به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، یکی دو گزارشی که تلویزیون از نمایشگاه کتاب تهران پخش کرد خیلی ناامیدانه بود البته ممکن است گزارش های امیدوار کننده هم داشته که من ندیده ام اما آن گزارش هایی که من دیدم خیلی نمایشگاه خوبی را تصویر نمی کرد. از طرف دیگر خبرگزاری ها خبر از فروش های میلیاردی می دادند و این تناقض سوال برانگیز بود.
اما آنچه من در ظهر روز یک شنبه حوالی ساعت 14دیدم آن هم زمانی که تصور نمی رفت بازدید کننده چندانی داشته باشد دلگرم کننده بود. دوشنبه هم اول وقت رفتم درست زمانی که درهای شبستان باز شد و ازدحام جمعیت وارد نمایشگاه شد.شلوغی نمایشگاه به خودی خود یک امتیاز است هر چند خرید چندان چنگی به دل نمی زند.اما همین که بخشی از جامعه حتی از دیگر شهرها به تهران می آیند تا سری به نمایشگاه کتاب بزنند و این نمایشگاه محلی می شود برای مراودات و دید و بازدیدهای فرهنگی بین اهالی قلم و کتاب که خود غنیمتی است آن هم درنمایشگاهی که زیبنده ترین نمایشگاه برای برگزاری در مصلاست ویا پاتوق هایی فرهنگی که برنامه های متعددی دارد واز آن جمله سرای اهل قلم. سرای اهل قلم علاوه بر بخش داخلی بخش بین الملل هم دارد.هنگام عبور چشمم به عنوان " ما و میراث فکری دنیای عرب "می افتد که درمیان چند نویسنده، موسی بیدج -مترجم- را دیدم و این شد تا دقایقی در سرای اهل قلم بین الملل بنشینم سالن تقریبا پر بود .
* "کتاب گران است " این حرف خیلی هاست.طبیعی هم هست چرا که کتاب نمی تواند از شرایط اقتصادی موجود مستثنی باشد. از غرفه داری می پرسم، وضع فروش چطور است، اظهار رضایت می کند و قیمت ها را هم مناسب می داند. به سردر غرفه نگاه کردم، انتشارات کیهان بود. به سراغ چند غرفه دیگر هم رفتم؛ سنایی،نگاه،ژکان،سخن ، ققنوس و سوره مهر. سوره مهر هم راضی بود ولی دیگر غرفه ها از فروش کم گلایه داشتند و از گرانی. یکی گفت :دست اونایی راکه کتاب می خرند باید بوسید. اما می تواند مدیریت شود تا کتابی که به دست مردم می رسد ارزان تر از این باشد به ویژه در سالی که "فرهنگ" در کنار" اقتصاد "نشسته است. بدون اینکه بسترهای اقتصادی فرهنگ اصلاح شود نمی توان امیدی به شکوفایی آن داشت و "کتاب " به عنوان گوهر فرهنگ بیش از همه باید در سیاست های کلان فرهنگی دیده و بنیان های اقتصادی آن محکم شود.از طرفی اگر دیربازده بودن حوزه فرهنگ را باور داشته باشیم، از هزینه کرد اقتصادی در عرصه فرهنگ به ویژه کتاب نگران نخواهیم بودو می پذیریم که "اقتصاد" و "فرهنگ" زمانی که کنار هم در سیاست های کلان قرار گیرند به یک بده بستانی دو سویه می رسند که هیچکدام زیان نخواهند کرد و البته فرهنگ رادر این میان سود بیشتری است.
* اساسا کتاب خریدن ملازم کتاب خواندن نیست و نمی توان با میزان فروش کتاب لزوما از سرانه مطالعه سخن گفت. کتاب باید در زندگی ماحضور داشته باشد.باید با کتاب زندگی کنیم. باید ولع مطالعه را از کودکی به فرزندان مان بیاموزیم و طرح ساعت مطالعه در مدارس که در این دولت دنبال می شود یکی از راه های تشویق به مطالعه خواهد بود اما کافی نیست.تلویزیون نقش جدی در افزایش سرانه مطالعه دارد البته اگر به جای برنامه های هر از گاهی به یک راهبرد فرهنگی رسیده باشد. سیاست های تشویقی مثل جایزه و احتمالا طرح پرسش هایی از یک کتاب هم فقط یک اتفاق مقطعی است که اگر گذرگاهی برای ورود به میدان مطالعه باشد خوب است وگرنه آثار آن موقتی خواهد بود.
* شایسته نیست با نمایشگاه کتاب تهران که پس از سال ها در جمهوری اسلامی به یک اعتبار در خوری رسیده است برخورد قهری داشته باشیم . بیان انتقاد در کناردیدن نقاط قوت و البته حساسیت های لازم و به دور از شائبه های سیاسی قطعا پسندیده است . از طرفی نوع مواجهه با اهالی فرهنگ هم حساسیت و معیار خودش را می طلبد و بایدبه شایستگی انجام شود.
نویسنده: علیرضا حیدری
منبع:خراسان
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.