احمدی نژاد اصولگرا نبود


احمدی نژاد اصولگرا نبود

خبرگزاری تسنیم: احمدی نژاد اصولگرا نبوده اما امروز با رندی می‌خواهد به طرف‌های مقابلش بگوید که من چه‌کاره هستم، الان اعلام می‌کند که از اول هم اصولگرا نبوده.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، احمد کریمی‌اصفهانی دبیرکل جامعه انجمن اسلامی اصناف و بازار گفت‌وگویی با شرق انجام داده که مشروح آن را در ادامه می‌آوریم.

 اصولگرایان تقریبا در ماه‌های پایانی دولت احمدی‌نژاد شروع به انتقاد از عملکرد وی کردند و به واسطه این انتقادها به نوعی سعی کردند که از دولت احمدی‌نژاد اعلام برائت کنند. فکر می‌کردید روزی برسد که اصولگرایان از حمایت آقای احمدی‌نژاد اعلام برائت کنند؟

البته متفاوت است. بعضی از اصولگرایان، آقای احمدی‌نژاد را اصولگرا می‌دانستند. ولی خودم از قبل که ایشان در شهرداری‌ بود، ایشان را اصولگرا نمی‌دانستم. هم در مرحله اول ریاست‌جمهوری و هم در مرحله دوم. شاید در مصاحبه‌های دیگرم اسناد و مدارکش نیز باشد. البته خود ایشان هم خود را از اصولگرایان ندانستند، گرچه بودن یا نبودن ایشان مشکلی را برای اصولگرایی ایجاد نمی‌کرد. احمدی‌نژاد یک پدیده‌ای برای خود بود؛ پدیده‌ای که خیلی از اصول عادی جامعه را رعایت نمی‌کرد؛ کسی که رعایت کمترین ادب و معرفت را پیدا نکرد. ناگفته نماند از جمله کسانی که خیلی اصرار داشتند که ایشان به شهرداری تهران بیاید، آقای ناطق‌نوری و باهنر بودند. آنها بودند که ایشان را در مسند شهرداری نشاندند و دقیقا از همان‌جا بود که احمدی‌نژاد کار خود را شروع کرد. او با یک نیرنگ پنهان آمد و بعد هم به همان افراد حامی خود پشت‌پا زد. ما شاهد بودیم که در آن مناظره انتخاباتی سال 88 برای به دست‌آوردن رای چیزی برای وی مطرح نبود. فقط رای برایش مطرح بود و هیچ اخلاق اسلامی را رعایت نکرد و شد آن افتضاحی که همه ما شاهد آن بوده‌ایم. بنابراین می‌توان گفت پشت‌کردن یا اعلام برائت و بیزاری‌جستن تعداد زیادی از اصولگرایان از وی انتظار می‌رفت گرچه ممکن است یک تعدادی هنوز هم او را قبول داشته باشند و البته معدودند. ولی من از اول هم ایشان را قبول نداشتم تا الان از ایشان برائتی بجوییم.

 پس خود اصولگرایان نیز قبول دارند که ایشان در زمان انتخابات 88 اخلاق را رعایت نکرد؟

بله، این را که همه قبول داریم. فقط مربوط به اصولگرایان نیست. به ایشان تذکرات متعددی نیز در رابطه با این مسایل داده شد. این دیگر چیزی نیست که اصولگرایان بگویند، همه مردم شاهد بودند که ایشان آن بی‌ادبی‌هایی را که در مورد روحانیت کرد نه‌تنها به دو فرد بزرگ آقایان هاشمی‌رفسنجانی و ناطق‌نوری بلکه در مورد مراجع نیز همین بی‌ادبی‌ها را داشت. اما به لحاظ اینکه متوجه شد که خیلی ممکن است برایش بد شود علنا و آشکارا نمی‌گفت. ولی در پنهان آنها را نیز قبول نداشت و اظهارات سخیفی نیز در مورد مرجعیت داشت. ایشان هیچ اصولی را قبول ندارد فقط چارچوب موردنظر خود را قبول دارد. ولایت را نیز از اول قبول نداشت و فقط این اصل را اهرمی قرار داد برای گرفتن آرا وگرنه اینکه سرباز ولایت هستم، همه‌اش دروغ بود. سرباز ولایت شنوایی دارد. ایشان حاضر بود از همه‌چی بگذرد اما از مشایی نگذرد. خب این نشان می‌داد که تمام دین وی مشایی بود.

