات لشکر عاشوراست، آغاز شد. که آنجا هم من برای نوشتن آن اثر انتخاب شدم. در این سالها که در زمینه ادبیات دفاع مقدس فعالیت میکنم، هرچه پیش میروم میبینم که عظمت رزمندگان ما در جنگ، در کار نیروهای واحد اطلاعات بیشتر دیده میشود.
وی ادامه داده بود: کار این رزمندهها خیلی سختتر از سایر رزمندگان در جبهه بود. برای بچههای اطلاعات عملیات واقعاً وقت بیکاری معنا نداشت. آنها بهمثابه چشم برای کل جنگ عمل میکردند و وظیفه داشتند در عملیاتها نیروهای خطشکن را هدایت کنند. بنابراین یا در عملیاتهای شناسایی در دل دشمن بودند که خاطرات بسیار شگفتی از آن عملیاتها هست، یا در آمادهسازی منطقه عملیات جدید در انواع کارها از راننده گرفته تا کارهای دیگر کار میکردند. یا به نیروهای خطشکن آموزشهای اختصاصی مثل غواصی میدادند و اغلب هم در عملیاتها عده زیادی از این عزیزان شهید یا مجروح میشدند. تا جایی که میدانم با این که تعدادشان در جنگ زیاد نبود، اما بیشترین تأثیر را داشتند و همه بازماندگان واحدهای اطلاعات در کسوت جانبازیاند. این جانبازان آنقدر حرفهای ارزشمند دارند که مطمئنم بهترین کتابها را میتوان از آنها نوشت.
«پایی که جاماند» یکی دیگر از عناوین خاطرات است که با چاپ چهل و ششم روانه نمایشگاه کتاب خواهد شد. این اثر یکی از پرفروشهای انتشارات سوره مهر طی سالهای گذشته است. این مجموعه خاطرات سیدناصر حسینی پور از روزهای اسارت است. حسینی پور در این اثر خاطرات خود ار اردوگاه های مخفی عراق را روایت می کند و همین امر بر جذابیت اثر می افزاید. راوی که خود نگارش خاطرات را نیز برعهده داشته است، کتاب را به ولید فرحان، فرمانده عراقی، تقدیم میکند.
در بخش هایی از این اثر می خوانیم: «در حالی که سرم پایین بود، کنارم نشست، موهایم را گرفت و سرم را بالا آورد؛ چنان به صورتم زل زد، احساس کردم اولین بار است ایرانی می بیند. بیشتر نظامیان از همان لحظه اول اسارتم اطرافم ایستاده بودند و نمی رفتند.
زیاد که می ماندند، با تشر یکی از فرماندهان و یا افسران ارشدشان آن جا را ترک می کردند. چند نظامی جدید آمدند. یکی از آنها با پوتین به صورتم خاک پاشید. چشمانم پر از خاک شد. دلم می خواست دست هایم باز بود تا چشم هایم را بمالم. کلمات و جملاتی بین آنها رد و بدل می شد که در ذهنم مانده. فحش ها و توهین هایی که روزهای بعد در العماره و بغداد زیاد شنیدم. یکی شان که آدم میان سالی بود گفت: لعنه الله علیکم ایها الایرانیون المجوس. دیگری گفت: الایرانیون اعداء العرب. دیگر افسر عراقی که مؤدب تر از بقیه به نظر می رسید، گفت: لیش اجیت للحرب؟ (چرا اومدی جبهه؟ ) بعد که جوابی از من نشنید، گفت: اقتلک؟ (بکشمت؟ ) آنها با حرف هایی که زدند، خودشان را تخلیه کردند. … »
انتهای پیام/