 مردم نقش اصولگرایان را در به قدرت‌رسیدن احمدی‌نژاد فراموش نکرده‌اند. چطور شد که در آن زمان (سال 84) از آقای احمدی‌نژاد حمایت کردند؟ آیا ترس از ورود آقای هاشمی به انتخابات نبود؟ آقای هاشمی برای همه شما شناخته‌شده بود، کاندیدای جریان راست هم که علی لاریجانی بود اما احمدی‌نژاد خود را بالا کشید.

ببینید مطالبی را ایشان مطرح می‌کرد و در جامعه مطرح شد صرفا برای اینکه خود را جا بیندازد. مساله‌اش چیز دیگری است. چه آنهایی که از ظاهر امر مطلع هستند و چه آنهایی که از اصل ریشه اطلاع دارند، می‌دانند زمانی که چند نفر کاندیدا معرفی شدند یکی هم آقای احمدی‌نژاد بود. ایشان زمانی که دید تقریبا تصمیم نهایی اصولگرایان، کاندیداتوری ایشان نیست، آن وقت بود که زد به خاکی و کار خود را انجام داد. وگرنه نه به تصمیم اصولگرایان پایبند بود و نه اصولگرا بود. کار خود را کرد. با شعاری که در جامعه یک مقدار می‌توانست گل کند، جلو آمد و با حمله به آقای هاشمی توانست کار خود را جلو ببرد. اما چنانچه که دیدیم هیچ‌وقت مخالف کار آقای هاشمی نبود. هر کاری نیز انجام می‌داد، اما مشکلی برای او ایجاد نمی‌شد.

 پس شما برای اصولگرایان در پیروزی آقای احمدی‌نژاد در سال 84 نقشی قایل نیستید؟

نقش که نه. بالاخره آن موقع با هر فریبی احمدی‌نژاد آمد و خود را از نردبان اصولگرایی بالا برد. اصولگرا نبود ولی از نردبان اصولگرایی بالا رفت که توانست یک تعدادی از آرای اصولگرایان را به خودش متمایل کند.

 یعنی ترسی از پیروزی آقای هاشمی در انتخابات 84 نداشتید؟

حال بخشی از آرا اینگونه بود ولی نه اینکه همه مساله این باشد.

 اصولگرایانی که در سال 84 از آقای احمدی‌نژاد حمایت کردند با روحیات ایشان آشنا نبودند؟ یعنی شناخت کافی از ایشان نداشتند؟

به نظر من شناخت نداشتند، چون ایشان جزو کاندیداهای اصولگرایان نبود. البته هنوز هم به نظر من ملت ما شناختی از وی ندارند. معتقدم هنوز هم کسی از وی شناخت کافی ندارد.

 اما تشکلی هم که شما عضو آن هستید در روی‌کارآمدن آقای احمدی‌نژاد بیشترین نقش را داشت و احمدی‌نژاد سال‌ها عضو جامعه اسلامی مهندسین و ایثارگران بود. اینگونه نبود؟

بالاخره تصمیمی بود که به صورت جمعی گرفته شده بود؛ تصمیم جمعی‌ای که توسط یک تشکل شکل گرفت. چون ما کار تشکیلاتی انجام می‌دهیم پس ممکن است به تصمیمی که در برخی از جلسات با رای اکثریت گرفته می‌شود تن دهیم. اما بنده به‌شخصه، از ابتدای امر چون ایشان را مقداری می‌شناختم، مخالف ایشان بودم. از ابتدا هم در تمام مصاحبه‌های من مشخص است. در جلساتی هم که داشتیم دوستان به‌خوبی خبر دارند تندترین برخوردها را در رابطه با اینکه ایشان شخصیت ریشه‌داری نیست و به هر صورت او نمی‌تواند برای نظام ما مفید باشد، داشته‌ام و مکررا نیز بر آن تاکید می‌کردم، اکثر بزرگان نیز این را می‌دانند.

 در همان سال‌های اولی که روش آقای احمدی‌نژاد هم برای مردم و هم برای اصولگرایان مشخص شد، چرا در همان مقطع صدای اعتراضی از سوی اصولگرایان برنخاست؟

این طبیعی است. انسان‌ها زمانی که به مرور ماهیت‌شان شناخته می‌شود به همان نسبت هم اقبال از آنها کمتر خواهد شد. این قسمت طبیعی قضایاست. اما آنهایی که در همان مقطع سکوت کردند فکر می‌کردند وی یک فرد اصولگراست. او هم با همین نردبان آمد اما بعدها در جریان کار مشخص شد که وی اهداف دیگری را دنبال می‌کند. نه به اصول پایبند است و در خیلی از موارد دیگر نیز که برخوردهای خیلی سخیف را از او شاهد بودیم.

 منظورم همین است. زمانی که خیلی از این کارهای به گفته شما سخیف را شاهد بودیم مانند زمانی که وزرا را شبانه کنار می‌گذاشت یا علیه افراد اتهام وارد می‌کرد و حتی زمانی که از مکتب ایرانی پیشنهادی آقای مشایی حمایت می‌کرد، چرا در همان زمان اعتراضی صورت نگرفت؟

چرا. اینگونه نبود که کسی چیزی نگوید. بعضی‌ها گفتند. به‌تدریج پرده‌ها کنار رفت و خیلی چیزها مشخص شد.

 مثلا آن زمانی که در مورد مکتب ایرانی صحبت کردند؟

این یکی از موارد بود. مسایل مختلفی وجود داشت.

 در برابر آنها سکوت نشد؟

چه کسی سکوت کرد؟

 از طرف اصولگرایان سکوت نشد؟

نه. خود بنده مکررا اعتراض کردم. دوستانی نیز بودند که گفتند. ایشان در این موضوع به امام(ره) خیانت کردند. امام(ره) در یک زمانی فرمودند که ما راه سختی در پیش داریم و در سه‌مرحله باید آن را انجام دهیم؛ یکی اسلامی‌شدن ایران. دومی، اسلامی‌کردن جهان اسلام. و در نهایت جهانی‌کردن اسلام. اصلا صحبت ایرانی‌بودن نبود. ایشان انقلاب را اینقدر پایین آورد که در چارچوب ایران خلاصه‌اش کند و این خیانتی بود که به نظر من حتما در تاریخ ثبت خواهد شد. امام(ره) می‌خواست کاری کند که این انقلاب جهانی شود که آقای احمدی‌نژاد نتوانست ولی درست نقطه مقابل آن آمد و همان حرفی را که در مورد پان‌ایرانیسم و پان‌ترکیسم و پان‌عربیسم مطرح می‌شد، پان‌فارسی‌اش را هم می‌خواست باب کند که الحمدالله با تودهنی‌هایی که خورد مهار شد. پس اصولگرایان سکوت نکردند.

 یک زمانی اصولگرایان اصرار داشتند که احمدی‌نژاد اصولگراست اما خود احمدی‌نژاد می‌گوید من اصولگرا نیستم. چه اصراری دارید؟

چون الان احتیاجی ندارد. الان چون رای اصولگرایان را ندارد باید رای خاکستری‌ها و یک عده‌‌ای دیگر را به دست بیاورد. یعنی رای کسانی که مقابل اصولگرایان هستند.  

پس چون رای اصولگرایان را ندارند، می‌گویند اصولگرا نیستم.

بله، ایشان اصولگرا نبوده اما امروز با رندی می‌خواهد به طرف‌های مقابلش بگوید که من چه‌کاره هستم، الان اعلام می‌کند که از اول هم اصولگرا نبوده.

 قبل از آمدن آقای احمدی‌نژاد به انتخابات سال84 ریاست‌جمهوری، گفته می‌شد اصولگرایان هیچ‌وقت دولت را در دست نداشته‌اند و به نوعی یک ریاست‌جمهوری طلبکارند. چطور هیچ دولتی نداشتند؟

 در سال‌های گذشته کدام اصولگرا ریاست‌جمهوری را بر عهده داشت؟

ممکن است امروز خیلی قضایا عوض شده باشد. آن زمان خود آقای رجایی بود، حتی شاید این افکاری که آقای هاشمی امروز دارند آن زمان نداشتند و از جامعه روحانیت مبارز، کاندیدا شدند. پس چطور می‌توان این حرف را زد؟ درست است که به‌عنوان اصولگرا نبودند اما رسما به جریان اصلاح‌طلبی نیز نمی‌توان نسبت داد. چون هیچ‌کدام اینها در آن مقاطع مطرح نبوده است.

 اما با همه این مسایل در دور دوم ریاست‌جمهوری در سال88 باز هم شمار زیادی از اصولگرایان از ایشان حمایت کردند. این بار چرا؟ آیا به دلیل ترس از رقیب نبود؟

آن موقع هم اتفاقا خیلی از اصولگرایان هم از ایشان حمایت نکردند.

ولی باز حمایت گسترده‌ای از سوی اصولگرایان صورت گرفت و بیانیه‌های زیادی صادر شد.

بله داشتند. چون آن موقع هنوز تصور خیلی‌ها بر این بوده که ایشان اصولگراست و هنوز عملکرد وی را ندیده بودند.

 با آن عملکردی که در طول چهار سال ریاست‌جمهوری از ایشان دیدند و آن رفتارهایی که از او در مناظره‌ها شاهد بودند، اما باز هم حمایت کردند، فکر نمی‌کنید بیشتر به خاطر ترس از ورود آقای موسوی و کروبی به عرصه انتخابات بود؟

من خودم این دو شخصیت را از اول انقلاب می‌شناسم. اصلا در این جایگاه‌ها نبودند. موسوی از ابتدای امر اگر دستور امام نبود مقام رهبری که آن زمان ریاست‌جمهوری را برعهده داشتند، ایشان را به‌عنوان نخست‌وزیری انتخاب نمی‌کردند. رهبری به‌عنوان یک تکلیف پذیرفتند. اینگونه نبود که شما فکر می‌کنید. آن موقع قرار بر معرفی ایشان به‌عنوان نخست‌وزیری نبود، یک مسایلی پیش آمد که بر مبنای ضرورت، زمانی که امام(ره) حکم کردند، مقام رهبری نیز ایشان را پذیرفتند وگرنه آن موقع هم آقا ایشان را قبول نداشتند. ترسی وجود نداشت.

 اصولگرایان زمانی که احمدی‌نژاد برای چند روزی خانه‌نشین شد، دچار واهمه شدند و از حمایت احمدی‌نژاد دست برداشتند. آیا فکر نمی‌کنید که کمی دیر شده بود؟

ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. هر موقع انسان فهمید که اشتباه کرد، می‌تواند جبران کند. اتفاقا خصوصیت آدم با شخصیت این است که از پذیرفتن اشتباه خود ابایی نداشته باشد. اینکه انسان روی اشتباه خود پافشاری کند بدتر از این است که اگر اشتباه کرده صراحتا بگوید من اشتباه کردم. اگر مسایلی بوده بعدها متوجه شدند و بعدا هم هیچ حمایتی از ایشان نکردند.

 اما اشتباهات زیادی از سوی وی رخ داده بود. واکنش از سوی جناح متبوع شما خیلی با تاخیر اتفاق نیفتاد؟

خب این قضیه نسبت به بقیه مسایل پررنگ‌تر بوده است. اصولگرایان کاملا به توطئه آن پی بردند. در آن چند روزی نیز که در خانه نشستند تصورش این بود که بعضی‌ها از ایشان حمایت کنند. اما بعد از اینکه دیدند آب از آب تکان نخورد، برگشت.

 به نظر شما مشکل آقای احمدی‌نژاد در اداره کشور چه بود؟

مشکل، نداشتن ثبات شخصیتی بود. ببینید انسانی که رعایت اخلاق نکند اتفاقا کسی را هم قبول ندارد و فقط همه چیز را در خود منحصر می‌داند. معمولا انسان‌های مدعی اینگونه هستند. شما یک درختی را که بار نمی‌دهد می‌بینید که سرپا می‌ایستد و همیشه عرض اندام می‌کند. ولی موقعی که بار داد سرش به پایین خواهد آمد. مساله آقای احمدی‌نژاد گم‌کردن خود بود که باعث شد خسارت سنگینی بر نظام وارد شود. از طرفی نیز وزرای خود را که انتخاب خودش بودند قبول نداشت. همه تحت امر او بودند و هیچ‌کس جرات نداشت در مقابل خواسته او بایستد. آقای احمدی‌نژاد تقریبا همین حالت را داشت.

 شما در صحبت‌هایتان اشاره کرده‌اید که آقای احمدی‌نژاد از نردبان اصولگرایی بالا آمد، حال چگونه بعد از هشت‌سال از این نردبان به پایین آمدند؟

ایشان یک زمانی از این نردبان بالا رفتند تا رای خود را بگیرند. وقتی رای خود را به دست آوردند دیگر اصولگرایی را بوسیدند و کنار گذاشتند. در واقع چون دیگر اقبالی از سوی اصولگرایان ندیدند آن وقت بود که تصمیم گرفتند از این نردبان پایین بیایند. چون دیدند که دیگر با این تشکل آرایی نخواهند داشت.

 حال اگر آقای احمدی‌نژاد بخواهد دوباره به عرصه سیاست بازگردد، اصولگرایان از ایشان حمایت نخواهند کرد؟

بعید می‌دانم که ایشان دیگر جایگاهی در این حزب داشته باشد و خودش نیز به‌خوبی می‌داند و برنخواهد گشت. منتها ممکن است کسی را مشابه خودش و با حمایت‌هایی که برخی از ایشان دارند چه از تشکل‌های دیگر که بی‌زمینه نیستند و همین الان نیز با ایشان همکاری‌هایی دارند، اینچنین کاری را انجام داده و شخص دیگری را به میدان بیاورند.

 پس خودشان نیز کاملا مطلع هستند که نمی‌توانند رایی به دست آورند و از همه مهم‌تر اینکه اصولگرایان از ایشان حمایت نخواهند کرد و یقینا با این تفسیر شما ایشان به عرصه سیاسی کشور بازنخواهند گشت؟

حداقل اینکه شخص ایشان بازنخواهد گشت. چون به‌خوبی می‌داند که هیچ اقبالی به ایشان نیست. ممکن است که محدود طرفداران خود را سوق دهد به سمت کسی که مشابه خود است، ولی محال است که خود بیاید.

 گرچه برخی از اصولگرایان منتقد احمدی‌نژاد، هنوز هم وقتی که بابت حمایت‌های سابق از وی مورد انتقاد قرار می‌گیرند، از در انکار درمی‌آیند و چنان وانمود می‌کنند که گویی آن همه حمایت مبتنی بر هیچ خطا و اشتباهی نبوده است، ولی اصولگرایان منصفی چون علی مطهری، حقیقت را بر غرور شخصی و جناحی‌شان مقدم می‌دانند و صادقانه می‌گویند اصولگرایان باید بابت حمایت از احمدی‌نژاد، عذرخواهی کنند. به نظر شما نباید عذرخواهی کرد؟

معتقدم هرجایی که انسان فهمید طرف مقابلش خطا کرده هیچ دلیلی بر اینکه همچنان به حمایت خود ادامه دهد، وجود ندارد. این وظیفه ماست. تا زمانی که کسی در مسیر درستی حرکت می‌کند، مورد تایید است اما اگر مسیرش نادرست بود هرکسی و در هر رده‌ای که می‌خواهد باشد، مورد تایید ما نخواهد بود. اما اگر قرار باشد بحث عذرخواهی را مطرح کنیم، خیلی‌ها هستند که باید عذرخواهی کنند. چون از این دست خطاها اکثرا انجام داده‌ایم، هم از سوی اصولگرایان و هم از سوی اصلاح‌طلبان از این نوع خطاها زیاد به وجود آمده است. به هر حال اگر اشتباه می‌کنیم باید خودمان اشتباه کنیم و دیگران ما را مدیریت نکنند. بنابراین ما باید هر روز بگوییم که عذرخواهی می‌کنیم. گرچه این اصل را باید قبول کنیم که هر کسی که خطا کرد دیگر حمایتی از او نداشته باشیم، اما عذرخواهی لازم نیست، فقط باید باشهامت قبول کنیم که خطا کرده‌ایم.

 سوال پایانی اینکه احمدی‌نژاد رییس‌جمهور با احمدی‌نژاد شهردار تهران چقدر فاصله داشته است؟

نه اصلا فاصله‌ای نداشت. از اولش نیز شهرداری ابزاری بود برای پیروزی ایشان در انتخابات ریاست‌جمهوری. احمدی‌نژاد از اول نیز همین شخصیت بود. ایشان شهردارشدن را زمینه‌ای برای ریاست‌جمهوری انتخاب کرده بود. تفاوتی نداشت فقط برای خیلی‌ها شناخته‌شده نبود.

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon