فضیلت ماه مبارک شعبان در سیره و کلام گهر بار معصومین علیهم السلام


فضیلت ماه مبارک شعبان در سیره و کلام گهر بار معصومین علیهم السلام

خبرگزاری تسنیم: ماه مبارک شعبان، ماه بسیار شریفى است و منسوب است به حضرت سید انبیا «صلى الله علیه وآله»؛ آن حضرت این ماه را روزه مى داشت و وصل مى کرد به ماه رمضان و مى فرمود: شعبان ماه من است؛ هر که یک روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، عناوین این ویژه نامه و سپس متن مقالات آن را در ذیل می خوانید:
فضیلت ماه مبارک شعبان در سیره وکلام گهر بار معصومین علیهم السلام
مراقبات ماه شعبان المعظم
معارف اسلامی ماه شعبان
دعای ویژه ملائکه برای روزه‌ داران شعبان
نگاهی دوباره به مناجات شعبانیه
اعمال ماه شعبان المعظّم
لیلة القدر اهل بیت (ع)
نیمه شعبان شب قدر امت اسلام
اعمال عبادی ماه مبارک شعبان
فضیلت ماه شعبان
معرفی کتاب ارمغان شعبان
شب نیمه شعبان شب برات
ماه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
ماه شعبان و صلوات شعبانیه !

 

فضیلت ماه مبارک شعبان در سیره وکلام گهر بار معصومین علیهم السلام   
ماه مبارک شعبان، ماه بسیار شریفى است و منسوب است به حضرت سید انبیا «صلى الله علیه وآله»؛ آن حضرت این ماه را روزه مى داشت و وصل مى کرد به ماه رمضان و مى فرمود: شعبان ماه من است؛ هر که یک روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود و از حضرت صادق علیه السلام روایت است که چون ماه شعبان داخل مى شد حضرت امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى نمود و مى فرمود: اى گروه اصحاب من مى دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است، و حضرت رسول صلى الله علیه وآله مى فرمود شعبان ماه من است؛
پس روزه بدارید در این ماه براى محبّت پیغمبر خود، و براى تقرّب به سوى پروردگار خود. بحقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى کنم که از پدرم حسین بن على علیهما السلام شنیدم که فرمود: شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام که هر که روزه دارد شعبان را براى محبّت پیغمبر خدا و تقرّب بسوى خدا، دوست دارد خدا او را و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت، و بهشت را براى او واجب گرداند.

و شیخ روایت کرده از صفوان جمال که گفت: فرمود به من حضرت صادق علیه السلام که وادار کن کسانى را که در ناحیه و اطراف تو هستند بر روزه شعبان. گفتم: فدایت شوم مگر مى بینى در فضیلت آن چیزى فرمود بلى بدرستى که رسول خداصلى الله علیه وآله هرگاه مى دید هلال شعبان را امر مى فرمود مُنادى را که ندا مى کرد در مدینه اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خدا به سوى شما مى فرماید آگاه باشید بدرستى که شعبان ماه من است پس خدا رحمت کند کسى را که یارى کند مرا بر ماه من یعنى روزه بدارد آن را پس گفت حضرت صادق علیه السلام که امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرمود که فوت نشد از من روزه شعبان از زمانى که شنیدم منادى رسول خداصلى الله علیه وآله ندا کرد در شعبان و فوت نخواهد شد از من تا مدتى که حیات دارم ان‌شاءالله تعالى پس مى فرمودکه روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت‌ است ازخدا وند متعال.


رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله : أَلَا إِنَّ رَجَباً شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَمُّ وَ هُوَ شَهْرٌ عَظِیمٌ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ الْأَصَمَّ لِأَنَّهُ لَا یُقَارِبُهُ شَیْ ءٌ مِنَ الشُّهُورِ حُرْمَةً وَ فَضْلًا عِنْدَ اللَّهِ وَ کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُعَظِّمُونَهُ فِی جَاهِلِیَّتِهِمْ فَلَمَّا جَاءَ الْإِسْلَامُ لَمْ یَزْدَدْ إِلَّا تَعْظِیماً وَ فَضْلًا أَلَا إِنَّ رَجَباً شَهْرُ اللَّهِ وَ شَعْبَانَ شَهْرِی وَ رَمَضَانَ شَهْرُ أُمَّتِی
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مى فرمایند: رجب، «شهرالله الأصم» است و بدان سبب آن را «اصم» نامیدند که هیچ ماهى به عظمت آن نمى رسد، مردم زمان جاهلیت به رجب حرمت مى نهادند و آنگاه که اسلام درخشیدن گرفت، بر حرمت آن افزود. بدانید که رجب ماه خدا، شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است،
وسائل الشیعة: ج 10 ص 475


رسولُ اللّه صلى الله علیه و آله : مَن أحیا لَیلةَ العِیدِ ولَیلةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، لَم یَمُتْ قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوبُ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هرکه شب عید (فطر و قربان) و شب نیمه شعبان را احیا کند ، در آن روزى که دلها مى میرند ، دل او نمیرد .
ثواب الأعمال : ١/١ ٢/٢


الإمامُ الرِّضا علیه السلام : کانَ أمیرُ المؤمنینَ علیه السلام لایَنامُ ثلاثَ لیالٍ : لَیلةَ ثلاثٍ وعِشرِینَ مِن شَهرِ رَمَضانَ ، ولَیلةَ الفِطرِ ، ولَیلةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، وفیها تُقسَمُ الأرزاقُ والآجالُ وما یَکونُ فی السَّنَةِ .
امام رضا علیه السلام : امیر المؤمنین علیه السلام سه شب را نمى خوابید : شب بیست و سوم ماه رمضان ، شب عید فطر و شب نیمه ماه شعبان ؛ در این شبها ، روزیها تقسیم و مدّت عمر و هر آنچه در آن سال رخ خواهد داد ، تعیین مى شود .
البحار :٩٧ / ٨٨ / ١٥


الإمامُ علیٌّ علیه السلام : صَومُ ثلاثةِ أیّامٍ مِن کُلِّ شَهرٍ أربَعاءُ بَینَ خَمیسَینِ وصَومُ شَعبانَ یَذهَبُ بوَسواسِ الصَّدرِ ، وبَلابِلِ القَلبِ .
امام على علیه السلام : روزه گرفتن در سه روز از هر ماه ـ پنجشنبه اوّل و آخر ماه و چهار شنبه وسط آن و روزه ماه شعبان ـ وسواس سینه و پریشانى هاى دل را از بین مى برد .
الخصال : ٦١٢ / ١
وسائل الشیعة: ج 8 ص 104


عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام : قَالَ صِیَامُ شَعْبَانَ ذُخْرٌ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ یُکْثِرُ الصَّوْمَ فِی شَعْبَانَ إِلَّا أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ مَعِیشَتِهِ وَ کَفَاهُ شَرَّ عَدُوِّهِ وَ إِنَّ أَدْنَى مَا یَکُونُ لِمَنْ یَصُومُ یَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أَنْ تَجِبَ لَهُ الْجَنَّةُ
امام صادق (علیه السلام) فرمودند : روزه شعبان ذخیره روز قیامت بنده است و هر بنده اى که در ماه شعبان زیاده روز بگیرد خداوند امر معیشت او را سامان بخشد و شرّ دشمن را از او دفع کند .
وسائل الشیعه ج : 10ص 505


هنگامی که ماه شعبان فرا می رسید امام سجاد علیه السلام اصحاب خود را فرا می‌خواند و درباره فضیلت ین ماه سخن گفت. آنگاه می‌فرمود:«هر کس بری محبت پیامبر و تقرب به خداوند، ماه شعبان را روزه بدارد، خداوند او را در روز قیامت مشمول کرامت خود می‌گرداند و بهشت را بری او لازم می شمارد».


از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: چون ماه شعبان می‌رسید حضرت زین‌العابدین(علیه السلام) اصحاب خود را جمع می‌کرد و می‌فرمود: ای اصحاب من، می‌دانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است، و حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: شعبان ماه من است، پس در این ماه برای جلب محبّت پیغمبر خود، و برای تقرّب به سوی پروردگار خویش،‌ روزه بدارید،‌ به خدایی که جان علی‌بن الحسین(علیه السلام) به دست قدرت اوست، سوگند یاد می‌کنم از پدرم حسین‌بن علی(علیه السلام) شنیدم که فرمود: از امیرالمؤمنین(علیه السلام) شنیدم: هر که شعبان را برای جلب محبّت پیامبر، و تقرّب جستن به سوی خداوند روزه بدارد خداوند او را دوست بدارد، و در روز قیامت به کرامتش نزدیک نماید، و بهشت را بر او واجب گرداند.


پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : هر که شب عید و شب نیمه شعبان را بعبادت زنده بدارد دلش نمیرد در روزى که دلها بمیرند .


شیخ از صفوان جمّال روایت کرده است که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: کسانی را که پیرامون و اطراف تو هستند به روزه شعبان وادار کن. گفتم: فدایت شوم، مگر در فضیلت آن چیزی می‌بینی؟ فرمود: آری رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) هرگاه هلال شعبان را می‌دید، به منادی دستور می‌داد تا در مدینه ندا کنند: ای اهل مدینه، من از جانب رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)‌ به سوی شما ارسال شده‌ام، آن حضرت می‌فرماید: آگاه باشید، به درستی که شعبان ماه من است، خدا رحمت کند کسی را، که مرا در ماه من یاری کند،‌ یعنی روزه بدارد آن را،‌ سپس امام صادق(علیه السلام) چنین گفت: امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌فرمود: از هنگامی که شنیدم منادی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در شعبان ندا داد، روزه شعبان از من فوت نشد، و تا زمانی که زنده هستم به خواست خداوند از من فوت نخواهد شد. پس می‌فرمود: روزة دو ماه شعبان و رمضان مایة توبه و آمرزش خداست.

اسماعیل‌بن عبدالخالق روایت کرده است: نزد امام صادق(علیه السلام) بودم، ذکر روزه شعبان به میان آمد، حضرت فرمود: در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است، تا جایی که انسان مرتکب قتل حرام می‌شود، پس چنانچه شعبان را روزه بدارد، این روزه به او سود می‌رساند،‌ و به خواست خداوند آمرزیده می‌شود!


از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که از وجود مبارک ایشان دربارة فضیلت روزة رجب سؤال کردند؟ فرمود: چرا از روزه شعبان غافل هستید؟ راوی عرض کرد: یَابنَ رسول‌الله کسی که یک روز از شعبان را روزه بدارد، چه ثوابی دارد؟ فرمود: به خدا سوگند بهشت پاداش آن است، عرض کرد یَابنَ رسول‌الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه و استغفار، هر که در ماه شعبان صدقه دهد حق‌تعالی آن را رشد و نموّ دهد همان‌گونه که یکی از شما بچّه شترش را رشد می‌دهد، تا آن که در قیامت، در حالی که به اندازة کوه احد شده باشد به صاحبش باز گردد. چهارم: در تمام این ماه هزار مرتبه بگوید: «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ، وَ لا نَعْبُدُ إِلّا إیّاهٌ مٌخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ ؛ معبودی جز خدا نیست، و نپرستیم جز او را، در حالی که دین را برای او خالص کردیم، گرچه مشرکان را خوش نیاید».


روایت شده است که در هر پنجشنبة ماه شعبان آسمانها را زینت می‌کنند، پس ملائکه عرض می‌کنند، خداوندا! روزه‌داران این روز را بیامرز، و دعای آنان را اجابت فرما. در خبر نبوی است: هر که روز دوشنبه و پنجشنبة شعبان را روزه بدارد، حق‌تعالی بیست حاجت از حوایج دنیا، و بیست حاجت از حوایج آخرت او را برآورد. ششم: در این ماه بسیار صلوات فرستد.


حضرت رضا (علیه السلام) فرمود : شب نیمه شعبان جمع زیادى از دوزخ آزاد گردند و گناهان بزرگ بخشوده شود ، در ان شب بذکر خدا و استغفار و دعا بپردازید که دعا در آن مستجابست .


.. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : شعبان ماه منست و ماه رمضان ماه خدا است ، هر که یکروز را از ماه من روزه دارد من در قیامت شفیع او خواهم بود و هر که دو روز از آن روزه دارد گناهان گذشته اش بخشوده شود و هر که سه روز آن را روزه دارد به وى گفته شود که عمل را از سر گیر .


ابو صلت هروى گوید : آخرین هفته شعبان بخدمت امام رضا (علیه السلام) رفتم ، حضرت به‌من فرمود : اى ابا صلت ماه شعبان بیشترش گذشت و این آخرین هفته آن است کآنچه را که در گذشته این ماه کوتاهى نموده اى در این باقى مانده تدارک کن و بر تو باد که به‌نیازهاى اصلى خود توجّه کنى و دعا و استغفار بسیار کن و قرآن را زیاد بخوان و از گناهانت در پیشگاه خدا توبه نما تا چون ماه خدا به تو رو کند خود را براى خدا خالص کرده باشى و هر امانت یکار که بگردن دارى بپرداز و هر کینه که از مؤمنین بدل دراى از دل بزدا و هر گناهى را که بدان آلوده بوده اى دست از آن بردار و از خدا بترس و در پنهان و آشکار امور خویش را بدو تفویض کن ، و هر که بخدا توکل کند خدا او را بس است ...


امام باقر (علیه السلام) فرمود : هر که در شب نیمه شعبان حسین (علیه السلام) را زیارت کند گناهش آمرزیده شود ...
از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که خداوند در شب نیمه شعبان ببندگانش مینگرد و آمرزش خواهان را بیامرزد و رحمت طلبان را رحمت کند ولى کینه توزان را همچنان بعقب اندازد.
منابع:
1: مفاتیح الجنان، مرحوم شیخ عباس قمی(رحمت الله علیه)
2:جامع الاحادیث

 

مراقبات ماه شعبان المعظم
نویسنده: آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(رحمت الله علیه)
ماه شریف شعبان برای سالک الی الله بسیار با ارزش است. یکی از شبهای قدر در این ماه می باشد و کسی در آن متولد شده که خداوند بواسطه او وعده پیروزی به تمامی دوستان، پیامبران و بر گزیدگانش - از زمانی که پدر ما حضرت آدم(علی نبینا و آله وعلیه السلام) در زمین ساکن شده - داده است. و وعده داده، بوسیله او بعد از پر شدن زمین از ظلم جور، آن را پر از قسط و عدل نماید. از مقام آن همین بس که ماه رسول خدا صلوات الله علیه بوده و حضرتش صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: "شعبان ماه من است، خداوند کسی را که مرا در ماهم یاری کند، بیامرزد."


کسی که از این دعوت بزرگ آگاه شود، باید بکوشد که از دعوت شدگان این دعوت گردد. این جانشین و برادر او امیرالمؤمنین علیه السلام است که می فرماید: "از زمانی که ندای منادی رسول خدا صلوات الله علیه را که برای روزه این ماه ندا می کرد شنیدم، هیچگاه روزه این ماه را از دست نداده و در تمام عمرم آن را از دست نخواهم داد؛ اگر خدا بخواهد." این درباره روزه این ماه بود؛ و می توان کمک به آن حضرت صلوات الله علیه را از جهات دیگر مانند نماز، صدقه، مناجات و تمام کارهای خیر با روزه این ماه مقایسه نمود.


مناجات شعبانیه
این مناجات، مناجات معروفی است و اهلش به خاطر آن با ماه شعبان مانوس شده و به همین جهت منتظر و مشتاق این ماه هستند....
تمام کلام این که این مناجات، از اعمال مهم این ماه است؛ و نه تنها ماه، که سالک نباید بعضی از فرازهای آن را در طول سال ترک کند و در قنوتها و سایر حالهای عالی خود، خیلی با آن مناجات نماید و وقتی که می گوید: "و دیدگان قلبهای ما را با نور نگاه آن به حضرتت روشن بفرما تا آنگاه که چشمهای دل پرده ها و مانعهای نوری را پاره کرده و به معدن بزرگی برسد و روح های ما به عزت پاکیت وصل شود." از گفته خود غافل نباشد. و تامل کند، آیا قلب او چشم دیدن نور را دارد؟...


به هر حال این مناجات بزرگی است و یکی از ارمغان های آل محمد صلوات الله علیه می باشد که بزرگی آن را کسی که قلب سالم و گوش شنوایی داشته باشد ، درک می کند. و اهل غفلت از درک فواید و نورهای آن بی بهره اند...


سایر اعمال این ماه
(1 از اعمال مهم در این ماه روزه است؛ باندازه ای که با حالش مناسب باشد...
درباره روزه هر کدام از روزهای این ماه اخبار مفصلی وارد شده است. و من فقط روایتی را که در کتاب (من لا یحضره الفقیه) آمده است، نقل می کنم. امام صادق علیه السلام فرمود: "کسی که روز اول ماه را روزه بگیرد، حتما وارد بهشت می شود. و کسی که دو روز را روزه بگیرد خداوند در هر شب و روزی (به چشم رحمت) به او می نگرد و در بهشت هم به این نگاه ادامه می دهد. و کسی که سه روز روزه بگیرد، با خداوند در عرش و بهشت او دیدار می کند."...


(2از اعمال مهم در این ماه صلواتی است که در نیمروز هر روز این ماه فرستاده می شود؛ و اول آن چنین است: «اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد، شجرة النبوة...»


(3یکی دیگر از اعمال این ماه، همانگونه که در کتاب اقبال است بجا آوردن نماز و خواندن دعاهای این شبهاست. سالک باید در رابطه با این اعمال جدی بوده، و به هر کدام از ذکر و فکر و این اعمال که نشاط دارد، با در نظر گرفتن اولویتها اقدام کند....


(4 یکی دیگر از کارهای مهم در این ماه عمل به این روایت است. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: "در هر پنجشنبه شعبان آسمانها زینت شده و آنگاه فرشتگان عرض می کنند: خدای ما! روزه داران شعبان را ببخش و بیامرز و دعایشان را اجابت فرما. بنابراین کسی که دو رکعت نماز بجا آورد که در هر رکعت سوره فاتحه را یک بار و قل هو الله احد را صد بار بخواند و بعد از سلام دادن صد بار بر پیامبر صلی الله وعلیه واله وسلم درود فرستد، خداوند تمام خواسته های دینی و دنیایی او را بر آورده می فرماید. و کسی که یک روز آن را روزه بگیرد، خداوند بدن او را بر آتش حرام می کند.


نیمه شعبان
روز و شب نیمه شعبان زمان بسیار شریفی است که جهات زیادی باعث این شرافت و بزرگی شده است. از قبیل:
الف- از شبهای قدر می باشد و شب تقسیم رزقها و عمرها چنانچه در روایات زیادی وارد شده است. و در بعضی از آنها آمده است: خداوند این شب را برای امت قرار داده است؛ چنانچه شب قدر را برای رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم قرار داده. و این اشکال که بنابراین، لازم می آید که شب قدر، بیش از یک شب باشد را می توان به این بیان پاسخ گفت که تقدیر، مراتب و مراحل گوناگونی دارد.


ب- از اوقات زیارتی امام حسین علیه السلام می باشد که غیر از فرشتگان صد هزار پیامبر علیهم السلام آن حضرت علیه السلام را زیارت می کنند. و این مطلب نشانه عظمت این شب است.


ج- از شب هایی است که تاکید به زنده نگهداشتن آن شده و اعمال و عبادات بسیار ارزشمندی در آن وارد شده که می توان گفت: در هیچ شبی اعم از شب قدر یا غیر آن مانند یا بیشتر از آن نیامده است.


د- شب میلاد امامی است که گیتی را از عدالت پر کرده، زمین را پاک می نماید و در تمام زمینه های دینی و دنیایی حاکمیت دارد.


• اعمال مهم شب نیمه شعبان
1) اولین کاری که سالک باید در این شب انجام بدهد این است که از لذت و آسایش دنیا در این شب چشم پوشی نماید. و آنگاه برای استفاده بیشتر از آن و تصحیح اعمال خود باید فرض کند که شب خداحافظی او با این دنیا و تمام اعمال بوده و فردای آن روز قیامت است. و نیز قبل از فرا رسیدن شب باید اعمالی را که در آن می خواهد انجام بدهد مشخص نماید و اگر دو عمل در فضیلت یکسان بود سخت تر را انتخاب کند.


(2از اعمال مهم نمازهایی است که وارد شده است...


(3 از اعمال مهم عمل به حدیثی است که در کتاب اقبال روایت شده: رسول اکرم صلوات الله علیه فرمودند: "شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرئیل آمد و گفت: محمد! چرا در این شب خوابیده ای؟ گفتم: جبرئیل! مگر چه شبی است؟ گفت شب نیمه شعبان است. محمد! برخیز. آنگاه مرا بلند کرده و به بقیع برد، سپس گفت: سرت را بلند کن، زیرا این شبی است که درهای آسمان در آن باز میشود: درهای رحمت. در «رضوان»، در «مغفرت» در «فضل» در «توبه» در «نعمت» در «جود» و در «احسان». و خداوند به عدد موها و پشمهای گاو و گوسفند مردم را از آتش جهنم آزاد می کند، زمان مرگ را در آن ثبت کرده و بمدت یک سال روزیها را تقسیم می کند. و هر چه را که در تمام سال اتفاق می افتد فرو می فرستد. محمد! کسی که این شب را با گفتن «الله اکبر»، «سبحان الله» و «لا اله الا الله» و دعا نماز و قرآن خواندن و انجام اعمال مستحب و استغفار کردن زنده نگهدارد بهشت منزل و استراحتگاه او خواهد بود و گناهان گذشته وآینده اش بخشیده می شود...


پس این شب را زنده بدار و شب زنده داری و نزدیکی به خدا، با عمل در این شب را، به امتت دستور بده؛ زیرا شب شریفی است. در حالی نزدت آمدم که تمام فرشته ها در آسمان پاهایشان را جفت کرده اند عده ای تسبیح می کنند، عده ای در رکوع، عده ای در سجود و گروهی ذکر می گویند. شبی است که کسی دعا نمی کند مگر این که مستجاب می شود، کسی چیزی نمی خواهد مگر این که به او داده می شود، کسی در خواست مغفرت و بخشش نمی کند، مگر این که بخشیده می شود، کسی توبه نمی کند مگر این که توبه اش پذیرفته می شود. کسی که از خیر این شب محروم شود، از خیر بزرگی محروم شده است.

رسول خدا در این شب دعا می کرد و می گفت: "اللهم اقسم لنا من خشیتک....."


(4 بجا آوردن سجده هایی که دعاهای مخصوصی در آن خوانده می شود...


(5 نزدیکی جستن به امام زمان (عج) کسی که حجت عصر، ولی امر، راز دارنده بزرگ، صاحب غیبت الهی و دعوت پیامبر گونه، وارث پیامبران و جانشین جانشینان، آقا، امام و مولای ما، امام قائم مهدی است، جان ما و تمام جهانیان بفدایش که می توان با زیارت، مناجات، عرض شوق و شکایت از دوری او، دعا، نماز، دلسوختگی از دوری او، شکر نعمتها، اهدا طاعات، بذل جان، توسل، پیوستن، پناه جستن و در خواست کمک، پیروزی و فیض و شفاعت به آن حضرت (عج) نزدیک شد....


(6خواندن دعایی که با این عبارت شروع می شود «اللهم بحق لیلتنا و مولودها.....»


(7زیارت امام حسین علیه السلام و حضور در آرامگاه شریف آن حضرت علیه السلام که در روایت خیلی نسبت به آن سفارش شده است. و باید او را با زیارت مخصوص این شب زیارت کند.


(8 خواندن دعای کمیل: در سجده...


(9زیارت امام حسین علیه السلام در بارگاه شریف یا از مکانهای دور. زیارت آن حضرت علیه السلام نماز و عمل مخصوصی دارد که در کتاب اقبال آمده است و کسی که او را زیارت کند، مانند کسی است که خدا را در عرش او زیارت کرده باشد.


10) سجده و گفتن ذکرهای آن که از رسول خدا صلوات الله علیه روایت شده همراه با حضور قلب و با توجه به معانی و دورغ نگفتن در آنچه می گوید. همچنین خواندن دعاهایی که برای بین رکعت های نماز شب در کتاب اقبال روایت شده. و نیز غفلت نکردن از دعای گرانقدری که در نماز وتر یا بعد از آن خوانده می شود.


(11 محاسبه اعمال این شب. گمان می کنم اگر با آگاهی و خوب حساب کند بخصوص اگر از هدایت خدا در این مورد کمک بگیرد- باندازه ای از عمل خود استغفار می کند که اگر این شب را خوابیده بود، این مقدار استغفار نمیکرد...


• آخرین جمعه شعبان
یکی دیگر از اوقات مهم ماه شعبان برای سالک الی الله آخرین جمعه آن است. از کتاب عیون از عبدالسلام بن صالح هروی نقل شده که می گوید: در آخرین جمعه شعبان به دیدن ابی الحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام رفتم حضرت فرموند: "ابا صلت! بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است؛ کوتاهی گذشته خود را در این ماه جبران کن و بسیار دعا و استغفار کن و خیلی قرآن بخوان، و از گناهانت توبه کن، تا وقتی ماه رمضان می آید مخلص برای خدا باشی و هیچ امانتی به گردنت نباشد مگر این که آن را رد کنی و هیچ کینه ای از مومنی در دلت نباشد مگر این که آن را از بین ببری و از هر گناهی که انجام می دهی، دست بردار. تقوای خدا را پیشه کن و در نهان و آشکارت به او توکل کن «و کسی که به خدا توکل کند خدا برای او کافی خواهد بود» و در باقیمانده این ماه این دعا را زیاد تکرار کن: "اللّهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفرلنا فی ما بقی منه، خدایا اگر در این مدت که از شعبان گذشته، ما را نبخشیده ای، در مدتی که از آن مانده ما را بیامرز، زیرا خداوند متعال به احترام ماه رمضان، در این ماه افراد زیادی را از آتش رها می کند."...


• سه روز آخر شعبان
روزه این سه روز برای کسی که تمام این ماه را روزه نگرفته، فضیلتی دارد که سزاوار نیست مراقب آن را ترک کند. صدوق رحمة الله از امام صادق علیه السلام روایت نموده است: "کسی که سه روز آخر شعبان را روزه گرفته و آن را به ماه رمضان وصل کند، خداوند روزه دو ماه پی درپی برای او می نویسد."...


... یکی از اعمال مهم ماه رمضان در شب آخر شعبان است و آن دعایی است که در کتاب اقبال برای این شب و شب اول ماه رمضان، روایت نموده است. و اهل آن تکلیف آمادگی برای وارد شدن در میهمانی خداوند متعال را به تفصیل از این دعا می فهمند.

 


معارف اسلامی ماه شعبان
بیانات آیت الله محمد ناصری
در فضیلت بعضی از اوقات بر بعضی دیگر، هیچ تردیدی نیست. تمامیِ ماه مبارک رمضان، لیلـة القدر، شب مبعث پیامبر(ص)، عید سعید غدیر و ... در شمار این ایّام مبارک است.


امّا گذشته از شرافت ذاتیِ بعضی از ایّام، اهمیّت حاصل از بعضی از وقایع خاص نیز به شرافت آن ایّام می افزاید. ماه شعبان نیز در شمار شریف ترین ایّام سال قرار دارد که نه تنها خود شریف است، بلکه بستر ولادت ولیّ مطلق الهی، حضرت بقیةالله(ع) نیز هست. از این روست که در سخنان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) نیز به وفور به اهمیّت این ماه اشاره شده است.


بنابر آنچه در شماری از متون روایی وارد شده، پیامبر اکرم(ص) در یکی از سال ها، به هنگام آغاز این ماه خطبه ای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند. قسمت هایی از این خطبه چنین است:
... شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است. حاملان عرش آن را بزرگ می شمارند و حقّ آن را می شناسند. آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد می گردد و در آن بهشت آذین بسته می شود. و این ماه را شعبان نامیده اند زیرا در آن ارزاق مؤمنان تقسیم می شود و آن ماهی است که عمل در آن چند برابر می شود و کار نیکو هفتاد برابر ثمره می دهد.1


بنابر آنچه در این خطبه وارد شده است:
1. شعبان ماه پیامبر اکرم(ص) است؛
2. فرشتگان احترام این ماه را کاملاٌ رعایت می کنند؛
3. ارزاق مردمان، به ویژه روزیِ معنویِ آنان در این ماه تقسیم می شود؛
4. در این ماه، فرشتگان بهشت را زینت می دهند، تا مؤمنان به آن وارد شوند؛
5. خداوند به فضل خود، حسنات مردم را در این ماه هفتاد برابر پاداش می دهد، و از گناهان آنان درمی گذرد.
بنابر آنچه در حدیثی دیگر آمده، این ماه ماهی است که:
در هر پنجشنبة ماه شعبان، آسمان ها زینت بسته می شود، پس فرشتگان به دعا می پردازند که پروردگارا! آن کس را که در این روز روزه بدارد، ببخشای، و دعایش را اجابت فرمای. پس هر کس که در این روز دو رکعت نماز گذارد و در هر رکعت آن یک مرتبه سورة حمد و یکصد مرتبه سورة توحید را بخواند و بعد از نماز نیز یکصد مرتبه صلوات بفرستد، خداوند تمامی حاجت های دینی و دنیایی او را اجابت می فرماید.2


اهمیّت شب نیمة شعبان
اکنون که اندکی به اهمیّت این ماه واقف شدیم، می افزاییم که در میان تمامی روزها و شب های این ماه، شب نیمة ماه که شب ولادت حضرت حجّت بن الحسن(ع) است؛ از شرافتی ویژه برخوردار است.
پیامبر اکرم(ص)، این چنین از اهمیّت این شب خبر میدهند:
من شب نیمه شعبان، خوابیده بودم که جبرائیل به نزدم آمد و گفت: ای محمّد! آیا در این شب می خوابی؟
گفتم: ای جبرائیل! مگر این شب چه شبی است؟
جبرائیل گفت: این شب، شب نیمة شعبان است. ای محمّد برخیز!. پس مرا از بستر خواب بلند نمود و آنگاه مرا به بقیع برد و گفت: سرت را بلند کن و به آسمان بنگر. این شبی است که در آن درب های آسمان و در رحمت الهی و رضایت او گشوده می گردد... ای محمد! هر کس این شب را تا صبح به تکبیر، تسبیح، تهلیل، دعا، نماز، قرائت قرآن، انجام مستحبّات و استغفار بگذراند، بهشت منزل و آرامش گاه او خواهد بود.3


در حدیثی دیگر، چنین آمده است که پیامبر اکرم (ص) به هنگام حلول این ماه فرمودند:
شعبان ماه من است، خداوند رحمت فرماید آنکس را که مرا در ماهم یاری رساند.4
هر چند اطاعت از دستورهای پیامبر اکرم(ص)، مصداق کامل کمک به ایشان در این ماه است، امّا می توان صلوات بر ایشان و اهل بیت مکرّم(ع) را نیز از مصادیق اعانت ایشان دانست. ازین روست که بسیاری از بزرگان به کثرت صلوات در این ماه سفارش می نموده اند.
بنابر آنچه در حدیثی دیگر آمده است:
خداوند به ذات مقدّس خود سوگند خورده است که هر کس را در این ماه به او پناه برده و از او درخواست کند، از رحمت خود محروم ننماید.5


بنابر روایت کمیل یار با وفا و با معرفت امیرالمؤمنین(ع)، در جلسه ای یکی از یاران حضرت از ایشان دربارة آیة شریفة « فیها یفرق کلّ أمرٍ حکیم»6 سؤال کرد، ایشان نیز در تفسیر شب قدر که امور آدمیان در آن مقدّر می شود به بیان اهمیّت شب نیمة شعبان پرداختند و به خصوص برخواندن دعای حضرت خضر(ع) در این شب تأکید کردند.


پس از اتمام جلسه و آنگاه که کمیل به منزل خود بازگشت، باز به نزد حضرت مراجعه کرد تا دعای خضر را از ایشان فرا گیرد. حضرت نیز نخست او را امر به نوشتن کردند و آنگاه دعای معروف کمیل را برای او خواندند، و سرانجام او را به خواندن این دعا در شب نیمة شعبان سفارش فرمودند.7 دعای کمیل اگر چه بنا به سنّت معمول در شب های جمعه قرائت می شود، امّا ویژه این شب نیز است، هر چند خواندن آن در شب های دیگر نیز بسیار با فضیلت است.


از همین روست که شب نیمة شعبان، شب قدر است و یا دست کم، در فضیلت همچون شب های قدر معروف است. روایات متعدّدی از حضرت صادق(ع) و حضرت باقر(ع) نیز به این مطالب گواهی می دهد. از این روست که فضائل و نیز اعمال ویژة این شب بسیار بیشتر از فضائل و اعمال دیگر شب های مبارک سال، همچون شب ولادت پیامبر اکرم(ص)، شب ولادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)، و نیز شب ولادت حضرت فاطمة زهرا(س) می باشد.8


پی نوشت ها :

به نقل از: آب حیات، برگرفته از مجموعه سخنان آیت الله ناصری دولت آبادی.
1. بحارالانوار، ج 94، ص 68، الاقبال، ص 684.
2. وسائل الشیعه، ج 8، ص 104، حدیث 10177، الإقبال، ص 688.
3. بحارالانوار، ج 95، ص 412؛ الإقبال، ص 699.
4. الإقبال، ص 683؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 492، حدیث 13934.
5. وسایل الشیعه، ج 8، ص 106، حدیث 10183؛ بحارالأنوار، ج 94، ص 85؛ مصباح المتهجّد، ص 831.
6. سورة دخان (44)، آیة 4.
7. الإقبال، ص 706.
8. ر.ک: اعمال شب نیمه شعبان، مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی.

منبع:www.hawzah.net

 

دعای ویژه ملائکه برای روزه‌ داران شعبان
از عبادتهایی که در ماه شریف شعبان فراوان به آن سفارش شده، روزه است. روزه در این ماه می تواند روزه قضای سالهای گذشته خود انسان یا به نیابت، روزه قضای یکی از عزیزان و بستگانی باشد که از دنیا رفته است یا روزه ای مستحبی باشد که فرد برای رسیدن به اجر الهی آن را می گیرد. در هر صورت، روزه در این ماه از سفارش و ثواب کم نظیری برخوردار است و به هر کدام از این نیتها که باشد آن پاداش ویژه را خواهد داشت. آنچه در ادامه می آید احادیثی است گهربار در مورد ارزش و پاداش روزه ماه شعبان که از کهن ترین منابع روایی استخراج و با دقت خاصی به فارسی روان، ترجمه گردیده است.


دعای ویژه ملائکه برای روزه داران پنج شنبه
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: تَتَزَیَّنُ السَّمَاوَاتُ فِی کُلِّ خَمِیسٍ مِنْ شَعْبَانَ در هر پنج شنبه ماه شعبان آسمانها را تزیین می کنند. ملائکه عرضه می دارند: پروردگارا! روزه داران امروز را ببخش و بیامرز و دعای آنها را اجابت کن. (وسائل‏الشیعة 8/104)
در ادامه فرمودند: هر کس تنها یک روز از این ماه را روزه بگیرد حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ؛ خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام می کند.(همان، 10/493)


پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، شفیع روزه دار شعبان
امام رضا علیه السلام فرمودند: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یُکْثِرُ الصِّیَامَ فِی شَعْبَانَ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله در ماه شعبان بسیار روزه می گرفت و اگر همسران آن حضرت روزه قضایی(1) از ماه رمضان گذشته داشتند آن را تا ماه شعبان به تاخیر می انداختند تا مبادا نیاز حضرت را رد کنند. رسول خدا صلی الله علیه و آله مرتب می فرمودند: شعبان ماه من است و برترین ماههای خدا بعد از ماه رمضان است؛ پس هر کس یک روز از آن را روزه بگیرد من در قیامت شفیع او خواهم بود. (فضائل‏الأشهرالثلاثة، ص 55، ح33)


در روایت دیگری امام صادق علیه السلام فرمودند: مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ؛ هر کس سه روز از شعبان را روزه بگیرد بهشت بر او واجب شده و رسول خدا صلی الله علیه و آله در قیامت شفیع او خواهد بود. (فضائل‏الأشهرالثلاثة ص 61 ح42)


باز در روایت دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: شَعْبَانُ شَهْرِی وَ شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ؛ شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه خداست. هر کس روزی از ماه مرا روزه بگیرد من در قیامت شفیع او خواهم بود و هر کس دو روز آن را روزه بگیرد گناهان گذشته او بخشیده می شود و اگر کسی سه روز آن را روزه گرفت به او گفته می شود اعمال خودت را از سر گیر. (الأمالی‏للصدوق، ص 19، مجلس6، ح 1)


روزه شعبان، روزه پیامبران و پیروان آنها
امام باقر علیه السلام فرمودند: إِنَّ صَوْمَ شَعْبَانَ صَوْمُ النَّبِیِّینَ وَ صَوْمُ أَتْبَاعِ النَّبِیِّینَ؛ روزه شعبان، روزه پیامبران و پیروان آنهاست. پس هر کس در ماه شعبان روزه بگیرد پس به این ندای رسول خدا صلی الله علیه و آله لبیک گفته که فرمودند: خداوند رحمت کند کسی را که مرا در ماهم یاری کند. (المقنعة ص 37)


چهل حاجتی که از روزه دار دوشنبه و پنج شنبه برآورده می شود
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: مَنْ صَامَ یَوْمَ الْإِثْنَیْنِ وَ الْخَمِیسِ مِنْ شَعْبَانَ؛ هر کس روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد؛ بیست حاجت دنیایی و بیست نیاز آخرتی او برآوره می شود. (إقبال‏الأعمال ص68)


رحمت، آمرزش و لطف ویژه الهی بر روزه داران شعبان
امام رضا علیه السلام فرمودند: مَنْ صَامَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ وَجَبَتْ لَهُ الرَّحْمَةُ هر کس روز اول شعبان را روزه بگیرد رحمت الهی برایش حتمی می شود و هر کس دو روز از ماه شعبان را روزه بگیرد، به طور قطع در روز قیامت، رحمت، آمرزش و کرم الهی شامل حال او خواهد شد.(فضائل‏الأشهرالثلاثة، ص 5، ح31)


رو به راه شدن وضع معیشتی و محفوظ ماندن از شر دشمنان به برکت روزه شعبان
امام صادق علیه السلام فرمودند: صِیَامُ شَعْبَانَ ذُخْرٌ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ روزه شعبان، اندوخته ایست برای روز قیامت. اگر بنده ای در ماه شعبان زیاد روزه بگیرد به طور قطع خداوند متعال وضع معیشتی او را رو به راه کرده و او را از شر دشمنانش حفظ می کند. آنگاه فرمودند: کمترین پاداشی که نصیب روزه دار یک روزه شعبان می شود این است که بهشت بر او واجب می شود. (الأمالی‏للصدوق، ص16، مجلس5، ح1)


توصیه جدی امام صادق علیه السلام به شیعیان در مورد روزه شعبان
زید شَحّام می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آیا کسی از نیاکان شما در ماه شعبان روزه می گرفت؟ فرمودند: نَعَمْ کَانَ آبَائِی یَصُومُونَهُ وَ أَنَا أَصُومُهُ وَ آمُرُ شِیعَتِی بِصَوْمِهِ بله؛ در این ماه هم پدران من روزه می گرفتند هم من روزه می گیرم و هم به شیعیانم توصیه می کنم که از روزه این ماه غفلت نکنند. هر کس از شما شیعیان روزه های ماه شعبان خود را به ماه رمضان ختم کند قطعا خدا دو بهشت به او می دهد و هر شب به هنگام افطار فرشته ای از عرش او را ندا می دهد که تو پاک شدی؛ بهشت گوارای تو باد و تو را همین بس که رسول خدا صلی الله علیه و آله را بعد رحلتش شادمان کردی. (المقنعة، ص37)

 

روزه شعبان، داروی وسوسه های درونی و آشفتگی های روحی
امام صادق علیه السلام فرمود امیرالمومنین علیه السلام در جلسه ای با اصحابش برای آبادی دین و دنیای مومن چهارصد نکته به آنها آموختند که یکی از آن نکات این است صَوْمُ شَعْبَانَ یَذْهَبُ بِوَسْوَاسِ الصَّدْرِ وَ بَلَابِلِ الْقَلْبِ؛ روزه ماه شعبان وسوسه های درونی و پریشانی خاطر و آشفتگی های قلبی را از بین می برد.(الخصال 2/611)
پی نوشت ها :
1.کسی که روزه قضا بر عهده اوست نمی تواند روزه مستحبی بگیرد.
2.تعبیر «دو بهشت»، تعبیری است که در سوره الرحمن آیات 46 آمده است: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ» و براى کسى که از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت است. در اینکه این دو بهشت چه هستند مفسران قرآن کریم سخنها گفته اند اما نظری را که علامه طباطبایی ره آن را می پسندد این نظر است که: یک بهشت را به خاطر استحقاقى که شخص بهشتی دارد به او مى‏دهند، و یک بهشت دیگر را فقط به عنوان تفضل ارزانیش مى‏دارند. (المیزان، 19/109)

 

نگاهی دوباره به مناجات شعبانیه
نویسنده:جواد محدثی
منبع: روزنامه قدس
در دعاهای اسلامی، دریایی از حقایق ناب عرفانی موج می زند. یکی از نغزترین، معروف ترین و زیباترین دعاها، «مناجات شعبانیه» است که به روایت «ابن خالویه» این مناجات را حضرت امیر(ع) و امامان دیگر در ماه شعبان می خواندند. در مفاتیح الجنان نیز در اعمال مشترکه ماه شعبان، به عنوان عمل هشتم آمده است و آغاز آن چنین است: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و اسمع دعایی اذا دعوتک...»


به جاست که از امام راحل یاد کنیم که با یادکرد پیوسته از این دعا و مضامین بلندش، آن هم با زبان و لحنی خاص و شوق انگیز، توجه امت ما را به این گنجینه عرفانی بیشتر معطوف ساخت: «مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگر یک انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته- نه از این عارفهای لفظی- بخواهد آن را شرح کند برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است....»


با وصفی که ذکر شد، برای چشیدن قطره ای از معارف زلال این دعای بلند، بر ساحل این دریا می نشینیم.
خدایا! بر پیامبر و دودمان پاکش درود فرست و آنگاه که تو را می خوانم و صدایت می زنم، صدا و دعایم را بشنو و اجابت کن و آنگاه که با تو نجوا می کنم، بر من عنایت کن.

من از همه به سوی تو گریخته و در پیشگاه تو ایستاده ام، در حالی که دلشکسته و نالان درگاه توام و به پاداش تو امیدوار.
آنچه را در دل من می گذرد می دانی، از نیاز من آگاهی، ضمیر و درونم را می شناسی و فرجام و سرانجام زندگی و مرگم از تو پنهان نیست.
آنچه را که می خواهم بر زبان آورم و از خواسته ام سخن بگویم و به حسن عاقبتم امید بندم، همه را می دانی.
در آنچه تا پایان عمرم و از نهان و آشکارم خواهد بود، قلم تقدیرت نافذ و جاری است و افزونی و کاهشم و سود و زیانم، تنها به دست توست.
اگر محرومم سازی، کیست که روزی ام دهد؟ و اگر خوارم کنی، کیست که یاری ام کند؟
خدایا! از خشم و فرا رسیدن غضبت، به تو پناه می آورم.
خدایا! گویا شایسته رحمت تو نیستم، تو سزاواری که رحمت گسترده ات را بر من عطا کنی.
خدایا! گویا چنانم که در پیشگاه لطف تو ایستاده ام و سایه سار توکل نیکویم بر من بال گشوده و آنچه را تو شایسته آنی گفته ای و مرا در هاله ای از بخشایش خویش پوشانده ای.
خدایا! اگر ببخشایی، کیست که از تو سزاوارتر به عفو باشد؟
اگر اجلم فرا رسیده و کار شایسته ای نداشته ام که مرا به تو نزدیک سازد، اعتراف به گناه را وسیله آمرزش تو ساخته ام.
خداوندا! با مهلت و میدانی که به نفس داده ام، بر خویش ستم کرده ام، پس اگر مرا نیامرزی، وای بر من!
خدایا! همواره در طول زندگی، از لطف و احسانت برخوردار بوده ام، پس از مرگ هم، لطف خویش را از من دریغ مدار.
خدایا! چگونه مأیوس باشم از این که پس از مرگ هم نگاه لطف و احسان تو برمن خواهد بود، در حالی که در طول حیاتم با من جز احسان و نیکی نکرده ای.
خدایا! کار مرا آن گونه به سامان برسان که تو سزاوار آنی (نه آن سان که من درخور آنم).
خدایا! با بزرگواری ات، به من عنایت کن، بر گناهکاری که در لجه جهل خویش فرو رفته است.
خدایا! در دنیا گناهانی را بر من پوشانده ای که در آخرت، نیازمندترم که پرده پوشش خود را بر آنها افکنی.
خدایا! چون گناهانم را پوشاندی و بر هیچ یک از بندگان شایسته ات فاش نساختی، بر من نیکی کردی، خدایا، پس در روز قیامت نیز رسوای خلایقم مگردان.
خدایا! جود و بخشش تو دامنه آرزوهایم را گسترده است و بخشایش تو برتر از عمل من است.
خدایا! آن روز که میان بندگانت به داوری می پردازی، با دیدار چهره رأفت خود مسرورم ساز.
خدایا! پوزش طلبی من به درگاهت عذرخواهی کسی است که از عذرپذیری تو بی نیاز نیست، پس عذرم را بپذیر، ای کریم ترین بزرگواری که زشتکاران به درگاهش عذر گناه می برند.
پروردگار من! حاجت و نیازم را رد مکن و دست امید و آرزویم را از درگاه خویش، کوتاه مگردان.
خداوندا! اگر می خواستی خوارم کنی،هدایتم نمی کردی و اگر می خواستی رسوایم سازی، از عقوبت دنیا معافم نمی کردی.
خدایا! باور ندارم که در حاجتی دست رد به سینه ام بزنی؛ حاجتی که عمر خویش را در پی آن گذراندم و عمری از تو طلبیدم.
خدایا! ستایش ابدی و ثنای سرمدی تنها از آن توست، سپاس همواره فزاینده و بی کم و کاست، آن گونه که تو دوست داری و می پسندی.
خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری، دست به دامان عفوت می زنم.
اگر مرا به گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشت بازخواست می کنم.
اگر در دوزخم افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که تو را دوست دارم.
خدایا! اگر در کنار طاعتت عملم کوچک است، امید و آرزویم بزرگ و بسیار است.
خدایا! از آستان تو چگونه تهیدست و محروم برگردم، با آن که گمان نیک من نسبت به جود تو آن است که نجات یافته و رحمت شده مرا بازگردانی.
خدایا! عمرم را در رنج غفلت از تو تباه ساختم،
جوانی ام را در سرمستی دوری از تو هدر دادم.
خداوندا! آن روزها که به کرم تو مغرور شدم و راه خشم تو را سپردم از خواب غفلت بیدار نگشتم.
پروردگارا! من بنده توأم و زاده بنده تو.
در آستان بزرگی ات ایستاده ام و کرمت را وسیله تقرب به حضور تو قرار داده ام.
خدایا! بنده ای زشتکارم که به عذرخواهی آمده ام، از نگاه تو شرم نداشته ام، اینک از تو بخشش می طلبم، چرا که عفو، صفت بزرگواری توست.
آفریدگارا! توان آن نداشته ام که از نافرمانی ات دست شویم، مگر آنگاه که به عشق و محبت خویش بیدارم ساخته ای، یا آن گونه بوده ام که تو خود خواسته ای.
تو را سپاس که مرا در کرم خویش وارد کردی و دلم را از آلایش ها و کدورتهای غفلت از خود پاک نمودی.
پروردگارا! مرا بنگر، نگاه آنکه ندایش دادی، پس پاسخت گفت و به طاعتش فراخواندی و به یاری اش گرفتی، پس مطیع تو گشت.
ای خدای نزدیک، که از مغروران و فریفتگان دور نیستی.
ای بخشنده ای که نسبت به امیدواران جود و بخششت بخل نمی ورزی.
خدایا! مرا قلبی بخش که شوق و عشق به تو نزدیکش سازد و زبانی عطا کن که صداقت و راستی اش به درگاهت بالا رود و نگاهی بخش که حقیقتش زمینه ساز قرب به تو گردد!
خداوندا! آنکه به تو معروف گردد، ناشناخته نیست، آنکه به تو پناه آورد خوار و درمانده نیست، و آنکه تو به او روی عنایت آوری، برده دیگری نیست.
خدایا! آنکه از تو راه یافت، روشن شد و آنکه پناهنده تو شد، پناه یافت.
خداوندا! من به تو پناه آورده ام، از رحمت خویش مأیوس و محرومم مساز و از رأفت و مهربانی ات محجوبم مگردان.
خداوندا! در میان اولیای خویش مرا مقام کسی بخش که آرزوی محبت افزون تو را دارد.
خدایا! مرا شیفته یاد خود ساز و همتم را در نشاط دستیابی به نامهایت و قرارگاه عظمت و قدست قرار بده!
خداوندا! تو را به خودت سوگند، که مرا به جایگاه اهل طاعتت برسان و به منزلگاه شایسته و پسندیده خویش رهنمون باش که من نه می توانم شری را از خویش دور سازم و نه سودی به خویش برسانم.
کردگارا! من بنده ناتوان و گنهکار توام و برده عیبناک تو که به سویت آمده ام. پس مرا از آنان مگردان که چهره لطف خویش از آنان برگردانده ای و اشتباهاتشان حجاب بخشایش تو گشته است.
خدایا! مرا کمال گسستن از غیر و پیوستن به خودت عطا کن.
دیده دلهایمان را با فروغ نگاه به خود روشن ساز تا دیده های بصیرت دل، حجابهای نور را از هم بردرد و به کانون عظمت برسد و جانهای ما آویخته درگاه عزت و قدس تو گردد.
خدایا! مرا از آنان قرار ده که ندایشان کردی، پاسخت گفتند و نگاهشان کردی، مدهوش جلال تو گشتند، با آنان راز گفتی و نجوا کردی، آشکارا برای تو کار کردند.
خداوندا! هرگز نومیدی را بر حسن ظن خویش مسلط نساخته ام و هرگز امیدم از کرم نیکو و زیبایت نگسسته است.
پروردگارا! اگر گناهان مرا در پیشگاه تو خوار و پست کرده، پس به سبب توکل و اعتماد نیکویم به تو، از من درگذر.
آفریدگارا! اگر گناهان مرا از لطف والای تو دور ساخته، اما یقین به کرم و عنایتت، آگاه و امیدوارم ساخته است.
خدایا! اگر خواب غفلت از آمادگی برای دیدارت بازداشته، معرفت به نعمتهای ارجمندت بیدارم داشته است.
خداوندا! اگر عقوبت سنگین تو به آتش دوزخم فرا می خواند، پاداش فراوانت به بهشتم دعوت می کند.
آفریدگارا! من از تو می خواهم و تنها به آستان تو دست نیاز برمی آورم و تو را خواستارم. از تو می خواهم که بر محمد و دودمانش درود فرستی و مرا از آنان قرار دهی که همواره به یاد تواند و پیمان تو را نمی شکنند و از سپاس تو غافل نمی شوند و فرمانت را سبک نمی شمرند.
خدایا! مرا به فروغ نشاط بخش عزت خود بپیوند تا تنها شناسای تو باشم و از غیر تو روی برتابم و تنها از تو ترسم و بیم تو داشته باشم.
ای شکوهمند و بزرگوار! بر محمد و خاندان پاکش درود تو باد و سلام بی پایان و بسیار.

 

اعمال ماه شعبان المعظّم
نویسنده : رضا اندی *
ماه شعبان، هشتمین ماه از ماههای قمری است. ماهی بسیار شریف و منسوب به سید انبیاء صلی الله علیه و آله است از سفارشات نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله است که می‌فرمود در این ماه برای جلب محبّت پیغمبر خود و برای تقرّب به سوی پروردگار خود روزه بدارید که در این صورت کسی که چنین کند خداوند او را دوست می‌دارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او می‌گرداند و بهشت را بر او واجب می‌کند.[1]
این ماه اعمالی دارد که برای سالک الی الله و آنان که دل در گرو معبود بسته‌اند بسیار با ارزش است تا در تحت لوای این اعمال به حقیقت عبودیت و بندگی خالق بی همتا که همان هدف و غایت از آفرینش تمامی موجودات است برسند.[2]
یقیناً برای رهپویان کوی وصال، کثرت اعمال سبب نمی‌شود که مأیوس از انجام دادن آن گردند و خود را محروم از فیوضات و عطایای واسعة ذات لایزال الهی کنند چرا که بر اساس قاعدة «ما لا یدرک کلّه لا یترک کلّه» اگر همة اعمال را نمی‌توانیم به جا آوریم تمامی آن را ترک نکنیم.

 

اعمال این ماه
اعمال این ماه دو قسم است. یک قسم مشترک بین همه روزها و شب‌های این ماه شریف است و قسم دوم اختصاص به روزهای معینی از ماه دارد.
اعمال مشترک:
1. روزه داشتن که در روایات، از روزه این ماه به «کفاره گناهان بزرگ»[3] تعبیر شده است.
2. استغفار هر روز هفتاد مرتبه «استغفرالله و اسئله التوبة».[4]
3. صدقه دادن، از امام صادق علیه السلام نقل شده که خداوند صدقه این ماه را پرورش می‌دهد و در روز قیامت، آن صدقه به اندازه کوه اُحد دیده می‌شود.[5]
4. خواندن مناجات شعبانیه در هر روز.[6]
5. صلوات فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل‌بیت علیهم السلام آن حضرت.
و...

اعیاد این ماه
در این ماه وقایع شیرینی برای دوستداران اهل‌بیت علیهم السلام اتفاق افتاد.
سوم این ماه که مصادف با میلاد سید الاتقیاء، سیّد الشهداء مولانا ابا عبدالله علیه السلام در سال 4ه‍ . ق بوده و در چهارمین روز این ماه و در سال 22 ه‍ .ق میلاد مسعود حضرت اباالفضل العباس علیه السلام و مولود مبارک پنجمین روز این ماه و در سال 38ه‍ ق امام سیدالساجدین علیه السلام بوده است. و نور عین اباعبدالله علیه السلام وجود نازنین حضرت علی اکبر علیه السلام در روز یازدهم این ماه به دنیا آمد. مهمترین حادثه در نیمه این ماه شریف، اتفاق افتاد.
آنانکه رنج و محنت غروب غمبار غیبت را به تن خریده‌اند، چشم انتظار صبح صادق و عدالتی بودند که خداوند چشم همة آن منتظران صبح وصال را به جمال مهدی فاطمه روشن کرد.
چنین شبی زمینیان آسمانی شده، و در پروازی از ملک به ملکوت سیر می‌کنند.
شب میلاد نور است. نوری که با وجود خود صفحه هستی و جان را منور می‌کند.
پس ای فرشیان! به پا خیزید و قامتی به عرش ببندید. و در شب میلاد «آخرین معصوم الهی» جبین شکر را به آستان حضرت دوست بسائید و صف خود را از سیه‌کاران جدا نمایید.
باید در این شب خوشحال بود[7]؛ اما ضمن ابراز این شادی، نباید مرتکب مسائلی شد که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از آن راضی نیستند بلکه باید به دنبال اعمالی باشیم که رضایت آن بزرگوار را به همراه داشته باشد.


فضایل شب نیمه شعبان
جبرئیل امین علیه السلام در معرفی فضیلت شب نیمه شعبان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض می‌کند: «این شبی است که درهای آسمان و درهای رحمت، خشنودی خدا، آمرزش گناهان، فضل و احسان، توبه، نعمت، جود و بخشش باز است و خداوند تبارک و تعالی از بندگان در این شب به عدد موها و کرک‌های چارپایان می‌آمرزد ـ ]نشان از بخشیده شدگان[».[8]
افق فضیلت شب نیمه شعبان در تشبیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نمایان شده است. ایشان می‌فرماید: «علی بن ابیطالب علیه السلام فی آل محمد صلی الله علیه و آله کافضل ایام شعبان و لیالیه نصفه و یومه»[9] «علی بن ابیطالب علیه السلام در میان آل محمد صلی الله علیه و آله مانند برترین روزها و شب‌های ماه شعبان؛ یعنی شب و روز نیمه شعبان است. پس امیرمؤمنان در میان اهل بیت چه فضیلتی دارد؟ همان فضیلت را شب و روز نیمه شعبان نسبت به سایر ایام دارد.
این شب یکی از چهار شبی است که روایات زیادی دربارة احیای آن به عبادت وارد شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید «من احیا لیلة العید و لیلة النصف من شعبان لم یمت قلبه یوم تموت القلوب»[10] هر کس این شب و شب عید فطر را زنده نگه دارد، در روزی که قلب‌ها می‌میرد، قلب او زنده است.


اعمال مختص شب نیمه شعبان
1: غسل؛
امام صادق علیه السلام در این خصوص می‌فرماید: «... این غسل باعث تخفیف گناهان و جلب رحمت الهی می‌شود».[11]
2: شب زنده داری و احیاء این شب
از آنجا که عظمت این شب، بعد از شب قدر قرار دارد. لذا زنده نگه داشتن این شب و عبادت در آن، از وظایف اصلی منتظرانش می‌باشد. صاحب المراقبات دربارة این شب می‌گوید: از شبهایی است که تاکید بر زنده نگه داشتن آن شده و اعمال و عبادات بسیار ارزشمندی در آن وارد شده که می‌توان گفت، در هیچ شبی اعم از شب قدر یا غیر آن، نیامده است.[12]
این کثرت عبادت و احیای آن شب پرده از راز مهمی بر می دارد و آن عظمت شب نیمه شعبان است.
ای دل دو سه شام تا سحرگاه
هنگام تضرع و نیاز است مخسب
بیداری ما چراغ عالم باشه
یک شب تو چراغ را نگه دار مخسب
3: قرائت دعای کمیل؛[13]
4: نماز؛
از اعمال بسیار سازنده و نافع در این شب، خواندن نمازهای وارده است. مولود این شب، حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در مورد نماز می‌فرماید: «فما اَرْغَمُ آَنْفَ الشیطان شئٌ افضل من الصلاة»[14]؛ «چه کرداری بهتر از نماز، بینی شیطان را به خاک می‌مالد؟»
از نمازهای با فضیلت این شب مبارک عبارت است از:
چهار رکعت بین مغرب و عشاء؛
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «کسی که در شب پانزدهم شعبان میان مغرب و عشاء چهار رکعت نماز بخواند ـ که در هر رکعت سوره حمد را یک مرتبه و سوره توحید را ده بار بخواند و پس از تمام شدن نماز ده بار بگوید «یا ربّ اغفرلنا» و ده بار بگوید «یا ربّ ارحمنا» و ده بار بگوید «یا رب تب علینا» و 21 بار سورة توحید را بخواند و سپس ده بار بگوید «سبحان الذی یُحیی الموتی و یمیتُ الاحیاء و هو علی کل شی قدیرـ خداوند متعال دعایش را مستجاب و حاجاتش را در دنیا و آخرت برآورده و نامة عملش را در قیامت به دست راستش و تا سال آینده در پناه و حفظ و نگهبانی خداوند متعال است.[15]
5: تلاوت قرآن؛
ماه مبارک رمضان، ظرف نزول قرآن کریم است و شب نیمه شعبان ظرف تجلّی قرآن ناطق از ماورای طبیعت به جهان طبیعی است.
جبرائیل امین علیه السلام به حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض کرد: «یا محمد! هر که را امشب به... نماز خواندن و قرائت قرآن احیاء کند، در آخرت جایگاهش بهشت است...».[16]
6: سجده؛
این عمل همچنانکه در سیره بزرگان دین الهی همچون رسول الله صلی الله علیه و آله بوده است[17] نشان دهنده آن است که انسان به هر نحو می‌تواند باید خود را از ذاکران و احیاکنندگان این شب نورانی قرار دهد و چنانچه قادر به قیام نیست، جبین خود را به درگاه الهی گذاشته و با او راز و نیاز کند.
7: دعا[18] و ذکر و ثناء و استغفار؛
سزاوار است که در این شب عزیز از خواب غفلت برخاسته از لحظه لحظة آن کمال استفاده را ببریم و دل را به ذکر و یاد الهی منور کنیم. به فرمودة امام باقر علیه السلام یکی از اذکاری که در این شب فضیلت فراوان دارد تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام می‌باشد.[19]
8: زیارت امام حسین علیه السلام؛
از اعمال بسیار عظیم و مبارک در تمام طول سال زیارت امام حسین علیه السلام است؛ اما از آن رهگذر که بین «عاشورا و انتظار» رابطه‌ی دقیق و محکمی استوار است.[20]
لذا شب میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یکی از شب‌های زیارتی مخصوص سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است در عظمت فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام همین بس که امام سجاد علیه السلام فرمود «من أحبّ ان یصافحه مائة الف و عشرون الف نبی فلیزر الحسین علیه السلام لیله النصف من شعبان، فانّ ارواح النبیین تستأذن الله فی زیارته فیؤذن لهم، منهم خمسة اولوالعزم من الرسل...؛ هر کس دوست دارد 124 هزار پیامبر با او مصافحه کند، امام حسین را در شب نیمه شعبان زیارت کند که فرشتگان و ارواح پیامبران، برای زیارت آن حضرت، از خداوند کسب اجازه می‌کند و به ایشان اجازه داده می‌شود...».[21]
این زیارت به نقل‌های متفاوتی آمده که اقل آن این است که بر بلندی و بامی قرار گیرد و به سمت راست و چپ خود نگاه کند و سپس سر به آسمان بلند نماید و با این جملات حضرت را زیارت کند «السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک و رحمة الله و برکاته».
و هر کس در هر کجا و هر وقت آن حضرت را به این کیفیت زیارت نماید امید است که ثواب حج عمره برای او نوشته شود.[22]


اعمال روز نیمه شعبان:
در اخبار وارد شده که شرافت روز و شب ملازم یکدیگر است یعنی شرافت شب به روز تسرّی می‌یابد در این روز علاوه بر زیارت نمودن و دعا برای تعجیل فرج، اعمال دیگری هم در روایات وارد شده است.
1. روزه؛
امیرمؤمنان به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «اذا کان لیلة النصف من شعبان فقوموا لیلها و صوموا نهارها؛ زمانی که نیمة شعبان فرا رسید، قیام به عبادات نمایید و روزش را روزه بگیرید...».[23]
2. زیارت امام حسین علیه السلام؛
از روایات چنین استفاده می‌شود که زیارت امام حسین علیه السلام در روز نیمه شعبان نیز مستحب مؤکد است همچنان که امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «زائر الحسین علیه السلام فی النصف من شعبان یُغفَر له ذنوبه...»؛[24] زیارت کنندگان امام حسین علیه السلام در نیمه شعبان گناهانشان بخشوده می‌شود ... .
خلاصه آنکه «آنچه در مورد شب نیمه شعبان گفته شد در روز نیمه شعبان نیز صادق است».[25]
امیدواریم، خداوند، دعاهای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در این شب و روز مقدس شامل حال همة ما بفرماید و تنها خواسته و آرزوی ما که ظهور حضرتش است را برآورده بفرماید.


پی نوشت :
[1]. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص54، ص59؛ امالی، صدوق، ص16،17.
[2]. ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. آیه 56 سوره ذاریات.
[3]. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص60 و 62.
[4]. امالی، صدوق، ص17..
[5] . شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص91.
[6]. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص156.
[7]. امام رضا علیه السلام: «ان سرّک ان تکون معنا فی‌الدرجات العلی من الجنان فافرح لفرحنا و احزن لحزننا»؛ اگر دوست داری که با ما در درجات عالیه بهشتی باشی، در خوشحالی ما خوشحال و در حزن ما محزون باش، بحارالانوار، ج101، ص103؛ ج44، ص286.
[8]. اقبال الاعمال، ج3، ص320؛ بحارالانوار، ج98، ص413.
[9] . بحارالانوار، ج37، ص52.
[10]. اقبال الاعمال، ج3، ص354؛ ثواب الاعمال، ص70.
[11]. وسائل الشیعه، ج3، ص337، باب22.
[12]. المراقبات، آیت الله ملکی تبریزی، ص173.
[13]. اقبال الاعمال، ج2، ص331؛ صحیفه مهدیه، ص258.
[14]. کمال الدین، ج2، ص520، بحارالانوار، ج53، ص182.
[15]. اقبال الاعمال، ج3، ص313؛ وسائل الشیعه، ج8، ص102.
[16]. بحارالانوار، ج98، ص413؛ اقبال الاعمال، ج3، ص320.
[17]. بحارالانوار، ج98، ص88؛ مصباح المتهجد، ص841.
[18] . دعای سحر، دعای نبوی، دعای زیارتی، مفاتیح الجنان، اعمال شب نیمه شعبان.
[19]. مصباح المتهجد، ص831؛ وسائل الشیعه، ج8، ص106، ح3.
[20]. رک: فصلنامه انتظار، ج3، ص42.
[21]. کامل الزیارات، ص897؛ مصباح المتهجد، ص830.
[22]. مفاتیح الجنان، اعمال شب نیمه شعبان، ص273.
[23]. بحارالانوار، ج98، ص415؛ وسائل الشیعه، ج8، ص105.
[24]. کامل الزیارات، ص198، ح1، ح5؛ بحارالانوار، ج101، ص94.
[25]. مکیال المکارم، مترجم، ج2، ص77.
منبع: ماهنامه امان شماره 18

 


لیلة القدر اهل بیت (ع)

علامه حسن زاده آملی در «هزارویک نکته »خود ،به نقل از «فتوحات مکّیه »در باب اینکه لیلة القدر ،نیمه شعبان است یا در ماه رمضان واقع شده است ،این گونه نوشته است :«در باب 35فتوحات مکیّه روایاتی را که در اختلاف لیلة القدر مروی است ـ که در نیمه شعبان است ،یا در شهر رمضان ـ بدین وجه جمع کرده است که :«نیمه شعبان ،لیلة القدر فرقانی است و لیلة القدر رمضان ،لیلة القدر قرآنی است »و این کلامی سخت،استوار است ».(1)حضرت آیت الله ناصری دولت آبادی بر این باورند که:« شب نیمه شعبان ،بدون تردید شب قدراست یا دست کم ،در فضیلت هم چند شب های قدر معروف است . روایات متعدّدی از حضرت صادق (ع)و حضرت باقر(ع)نیز بر این مطلب گواهی می دهد. از این روست که فضایل ونیز اعمال ویژه این شب ،بیشتر از فضایل واعمال دیگر شب های مبارک سال ،همچون شب ولادت پیامبر اکرم (ص)،شب ولادت امیر مؤمنان (ع)و نیز شب ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)می باشد».(2)


آیت الله جوادی آملی نیز نیمه شعبان را، لیلة القدر اهل بیت (ع)دانسته ،درکتاب «امام مهدی (ع)؛موجود موعود »آوده اند :«باتولد ولیّ خدا ،بهترین برکات ،بهره مردم می گردد، زیرا او «خیر أهل الأرض ؛بهترین موجود روی زمین »است و روشن است که اثر وجودی بهترین انسان زمین ،تمام زمین و ساکنانش را بهره مند می سازد. ولیّ عصر (ع)و آخرین حجّت الهی که «خیر أهل الأرض »زمان ماست ،در سحرگاه نیمه شعبان (سال255ق.)چشم به جهان گشودند و این شب مبارک که میلاد موفور السّرور آن حضرت است ،احتمال دارد شب قدر نیز باشد ،همان گونه که به برخی از اعمال لیالی قدر در این شب نیز سفارش گردیده است». ایشان در ادامه می نویسد:«نیمه شعبان ،شب مبارکی است که در فضایل ،شباهت های بسیاری به لیالی قدر دارد . همانگونه که در برتری شب های قدر فرموده اند :«آن ،شبی است که خداوند بر خود سوگند خورده که سائلی را ردّ نکند مگر آنکه در خواهش او معصیتی باشد »در فضیلت شب نیمه شعبان نیز نبیّ مکرم اسلام (ص)فرمود :که «خداوند در شب نیمه شعبان ،به اندازه موی گوسفندان قبیله بنی کلب بندگانش را می آمرزد»واین سخن ،کنایه از فراوانی آمرزیده شدگان در آن شب مبارک است.


کلام نورانی دیگری از امام صادق (ع)نشان می دهد که ،نیمه شعبان نیز در حدّ خویش ،واجد یکی از درجات تقدیر امور است . ایشان در برابری این سنّت با لیالی مبارکه قدر فرمودند :«انّها اللیلة الّتی جعلها الله لنا أهل البیت(ع)بإزاء ما جعل اللّیلة القدر لنبیّنا »یعنی همان طور که خداوند به پیامبر اکرم (ص)شب قدر مرحمت فرمود ،به ما اهل بیت (ع)نیز نیمه شعبان را عطا کرد . همچنین امام باقر (ع)در پاسخ پرسشی درباره فضیلت شب نیمه شعبان فرمود که :«بافضیلت ترین شب ،پس از لیلة القدر ،شب نیمه شعبان است که خداوند در این شب ،فضلش را بر بندگان خویش ارزانی می دارد و با منّ و کرم خود ،آنان را می آمرزد. پس برای نزدیکی به خدا در این شب بکوشید».پیامبر گرامی اسلام (ص)نیز در شب نیمه شعبان به عایشه فرمودند که :«در این شب ،اجل ها نوشته و روزی ها تقسیم می گردد و خدای عزّ و جلّ ، بیش از موهای گوسفندان قبیله بنی کلب ،بندگانش را می آمرزد و فرشتگان را به آسمان دنیا و از آن جا به زمین نازل می کندو در این نزول ،ابتدا در مکّه فرود می آیند».


راز همتایی شب میلاد امام زمان (ع)با شب قدر
آیت الله جوادی آملی درباره حکمت شب قدر بودن شب میلاد امام زمان (ع)می نویسد:«انسان کامل معصوم ،که مصادیق آن ،منحصر در عترت طاهره اند ،عدل (=معادل )و همتای قرآن حکیم است و بر اساس حدیث متواتر ثقلین،به هیچ وجه از یکدیگر جدایی نمی پذیرند . قرآن تجلّی کتاب تدوین خدا وانسان کامل معصوم ،تجلّی کتاب تکوینی اوست . همان طور که با نزول قرآن در ظرف زمانی معیّن ، آن ظرف معهود،قدر یافته و شب قدر می شود ،با تجلّی امام معصوم و تنزّلش از مخزن غیب الهی در ظرف زمان معیّن ،آن ظرف شخصی نیز قدر پیدا می کند و شب قدر می شود.


زیرا هر چند ممکن است زمان و زمین به واسطه صدورشان از منبع غیب الهی ،خطّی از قداست داشته باشند،امّا آنچه مایه شرافت زمان است همانا متزّمن (در زمان گنجیده )است. بر طبق این بیان جامع ،میلاد ولیّ معصومی که کون جامع و معادل قرآن مجید است . حقیقت او و نبوّت و امامت او مستلزم شب قدر شدن خواهد بود و بر همین اساس آنچه درباره صدّیقه کبرا ،فاطمه زهرا (س)و نیز درباره میلاد حضرت خاتم الاولیاء مبنی بر تطابق حقیقت آن ذات مبارک با لیلة القدر یا معرفی میلاد آنان به عنوان شب قدر مطرح می گردد،از سنخ تمثیل است نه تعیین.


از آنجایی که حضرت خاتم الاوصیاء حجّت بن الحسن المهدی (ع)،عصاره فضایل اهل بیت وحی (ع)بلکه تمام انسان های کامل است ،ظرف زمانی تجلّی او از مخزن غیب الهی در عالم ملک ،در میان سایر ایّام مبارک و موالید حجج الهی (ع)برجستگی خاص و ویژه ای یافته است که در پرتو آن ،هم طراز لیالی قدر ،بلکه شبی از شب ها محتمل قدر به شمار می رود . گویا در عصر ما ،که زمان ولایت آن آخرین ولیّ معصوم است ،مقدّرات عالم در مراتبی رقم می خورد که از شب میلاد آن حضرت در نیمه شعبان آغاز گردیده و در شب های ماه مبارک رمضان یکی پس از دیگری تثبیت می شود».(3)


آداب و آیین شب نیمه شعبان
چنانچه اشاره شد، برای این شب شریف و شکوهمند ،به خاطر قدر بودن یا همتای قدر بودن آن ،اعمال ،آداب و آیین فراوانی در کتاب های دعا مثل «اقبال الاعمال »سیّد بن طاووس ،«مصباح المجتهد »شیخ طوسی و بخشی از آنها در «مفاتیح الجنان »محدّث قمی و دیگر کتاب های مربوط به حضرت مهدی (ع)آمده است که شیعیان و دوستداران امام عصر (ع)قدر و قیمت آنها را خواهند دانست و به اندازه ظرفیّت بهره خواهند برد. هر چند این مقاله در مقام بیان تفضیلی آن آیین نمی باشد امّا از یک نکته نمی تواند بدون اشاره بگذرد وآن را فروتنانه به شیفتگان امام عصر (ع)یاد آوری نکند و آن اینکه :شب نیمه شعبان ،شب زیارتی سیّد الشّداء (ع)است . سیّد بن طاووس در «اقبال الاعمال»در بیان فضیلت زیارت امام حسین (ع)در شب نیمه شعبان می نویسد :ابوحمزه ثمالی نقل کرده است که از امام سجّاد (ع)شنیدم که می فرمود :«هر کس دوست دارد که با 124هزا رپیامبر مصافحه کند (دست بدهد)،در شب نیمه شعبان به زیارت امام حسین (ع)برود ،زیرا در آن شب ،فرشتگان و ارواح پیامبران برای زیارت آن حضرت از خدا اجازه می گیرند و خداوند به آنان رخصت می دهد. خوشا به حال کسی که با پیامبران مصافحه نماید و آنان نیز با او مصافحه کنند».


همچنین امام صادق (ع)فرمود:«وقتی که اوّل شعبان فرا می رسد ،منادی ای از عرش ندا در می دهد :ای کسانی که به زیارت امام حسین (ع)آمده اید ،مبادا شب نیمه شعبان ،از زیارت آن حضرت دست بدارید . اگر می دانستید که چه [اسرار و برکاتی ]در آن نهفته است،سالی دیگر در کنار آن حضرت می ماندید تا شب نیمه شعبان سال آینده را دریابید».


سید بن طاووس در سرّ ثواب فراوان زیارت سیّد الشّهدا(ع)در چنین شبی ،می آورد :«تسلیم [محض]بودن سالار شهیدان در برابر فرمان خدا ،آنگاه که به شهادت فراخوانده شد و جان عزیز خود را ـ خالصانه ـ تقدیم کرد،تقدیم کرد ،از امورخارق العاده است ،زیرا آن حضرت به واسطه اطّلاع دادن جدّ و پدر بزرگوارش (ع)به تفصیل از حوادث هولناک آینده آگاه بود . بنابراین هر اندازه که خداوند آن حضرت ببخشد و عطا کند و همچنین هر اندزه که آن حضرت برای زائران خود ، از خداوند درخواست کند، باز هم نزد خدای اندک است ،چون خداوند ذاتا و به خودی خود ،قادر ،رحیم و کریم است و هر قدر که ببخشاید ،عطایایش کاستی نیافته ،بلکه افزونی هم می یابد».(4)
مرحوم ملکی تبریزی نیز در «مراقبات»، رمز و راز این پاداش فراوان را این گونه توضیح می دهد :«بنده باید در این شب بیندیشد که چرا خداوند متعال این همه ثواب های سترگ و پاداش های بزرگ برای زیارت سیّد الشّهدا(ع)قرار داده است ،به گونه ای که در روایات آمده است که :«زیارت امام حسین(ع) در چنین شبی، مانند زیارت خداوند در عرش می باشد »البتّه همه نمی توانند به علّت این امر پی برند ،حتّی علّامه عالی مقدار آیت الله سیّد مهدی بحر العلوم (ره )نیز سبب را از شیخ و عارف بزرگ ،شیخ حسن معروف به نجف می پرسد.


یک پرسش و پاسخ
روزی سیّد از شیخ می پرسد :«چرا در روایات این همه پاداش برای زائران و سوگواران سیّد الشّهداء(ع)وارد شده است ؟آخر عقل چگونه این همه پاداش را برای این اعمال کم بهاو کوچک بپذیرد؟»شیخ پاسخ می دهد :«امام حسین (ع)با تمام مقام ها و فضایلی که داشت مخلوق محتاج و بنده کوچک خدا بود . امّا با این حال ،همه هستی و تمام وجود خود را از مقام ،مال ،آبرو ،برادران ،فرزندان و...گرفته تا جان و بدن خود را برای دوستی و رضای خدا داد. حال اگر خداوند همه دارایی خود را به امام حسین (ع)بدهد ،زیاد باشد ».سید به این پاسخ قانع شد و فرمود :«نیکو جوابی بود».(5)


سخن را با توصیه ای از سیّد اهل مراقبه ،ابن طاووس ،به پایان می بریم و از همگان در این شب شریف التماس دعا داریم :«وقتی نیمه شعبان به پایان خود رسید،اعمال خود را به معصومی که واسطه میان تو و خدایت در برآوردن حاجت و آرزوهایت می باشد ـ یعنی اما عصر(ع)ـ بسپار و به او توسّل کن !و با توجّه به ایشان ،به آستان خدا روی آور تا عبادت های تو را بدون کاستی و همراه با گذشت و مغفرت به خداوند بسپارد و درهای قبولی اعمال را گشاده و کردارت را در درجات برتر بالا ببرد...».(6)


پی نوشت ها :
1ـ حسن زاده آملی ،هزار و یک نکته، صص429ـ430.
2ـ ناصری محمّد ،آب حیات ،ص39.
3ـ جوادی آملی امام مهدی (ع)موجود موعود ،صص60ـ63.
4ـ سیّدابن طاووس ،اقبال الاعمال ،ج2صص921ـ919.
5ـ ملکی تبریزی ،المراقبات ،صص187ـ188
6ـ اقبال الاعمال ،ج2،ص942.
منبع:نشریه موعود شماره 102

 

نیمه شعبان شب قدر امت اسلام
منبع:روزنامه کیهان
حضرت صاحب ؛ مظهر اسمای الهی
آنچه در ایام میلاد ولی عصر(أرواحنا فداه) شایسته طرح است، سه فصل است؛ فصل اول شناخت خود آن حضرت است. فصل دوم شناخت برنامه های آن حضرت است. فصل سوم شناخت وظیفه منتظران ظهور آن حضرت. اما فصل اول؛ وقتی ما می توانیم آن حضرت را بشناسیم که معنای خلافت الهی را شناخته باشیم. چون برجسته ترین لقب انسان کامل این است که او خلیفه خداست. خلیفه همواره از خلف و پشت سر و در زمان غیبت آن منوب عنه ظهور دارد. اگر کسی در جائی نباشد و غیبت کند، در خلف او، پشت سر او کسی که جای او بنشیند و کار او را انجام دهد، می شود خلیفه او. ولی اگر موجودی غیبت نداشت، همه جا حضور داشت، یا چنین موجودی اصلاً خلیفه ندارد، یا خلیفه او مظهر تام اوست که همه جا به اذن او حضور و ظهور دارد. و چون خود ذات أقدس اله از انسان کامل به عنوان خلیفه یاد کرده است، معلوم می شود انسان کامل مقامی دارد که می تواند مظهر همه اسمای حسنای خدا باشد و آنچه برای ذات أقدس اله به نحو ازلی ثابت است، برای خلیفه او به نحو آیت و ظهور ثابت باشد. این مظهر هو الأول و الآخر(1)، این مظهر هو الظاهر و الباطن(2)، این مظهر هو معکم أین ما کنتم(3)، شایسته آن است که خلیفه خدا باشد. چنین موجودی را جز آفریدگار او و جز سایر انسانهای کامل کسی به کنه نمی شناسد! آنچه که مربوط به وجود مبارک ولی عصر (أرواحنا فداه) است، همان مقام شامخ خلافت خداست که همه جا حضور و ظهور دارد. چون همه جا حضور و ظهور دارد، در همه شئون به عنوان آیت کبرای حق حضور دارد، در همه مراحل از لطف و فیض و فوز خاص خدا برخوردار است. چون در تمام نشئات آیت کبرای خداست و مظهر اسم أعظم اوست. چنین موجودی گاهی به صورت امام، گاهی به صورت پیغمبر معرفی می شود.


و خداوند برای اینکه به جوامع انسانی برساند، چنین انسانی برتر از فرشته است؛ زیرا پیام هر فرشته این است: ما منّا الا و له مقام معلوم(4). لذا فرشته توان آن را ندارد که خلیفه خدایی باشد که بکل شیء محیط(5) است و علی کل شیء شهید(6). این انسان کامل که در همه جا مظهر خداست، خدا هم به تمام شئون او درود می فرستد؛ گاهی به این صورت بیان می کند که سلام علی نوح فی العالمین(7). یعنی در تمام نشئات هستی سلام و درود بر روان پاک نوح باد! گاهی این سلام عالمی و جهانی را باز می کند و تفصیل می دهد، نظیر آنچه درباره یحیی و عیسی (علیهم السلام) آمده است که: سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیاً(8). یا والسلام علی یوم ولدت و یوم أموت و یوم ابعث حیاً(9). این موجود در عالم طبیعت، مثال و عدل مورد سلامت و تسلیم حق است. این موجود در دنیا و برزخ و قیامت مورد تسلیم حق است، این موجود در گذشته و حال و آینده مورد سلام و تسلیم الهی است. گاهی همین معنا که درباره نوح ذکر شد، یا همین معنا که درباره یحیی و عیسی (علیهم الصلاه و علیهم السلام) ذکر شد، در زیارت آل یاسین که از برجسته ترین زیارت وجود مبارک ولی عصر است، به پیشگاه آن حضرت چنین عرض می کنیم که سلام بر تو آن وقتی که رکوع می روی، سلام بر تو آن وقتی که سجده می کنی، سلام بر تو آن وقتی که نماز می خوانی، سلام بر تو آن وقت که قرآن قرائت می کنی! و السلام علیک حین تقوم، السلام علیک حین تقرء و تبین، و السلام علیک حین ترکع و تسجد، والسلام علیک فی آناء لیلک و اطراف نهارک(10).
یعنی بر تمام شئون تو سلام! بر تمام حالات تو سلام! بر تمام تعلیم و تزکیه تو سلام! بر تمام قیام و قعود تو سلام! چون تو خلیفه خدائی، چون تو شایسته سلام علی ولی العصر فی العالمین هستی و شایسته همان سلام یحیی و عیسی. چنین انسان کاملی می شود خلیفه خدا. این عصاره ای از فصل اول که درباره ولایت کلی و شخصیت این خلیفه الهی به نام ولی عصر (أرواحنا فداه)!


قیام ، تامین حکومت و گسترش عدل
اما فصل دوم که تحلیل برنامه های آن حضرت است؛ آنچه از روایاتی که مربوط به برنامه بقیه الله (أرواح من سواه فداه) برمی آید، آن سه مرحله است؛ چون وجود مبارک ولی عصر (أرواحنا فداه) مظهر این نام مقدس خداست که قیام را به همراه دارد، یکی از اسمای حسنای ذات أقدس اله همین اسمی است که دیانت به او قیام دارد. خدا قیام دارد. اولین کار قیام خدا نشر توحید است، بعد تأسیس حکومت قسط و عدل است، بعد گسترش قسط و عدل در جوامع انسانی استاما آن مطلب اول در سوره مبارکه آل عمران بیان شده است که شهدالله أنه لا اله الا هو الملائکه و اولوا العلم قائماً بالقسط (11). خدا که قائم بالقسط است، شاهد بر توحید است. زیرا در جهان چون قسط و عدل ونظم نیست، پس بیش از یک مبدا حاکم نیست، بیش از یک مبدا آفریدگار و پروردگار نیست! این قیام به قسط که سند وحدانیت و نشر توحید است، اولین برنامه ولی عصر (ارواحنا فداه) است. ازامامان معصوم (علیهم السلام) رسیده است: روزگاری می رسد که جهان پر از جور و ظلم می شود. و منظور از جور و ظلم در این مطلب اول جرم اعتقادی و ظلم شرکی و فکری است. فرمودند: روزی می رسد که هیچ کس نمی تواند بگوید الله، مگر مستخفیاً. در خفا می گوید:لا اله الاالله. آنچه در علن است و در همه جا حاکم است شرک است و شرک ظلم عظیم است. این ظلم اعتقادی که جهان گستر شد، با ظهور ولی عصر (ارواحنا فداه) رخت برمی بندد و آن قسط و عدل و قیام به قسط و عدل توحیدی منتشر می شود و بشریت به عدل وحدانیت می رسند و به قسط توحید بار می یابند. سراسر عالم را لااله الاالله احاطه می کند و در چهره پرچم پرافتخار ولی اش نوشته است: البیعه لله. این اولین ظهور قیام آن حضرت است که او قائم بالقسط است و مظهر این نام مبارک است و آن شرک و ظلم شرکی را برمی دارد و عدل توحیدی را به عنوان بهترین عقیده گسترش می دهد. وقتی مردم را موحد کرد، به فکر تاسیس حکومت اسلامی است. چون وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض و لیمکننهم فی الارض و لیستخلفنهم و لیمکننهم فی الارض (12). وعده خدا آنگاه انجاز می شود، وجود مبارک اش حکومتی تشکیل می دهد براساس البیعه لله که این حکومت به نام دولت حق است.


وقتی هم که متولد شد، و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض (13) را قرائت کرد. اینها که مستضعف در زمین اند، عظیم در ملکوت اند! اینها مستضعف نیستند نزد فرشته ها. اینها دعی فی ملکوت السموات عظیماً (14). لکن مستضعف در زمین اند. این مستضعفان در زمین وارثان الهی اند، از طرف ذات اقدس اله به امامت و رهبری بارمی یابند، و خداوند همانطوری که با بعثت و رسالت و نبوت بر مومنین منت نهاد، لقد من الله علی المومنین (15)، با امامت خاتم اوصیاء وخاتم اولیاء بر مومنین منت می نهد و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین. این امامت است که همتای آن نبوت و رسالت است و مایه منت. منت آن نعمت عظمی است که حمل اش و هضم اش دشوار است! این دومین مطلب و برنامه وجود مبارک ولی عصر که براساس الذین ان مکناهم فی الارض اقام الصلاه و اتوا الزکاه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبه الامور (16) عمل می کند. حکومت، حکومت قسط و عدل است.


حال اگر هیئت حاکمه حق بودند، اگر قوانین حق بود، اگر دستگاه قضایی حق بود، دستگاه اجرایی حق بود، توده مردم هم حق پذیراند و به حق عمل می کنند. اینجا است که آیه سوره مبارکه حدید جامه عمل می پوشد که لیقوم الناس بالقسط (17). همه مردم می شوند قائم بالقسط؛ اما تحت رهبری کسی که مظهر قائماً بالقسط است و آن وجود مبارک ولی عصر است که این ایام مخصوص آن حضرت است از نظر ظهور.


در عصر غیبت یا منتظریم یا جاهل !
اما فصل سوم که وظیفه مردم و امت اسلامی در عصر غیبت است؛ این وظیفه بعد از آن معرفت فراهم می شود. ما از چیزی پاس می داریم که او را بشناسیم. منتظر شیء یا شخصی هستیم که او را بشناسیم. اگر او را درست شناختیم، منتظر او خواهیم بود و اگر او را نشناختیم، منتظر نیستیم. اما اینچنین نیست که اگر کسی منتظر نبود، حیات معقول دارد و زنده است. انسان در عصر غیبت یا منتظر است، یا گرفتار جاهلیت. ما در عصر غیبت شق سوم و قسم سوم نداریم. یا مردم منتظران راستین ظهور ولی عصر (ارواحنا فداه)اند، یا اگر منتظر نشدند، در جاهلیت به سر می برندبرهان مسئله این است: این سخن به تعبیرات گوناگون از همه معصومین (علیهم الصلاه و علیهم السلام) رسیده است که زمین بی حجت نخواهد بود. این حجتی که در این نصوص دارد لولا الحجه لساخت الارض (18). این حجت فقهی نیست. این حجت اصولی نیست. این ظاهر یک آیه یا یک ظاهر حدیث نیست. این اجماع یا شهرت نیست. منظور از این حجت آن خلیفه خدا، آن انسان کامل، آن مظهر اسم اعظم که هم تشریع از اوست به اذن خدا، هم تکوین از اوست به اذن خدا. اگر چه این رابطه ای رخت بربندد، فیض به مردم نمی رسد، ساخت الارض باهلها.


در سوره انبیاء ذات أقدس اله اهمیت توحید را طرحی بیان می کند که می فرماید: اگر توحید نباشد و شرک در عالم حکومت کند، لوکان فیهما الهه الاالله لفسدتا(19). این نصوص مظهریت همان آیه سوره انبیاء را تبیین می کند. یعنی اگر گیرنده فیض نباشد از طرف خدا، و رساننده فیض نباشد از طرف خدا، این رابطه قطع شود، فیض به انسان ها نمی رسد. وقتی فیض به انسان و اهل زمین نرسید، این زمین رخت برمی بندد.اینکه گفتند: احیانا شب نیمه شعبان شب قدر است. برای آن است که وقتی چنین عنصر کاملی، انسان کاملی ظهور می کند، آن رابطه خاص و فیض رسانی ذات أقدس اله تجلی مخصوص دارد. گرچه سراسر جهان هستی تجلی خداست؛ الحمدلله المتجلی لخلقه بخلقه(20). اما شب قدر جای نزول قرآن است، مقدرات تقدیر می شود.


شب نیمه شعبان جای میلاد ولی عصر است، مقدرات تدوین می شوند. مقدمات اولیه مقدرات در نیمه شعبان، تعقیب اش در نوزده ماه مبارک، تکمیل نیمه نهایی اش در 21 ماه مبارک رمضان و تکمیل تام اش در بیست و سوم ماه مبارک! شبی که امام به دنیا می آید، مثل شبی که قرآن نازل می شود، حرمت قدر دارد. و اگر حرمت قدر دارد، فرشتگان در شب قدر نازل می شوند. این همه ملائکه که در شب قدر نازل می شوند و مستقیما مهماندار همه فرشتگان وجود مبارک ولی عصر (أرواحنا فداه) است، اگر ما او را درست بشناسیم و منتظر او باشیم، حتما فیض فرشتگان فرو آمده به ما هم می رسد. تنها خواسته ما در چنین شبی این نباشد که بیماران را شفا بدهند یا مشکلات مالی را حل کنند. مخصوصا طلاب علوم عالم ربانی شدن، مؤلف خوب شدن، محقق خوب شدن، فقیه خوب شدن، مفسر خوب شدن، حکیم خوب شدن، متکلم خوب شدن را در این شب ها از ذات أقدس اله به برکت مولود میلاد بخواهند. به برکت نزول فرشته ها مسئلت کنند؛ استقرار نظام، دوام نظام، گسترش نظام، تحکیم نظام در سراسر گیتی را از ذات أقدس اله مسئلت کنند. همت های بلند مایه استجابت های دعا خواهد بود. به هر تقدیر ما وقتی منتظر آن حضرتیم که حضرت را بشناسیم. وقتی حضرت را می شناسیم که بدانیم در هر عصری انسان کامل موجود هست. تنهامهدی موعود نیست که دیگران هم معتقدند! فرق ما با دیگران این است که ما به مهدی موجود موعود معتقدیم. وگرنه کدام مسلمان غیرشیعه است که به مهدی موعود معتقد نباشد! در پایان زمان و آخر الزمان انسان وارسته ای ظهور می کند، نام مبارک اش کذا لقب پربرکت اش مهدی، به اسم قیام ظهور می کند، این را غالب مسلمین معتقدند. اما خصیصه ما امامیه و اثنی عشریه این است: معتقدیم به مهدی موجود موعود (علیه و علی آبائه آلاف التحیه والثناء). پس چنین انسانی موجود است، اولا که هیچ عصری از چنین انسانی خالی نیست، وگرنه لساخت الأرض بأهلها. و در بسیاری از روایات آمده است که حجتی از ما خالی نیست که مبادا کسی حجت را به معنای جامع و شامل معنا کند. فرمودند: از خاندان ماست، از ماست، هرگز زمانی نمی آید که زمین از ما خالی باشد!

 

اگر امام را نشناسیم ...


مطلب بعدی آن است که از رسول گرامی رسیده و فریقین نقل کرده اند، من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتتا جاهلیه(21). اگر کسی بمیرد و ولی عصرش را نشناسد، مرگ او، مرگ جاهلیت است. چون مرگ عصاره حیات است، اگر مرگ جاهلیت بود، یقینا حیات، حیات جاهلی است. ممکن نیست حیات معقول باشد، مرگ جاهلی! کما تعیشون تموتوا! اگر مرگ جاهلیت شد، نشان می دهد که حیات، حیات جاهلی است.خوب، اگر کسی امام اش را نشناسد، منتظر او نیست. و اگر منتظر او نبود، حیات او حیات جاهلی است. در جاهلیت به سر می برد. ممکن است کسی به حسب ظاهر در خدمت قرآن باشد، در مسجد پیغمبر باشد، در جایگاه پیغمبر نماز بخواند، ولی حیات او حیات جاهلیت باشد! فاطمه کبری، فاطمه زهرا، سیده نساء عالمیان (علیها آلاف التحیه والثناء) در هنگام استرداد حق خلافت و ولایت در مسجد مدینه چنین فرمود: افحکم الجاهلیه یبغون و من احسن من الله حکما لقوم یوقنون(22). بنابراین اگر کسی امام زمان اش را نشناسد، یقینا منتظر او هم نخواهد بود. وقتی نشناخت و منتظر نبود، حیات او می شود حیات جاهلیت. و چون حیات اش حیات جاهلی است. مرگ او هم مرگ جاهلیت است. ولی وقتی امام اش را شناخت که او همه کارهای ما را به اذن خدا می داند، مظهر قائم علی کل نفس یما کسبت (32) هست، چنین انسانی منتظر اوست. و انتظار را هم از نظر فرهنگی معنا کردند، هم از نظر نظامی.
از نظر فرهنگی از وجود مبارک امام رضا (علیه و علی آبائه و ابنائه آلاف التحیه والثناء) رسیده است که رحم الله امرء حدث نفسه علینا و احیا امرنا(42). در عصر غیبت منتظر حیرت باشد به این نحو که خود را در محدوده امر ما منحصر کند و از قلمرو دستورات ما بیرون نرود، این درباره خودسازی. تلاش و کوشش این باشد که امور ما، معارف ما، مآثر ما، مکتب ما را احیاء کند، این درباره احیای دیگران. رحم الله امرء، رحم الله عبدا حدث نفسه علینا و احیا امرنا.
آنگاه یکی از شاگردان عرض می کند: آیا الآن که ما در ستم و رنج و محدویت و محرومیت به سر می بریم، عبادت ما، اطاعت ما، نماز ما فضیلت دارد یا نه؟ حضرت فضائل فراوانی ذکر می کند، بعد می فرماید: فضیلت عظمی مال آن دولت حق و حکومت حق است که به وسیله آخرین ولی خدا ظهور می کند. پس اگر کسی ولی الهی را شناخت، امرش را احیاء می کند و جان خود را در محدوده امر او منحصر می کند تا فیض الهی از باطن او نشأت بگیرد.


انقلاب درونی ولی عصر ( عج)
ولی عصر چندین کار دارد؛ یکی از کارهائی که منتظران باید به آن فیض برسند این است؛ به تعبیر سیدنا الاستاد علامه طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) امامان الهی، امامت به معنای اعم از انبیاء هم به این امامت به معنای اعم رسیده اند، آنها رهبری دلها را به عهده دارند. خداوند درباره اولیا خاص خود چنین فرمود: و جعلنا هم ائمه یهدون یامرنا (52). یعنی این انبیای الهی، این اولیای الهی را من رهبران فکری مردم قرار دادم. اینها مردم را با دستورات غیبی من هدایت می کنند. یهدون یامرنا.
یک امر ظاهری است که این هنگام ظهور پدید می آید، تأسیس حکومت است، اجرای حدود است و مانند آن. یک امری است که در بسیاری از آیات قرآنی چهره ملکوتی را نشان می دهد که انما امره اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون (62). امر خدا با تدریج نیست. آن چهره تدریجی نشئه طبیعت را ارائه می کند. قدر اقواتها فی اربعه ایام (72) و مانند آن.
کاری که خدا برای بشر عادی می کند در طی فصول چهارگانه است و دوازده ماهه! قدر اقواتها فی اربعه ایام. اما کاری که برای مردم (سلام الله علیها) می کند، همان است که زکریا را شگفت انگیز کرد؛ کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا، قال یا مریم انا لک هذا قالت هو من عندالله ان الله یرزق من
یشاء (82). این چنین رزقی می شود ملکوت که با کن فیکون حل است. اولیای الهی که رهبران دلهای مردم اند، یهدون بامرنا یند. یعنی با کن فیکون کار می کنند. آن نازل ترین حاجت حل مشکلات مادی است.
اگر کسی بخواهد منقلب بشود، از جهل به علم منقلب بشود، از ظلم به عدل منقلب بشود، از سوء خاتمت به حسن عاقبت منتقل بشود، از دوزخ به بهشت منتقل بشود، این با کن فیکون ای است که ولی عصر به اذن خدا انجام می دهد. آن تحولاتی که در انسان پدید می آید، این کار حوزه و دانشگاه نیست! آن انقلابی که در انسان رخنه می کند، کار مدرسه و مکتب نیست! نمونه ای از آن انقلاب را در انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) دیده ایم که کل مملکت عوض شد و نمونه بارز را در این دفاع مقدس هشت ساله دیده ایم که طبق بیان نورانی امام سجاد (سلام الله علیه) هیچ پدری به فکر فرزند نبود و هیچ شوهری به فکر همسر نبود، دعای امام سجاد چهره ملکوتی دارد. اینها یهدون بامرنایند. آنکه فرزند خردسالش را می بوید و می بوسد و برای همیشه رها می کند و به خط مقدم می رود، این با تحول درونی قلب است و دیگر هیچ! این با درس و بحث پدید نمی آید! اگر آن شور و شوق نبود که این مملکت محفوظ نبود! در روایات اصحاب حضرت دارد: کهن سال و سالمند در بین اصحاب ولی عصر مثل نمک طعام است! بسیار کم است. غالب اصحاب ولی عصر (ارواحنا فداه) را نسل جوان تشکیل می دهند، اینها که اشتیاق شان به طبیعت زیاد است، براساس یهدون بامرنای ولی عصر متحول می شوند. با کن فیکون متحول می شوند. وگرنه این جهان رهبران فراوانی دیده است که گاهی نهصد و پنجاه سال رنج کشیدند، ولی طرفی نبستند مثل نوح. تا وجود مبارک ولی عصر مظهر قائماً بالقسط نباشد و دلها را متحول نکند، حکومت جهانی پدید نمی آید!
بهترین انتظار آن است که انسان قلب را در اختیار کسی قرار بدهد که او به ا ذن خدا زیر و رو کند؛ یهدون بامرنا! انسان اگر متحول شد و منقلب شد، عالم را در کام خود شیوا و شیرین می بیند. چیزی برای او تلخ نیست. هیچ حادثه ای آن توان را ندارد که قلب متحول شده را قبض کند! الا آن اولیاء الهی لا خوف علیهم و لا هم یحزنون (92). این اختصاص به قیامت ندارد؛ در دنیا هم اینچنین است. پس کسی منتظر آن حضرت است که حضرت را بشناسد! و اگر شناخت، حیات او حیات معقول است، انتظار او انتظار معقول. و اگر نشاخت، حیات او حیات جاهلی است، مرگ او مرگ جاهلی است. چنین موجودی منتظر نخواهد بود.
امیدواریم ذات اقدس اله آن توفیق را مرحمت کند که هم ذات مبارک ولی مان را درست بشناسیم و هم برنامه های حکومت و دولت آن حضرت را درست ارزیابی کنیم، و هم وظیفه خود را در عصر غیبت که احیای امر آن حضرت است عمل کنیم، آنگاه قلب ما شایسته آن بشود که مجرای فیض ولی مان قرار گیرد و جزء یهدون بامرنا بشود.وقتی قلب هدایت شود، قالب و بدن هم به دنبال قلب هدایت شده حرکت می کند! امشب دعای کمیل را خواهید خواند، آن صلوات مخصوص ای که در هنگام زوال شمس در هر روز شعبان مستحب است و وجود مبارک امام سجاد (سلام الله علیه) می خواند، می خوانید و احیاناً شب قدر است، مقدرات کل نظام را از ذات اقدس اله مسئلت کنید؛ چیزهائی بخواهید و از خدا بخواهید که ماندنی باشد برای همه و برای خود.

 

اعمال عبادی ماه مبارک شعبان
اعمال مشترک شعبان المعظم
اوّل هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللَّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
دویّم هر روز هفتاد مرتبه بگویداَسْتَغْفِرُاللَّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیُّومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد مى شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هرکه هر روز از این ماه استغفار کند هفتاد مرتبه مثل آنست که هفتاد هزار در ماههاى دیگر استغفار کند.
سوم تصدّق کند در این ماه اگرچه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را برآتش جهنّم حرام گرداند از حضرت صادق علیه السلام منقول است که از آن جناب سؤال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان راوى عرض کرد یابن رَسول اللَّه چه ثواب دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست فرمود تصدّق و استغفار هر که تصدّق کند در ماه شعبان حق تعالى آن را تربیت کند همچنانکه یکى از شما شتر بچّه اش را تربیت مى کند تا آنکه در روز قیامت برسد به صاحبش در حالتى که بقدر کوه اُحُد شده باشد
چهارم در تمام این ماه هزار بار بگوید لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاَّ اِیَّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ که ثواب بسیار دارد از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند
پنجم در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى برآورد هرحاجتى که دارد از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیزفضیلت دارد و روایت شده که در هر روزپنجشنبه ماه شعبان زینت مى کنند آسمانها را پس ملائکه عرض مى کنند خداوندا بیامرز روزه داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در خبر نبوى است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّ تعالى بیست حاجت ازحوائج دنیا وبیست حاجت ازحاجتهاى آخرت او را برآورد.
ششم دراین ماه صلوات بسیار فرستد.
هفتم در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن بخوانداین صلوات مَرْویّه ازحضرت امام زین العابدین علیه السلام را:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِ وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الْفُلْکِ الْجارِیَةِ، فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَها، وَیَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا، الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الْکَهْفِ الْحَصینِ، وَغِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ، وَمَلْجَأِ الْهارِبینَ، وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ، اَللّهُمَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً، وَلِحَقِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَدآءً وَقَضآءً، بِحَوْلٍ مِنْکَ وَقُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الطَّیِّبینَ الْأَبْرارِ الْأَخْیارِ، الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ، وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِکَ، وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِکَ، وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ، وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِکَ، وَاَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّکَ، وَهذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ، شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ، الَّذى کانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ، یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَقِیامِهِ، فى لَیالیهِ وَاَیَّامِهِ، بُخُوعاً لَکَ فى اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ، اِلى مَحَلِ حِمامِهِ، اَللّهُمَّ فَاَعِنَّا عَلَى الْأِسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ، وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ، اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً، وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً، حَتّى اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً، وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً، قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ، وَاَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَمَحَلَّ الْأَخْیارِ،
هشتم بخواند این مناجات مرویّه از ابن خالویه را که نقل کرده و گفته این مناجات حضرت امیرالمؤمنین و امامان از فرزندان اوعلیهم السلام است که در ماه شعبان مى خواندند:
اَللّهُمَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُکَ، وَاْسمَعْ نِدائى اِذا نادَیْتُکَ، وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَیْتُکَ، فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ، وَوَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیکَ، مُسْتَکیناً لَکَ مُتَضرِّعاً اِلَیْکَ، راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابى ، وَتَعْلَمُ ما فى نَفْسى ، وَتَخْبُرُ حاجَتى ، وَتَعْرِفُ ضَمیرى ، وَلا یَخْفى عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبى وَمَثْواىَ، وَما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى ، واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى ، وَاَرْجُوهُ لِعاقِبَتى ، وَقَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَىَّ یا سَیِّدى فیما یَکُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى ، مِنْ سَریرَتى وَعَلانِیَتى ، وَبِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتى وَنَقْصى وَنَفْعى وَضَرّى ، اِلهى اِنْ حَرَمْتَنى ، فَمَنْ ذَاالَّذى یَرْزُقُنى ، وَاِنْ خَذَلْتَنى فَمَنْ ذَاالَّذى یَنْصُرُنى ، اِلهى اَعُوذُ بِکَ مِنَ غَضَبِکَ، وَحُلُولِ سَخَطِکَ، اِلهى اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ، فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلىَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ، اِلهى کَاَنّى بِنَفْسى واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، وَقَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلى عَلَیْکَ، فَقُلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنى بِعَفْوِکَ، اِلهى اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى مِنْکَ بِذلِکَ، وَاِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلى وَلَمْ یُدْنِنى مِنْکَ عَمَلى ، فَقَدْ جَعَلْتُ الإِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتى اِلهى قَدْ جُرْتُ عَلى نَفْسى فِى النَّظَرِ لَها فَلَهَا الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها، اِلهى لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَىَّ اَیَّامَ حَیوتى ، فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنّى فى مَماتى ، اِلهى کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لى بَعْدَ مَماتى ، وَاَنْتَ لَمْ تُوَلِّنى اِلاّ الْجَمیلَ فى حَیوتى ، اِلهى تَوَلَّ مِنْ اَمْرى ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَعُدْ عَلَىَّ بِفَضْلِکَ عَلى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ، اِلهى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْیا وَاَ نَا اَحْوَجُ اِلى سَتْرِها عَلَىَّ مِنْکَ فى الْأُخْرى ، اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصَّالِحینَ، فَلاتَفْضَحْنى یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى رُؤُسِ الْأَشْهادِ، اِلهى جُودُکَ بَسَطَ اَمَلى ، وَعَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلى ، اِلهى فَسُرَّنى بِلِقآئِکَ یَوْمَ تَقْضى فیهِ بَیْنَ عِبادِکَ، اِلهى اعْتِذارى اِلَیْکَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ، فَاقْبَلْ عُذْرى یا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ الْمُسیئُونَ، اِلهى لا تَرُدَّ حاجَتى ، وَلا تُخَیِّبْ طَمَعى ، وَلا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجآئى وَاَمَلى ، اِلهى لَوْ اَرَدْتَ هَوانى لَمْ تَهْدِنى ، وَلَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتى لَمْ تُعافِنى ، اِلهى ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنى فى حاجَةٍ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى طَلَبِها مِنْکَ، اِلهى فَلَکَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً دآئِماً سَرْمَداً، یَزیدُ وَلا یَبیدُ کَما تُحِبُ وَتَرْضى ، اِلهى اِنْ اَخَذْتَنى بِجُرْمى اَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ، وَاِنْ اَخَذْتَنى بِذُنُوبى اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ، وَاِنْ اَدْخَلْتَنىِ النَّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّى اُحِبُّکَ، اِلهى اِنْ کانَ صَغُرَ فى جَنْبِ طاعَتِکَ عَمَلى ، فَقَدْ کَبُرَ فى جَنْبِ رَجآئِکَ اَمَلى ، اِلهى کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْروماً، وَقَدْ کانَ حُسْنُ ظَنّى بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنى بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً، اِلهى وَقَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ، وَاَبْلَیْتُ شَبابى فى سَکْرَةِ التَّباعُدِ مِنْکَ، اِلهى فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِرارى بِکَ، وَرُکُونى اِلى سَبیلِ سَخَطِکَ، اِلهى وَاَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ، قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ، اِلهى اَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ اُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائى مِنْ نَظَرِکَ، وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ اِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ، اِلهى لَمْ یَکُنْ لى حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ اِلاَّ فى وَقْتٍ اَیْقَظْتَنى لِمَحَبَّتِکَ، وَکَما اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنْتُ، فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخالى فى کَرَمِکَ، وَلِتَطْهیرِ قَلْبى مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ، اِلهى اُنْظُرْ اِلَىَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ، وَاْستَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ، یا قَریبَاً لا یَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرِّ بِهِ، وَیا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ، اِلهى هَبْ لى قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ، وَلِساناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ، وَنَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ، اِلهى إنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَمَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ، وَمَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ، اِلهى اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنیرٌ، وَاِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ، وَقَدْ لُذْتُ بِکَ یا اِلهى ، فَلا تُخَیِّبْ ظَنّى مِنْ رَحْمَتِکَ، وَلا تَحْجُبْنى عَنْ رَاْفَتِکَ، اِلهى اَقِمْنى فى اَهْلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ، اِلهى وَاَ لْهِمْنى وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلى ذِکْرِکَ، وَهِمَّتى فى رَوْحِ نَجاحِ اَسْمآئِکَ وَمَحَلِّ قُدْسِکَ، اِلهى بِکَ عَلَیْکَ اِلاَّ اَلْحَقْتَنى بِمَحَلِّ اَهْلِ طاعَتِکَ، وَالْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ، فَاِنّى لا اَقْدِرُ لِنَفْسى دَفْعاً، وَلا اَمْلِکُ لَها نَفْعاً، اِلهى اَ نَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ وَمَمْلُوکُکَ، الْمُنیبُ، فَلا تَجْعَلْنى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ، وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ، اِلهى هَبْ لى کَمالَ الإِنْقِطاعِ اِلَیْکَ، وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیآءِ نَظَرِها اِلَیْکَ، حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلوُبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ اِلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَتَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ، اِلهى وَاجْعَلْنى مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ، وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ، فَناجَیْتَهُ سِرّاً وَعَمِلَ لَکَ جَهْراً، اِلهى لَمْ اُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ ظَنّى قُنُوطَ الْأَیاسِ، وَلاَ انْقَطَعَ رَجآئى مِنْ جَمیلِ کَرَمِکَ، اِلهى اِنْ کانَتِ الْخَطایا قَدْ اَسْقَطَتْنى لَدَیْکَ، فَاصْفَحْ عَنّى بِحُسْنِ تَوَکُّلى عَلَیْکَ، اِلهى اِنْ حَطَّتْنِى الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ، فَقَدْ نَبَّهَنِى الْیَقینُ اِلى کَرَمِ عَطْفِکَ، اِلهى اِنْ اَنامَتْنِى الْغَفْلَةُ عَنِ الإِسْتْعِدادِ لِلِقآئِکَ، فَقَدْ نَبَّهَنِى الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائِکَ، اِلهى اِنْ دَعانى اِلَى النَّارِ عَظیْمُ عِقابِکَ، فَقَدْ دَعانى اِلَى الْجَنَّةِ جَزیلُ ثَوابِکَ، اِلهى فَلَکَ اَسْئَلُ وَاِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَاَرْغَبُ، وَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِمَّنْ یُدیمُ ذِکَرَکَ وَلا ویَنْقُضُ عَهْدَکَ، وَلایَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ، وَلا یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ، اِلهى وَاَلْحِقْنى بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَاَکُونَ لَکَ عارِفاً، وَعَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاً، وَمِنْکَ خآئِفاً مُراقِباً، یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ الِهِ الطَّاهِرینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً،
و این از مناجاتهاى جَلیلُ الْقَدْر اَئمه علیهم السلام است و بر مضامین عالیه مشتمل است و در هر وقت که حضور قلبى باشد خواندن آن مناسب است.
اعمال مخصوص هر روز از ماه شعبان المعظم
• شب و روز اوّل
• روز سوّم
• شب سیزدهم
• شب پانزدهم
• اعمال نیمه دوم ماه
شب و روز اوّل
نمازهاى بسیار در اقبال ذکر شده از جمله دوازده رکعت به حمد و یازده مرتبه توحید روز اوّل روزه اش فضیلت بسیار دارد و از حضرت صادق علیه السلام روایت است که هر که روزه بگیرد روز اوّل شعبان را واجب شود براى او بهشت البته و سید بن طاوس ثواب بسیارى نقل کرده از حضرت رسول صلى الله علیه وآله براى کسى که سه روز اوّل این ماه را روزه دارد و در شبهاى آنها دو رکعت نماز کند در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید یازده مرتبه و بدانکه در تفسیر امام علیه السلام خبرى در فضیلت شعبان و روز اوّل آن ذکر شده که فوائد بسیار در آن مندرجست و شیخ ما ثقةالاسلام نورى نَوَّرَاللَّهُ مَرْقَدَهُ آن خبر را ترجمه نموده و در آخر کتاب کلمه طیّبه ذکر فرموده و چون آن خبر طولانیست و مقام را گنجایش تمام آن نیست ما مختصر آن را در اینجا ذکر مى کنیم حاصل آن خبر آن است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز اوّل شعبانى گذشت به جماعتى که در مسجدى نشسته بودند و در امر قَدَرْ و امثال آن گفتگو مى کردند و بلند شده بود صداهاى ایشان و سخت شده بود لجاجت و جدال ایشان پس حضرت ایستاد و بر ایشان سلام کرد آنها جواب سلام دادند و براى آن جناب برخاستند و خواهش کردند که نزد ایشان بنشیند آن حضرت به ایشان اعتنایى نکرد و فرمود اى گروهى که سخن مى گویید در چیزى که نفع نمى رساند آیا ندانستید که خداى تعالى را بندگانیست که ساکت کرده ایشان را خوف بدون آنکه عاجز باشند از گفتن یا لال باشند بلکه ایشان هرگاه به خاطر آرند عظمت خداوند را شکسته مى شود زبانهایشان و کنده مى شود دلهایشان و مى رود عقلهاى شان و مبهوت مى شوند به جهت اِعْزاز و اِجلال و اعظام خداوند پس هرگاه به خود آمدند از این حالت رو مى آورند بسوى خدا به کردارهاى پاکیزه مى شمرند نَفْسهاى خود را با ستمکاران و خطاکاران و حال آنکه ایشان منزّهند از تقصیر و تفریط مگر آنکه ایشان راضى نمى شوند براى خدا به کردار اندک و بسیار نمى شمرند براى او عمل زیاد را و پیوسته مشغولند به اعمال پس ایشان چنانند که هر وقت نظر کنى به ایشان ایستادگانند به عبادت ترسان و هراسان در بیم و اضطرابند پس کجائید شما از ایشان اى گروه تازه کارها آیا ندانستید که داناترین مردم به قَدَرْ ساکت ترین ایشانند از آن و اینکه جاهلترین مردم به قَدَرْ سخنگوترین ایشانند در او، اى گروه تازه کارها امروز غُرّه شعبان کریم است نامیده است او را پروردگار ما شعبان به جهت پراکنده شدن خیرات به تحقیق که باز کرده پروردگار شما در او درهاى حسنات خود را و جلوه داده به شما قصرها و خیرات او را به قیمت ارزانى و کارهاى آسانى پس بخرید آن را و جلوه داده براى شما ابلیس لعین شُعَبهاى شرور و بلاهاى خود را و شما پیوسته مى کوشید در گمراهى و طغیان و متَمَّسِک مى شوید به شعبهاى ابلیس و رُو مى گردانید از شعبهاى خیرات که باز شده براى شما درهاى او و این غُرّه ماه شعبان است و شعبهاى خیرات او نماز است و روزه و زکات و امر به معروف و نهى از منکر و بِرّ والدین و خویشان و همسایگان و اصلاح ذات الْبَیْنِ و صدقه بر فقراء و مساکین بر خود کلفت مى دهید چیزى را که برداشته شده از شما یعنى امر قضا و قدر و چیزى که نهى کرده شده اید از فرو رفتن در آن از کشف سِرّهاى خدا که هر که تفتیش کند از آنها از تباه شدگانست آگاه باشید به درستى که اگر شما واقف شوید بر آنچه مهیّا فرموده، پروردگار عزّوجلّ براى مطیعین از بندگانش در امروز هر آینه بازخواهید داشت خود را از آنچه در او هستید و شروع خواهید کرد در آنچه امر کردند شما را به آن گفتند یا امیرالمؤمنین علیه السلام و چیست آنکه آن را خداوند مهیّا فرموده در این روز براى مطیعین خود پس حضرت نقل فرمود قصه آن لشکرى را که رسول خداصلى الله علیه وآله به جهاد کفار فرستاده بود و دشمنان شب بر ایشان شبیخون زدند و آن شبى تاریک و سخت ظلمانى بود و مسلمانان در خواب بودند کسى از ایشان بیدار نبود جز زید بن حارثه و عبداللَّه بن رواحه و قتادة بن نعمان و قیس بن عاصم منقرى که هر کدام در یک جانب ایشان بیدار و مشغول نماز و قرآن خواندن بودند دشمنان مسلمانان را تیرباران کردند و به واسطه تاریکى و ندیدن مسلمانان دشمنان را تا از آنها احتراز کنند نزدیک بود که هلاک شوند که ناگاه از دهان این چند نفر نورهایى ساطع شد که لشکرگاه مسلمانان را روشن کرد و سبب قوّت و دلیرى ایشان شده پس شمشیر کشیده و دشمنان را کشته و زخمدار و اسیر نمودند و چون مراجعت نمودند و براى حضرت رسول صلى الله علیه وآله نقل کردند فرمود این نورها به جهت اعمال این برادران شما است در غرّه ماه شعبان پس یک یک آن اعمال را حضرت نقل کردند تا آنکه فرمودند چون روز اوّل شعبان مى شود پراکنده مى کند ابلیس لشکر خود را در اطراف زمین و آفاق آن و مى گوید به ایشان که سعى کنید در کشیدن بعضى از بندگان خدا را به سوى خود در این روز و بدرستى که خداى عزّوجلّ پراکنده مى کند ملائکه را در اطراف زمین و آفاق او و به ایشان مى فرماید براستى نگاه دارید بندگان مرا و ارشاد کنید ایشان را پس همه ایشان نیکبخت مى شوند به شما مگر آنکه امتناع و سرکشى کند پس بدرستى که او از حدّ گذشته مى گردد در حِزب ابلیس و جنود او بدرستى که خداوند عزوجل چون روز اوّل ماه شعبان مى شود امر مى کند به درهاى بهشت پس باز مى شود و امر مى کند درخت طوبى را پس نزدیک مى کند شاخهاى خود را بر این دنیا آنگاه ندا مى کند منادى پروردگار عزّوجلّ اى بندگان خدا این شاخهاى درخت طوبى است پس درآویزید به او که بلند کند شما را بسوى بهشت و این شاخهاى درخت زَقُّوم است پس بترسید از او که نبرد شما را بسوى دوزخ رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود قسم به آنکه مرا براستى به رسالت مبعوث نموده که هر که فراگیرد دَرى از خیر و نیکى را در این روز پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از شاخهاى درخت طُوبى پس او کشانده است او را بسوى بهشت و هر که فراگیرد درى از شرّ را در امروز پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از شاخهاى درخت زقّوم پس آن کشاننده است او را بسوى آتش آنگاه فرمود رسول خداصلى الله علیه وآله پس هر کس که نماز مُستحبى کند امروز براى خدا پس درآویخته به شاخه اى از آن و هر که روزه گیرد در این روز پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از آن و هر که صلح دهد میان زن و شوهرش یا پدر و فرزندش یا خویشاوندانش یا مرد و زن همسایه اش یا مرد و زن بیگانه پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که تخفیف دهد پریشانى را از طلبى که از او دارد یا کم کند از آن پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که نظر کند در حساب خود پس ببیند قرض کهنه را که صاحبش از آن مأیوس شده پس ادا کند آن را پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از آن و کسى که کفالت کند یتیمى را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که باز دارد سفیهى را از عِرْض مؤمنى پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که بخواند قرآن یا چیزى از آن را پس به تحقیق که درآویخته ازآن به شاخه اى و کسى که یاد آرد خداى را و بشمرد نعمتهاى او را و شکر کند پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که عیادت کند مریضى را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که نیکى کند پدر و مادر خود یا یکى از آنها را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که پیش از این روز به غضب آورده بود ایشان را پس خوشنودشان کرد در این روز پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و هر که تشییع کند جنازه را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که تسلیت دهد در آن مصیبت زده را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و همچنین هر کسى که بجا آورد چیزى را از ابواب خیر در این روز پس به تحقیق درآویخته از آن به شاخه اى آنگاه فرمود رسول خداصلى الله علیه وآله قسم به آنکه مرا براستى به پیغمبرى مبعوث فرموده که هر کس که فراگیرد درى از شرّ و گناه را در این روز پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از شاخهاى درخت زقّوم پس آن کشاننده است او را به سوى آتش آنگاه فرمود قسم به آنکه مرا براستى به پیغمبرى فرستاده که هر کس تقصیر کند در این روز نماز واجبى خود را و ضایع کند آن را پس به تحقیق که درآویخته از آن درخت به شاخه اى و هرکس که بیاید در نزد او فقیرى ضعیف که مى داند بدى حال او را و او قادر است بر تغییر حالش بدون آنکه ضررى به او برسد و کسى هم نیست از او نیابت کند و بنشیند به جاى او پس واگذارد او را که ضایع شود و هلاک گردد و دست او را نگیرد پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از آن و کسى که عذرخواهى کند از او بدکارى پس نپذیرد عُذر او را آنگاه عقوبت نکند او را به قدر بدى او بلکه بیفزاید بر آن پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از آن و کسى که جدایى اندازد میان شوهرى با زنش یا پدر با فرزندش یا برادر با برادرش یا خویشى با خویشش یا میان دو همسایه یا میان دو رفیق یا دو خواهر پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که سخت بگیرد بر تنگدستى و حال آنکه مى داند تنگدستى او را پس بیفزاید بر غیظ او بلاى او پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که بر او دَیْنى باشد پس منکر شود آن را بر صاحبش و تعدّى کند بر او تا آنکه باطل کند دَین او را پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که جفا کند یتیمى را و آزار رساند او را و مال او را تباه کند پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از آن و کسى که داخل شود در عِرض برادر مؤمن خود و وادارد مردم را بر آن پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از او و کسى که آوازه خوانى کند به قسمى از خوانندگى که برانگیزاند در آن خواندن بر معاصى پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از او و کسى که بنشیند بشمارد کارهاى قبیح خود را در جنگها و انواع ستم خود را بر بندگان خدا و افتخار کند بر آن پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از آن و کسى که همسایه اش مریض شده پس او را عیادت نکرد محض استخفاف به شأن او پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از آن و کسى که همسایه اش مُرد پس مشایعت نکرد جنازه او را به جهت خوار بودن او در نظرش پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که اعراض کند از مصیبت زده و جفا کند او را محض حقارت و کوچکى او در نزدش پس به تحقیق که درآویخته از آن به شاخه اى و کسى که عاقّ کند پدر و مادر خود یا یکى از آن دو را پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از آن و کسى که پیش، ایشان را عاق کرده بود و خوشنود نکرد ایشان را امروز و حال آنکه قدرت دارد بر آن پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از آن و همچنین هرکس بکند کارى از سایر اقسام شر را پس به تحقیق که درآویخته به شاخه اى از آن و قسم به آنکه مرا براستى به پیغمبرى فرستاده که درآویختگان به شاخهاى درخت طوبى بلند مى کند ایشان را آن شاخها بسوى بهشت آنگاه رسول خداصلى الله علیه وآله نظر خود را به جانب آسمان انداخت اندکى و مى خندید و مسرور بود آنگاه نظر مبارک را بزیر انداخت بسوى زمین پس پیشانى مبارک را درهم کشید و روى مبارکش تُرش شد آنگاه رو کرد به اصحاب خود و فرمود قَسَم به آنکه فرستاده محمد را براستى به پیغمبرى که دیدم به تحقیق درخت طوبى را که بلند مى شد و بلند مى کرد آنان که به او درآویخته بودند به سوى بهشت و دیدم بعضى ازایشان که درآویخته بودند به یک شاخه از آن و بعضى درآویخته بودند به دو شاخه از آن یا به چند شاخه برحسب فراگرفتن ایشان مر طاعت را و بدرستى که هر آینه مى بینم زید بن حارثه را که درآویخته به بیشتر شاخهاى از آن پس آن شاخها بلند مى کند او را به اَعلى عِلّیّین بهشت پس از این جهت خندیدم و خوشحال شدم پس نگاه کردم بسوى زمین پس قسم به آنکه مرا براستى به پیغمبرى فرستاده که دیدم درخت زَقّوُم را که پایین مى رفت شاخهاى او و پایین مى برد درآویختگان به او را بسوى دوزخ و دیدم پاره اى از ایشان را درآویخته به شاخه اى و دیدم پاره اى از ایشان که درآویخته به دو شاخه یا به چند شاخه برحسب فراگرفتن او مَرْ قَبایِح را و بدرستى که هر آینه مى بینم بعضى از منافقین را که درآویخته به بیشتر شاخهاى او و آنها فرو مى برند او را به اَسفَلِ دَرَکات او پس از این جهت روى خود را تُرش کردم و پیشانى را درهم کشیدم

روز سوم
روز مبارکیست که شیخ در مصباح فرموده در این روز متولّد شد جناب حسین بن على علیه السلام و بیرون آمد توقیع شریف به سوى قاسم بن عَلاء همدانى وکیل حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام که مولاى ما حسین علیه السلام متولد شد روز پنجشنبه سیّم شعبان پس روزه بگیر آن روز را و این دعا را در آن روز بخوان:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فى هذَا الْیَوْمِ، الْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ قَبْلَ اْستِهْلالِهِ وَوِلادَتِهِ، بَکَتْهُ السَّمآءُوَمَنْ فیها، وَالْأَرْضُ وَمَنْ عَلَیْها، وَلَمَّا یَطَاْ لابَتَیْها قَتیلِ الْعَبْرَةِ، وَسَیِّدِ الْأُسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ یَوْمَ الْکَرَّةِ الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ اَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ، وَالشِّفآءَ فى تُرْبَتِهِ، والْفَوْزَ مَعَهُ فى اَوْبَتِهِ، والْأَوصِیآءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قآئِمِهِمْ وَغَیْبَتِهِ، حَتّى یُدْرِکُوا الْأَوْتارَ، وَیَثْاَروُا الثَّارَ، وَیُرْضُوا الْجَبَّارَ، وَیَکُونُوا خَیْرَ اَنْصارٍ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَعَ اْختِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ، اَللّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَیْکَ اَتَوَسَّلُ، وَاَسْئَلُ سُؤالَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ مُسیئٍ اِلى نَفْسِهِ، مِمَّا فَرَّطَ فى یَوْمِهِ وَاَمْسِهِ، یَسْئَلُکَ الْعِصْمَةَ اِلى مَحَلِ رَمْسِهِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ، وَاحْشُرْنا فى زُمْرَتِهِ، وَبَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْکَرامَةِ وَمَحَلَّ الإِقامَةِ، اَللّهُمَّ وَکَما اَکْرَمْتَنا بِمَعْرِفَتِهِ فَاَکْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ، وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَسابِقَتَهُ، وَاجْعَلْنا مِمَّنْ یُسَلِّمُ لِأَمْرِهِ، وَیُکْثِرُ الصَّلوةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِکْرِهِ، وَعَلى جَمیعِ اَوْصِیآئِهِ وَاَهْلِ اَصْفِیآئِهِ الْمَمْدُودین مِنْکَ بِالْعَدَدِ الْأِثْنَىْ عَشَرَ النُّجُومِ الزُّهَرِ، وَالْحُجَجِ عَلى جَمیعِ الْبَشَرِ، اَللّهُمَّ وَهَبْ لَنا فى هذَا الْیَوْمِ خَیْرَ مَوْهِبَةٍ وَاَنْجِحْ لَنا فیهِ کُلَّ طَلِبَةٍ، کَما وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ، وَعاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ، فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ، نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ وَننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ، آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ. پس مى خوانى بعد از این به دعاى حسین علیه السلام و این آخر دعاى آنحضرت است در روزى که بسیار شده بود دشمنان او یعنى روز عاشورا اَللّهُمَ اَنْتَ مُتَعالِى الْمَکانِ، عَظیمُ الْجَبَرُوتِ، شَدیدُ الِمحالِ، غَنِىٌّ َعنِ الْخَلایِقِ عَریضُ الْکِبْرِیآءِ، قادِرٌ عَلى ما تَشآءُ قَریبُ الرَّحْمَةِ، صادِقُ الْوَعْدِ، سابِغُ النِّعْمَةِ، حَسَنُ الْبَلاءِ، قَریبٌ إذا دُعیتَ، مُحیطٌ بِما خَلَقْتَ، قابِلُ التَّوبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَیْکَ، قادِرٌ عَلى ما اَرَدْتَ، وَمُدْرِکٌ ما طَلَبْتَ وَشَکُورٌ اِذا شُکِرْتَ، وَذَکُورٌ اِذا ذُکِرْتَ، اَدْعُوکَ مُحْتاجاً وَاَرْغَبُ اِلَیْکَ فَقیراً، وَاَفْزَعُ اِلَیْکَ خآئِفاً، وَاَبْکى اِلَیْکَ مَکْرُوباً، وَاَسْتَعینُ بِکَ ضَعیفاً، وَاَتوَکَّلُ عَلَیْکَ کافِیاً، اُحْکُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَ قَوْمِنا[بِالْحَقِ ]، فَاِنَّهُمْ غَرُّوناوَخَدَعُونا وَخَذَلُونا، وَغَدَرُوابِنا وَقَتَلُوناونَحْنُ عِتْرَةُ نَبِیِّکَ وَوَلَْدُ حَبیبِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ الَّذِى اصطَفَیْتَهُ بِالرِّسالَةِ، وَائْتَمَنْتَهُ عَلى وَحْیِکَ، فَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا فَرَجاً وَمَخْرَجاً، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، ابن عَیّاش گفت شنیدم از حسین بن علىّ بن سفیان بزوفرى که مى گفت حضرت صادق علیه السلام مى خواند این دعا را در این روز و فرموده که این دعا از دعاهاى روز سیّم شعبان است و آن روز ولادت حسین علیه السلام است
شب سیزدهم
اوّل لَیالى بیض است و کیفیّت نماز امشب و دو شَبِ بعد در ماه رجب گذشت
شب نیمه شعبان
شب بسیار مبارکیست از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایتست که از حضرت امام محمّد باقرعلیه السلام سؤال شد از فضل شب نیمه شعبان فرمود آن شب افضل شبها است بعد از لیلةالقدر در آن شب عطا مى فرماید خداوند به بندگان فضل خود را و مى آمرزد ایشان را به مَنّ و کَرَم خویش پس سعى و کوشش کنید در تقرّب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب پس بدرستى که آن شبى است که خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدّس خود که دست خالى برنگرداند سائلى را از درگاه خود مادامى که سؤال نکند معصیت را و آن شب آن شبى است که قرار داده حَقّ تعالى آن را از براى ما به مقابل آنکه قرار داده شب قدر را براى پیغمبر ماصلى الله علیه وآله پس کوشش کنید در دُعا و ثنا بر خداى تعالى «الخبر» و از جمله برکات این شب مبارک آنست که ولادت با سعادت حضرت سلطان عصر امام زمان ارواحُنا لَهُ الفداء در سحر این شب سنه دویست و پنجاه و پنج در سُرَّ مَنْ رَاى واقع شده و باعث مزید شرافت این لَیْله مبارکه شده و از براى این شب چند عملست
اوّل غسل است که باعث تخفیف گناهان مى شود
دویّم احیاءاین شب است به نماز و دعاء و استغفار چنانچه امام زین العابدین علیه السلام مى کردند و در روایتست که هر که احیا دارد این شب را نمیرد دل اودر روزى که دلها بمیرند
سوم زیارت حضرت امام حسین علیه السلام است که افضل اعمال این شب و باعث آمرزش گناهانست و هر که خواهد با او مصافحه کند روح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر زیارت کند آن جناب را در این شب و اَقَلِ زیارت آن حضرت آن است که به بامى برآید و به جانب راست و چپ نظر کند پس سر به جانب آسمان کند پس زیارت کند آن حضرت را به این کلمات «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ» و هرکس در هر کجا باشد در هر وقت که آن حضرت را به این کیفیّت زیارت کند امید است که ثواب حجّ وعُمره براى اونوشته شودومازیارت مخصوصه این شب رادرباب زیارات ذکرخواهیم نمودانشاءاللّه تعالى
چهارم خواندن این دعا که شیخ و سیّد نقل کرده اند و به منزله زیارت امام زمان صلوات اللَّه و سلامُه عَلَیْهِ است اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا [هذِهِ ] وَمَوْلُودِها، وَحُجَّتِکَ وَمَوْعُودِهَا الَّتى قَرَنْتَ اِلى فَضْلِها فَضْلاً، فَتَمَّتْ کَلِمَتُکَ صِدْقاً وَعَدْلاً، لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِکَ وَلا مُعَقِّبَ لِأیاتِکَ، نُورُکَ الْمُتَاَ لِّقُ،وَضِیآؤُکَ الْمُشْرِقُ، وَالْعَلَمُ النُّورُ، فى طَخْیآءِ الدَّیْجُورِ، الْغائِبُ الْمَسْتُورُ، جَلَّ مَوْلِدُهُ، وَکَرُمَ مَحْتِدُهُ، وَالْمَلائِکَةُ شُهَّدُهُ، وَاللَّهُ ناصِرُهُ وَمُؤَیِّدُهُ، اِذا آنَ میعادُهُ، وَالْمَلائِکَةُ اَمْدادُهُ، سَیْفُ اللَّهِ الَّذى لا یَنْبوُ، وَنُورُهُ الَّذى لا یَخْبوُ، وَ ذوُالْحِلْمِ الَّذى لا یَصْبوُا، مَدارُ الَّدهْرِ، وَنَوامیسُ الْعَصْرِ، وَوُلاةُ الْأَمْرِ، وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ، وَاَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ، تَراجِمَةُ وَحْیِهِ، وَوُلاةُ اَمْرِهِ وَنَهْیِهِ، اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى خاتِمِهْم وَقآئِمِهِمُ الْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ اَللّهُمَ وَاَدْرِکَ بِنا أَیَّامَهُ، وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ، وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ، وَاقْرِنْ ثارَنا بِثارِهِ، وَاکْتُبْنا فى اَعْوانِهِ وَخُلَصآئِهِ، وَاَحْیِنا فى دَوْلَتِهِ ناعِمینَ، وَبِصُحْبَتِهِ غانِمینَ، وَبِحَقِّهِ قآئِمینَ، وَمِنَ السُّوءِ سالِمینَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، وَالْحَمْدُللَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَصَلَواتُهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَعَلى اَهْلِ بَیْتِهِ الصَّادِقینَ وَعِتْرَتِهَ النَّاطِقینَ، وَالْعَنْ جَمیعَ الظَّالِمینَ، واحْکُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ یا اَحْکَمَ الْحاکِمینَ.
پنجم شیخ روایت کرده از اسماعیل بن فضل هاشمى که گفت تعلیم کرد مرا حضرت صادق علیه السلام این دعا را که بخوانم آنرا در شب نیمه شعبان:
اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَىُ الْقَیُّومُ الْعَلِىُّ الْعَظیمُ، الْخالِقُ الرَّازِقُ، الْمُحْیِى الْمُمیتُ، الْبَدى ءُ الْبَدیعُ، لَکَ الْجَلالُ وَلَکَ الْفَضْلُ، وَلَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الْمَنُّ وَلَکَ الْجُودُ، وَلَکَ الْکَرَمُ وَلَکَ الْأَمْرُ، وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْشُّکْرُ، وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاْغفِرْ لى وَارْحَمْنى وَاکْفِنى ما اَهَمَّنى ، وَاقْضِ دَیْنى ، وَوَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقى ، فَاِنَّکَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ کُلَّ اَمْرٍ حَکیمٍ تَفْرُقُ، وَمَنْ تَشآءُ مِنْ خَلْقِکَ تَرْزُقُ، فَارْزُقْنى وَاَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقینَ، فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاَنْتَ خَیْرُ الْقآئِلینَ النَّاطِقینَ وَاسْئَلوُا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ، فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ، وَاِیَّاکَ قَصَدْتُ، وَابْنِ نَبِیِّکَ اعْتَمَدْتُ، وَلَکَ رَجَوْتُ، فَارْحَمْنى یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،
ششم بخواند این دعا را که حضرت رسول صلى الله علیه وآله دراین شب مى خواندند:
اَللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِکَ ما یَحُولُ بَیْنَنا وَبَیْنَ مَعْصِیَتِکَ، وَمِنْ طاعَتِکَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَکَ وَمِنَ الْیَقینِ ما یَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا، اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَاَبْصارِنا وَقُوَّتِنا ما اَحْیَیْتَنا، وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنَّا، وَاجْعَلْ ثارَنا عَلى مَنْ ظَلَمَنا، وَانْصُرنا عَلى مَنْ عادانا، وَلا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فى دینِنا وَلا تَجْعَلِ الدُّنْیا اَکْبَرَ هَمِّنا، وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا، وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنا، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، و این دعاى جامع کاملى است و خواندن آن در اوقات دیگر نیز غنیمت است و از عوالى اللئالى نقل شده که حضرت رسول صلى الله علیه وآله همیشه این دعا را مى خواندند
هفتم بخواند صلوات هر روز را که در وقت زوال مى خواند
هشتم بخواند دعاى کمیل را که ورودش در این شبست و در باب اوّل گذشت
نهم آنکه هر یک از سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُللَّهِ وَاللَّهُ اَکْبَرُ وَلا اِلهَ اِلَّااللَّهُ را صد مرتبه بگوید تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را
دهم شیخ در مصباح روایت کرده از ابویحیى در ضمن خبرى در فضیلت شب نیمه شعبان که گفت گفتم به مولاى خودم حضرت صادق علیه السلام که بهترین دعاها در این شب کدام است فرمود هر گاه به جا آوردى نماز عشا را پس دو رکعت نمازگذار بخوان در رکعت اوّل حمد و سُوره جحد که قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ باشد و بخوان در رکعت دویّم حمد و سوره توحید که قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَدٌ است پس چون سلام دادى بگو سُبْحانَ اللَّهِ سى و سه مرتبه و اَلْحَمْدُلِلَّهِ سى و سه مرتبه و اللَّهُ اَکْبَرُ سى و چهار مرتبه پس بگو: یا مَنْ اِلَیْهِ مَلْجَأُ الْعِبادِ فِى الْمُهِمَّاتِ، وَاِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فىِ الْمُلِمَّاتِ، یا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیَّاتِ، وَ یا مَنْ لا تَخْفى عَلَیْهِ خَواطِرُ الْأَوْهامِ، وَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ، یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیَّاتِ، یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ الْأَرَضینَ وَالسَّمواتِ، اَنْتَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَمُتُّ اِلَیْکَ بِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، فَیا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اجْعَلْنى فى هِذِهِ اللَّیْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَیْهِ فَرَحِمْتَهُ، وَسَمِعْتَ دُعآئَهُ فَاَجَبْتَهُ، وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُ، وَتَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ وَعَظیمِ جَریرَتِهِ فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْ ذُنُوبى ، وَلَجَاْتُ اِلَیْکَ فى سَتْرِ عُیُوبى ، اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَىَّ بِکَرَمِکَ وَفَضْلِکَ، وَاحْطُطْ خَطایاىَ بِحِلْمِکَ وَعَفْوِکَ، وَتَغَمَّدْنى فى هذِهِ اللَّیْلَةِ بِسابِغِ کَرامَتِکَ، وَاجْعَلْنى فیها مِنْ اَوْلِیآئِکَ، الَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْ لِطاعَتِکَ، وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِکَ، وَجَعَلْتَهُمْ خالِصَتَکَ وَصِفْوَتَکَ، اَللّهُمَ اجْعَلْنى مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ، وَتَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ، وَاجْعَلْنى مِمَّنْ سَلِمَ فَنَعِمَ، وَفازَ فَغَنِمَ، وَاکْفِنى شَرَّ ما اَسْلَفْتُ، وَاعْصِمْنى مِنَ الْإِزدِیادِ فى مَعْصِیَتکَ، وَحَبِّبْ اِلَىَّ طاعَتَکَ، وَما یُقَرِّبُنى مِنْکَ، وَیُزْلِفُنى عِنْدَکَ، سَیِّدى اِلَیْکَ یَلْجَأُ الْهارِبُ، وَمِنْکَ یَلْتَمِسُ الطَّالِبُ، وَعَلى کَرَمِکَ یُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التَّائِبُ اَدَّبْتَ عِبادَکَ بالتَّکَرُّمِ، وَاَنْتَ اَکْرَمُ الْأَکْرَمینَ، وَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَکَ وَاَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ، اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنى ما رَجَوْتُ مِنْ کَرَمِکَ، وَلا تُؤْیِسْنى مِنْ سابِغِ نِعَمِکَ، وَلا تُخَیِّبْنى مِنْ جَزیلِ قِسَمِکَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ لِأَهْلِ طاعَتِکَ، وَاجْعَلْنى فى جُنَّةٍ مِنْ شِرارِ بَرِیَّتِکَ، رَبِّ اِنْ لَمْ اَکُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِکَ، فَاَنْتَ اَهْلُ الْکَرَمِ وَالْعَفْوِ وَالْمَغْفِرَةِ، وَجُدْ عَلَىَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ، لا بِما اَسْتَحِقُّهُ، فَقَدْ حَسُنَ ظَنّى بِکَ، وَتَحَقَّقَ رَجآئى لَکَ، وَعَلِقَتْ نَفْسى بِکَرَمِکَ، فَاَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمینَ، وَاَکْرَمُ الْأَکْرَمینَ، اَللّهُمَّ وَاخْصُصْنى مِنْ کَرَمِکَ بِجَزیلِ قِسَمِکَ، وَاَعُوذُ بِعَفْوِکَ. مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَاغْفِر لِىَ الَّذنْبَ الَّذى یَحْبِسُ عَلَىَّ الْخُلُقَ، وَیُضَیِّقُ عَلىَّ الرِّزْقَ، حَتّى اَقُومَ بِصالِحِ رِضاکَ، وَاَنْعَمَ بِجَزیلِ عَطآئِکَ، وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْمآئِکَ، فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِکَ وَتَعَرَّضْتُ لِکَرَمِکَ، وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَبِحِلْمِکَ مِنْ غَضَبِکَ فَجُدْ بِما سَئَلْتُکَ، وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْکَ، اَسْئَلُکَ بِکَ لا بِشَى ءٍ هُوَ اَعْظَمُ مِنْکَ پس به سجده مى روى و مى گوئى یا رَبِّ بیست مرتبه یا اَللَّهُ هفت مرتبه لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ هفت مرتبه ما شآءَ اللَّهُ ده مرتبه لا قُوّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ ده مرتبه پس صلوات مى فرستى بر پیغمبر و آل اوعلیهم السلام و مى خواهى از خدا حاجت خود را پس قسم به خدا که اگر حاجت بخواهى بسبب این عمل به عدد قطرات باران هر آینه برساند به تو خداوند عَزَّوَجَلَّ آن حاجتها را بکَرَم عَمیم وفَضْل جَسیمِ خود
یازدهم شیخ طوسى و کفعمى فرموده اند که بخواند در این شب:
اِلهى تَعَرَّضَ لَکَ فى هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ،وَقَصَدَکَ الْقاصِدُونَ، وَاَمَّلَ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ الطَّالِبُونَ، وَلَکَ فى هذَا اللّیْلِ نَفَحاتٌ وَجَوآئِزُ وَعَطایا وَمَواهِبُ، تَمُنُّ بِها عَلى مَنْ تَشآءُ مِنْ عِبادِکَ، وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنایَةُ مِنْکَ، وَها اَنَا ذا عُبَیْدُکَ الْفَقیرُ اِلَیْکَ، الْمُؤَمِّلُ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ، فَاِنْ کُنْتَ یا مَولاىَ تَفَضَّلْتَ، فى هذِهِ اللَّیْلَةِ عَلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ، وَعُدْتَ عَلَیْهِ بِعائِدَةٍ مِنْ عَطْفِکَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ، الْخَیِّرینَ الْفاضِلینَ، وَجُدْ عَلَىَّ بِطَولِکَ وَمَعْرُوفِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍخاتَمِ النَّبیّینَ وَ الِهِ الطَّاهِرینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً، اِنَّ اللَّهَ حَمیدٌ مَجیدٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَ فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَ، اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ و این دعائیست که در سحرها در عقب نماز شفع خوانده مى شود
دوازدهم بخواند بعد از هر دو رکعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهاى وِتْر دعاهائى را که شیخ و سیّد نقل کرده اند
سیزدهم بجا آورد سجده ها و دعاهایى را که از رسول خداصلى الله علیه وآله روایت شده از جمله روایتى است که شیخ از حَمّاد بن عیسى از اَبانِ بنِ تَغْلب روایت کرده که گفت حضرت صادق علیه السلام فرمودند شب نیمه شعبانى داخل شد و بود رسول خداصلى الله علیه وآله در آن شب نزد عایشه همین که نصف شب شد برخاست رسول خداصلى الله علیه وآله از رختخواب خود براى عبادت پس چون بیدار شد عایشه یافت که پیغمبرصلى الله علیه وآله بیرون رفته از رختخواب او و داخل شد بر او آنچه که فرو گیرد زنها را یعنى غیرت و گمان کرد که آن حضرت رفته پیش بعض زنهاى خود پس برخاست و پیچید بر خود شَمْله یعنى چادر خود را و قسم به خدا که شَمْله او از ابریشم و کتان و پنبه نبود ولکن تار آن مو و پُود آن از کُرکهاى شتر بود و جستجو مى کرد رسول خداصلى الله علیه وآله را در حجره هاى زنهاى دیگرش حجره به حجره پس در این بین که در جستجوى آن حضرت بود به ناگاه نظرش افتاد بر رسول خداصلى الله علیه وآله که در سجده است مثل جامه اى که چسبیده شده بر روى زمین پس نزدیک آن حضرت شد شنید که مى گوید در سجده خود:
سَجَدَ لَکَ سَوادى وَخَیالى ، وَآمَنَ بِکَ فؤادى ، هذِهِ یَداىَ وَماجَنَیْتُهُ عَلى نَفْسى ، یا عَظیمُ [عَظیماً] تُرْجى لِکُلِّ عَظیمٍ، اِغْفِرْ لِىَ الْعَظیمَ، فَاِنَّهُ لایَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظیمَ اِلاَّ الرَّبُّ الْعَظیمُ پس بلند کرد سر خود را و دوباره برگشت به سجده و شنید عایشه که مى گوید: اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِکَ الَّذى اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ وَانْکَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ، وَصَلَحَ عَلْیْهِ اَمرُ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ مِنْ فُجأَةِ نَقِمَتِکَ، وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ، وَمِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ، اَللّهُمَّ ارْزُقْنى قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً، وَمِنَ الشِّرْکِ بَریئاً لا کافِراً ولا شَقِیّاً، پس بر خاک نهاد دو طرف روى خود را و گفت: عَفَّرْتُ وَجْهى فِى التُّرابِ وَحُقَّ لى اَنْ اَسْجُدَ لَکَ پس همین که خواست رسول خداصلى الله علیه وآله برگردد شتافت عایشه به سوى رختخواب خود پس رسول خداصلى الله علیه وآله آمد به رختخواب او و شنید که نفس بلند مى زند فرمود چیست این نفس بلند آیا نداسته اى که چه شبى است امشب این شب نیمه شعبان است که در آن قسمت مى شود روزیها و در آن نوشته مى شود اَجَلْها و در آن نوشته مى شود روندگان به حج و بدرستى که خداى تعالى مى آمرزد در این شب از خلق خود بیشتر از عدد موهاى بُزهاى قبیله کَلْب و مى فرستد خداى تعالى ملائکه خود را از جانب آسمان به سوى زمین در مکه
چهاردهم نماز جناب جعفر را به جا آورد چنانکه شیخ از حضرت امام رضاعلیه السلام روایت کرده
پانزدهم بجا آورد نمازهاى این شب را و آن بسیار است از جمله نمازیست که روایت کرده ابویحیى صَنْعانى از حضرت باقر و صادق علیهما السلام و هم روایت کرده اند از آن دو بزرگوار سى نفر از کسانى که وثوق و اعتماد است به ایشان که آن دو بزرگوار فرمودندکه هرگاه شب نیمه شعبان شد پس بجا آور چهار رکعت نماز، بخوان در هر رکعت حمد و قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ صد مرتبه پس چون فارغ شدى بگو اَللّهُمَّ اِنّى اِلَیْکَ فَقیرٌ، وَمِنْ عَذاِبکَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ، اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمى ، وَلا تُغَیِّرْ جِسْمى ،وَلاتَجْهَدْ بَلائى ، وَلاتُشْمِتْ بى اَعْدآئى ،اَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِقابِکَ، وَاَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذابِکَ، وَاَعُوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ، وَاَعُوذُبِکَ مِنْکَ جَلَّ ثَنآؤُکَ، اَنْتَ کَما اَثْنَیْتَ عَلى نَفْسِکَ، وَفَوْقَ ما یَقُولُ الْقآئِلُونَ و بدان که فضیلت بسیار وارد شده براى خواندن صد رکعت نماز در این شب در هر رکعتى یک مرتبه حمد و ده مرتبه توحید و گذشت در ماه رجب دستورالعمل شش رکعت نماز در این شب بحمد و یس و تَبارَکَ و توحید روز نیمه شعبان عید مولود شریف امام دوازدهم مَوْلانا وَاِمامُنا الْمَهْدِىُّ حضرت حجّة بن الحسن صاحبُ الزَّمان صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ است:
و مستحب است زیارت آن حضرت علیه السلام در هر زمان و مکان و در هر جا و دعابراى تعجیل ظهور آن حضرت در هنگام زیارت و بخصوص تأکید شده به زیارت آن حضرت در سرداب سامراء، و ظهور آن حضرت و فرمانروائیش مسلم است و او است که زمین را پر از عدل و داد کند چنانچه پر شده باشد از ستم و بیدادگرى
در اعمال بقیّه این ماه است
ازحضرت امام رضاعلیه السلام منقولست که هر که سه روز از آخر ماه شعبان روزه بدارد و به ماه مبارک رمضان وصل کند حق تعالى ثواب روزه دو ماه متوالى براى او بنویسید و ابَوُالصّلت هَروى روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضاعلیه السلام رفتم حضرت فرمود که اى ابوالصَّلْت اکثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آنچه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایّام گذشته این ماه کرده اى و بر تو باد که رُو آورى بر آنچه نافعست براى تو و دعا و استغفار بسیار بکن و تلاوت قرآن مجید بسیار بکن و توبه کن بسوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را از براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مى کرده اى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکّل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکّل کند خدا بس است او را و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را:
اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ، فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ.
بدرستى که حقّ تعالى در این ماه آزاد مى گرداند بنده هاى بسیار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارک رمضان و شیخ از حارث بن مُغَیْرَه نَضْرى روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام مى خواند در شب آخر شعبان و شب اوّل ماه رمضان: اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ الَّذى اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ، وَجُعِلَ هُدىً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ، فَسَلِّمْنا فیهِ وَسَلِّمْهُ لَنا، وَتَسَلَّمْهُ مِنَّا فى یُسْرٍ مِنْکَ وَعافِیَةٍ، یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَ وَشَکَرَ الْکَثیرَ، اِقْبَلْ مِنِّى الْیَسیرَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ لى اِلى کُلِّ خَیْرٍ سَبیلاً، وَمِنْ کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، یا مَنْ عَفا عَنّى وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ، یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْنى بِارْتِکابِ الْمَعاصى ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ، یاکَریمُ اِلهى وَعَظْتَنى فَلَمْ اَتَّعِظْ وَزَجَرْتَنى عَنْ مَحارِمِکَ فلَمْ اَنْزَجِرْ، فَما عُذْرى فَاعْفُ عَنّى یا کَریمُ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ، عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِکَ، فَلْیَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ، یااَهْلَ التَّقْوى وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ، اَللّهُمَّ اِنّى عَبْدُکَ بْنُ عَبْدِکَ بْنُ اَمَتِکَ، ضَعیْفٌ فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِکَ، وَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنى والْبَرَکَةِ عَلَى الْعِبادِ، قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ، اَحْصَیْتَ اَعمالَهُمْ، وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ، وَجَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَاَلْوانُهُمْ، خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ وَلایَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَکَ، وَلا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَکَ، وَکُلُّنا فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِکَ، فَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَکَ، وَاجْعَلْنى مِنْ صالِحى خَلْقِکَ، فِى الْعَمَلِ وَالْأَمَلِ وَالْقَضآءِ وَالْقَدَرِ، اَللّهُمَّ اَبْقِنى خَیْرَ الْبَقآءِ وَاَفْنِنى خَیْرَ الْفَنآءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِیآئِکَ، وَمُعاداةِ اَعْدآئِکَ، والرَّغْبَةِ اِلَیْکَ، والرَّهْبَةِ مِنْکَ، وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلیمِ لَکَ وَالتَّصْدیقِ بِکِتابِکَ، وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِکَ، اَللّهُمَّ ما کانَ فى قَلْبى مِنْ شَکٍّ اَوْ رَیْبَةٍ، اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ، اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ، اَوْ خُیَلاءَ اَوْ رِیآءٍ اَوْ سُمْعَةٍ اَوْ شِقاقٍ اَوْ نِفاقٍ، اَوْ کُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ، اَوْ عِصْیانٍ اَوْ عَظَمَةٍ، اَوْ شَى ءٍ لا تُحِبُّ، فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنى مَکانَهُ ایماناً بِوَعْدِکَ، وَوَفآءً بِعَهْدِکَ، وَرِضاً بِقَضآئِکَ، وَزُهْداً فِى الدُّنْیا، وَرَغْبَةً فیما عِنْدَکَ وَاَثَرَةً وَطُمَاْنینَةً وَتَوْبَةً نَصُوحاً، اَسْئَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ، اِلهى اَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصى ، وَمِنْ کَرَمِکَ وَجُودِکَ تُطاعُ، فَکَانَّکَ لَمْ تُعْصَ، وَاَ نَا وَمَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکَّانُ اَرْضِکَ، فَکُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً، وَبِالْخَیْرِ عَوَّاداً، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، صَلوةً دآئِمَةً لا تُحْصى وَلا تُعَدُّ، وَلا یَقْدِرُ قَدْرَها غَیْرُکَ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
منبع: مفاتیح الجنان، مرحوم شیخ عباس قمی(رحمت الله علیه)

فضیلت ماه شعبان
نویسنده: حجت الاسلام محمد علی حائری
ماه شعبان برای انسان به سوی خدا یکی از ماههای سال است و برای آن جایگاه بزرگ و پر فضیلتی در احادیث و روایات اسلامی از سوی پیشوایان دینی گزارش شده است.
زیرا اولاً شخصیت های بزرگ و ارزشمند که از ستارگان آسمان ولایت و امامت به شمار می آیند در ماه شعبان دیده به جهان گشوده اند مانند ولادت با سعادت حضرت اباعبداللّه الحسین ع که در روز سوم ماه شعبان اتفاق افتاده و نیز در روز چهارم این ماه ولادت با سعادت حضرت ابوالفضلع رخ داده، در روز پنجم آن ولادت حضرت سجادع می باشد همچنین در پانزده شعبان ولادت پر برکت قطب عالم امکان حضرت ولی اللّه الأعظم مهدی موعود اتفاق افتاده است که خداوند به وسیله او به هر مظلومی از اولیاء و انبیاء و اصفیاء خویش از زمانی که پدر ما آدمع به زمین آمده، وعده نصرت فرموده و وعده داده که زمین را پس از آنکه از ظلم و ستم و بی عدالتی پر شده، از عدل و داد پر کند.ثانیاً علاوه بر موارد ذکر شده طبق برخی روایات نیمه این ماه شب قدر به شمار آمده که پیشوایان دینی به احیاء و شب زنده داری آن سفارش و تأکید کرده اند. ثالثاً ماه شعبان ماه بسیار شریفی بوده و منسوب به پیامبر اکرمص است.
فضیلت ماه شعبان از نگاه احادیث و روایات
رسول خدص فرمودند: رجب شهر اللّه و شعبان شهری و رمضان شهر امّتی1 رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است. همچنین فرمودند: شعبان شهری رحم اللّه من أعاننی علی شهری2 شعبان ماه من است خدا بیامرزد کسی که مرا به ماه من اعانت کند. و نیز در حدیثی دیگر پیامبر می فرماید: ماه شعبان ماهی است که اعمال انسانها بالا می رود در حالیکه مردم از آن غفلت می کنند.3 همینطور از امام علیع گزارش شده که فرمودند: ماه شعبان ماه رسول خدص است.4
روزه داری در ماه شعبان
پیامبر می فرمایند: شعبان ماه من است هر کس یک روز از این ماه را روزه بدارد بهشت بر او واجب می شود، و در برخی احادیث از شعبان به سید و سرور ماهها تعبیر شده است.5
در روایتی از حضرت صادق(ع) گزارش شده که هنگامی ماه شعبان فرا می رسید، پدرم امام سجادع اصحاب و یاران خود را جمع می کرد و چنین می فرمود:ای اصحاب من، می دانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول ص می فرمود:
شعبان ماه من است پس روزه بدارید برای دوستی و محبت پیامبر خود و برای تقرّب و نزدیک شدن به پروردگار، به حق آن خدایی که جان علی بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد می کنم که از پدرم حسین بن علیع شنیدم که او نیز از پدرش امیرالمؤمنینع شنیده است که می فرماید: هر کس روزه بدارد ماه شعبان را برای محبّت پیامبرص و تقرّب به سوی خدا، خدا او را دوست دارد و او را به کرامت و بزرگواری خود در قیامت نزدیک گرداند و بهشت را بر او واجب نماید.
از صفوان جمال روایت شده که می گفت امام صادق(ع) به من فرمود وادار کن کسانی را که در اطراف تو هستند به روزه ماه شعبان. گفتم فدایتان شوم. مگر در فضیلت آن چیزی می بینید فرمودند: بلی به درستیکه رسول خدص هرگاه می دید هلال ماه شعبان را، امر می فرمود به منادی که در مدینه ندا می کرد: ای اهل مدینه من از جانب خداوند به سوی شما مبعوث شدم آگه باشید که شعبان ماه من است. پس خدا رحمت کند کسی را که مرا بر ماه من یاری کند یعنی روزه بدارد.6
از امام صادق روایت است که امیرالمؤمنینع فرمود: ما فاتنی صوم شعبان مذ سمعت منادی رسول اللّهص ینادی تلی شعبان فلن یفوتنی ایّام حیاتی صوم شعبان ان شاء اللّه7 روزه ماه شعبان از من فوت نشد از زمانی که شنیدم منادی رسول خدص فریاد می کرد. بنابراین هرگز روزه ماه شعبان از من در ایام زندگانی ام فوت نخواهد شد.اگر خدا بخواهد.
روایت شده که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خداست.8
روزی در نزد امام صادق(ع)، ذکر روزه ماه شعبان به میان آمد. حضرت فرمود که در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است. حتّی آنکه مردی مرتکب خون حرام می شود پس در ماه شعبان روزه می گیرد. به او نفع بخشیده و او آمرزیده می شود.9
اعمال زیادی در ماه شعبان وارد شده ولی آنچه از روایات استفاده می شود این است که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است. هر که در هر روز این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماههای دیگر استغفار کرده است. عمل دیگری که در این ماه سفارش شده صدقه دادن است اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایی باشد. تا خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند.10
عمل دیگر روزه ماه شعبان آنچه در قبل گذشت، از امام صادق(ع) درباره فضیلت روزه ماه رجب سؤال کردند حضرت فرمود: چرا از روزه ماه شعبان غافلید؟ پرسیدند کسی که یکروز از شعبان را روزه بدارد چه قدر ثواب دارد؟ فرمود: به خدا قسم بهشت ثواب اوست.11
دوباره پرسیدند بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود تصدّق و استغفار. هر که در این ماه صدقه دهد خداوند او را تربیت کند. همچنان که یکی از شما بچه شترش را تربیت می کند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش برسد.12
روزه ماه شعبان به خصوص در پنجشنبه ماه ثوابی بسیار دارد، روایت شده که در هر پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت می کنند، پس ملائکه عرض می کنند: خداوندا روزه داران این روز را بیامرز و دعای آنها مستجاب می شود.13 همچنین پیامبرص فرموده: هر که روز دوشنبه و پنجشنه شعبان را روزه دارد حقتعالی 20 حاجت دنیوی و 20 حاجت اخروی او را برآورده می سازد.14
در این ماه صلوات بر محمّد و آل محمدص بسیار سفارش شده. همچنین نمازهای بسیار سفارش شده که برای طریقه انجام آن به مفاتیح الجنان مراجعه فرمائید.
در مجموع این ماه انجام نماز، روزه، زکات، امر به معروف و نهی از منکر، صدقه بر فقرا و مساکین، نیکی به پدر و مادر و همسایگان و اصلاح بین بستگان سفارش بسیار شده است.
مناجات
یکی از کارهایی که بزرگان و پیشوایان دین در این ماه انجام می دادند، مناجات با رب الارباب است از جمله مناجات ها مناجات معروف شعبانیه است که از امیرالمؤمنین و فرزندان او است که در ماه شعبان می خواندند و آن مناجاتی است که برای اهلش عزیز و گرامی است و برای خاطر آن به ماه شعبان مأنوس می شوند بلکه انتظار آن را می کشند و مشتاق آمدن ماه شعبان می شوند و در آن مناجات علوم سرشاری در کیفیّت معامله بنده با خدای متعال است که در آن اظهار ادب در طریق معرفت حق و سؤال و دعا و استغفار نسبت به خدای خود بیان شده و استدلالات ظریف و لطیفی که سزاوار مقام عبودیّت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریح و روشن در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات انسانها و شکیّات منکران و وحشت اهل شک و شبهه را برطرف کرده است.
حال به فرازهایی از مناجات این ماه اشاره می شود.
لازم به ذکر است که این مناجات مهم ترین اعمال این ماه است بر انسان ها که بعضی فقرات آن را در تمام سال ترک نکند گرچه در قنوت نماز خویش و سایر حالات روزمرّه خود به آن با خدای خود ارتباط پیدا کند.گفتنی است غفلت از آن غفلت از همه خوبی های این ماه است.
آنجا که می گوید: انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النّور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلّقة بعزّ قدسک15
یعنی ای خدا واضح و روشن ساز چشمهای دل و جان ما را به شعایی که با آن به تو نظر کنند، تا اینکه این چشمها و دلها، پرده های نور را پاره کند و به معدن عظمت و بزرگی مقام تو واصل گردد و روح و روان ما به واسطه ارتباط با تو عزیز و بر هواهایمان غالب و پیروز شود.
و لازم است بیشتر تأمّل و دقت نماید که آیا در قلب او چشمی هست که به وسیله آن درک نور کند و از خود بپرسد آن پرده های نور چیست؟ و آیا آن چیزی که به نور تو محتجب شده و به معدن عظمت و بزرگی مقام تو متّصف است، چه می باشد؟
دعا در ماه شعبان
دعا غیر از قرائت و خواندن کلمات و حروف است، تا اینکه بداند چه می گوید؟ و از پروردگار خود چه درخواست می کند؟ در این صورت بر دعا کننده صدق نمی کند که از پروردگار خود فلان چیز را خواسته است بلکه صدق می کند که الفاظی را قرائت کرده و خواننده الفاظ، غیر دعا کننده و خواهنده است.
خدای متعال می فرماید: امّن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السّوء16 و نیز در جای دیگر می فرماید: ادعونی استجب لکم17 و همچنین می فرماید: اسألوا اللّه من فضله18 انّ اللّه کان بکم رحیم19 گفتنی است این مناجات تکان دهنده با این مفاهیم عظیم از برکات محمّد و خاندان اوست که قدر و عظمت آن را کسی نمی داند که صاحب دل آگاه و قلبی آکنده از محبت کوی دوست باشد چون در قرآن به صراحت بیان شده است برای کسی که قلبی آگاه و گوشی شنوای از حقیقت دارد شهادت و گواهی را به همراه می آورد انّ فی ذالک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع و هو شهید.20
و غافلان، از معرفت آن دور و از فوائد بزرگ و انوار درخشان آن مهجوراند و به جانم سوگند که بیشتر از مردم قدر نعمت مناجات را نمی دانند و همانا منشأ این مناجات علوم و معارف ارجمندی است که جز کسانی که پا در این راه گذاشته اند، کس دیگری بر مقام و حدود آن آگهی نخواهد یافت و آنان اولیاء خدا یعنی آنچنان کسانی هستند که از راه کشف و مشاهده به آن دسترسی یافته اند و رسیدن به حقایق این مکاشفات همانا بزرگترین نعمات آخرت است که هیچ یک از نعمات دنیوی را به آن مقایسه و سنجش نتوان نمود و اشاره صادق آل محمّدع به این موضوع است، آنجا که می فرماید: اگر مردم آنچه را که در فضیلت معرفت خداست می دانستند چشمان خود را به آنچه دشمنان از زرق و برق حیات دنیوی بهره ورند نمی گشودند و دنیای آنها در نزد آنان از آنچه در زیر پاهای خود لگد می کنند پست تر می نمود و به معرفت خداوند مانند آن کسی که همواره در باغهای بهشت با اولیاء خدا مصاحب باشد متنعم می شدند و لذّت می بردند.
مرحوم صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه روایت کرده که: شنیدم از اباعبداللّهع که می فرمود: کسی که روز اول ماه شعبان روزه بگیرد بهشت بر او واجب می شود و هر کس دو روز روزه بگیرد، خداوند در هر روز و شبی در دنیا به او نظر می افکند و نظر خود را به او در بهشت ادامه می دهد و هر کس سه روز روزه بدارد، خدا را در عرش او و بهشت خود زیارت می نماید. یعنی زائر خدا می شود همانطور که اگر کسی قصد خانه خدا کند، قصد خدا را نموده است.21
البته همه اعمال را بهتر است به آنچه سبک و آسانتر است عمل نماید تا آنکه آن عمل را از روی نشاط به جای آورد و بین آن و بین ذکر خود از سایر اعمال و فکر خویش را بر حسب حال خود جمع نماید.22
فرازهایی از مناجات شعبانیه:
خدایا بشنو دعایم را هرگاه دعا کنم و صدای ناله ام را بشنو هنگامی که صدایت کنم. و به من رو کن هنگامی که تو را مناجات کنم. خدا یا اگر مرا محروم کنی چه کسی به من روزی دهد و اگر تو مرا خوار کنی چه کسی مرا یاری کند. خدایا از خشم و غضبت به تو پناه می برم. خدایا اگر من شایسته رحمت تو نیستم پس تو بر اینکه بر من به فضل وسیعت جود کنی شایسته ای.
خدایا گناهان من را در دنیا می پوشانی ولی من به پوشاندن خطاها در آخرت نیازمندترم. زیرا در قیامت باید در حضور پیامبران، صلحا و شهدا پاسخ گوی اعمال خود باشم. چون در این دنیا همه مردم مثل خودم خطا کارند ولی در قیامت شرمندگی در حضور پیامبران و امامان معصوم را چگونه چاره جویی کنم؟
خدایا اگر مرا به جرمم مؤاخذه کنی تو را به عفوت مؤاخذه می کنم. و اگر مرا به گناهم بازخواست کنی تو را به مغفرتت بازخواست می کنم. و اگر مرا داخل جهنّم کنی به اهل جهنّم اعلام می کنم که من خدا را دوست داشتم.
خدایا عمری را در غفلت و بی خبری و فراموشی گذراندم و جوانی ام را در حال مستی و دوری از تو به پیری رساندم. خدایا غرور به کرمت مرا بیدار نکرد.
خدایا مرا از آنانی قرار ده که وقتی او را خواندی، پاسخت را داد. خدایا مرا از کسانی قرار ده که همواره به یاد تو هستند و پیمان تو را نمی شکنند. همواره شکرگزار تو هستند.
خدایا مرا به نور عزّت فروزنده ایت پیوند ده تا تو را بهتر بشناسم و از غیر تو جدا شوم.23
از جمله اعمالی که در ماه شعبان به آن سفارش شده تمرین سکوت است. روزی یاران در اطراف پیامبر بیدار و مشغول نماز و قرآن خواندن بودند دشمنان، مسلمانان را تیرباران کردند به واسطه تاریکی و ندیدن مسلمانان. نزدیک بود مسلمانان شهید شوند که ناگاه از دهان چند تن از یاران نورهایی ساطع شد که لشکرگاه مسلمانان را روشن کرده و سبب قوّت و دلیری آنها شد. پس شمشیر کشیده و دشمنان را کشته و زخمدار و اسیر نمودند. برگشتند و جریان را برای حضرت رسولص نقل کردند فرمودند: این نورها به جهت اعمال برادران شما است و یک یک آنها را نام برد و می فرماید همه نیکبخت می شوند جز کسانی که در امور دیگران سرکشی می کنند.24
اول شعبان
خداوند در روز اول شعبان به درهای بهشت امر می کند که باز شوید و به شاخه های درخت طوبی امر می کند که شاخه هایش را نزدیک این دنیا بیاورد، هر کس دری از خیر و نیکی را در این روز فرا گیرد، هر که نماز مستحبی در این روز ادا کند، هرکه در این روز، روزه بگیرد، هر که میان زن و شوهرش یا پدر و فرزندش یا خویشاوندانش یا مرد و زن همسایه اش یا مرد و زن بیگانه صلح برقرار کند، کسی که طلبی از کسی دارد از او کم کند، کسی که قرضی را که صاحبش از بازگشت آن مأیوس شده به یادآورد و آنرا ادا کند، کسیکه کفالت یتیمی را بر عهده بگیرد، کسیکه قرآن یا چیزی از آنرا بخواند، کسیکه خدا را به یاد آورد و نعمتهای او را بشمارد و او را شکر کند، کسیکه مریضی را عیادت کند، کسی که به پدر و مادر یا یکی از آنها نیکی کند، کسی که جنازه ای تشییع کند، کسی که مصیبت زده را تسلیت گوید، کسی که کار خیر انجام دهد. حتماً به شاخه ای از درخت طوبی آویخته می شود.
همچنین اگر دری از شرّ و گناه را در این روز فرا گیرد، کسی که در ادای نمازش کوتاهی کند و آنرا ضایع کند، کسی که فقیری در نزد او بیاید و او قادر بر تغییر حالش باشد و به وی نرسد ولی او را کمک نکند، کسی که بدکاری از او عذرخواهی نماید امّا او عذر او را نپذیرد بلکه او را بیشتر از بدی او عقوبت کند، کسی که میان زن و شوهرش، پدر با فرزندش یا میان دو همسایه جدایی اندازد، کسی که بر تنگدستی سختگیری بگیرد، کسی که بر یتیمی جفا کند و به او آزار رساند و همچنین مال او را تباه نماید، کسی که خوانندگی کند و در آن خواندن بر معاصی و گناهان برانگیزند، کسی که کارهای قبیح خود را در جنگها و انواع ستم های خود را بر بندگان بشمارد و بر آنها افتخار کند، کسی که به عیادت مریض خود نرود، کسی که جنازه ای را تشییع نکند به دلیل خوار و پست بودن آن فرد در نظرش، کسی که از مصیبت زده دوری نماید و به او به خاطر حقارت و کوچکی جفا کند، کسیکه پدر و مادر خود یا یکی از این دو را عاق کند، حتماً به شاخ های درخت زقّوم آویخته می شود البته منافقین، بیشتر به شاخه های او آویخته می شوند.25
نیمه شعبان
نیمه شعبان بسیار گرامی و دارای ارزش فراوانی است. از حضرت صادق(ع) روایت است که می فرماید از حضرت باقرع از فضیلت و برتری شب نیمه شعبان سؤال شد فرمود: آن شب برترین شبها بعد از لیلة القدر است و در آن شب است که خداوند فضل خود را به بندگان عطا می فرماید و آنها را به کرم خود می آمرزد. پس در تقرّب جستن به سوی خدا در این شب تلاش کنید. همانا شبی است که خدا قسم یاد کرده به ذات مقدّس خود که سائلی را از درگاه خود دست خالی برنگرداند و نیمه شعبان شبی است که حقتعالی آنرا برای ما و امامان در مقابل شب قدر که برای پیامبرص است، قرار داده است.26 پس شایسته است که در این شب به دعا و ثنا و شب زنده داری بپردازیم.
اعمال شب نیمه شعبان چند چیز است:
1 غسل که باعث کاسته شدن گناهان می شود.
2 احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار همانطور که امام سجادع انجام می دادند در روایت آمده هر که این شب را احیاء دارد در روزی که دلها می میرند دل او هرگز نمی میرد.
3 زیارت امام حسین ع که با فضیلت ترین اعمال در این شب است و باعث آمرزش گناهان می شود. هرکه می خواهد امام حسین ع را زیارت کند باید زیارت حضرت را بخواند و اقلّ زیارت آن حضرت این است که بر پشت بام رود و به چپ و راست رو به آسمان کند و زیارت حضرت را با این کلمات بخواند: السلام علیک یا ابا عبداللّه السّلام علیک و رحمة اللّه و برکاته. و هر کس امام حسین ع را اینگونه زیارت بنماید امید است ثواب حج و عمره برای او نوشته شود.
لازم به ذکر است که شب نیمه شعبان یکی از شبهای قدر و شب تقسیم روزی ها و مرگهاست.27 علاوه بر این گفته شده که بامداد نیمه شعبان، روز قیامت شروع خواهد شد.
نماز در شب نیمه شعبان
امام صادق(ع) در مورد با فضیلت ترین دعاها در شب نیمه شعبان می فرمایند:
هنگامی که نماز عشاء را به جای آوردی دو رکعت نماز بگزار، در رکعت اول، حمد و سوره قل یا ایّها الکافرون و در رکعت دوم توحید بخوان پس از سلام سی سه مرتبه سبحان اللّه، سی سه مرتبه الحمد لله و سی و چهار مرتبه اللّه اکبر سپس بگوید: یا من الیه ملجأ العباد پس از آن سجده کند و بیست مرتبه بگوید یا رب هفت مرتبه یا الله و هفت مرتبه لاحول ولا قوّة الّا باللّه ده مرتبه ماشاء اللّه لاقوّة الّا بالله سپس صلوات بر پیامبرص بفرستد و حاجات خود را بخواهد، حضرت فرمود به خدا قسم خدای متعال به کرم و فضل خود، آنرا به تو می دهد.28
در حدیث دیگر آمده است که رسول خدص فرمود: در شب نیمه شعبان خواب بودم که جبرئیلع نزد من آمد و گفت: یا محمّدص آیا در این شب به خواب می روی؟ گفتم: ای جبرئیل مگر امشب چه شبی است؟ گفت: نیمه شعبان است، برخیز یا محمّدص پس مرا به پا داشت و مرا به بقیع برد به من گفت، سر خود را بلند کن، این شبی است که در آن درهای آسمان باز است و درهای رحمت و رضوان و مغفرت و توبه و جود و احسان باز است و خداوند به شماره موها و پشمهای چهارپایان آزاد می کند و نیز در آن شب اجلها و ارزاق مردم از این سال به سال دیگر تقسیم می گردد و هرچه در تمام سال اتّفاق می افتد در این شب وارد می گردد.29
فضیلت دعای کمیل و خواندن آن در شب نیمه شعبان
از اعمال مخصوص این شب دعای کمیل است که با تأسی به امیرالمؤمنینع، آن را در سجده بخوانی روایت است که کمیل دیده است که امام علیع، در شب نیمه شعبان دعا را در سجده خوانده است.30 در روایتی دیگر آمده که کمیل گفت: با مولایم علیع در مسجد بصره نشسته بودم و گروهی از اصحابش گرد او جمع شده بودند. یکی از آنها عرض کرد معنای فرمایش خدای تعالی که فرموده: فیها یفرّق کلّ امر حکیم31 چیست؟ آن حضرت فرمود: شب نیمه شعبان است به آن کسی که جانم به دست اوست بنده ای از بندگان خدا نیست مگر اینکه آنچه از نیک و بدبر او جاری می شود در شب نیمه شعبان بر او مقرر شده است و هیچ بنده ای آن شب را احیاء ندارد و دعای خضرع را نمی خواند مگر اینکه دعای او مستجاب گردد!
هنگامی که حضرت به منزل بازگشت من شبانه به خدمتشان رفتم و درب را کوبیدم فرمود: ای کمیل! تو را چه مطلبی است؟ عرض کردم یا امیرالمؤمنین! مطلبم دعای خضرع است. فرمود: ای کمیل! بنشین و هنگامی که این دعا را حفظ کردی در هر شب جمعه یا در ماهی یک مرتبه یا در سالی یک مرتبه، یا در عمر خودت یک مرتبه آن را بخوان خداوند از تو چاره سازی و یاریت کند روزیت دهد و هرگز مغفرت خود را از تو باز ندارد
سپس فرمود بنویس: اللهم انی اسئلک برحمتک الّتی وسعت کل شی ء....32
آخرین جمعه ماه شعبان
در روایتی آمده که حضرت رضع در آخرین جمعه از ماه شعبان به اباصلت فرمود: بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است، در این باقیمانده ماه تقصیرهای گذشته ات را تدارک کن و بر آنچه به کارت می آید همّت کن، در دعا و استغفار و تلاوت قرآن بسیار بکوش و از گناهان خویش به سوی خدا توبه کن تا ماه رمضان فرا می رسد بر خدا مخلص باشی. امانتی که بر گردن داری ادا ساز، هر کینه ای در قلب تو از برادر مؤمنت باشد آن را برانداز و هر گناهی بر تو مانده که مرتکب آن شده ای آن را از دل ریشه کن ساز و از خدا پروا داشته باش و بترس و در آشکارا و پنهان بر او توکّل نمای. همانگونه که خود فرموده: ومن یتوکّل علی الله فهو حسبه انّ اللّه بالغ أمره قد جعل اللّه لکلّ شی ءٍ قدر33 یعنی آنکس که بر خدای توکل کند خدا او را بس است زیرا خداوند امر خود را به انجام رساننده است و برای هر چیز اندازه ای قرار داده است.
اللّهم ان لم یکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفرلنا فیما بقی منه 34
در این ماه خدای تعالی به احترام و حرمت ماه رمضان گردن هایی را از جهنّم آزاد می سازد.35
ثواب روزه سه روز آخر ماه شعبان
و اما در روزه سه روز آخر ماه شعبان برای کسی که تمام آن را روزه نداشته فضیلتی است که برای انسان سزاوار نیست آن را رها کند، صدوقره از امام صادق(ع) روایت نموده است که هر کس سه روزه آخر شعبان را روزه بگیرد و به ماه رمضان متصل کند، خداوند روزه دو ماه پی در پی را برای او می نویسد.36 آخر هر ماه اغلب برای اصلاح خود و انجام کارهایی که در طول ماه از دست داده ایم است که امید است به نحو احسن از پایان هر ماه به ویژه ماه شعبان به دلیل ارزش آن و ماه بعدی آن یعنی ماه رمضان استفاده کنیم. در شب آخر شعبان برای ماه رمضان دعایی است از امام صادق(ع) که برای خواندن آن باید به مفاتیح الجنان مراجعه کنیم.37 به امید استفاده مضاعف از این دو ماه پربرکت.
پی نوشت ها :
1. وسایل الشیعه، ج 10، ص 480.

2. همان، ص 497.
3. همان، ص 502.
4. همان، ص 493.
5. همان، ج 8، ص 98.
6. بحارالانوار، ج 94 و 79 باب 56.
7. المراقبات، ص 173.
8. کافی، ج 4، ص 93.
9. بحارالانوار، ج 101، ص 382، باب 9 و ج 94 ص 71.
10. همان، ج 94، ص 72
11. شیخ طوسی، الخصال، ج 2، ص 605.
12. همان.
13. وسائل الشیعه، ج 10، ص 493.
14. الاقبال، ص 685.
15. مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه.
16. سوره نمل، آیه 62.
17. سوره غافر، آیه 60.
18. سوره نساء،آیه 32.
19. سوره نساء، آیه 29.
20. سوره ق، آیه 37.
21. وسائل الشیعه، ج 10، ص 503.
22. مراقبات به نقل از من لایحضره الفقیه، ص 176.
23. مفاتیح الجنان، ص 259.
24. همان، 266.
25. مفاتیح الجنان، ص 267 و بحارالانوار، ج 73، ص 357، باب 67 و ج 94، ص 61.
26. مفاتیح الجنان، ص 272.
27. المراقبات، ص 185.
28. مفاتیح الجنان، ص 278، از ابی یحیی.
29. روایتی در اقبال الأعمال المراقبات، ص 182.
30. المراقبات، ص 192، به نقل از اقبال الأعمال.
31. سوره دخان، آیه 4.
32. المراقبات، ص 193، به نقل از اقبال الأعمال.
33. سوره طلاق، آیه 3.
34. مفاتیح الجنان، ص 282.
35. المراقبات، ص 196، به نقل از عیون اخبارالرضع.
36. المراقبات، ص 198.
37. اقبال الأعمال، ص 258.
منبع:www.hawzah.net

معرفی کتاب ارمغان شعبان

ارمغان شعبان، تألیف: سید محمود طاهری، ناشر: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، 218 صفحه.
در دیباچه این کتاب چنین آمده است: «... این ماه‌ها؛ رجب و شعبان، مقدمه وصول به مهمانی بزرگ است. مؤمنان سالک پس از شستن تن و جان در زمزم روح بخش دعاهای ماه رجب، بار دیگر در ماه شعبان، روح و روان از غبار ناخالصی‌ها می‌شویند و چون پرنده‌ای سبک‌بار به سوی ضیافت دوست در ماه رمضان ره می‌سپارند. در این ماه عزیز رهروان فضیلت، تمرین خوب خواستن و خوب زیستن را به انجام می‌رسانند و روش خوب ساختن را می‌آزمایند. عاشقان طریقت، در [این] ایام روحانی، با دعا و نیایش که جوششی درونی و فطری است، اندرون خویش را نورانی و معطر می‌سازند، تا با آرامشی وصف ناشدنی، ماه رمضان و لیلة القدر را درک کنند و نردبان قرب را بپیمایند. در این سلوک معنوی، نویسنده این کتاب نیز با غور در دریای کلام نورانی بهترین راهنمایان بشر، مرواریدهای همیشه درخشان «مناجات شعبانیه» را از صدف اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام استخراج کرده و آن را به سالکان طریق حق، تقدیم داشته است.
نویسنده کتاب در پیش‌گفتار نیز چنین گفته است: «... در این صحرای سوزان غفلت‌ها و لغزش‌ها، در میان این همه نگرانی‌ها و دغدغه‌ها، و در این سوز عطشناک برخاسته از حرمان آب حیات، نیایش و نجوا با موجودی لطیف و دلارام و دلربا چه آرام‌بخش و روح‌افزا خواهد بود.
می‌توان با نیایشی کوتاه، به وادی ایمن حضور او و نقبی زد و دریچه‌ای از نسیم نوازشگر او را به سوی خود گشود و مرهمی شفابخش برای دردها و نگرانی‌های خود فراهم ساخت و آبراهی به سوی قلب خود باز نمود تا مجرای آب حیاتی باشد که از آن سرچشمه بی‌نهایت و همیشه جوشان، تراوش کند. به راستی که با «مفتاح دعا» و نیایش، چه گره‌ها گشوده خواهد شد:
به صفای دل رندان صبوحی‌زدگان
چه گره‌ها که به مفتاح دعا بگشایند»
حافظ
نویسنده در سی قسمت، با قلمی جذاب و روان و با استفاده از اشعار شاعران، به شرح بخش‌هایی از مناجات شعبانیه می‌پردازد. در قسمت اول چنین آمده است:
«پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و دعایم را بشنو و وقتی صدایت کردم، صدایم را بشنو و آنگاه که با تو نجوا نمودم، به من رو کن. پس همانا که من، از دیگران به سوی تو گریختم و در پیشگاه تو قرار گرفتم، درحالی‌که درمانده تو هستم و به سوی تو در حال تضرع و زاری هستم و به آنچه از ثواب نزد تو است امیدوارم» نکاتی از این قسمت:
1. ذکر صلوات بر محمد و آل محمد پیش از دعا؛
2. درخواست از خداوند برای شنیدن و توجیه به دعا؛
3. گریز از غیر خدا و پناه [بردن] به خدا؛
4. تضرع و زاری و اظهار نیاز به پیشگاه پروردگار؛
5. امید به لطف الهی.
نویسنده در ادامه، به بیان دلایل آغاز مناجات با صلوات پرداخته و در این میان، از آیات و روایات و اشعار شاعرانی همچون حافظ، سعدی، نظامی و مولانا استناد کرده است.
این کتاب، ره توشه‌ای ثمین از مناجات شعبانیه برای سی روز ماه شعبان است و امید است که در رشد و تعالی برنامه‌های صدا وسیما مفید باشد.
منبع:نشریه گلبرگ،شماره 121.

شب نیمه شعبان شب برات
نویسنده:عبدالحسن ترکی
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن «شب قدر» که این تازه« براتم» دادند
«شعبان» ماه هشتم از ماه های قمری است که بعد از ماه رجب و قبل از ماه رمضان قراردارد. جمع آن« شعبانات» و« شعابین» است. این نام از ریشه «شعب» گرفته شده که هم بر جایی و افتراق و هم بر فراهم آمدن و اجتماع دلالت دارد. بعضی از اهل لغت گفته اند «این واژه از اضداد است» ولی دیگران آن را از باب اختلاف لغات دانسته اند .کلمه «شَعب» به معنی امت و قوم نیز از همین ریشه گرفته شده است. چنان که خداوند فرمود: «و جعلناکم شعوباً و قبائل و...؛(1) شما را از امت ها و قبیله ها قرار دادیم».
وجه نام گذاری شعبان، طبق روایتی از پیامبر اکرم (ص) آن است که خیر بسیار( ماه رمضان) از آن منشعب می گردد(2) و نیز گفته شده:« چون شعبه های رحمت خدا در آن بسیار است ،شعبانش نامند »یا به جهت آنکه روزی های بندگان خدا در این ماه بسیار منشعب می شود و حسنه مضاعف می گردد. اما عرب جاهلی چون در این ماه برای پیدا کردن آبشخور، یا به منظور غارتگری ،پراکنده و منشعب می شدند، این را وجه تسمیه شعبان پنداشتند. از جهت عظمت و اهمیت این ماه که در مقدمه ماه مبارک رمضان قراردارد، معمولا آن را« شعبان المعظم» تعبیر می کنند و اوصافی برای این ماه پر فضیلت نیز منقول است:
1. «شهر الزینه »:به اعتبار آنکه ثواب حسنات در آن تا هفتاد برابر فزونی می یابد .
2. «شهرالشفاعه»: زیرا هر کس این ماه را روزه بدارد و همچنین هر کس بر محمد و آل محمد (ص) بسیار صلوات بفرستد، پیامبر اکرم ( ص) او را شفاعت می کند.
3. «شهر الرسول»: در چند روایت آمده که این ماه به رسول خدا (ص) اختصاص دارد لذا آن را «شهر الرسول» نامیده اند.(3) مرحوم آیت الله شهید سید محمد تقی موسوی اصفهانی (فقیه احمد آبادی) صاحب «مکیال المکارم» در کتاب «ابواب الجنات» در وجه تسمیه و علت نام گذاری این ماه به« شهر الرسول» آورده اند: «در نام گذاری این ماه و نسبت و اختصاص آن به پیامبر (ص )دو وجه به قلب :این بنده عاصی خطور می کند: 1.وجه ظاهری 2.وجه باطنی؛ اما وجه ظاهری آن است که حضرت رسول اکرم (ص) فرموده اند: «حسین منی و أنا من حسین؛ حسین( ع) از من است ومن نیز از حسینم» و چون ولادت امام حسین (ع) در سوم یا به قولی در پنجم این ماه واقع شده است [به همین خاطر] حضرت رسول آن را به خود نسبت داده و فرموده اند:« این ماه من است ».اما وجه باطنی چون شریعت مقدسه اسلام به منزله جان نفس پیغمبر است و غلبه اسلام و شوکت و استیلای آن بنا به وعده خداوند و به مقتضای این آیه شریفه« هو الذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون»(4) به ظهور وجود مبارک حضرت صاحب الزمان حاصل می شود، و از طرفی ولادت باسعادت آن حضرت در نیمه ماه شعبان واقع شده است، لذا حضرت ختمی مرتبت آن ماه را به وجود مبارک خود نسبت داده اند».(5)
سید بن طاووس( ره) در« اقبال الاعمال» روایتی را از« امالی »و «ثواب الاعمال» شیخ صدوق آورده که در بردارنده جمیع معانی بالا درباره شرافت و عظمت این ماه و علت نام گذاری آن به شعبان است. او می نویسد اصحاب در محضر رسول خدا (ص)سخن از فضایل شعبان کردند، آن حضرت فرمود: «شعبان ماه شریفی است و آن، ماه من است و حاملان عرش(= فرشتگان) آن را بزرگ داشته، حق آن را می شناسند و آن ماهی است که روزی های مردم برای ماه رمضان در آن افزوده گشته، بهشت در آن آراسته می گردد و علت اینکه این ماه شعبان نامیده شده، آن است که روزی مومنان در آن گسترش می یابد و عمل نیک در آن هفتاد برابر می گردد و بدی های انسان در آن فروریخته، گناهان آمرزیده می گردد و اعمال نیک مورد پذیرش قرار می گیرد و خداوند جبارـ جل جلاله ـ به بندگانش مباهات می کند و با نظر رحمت به روزه داران و شب زنده داران شعبان می نگرد و به وجود آنها بر حاملان عرش می بالد».(6)
شب نیمه شعبان
نیمه شعبان در فرهنگ نامه ها و متون کهن، «شب برات» نامیده شده و این بدان خاطر است که بنا به روایات، خداوند در این شب «برات آزادی »از دوزخ را به بندگان خود می بخشد. و این شب برات در ادب فارسی و متون کهن ـ نظم ونثرـ بازتاب هایی داشته که به چند مورد آن اشاره می رود: ابوریحان بیرونی در کتاب «التفهیم »در این باره چنین آورده: «و شب پانزدهم از ماه شعبان، بزرگوار است و او را «شب برات» خوانند و همی پندارم، این از قبیل آن است که هر که اندرو عبادت کند و نیکی به جای آورد، بیزاری یابد از دوزخ».(7) رامپوری نیز در« غیاث اللغات» شب نیمه شعبان را« شب برات» دانسته می نویسد: «شب برات شب پانزدهم شعبان است که در آن شب ملائکه به حکم الهی حساب عمر و تقسیم رزق می کنند».(8)
حافظ، شب برات راشب قدر دانسته و در غزل معروف خود ،شب قدر و« شب برات» را هنرمندانه با هم آورده می سراید:
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن «شب قدر» که این تازه « براتم» دادند
اما اینکه« برات »به چه معناست و بن و ریشه این واژه چیست؟ در« حافظ نامه»این توضیحات آورده شده است:« برات» از «برائت »عربی است و آن: «نوشته ای است که بدان، دولت بر خزانه یا حکام ،حواله وجهی دهد».( فرهنگ معین) علامه قزوینی در حواشی خود بر «چهار مقاله» با استناد به «ذیل قوامیس عرب» به نقل از« دُزی» می نویسد:«[ برات] را به «بروات» جمع بندند و این کلمه عربی است و در اصل «برائت» بوده و به معنای «بری ءالذمّه گردیدن از دَین» است و صواب آن در جمع «براءات» یا براوات است. گویندگان فارسی به اعتبار حواله مکتوب هر حواله یا وارد معنوی را نیز« برات» اصطلاح کرده اند».(9)
لیله الصک :شب برات را «لیلة الصک» نیز گفته اند. صکّ، معرب چک فارسی و مترادف با برات است، آن روز چهاردهم و در واقع شب پانزدهم شعبان است. رامپوری در فرهنگ «غیاث اللغات »به نقل از« بهار عجم» و« سراج اللغات» آورده که :«شب چک به معنی شب برات است که در آن چراغانی و آتش بازی(= جشن و شادمانی )کنند».(10)
اشارات شاعران
سخنوران و شاعران پارسی زبان در سرودهای خود به این مضمون که نیمه شعبان، شب برات، لیله الصک ،شب بیزاری و برائت از آتش دوزخ، همچنین شب عبادت و به تعبیری« شب قدر» است، اشاراتی داشته اند که در اینجا به اقتضای کلام اشاراتی می رود .بهترین شاهد در این مضمون، شعرشیرین و شورانگیز حافظ شیرازی است که در آغاز سخن بدان اشاره شد و توضیحاتی در پی آن آمد.عارف شیرازی «شب قدر» و« شب برات» را در کنار هم نشانده و با هم آورده است.
آن« شب قدر» که آن «تازه براتم» دادند.
مولوی نیز در« دیوان شمس» شب برات را شب قدر دانسته، می گوید:

شب «قدر» است او ،دریاب او را
امان یابی چو برخوانی «براتش»(11)
یا در غزل دیگری در همان دیوان می گوید:
آمد شعبان عمداً، از بهر «برات »ما
تا روزی و پیروزی از بخشش رب بیند(12)
عارف غزنه، سنایی نیز روزان و شبان مقدس و گران ارج در یک بیت چنین آورده:
ازمان آمدند بهر ثنات
جمعه و بیض و قدر و عید برات(13)
سعدی نیز شب برات را شب قدر دانسته، دروازه های هفت آسمان را در چنین شبی گشوده می بیند و آدمیان را به غنیمت شمردن آن لحظه ها هشدار می دهد.
شبی چنین، در هفت آسمان باز
زخویشتن نفسی ای پسر به حق پرداز
مگر زمدت عمر، آنچه مانده دریابی
که آنچه رفت به غفلت دگر نیاید باز
چه روزهات به شب رفت در هوا و هوس
شبی به روز کن آخر به ذکر و شکر و نماز(14)
شاعران معاصر نیز از این مضمون غفلت نکرده و در اشعار خود به شب برات بودن نیمه شعبان تلمیح و اشاراتی داشته اند که ابیاتی از آنان نیز در ذیل می آید: میرزا سید مهدی قدسی -برادر ادیب الممالک فراهانی- می گوید:
ای امام زمان و مظهر ذات
مر خدا را جمال تو مرآت
شب میلاد توست آن شب قدر
که خدا نام آن گذاشت برات
تو مگر خضر راه ما باشی
ورنه ره گم کنیم در ظلمات
چشم یاران و دوستان روشن
گل نرگس شکفت در گلشن(15)
آزاد عراقی (اراکی )نیز می گوید :چون میلاد پادشاه عقول و ذوات در نیمه این ماه پربرکات روی داده است ،خداوند این شب را برات نامیده است.
به ویژ ه نیمه شعبان ،مه خجسته صفات
مهی که نیمه آن هست و غره برکات پ
مهی که عرش ازو کسب می کند درجات
نهاد نام خداوند از آتش ،ماه برات
که شد تولد شاههنشه عقول و ذوات
امام قائم بالحق،ولی رب ودود(16)
میرزا عبدالکریم ثاقب نیز چون دیگر شاعران ولایی ،پانزدهم شعبان را به خاطر میلاد مظهر ذات و صفات، شب قدر و روز برات می داند و می سراید :
ای مه شعبان ،شعب مکرمات
ای شب قدر من و روز برات
ای یم اثبات ،سفینه نجات
ای مه میلاد شه کائنات
در تو عیان ،مظهر ذات و صفات
حجّت حق، شاهد غیب و شهود(17)
ابوالحسن خائف دزفولی نیز آن را شبی می داند که تقدیر و قضا و قدر در آن جاری است و از شب معراج بالاتر و برتر می باشد.
شبی مشهور تر اندر جهان از لیلة الاسرا
که اندر ماه شعبان ،لیلة خامس عشر آمد
چه شعبان ،آنکه باشد شهر رحمت ،ماه پیغمبر
که در این مه به گیتی ، آن خدیو دادگر آمد
شب قدر و براتش ،صادر از دیوان حق ،آری
که در حکمش قضا باشد ،به فرمانش قدر آمد(18)
میرزا حسن ربّانی گرکانی نیز به شعبان خوش آمد گفته ، آن را شب غفران می داند و می گوید:

یک ساله ره سپرد مه شعبان
تا خیر و برکت آرد بر کیهان
سالی در انتظار به سر بردیم
اهلاً و مرحباً بک یا شعبان!
ماه پیمغبر است و شب و روزش
روز برات هست و شب غفران
فرخنده ساخت گویی شعبان را
میلاد شاه و رهبر انس و جان(19)
شاعر ناشناس دیگری این گونه لطیف می سراید:
ای آنکه لب لعل توچون آب نبات است
امّا چه نباتی که به از آب حیات است
خطّ تو چو خضر و سر زلفت ظلمات است
امشب که شب نیمه شعبان و برات است (20)
از او لطیف تر ،مرحوم حجّت الاسلام سیّد محمد باقر امامی از عالمان اهل ذوق معاصر و صاحب مثنوی «حقیقت نامه »می گوید:
ای مجلسیان مژده که این ماه برات است
یک بوسه مرا از لب آن ماه،برات است
در عالم اگر آب حیات در ظلمات است
زلفت ظلمات است و لبت آب حیات است(21)
شب برات در تفاسیر
ابوالتفوح رازی ـ مفسّر شیعی ـ ضمن تقل روایتی از ابن عبّاس می نویسد که :«خدای تعالی حکم ها در نیمه شعبان ،فصل کند و در شب قدر به فرشتگان سپرد».(22)
فخر رازی نیز در تفسیر کبیر خود آورده است: «طبق روایتی که عکرمه نقل کرده است ، شب قدر همان «لیلة البرات »است.(23) همچنین میبدی در «کشف الاسرار»به نقل از عکرمه آورده :«اللیلة المبارکه :لیلة النّصف من شعبان ؛خداوند جبرئیل را در آن شب به آسمان دنیا فرو فرستاد تا اینکه قرآن را بر کاتبان املا کند و آن را مبارکه نامیده ،زیرا که آن پرخیر و برکت است به خاطر آنچه که در آن از رحمت فرو فرستاده شده،دعا در آن به اجابت می رسد».(24)
شور آبادی نیز در ذیل آیات اوّلیه سوره دخان آورده است :«امّا بگفتیم این قرآن را و بفرستادیم جبرئیل را بدین قرآن در شب برکت و آن شب قدر است و گفته اند:«شب چک»(=نیمه شعبان )و بیشتر مفسّران بر آن اند که آن شب قدر است . شور آبادی همچنین درباره «الکتاب المبین »می نویسد:سوگند به نامه هویدا و آن قرآن است و گفته اند :«لوح محفوظ »و گفته اند آن نسختی است که شب قدر کنند و گفته اند :این نسخت به شب برات کنند و آن چهار گونه نسخت بُوَد :یکی نسخت احوال بود به دست جبرئیل و دیگر نسخت ارزاق بود به دست میکائیل ،دیگر نسخت آجل بود به دست عزرائیل ،چهارم نسخت اعمال بود به دست اسرافیل»(25)
با این همه،بیشترین تعبیرات و توصیفات درباره لیلة البرات و شب قدر بودن نیمه شعبان در «کشف الاسرار»میبدی آمده است . او می نویسد:«در آثار آمده که شب نیمه شعبان ،صحیفه عمر به دست عزرائیل دهند،هر که را در آن سال قبض روح بایدکرد ،نامش در آن صحیفه آورده ،یکی به عمارت مشغول گشته،یکی دل بر عروسی نهاده ،یکی با دیگری خصومت در گرفته ،هر کسی کاری و بازاری ساخته ،[در حالی که] نام ایشان در آن صحیفه ، اثبات (=ثبت)کرده».(26)
غزّالی نیز در «کیمیای سعادت »این مضمون را اینگونه آورده است :«و در اثر است که شب نیمه شعبان ؛صحیفه عمر به دست ملک الموت دهند. هر که را در این سال جان باید گرفت،نام وی در آن صحیفه نوشته بود...».(27)
میبدی در نوبت ثالثه تفسیر خود ،که تأویل عرفانی آیات است ،در ذیل آیات نخستین سوره دخان می نویسد :«حم و الکتاب المبین ،انا أنزلناه فی لیلة المبارکة »(28)این شب مبارک ،به قول بیشتر مفسّران ،شب «نیمه شعبان »است و آن را «مبارک »خوانند از بهر آنکه پرخیر و برکت است همه شب ،داعیان را اجابت است ،سائلان را عطیّت است، عاصیان را اقالت (=گذشت)است ،محبّان را کرامت است .همه ی شب ،درهای آسمان گشاده ،جنّات عدن وفرادیس اعلی (=بهشت های برین )درها باز نهاده ،ساکنان جنّات الخلد بر کنگره ها نشسته ،ارواح انبیا و اولیا فراطرب آمده و از دوست خطاب آید :«هل من سائل فأعطیته ؟هل من مستغفر فأغفر له ؛آیا خواهنده ای هست تا به او ببخشم ؟آیا استفغار کنند ه ای است او را بیامرزم»؟!(29)
نام های شب نیمه شعبان
میبدی در «کشف الاسرار »نام های ذیل را که هر کدام به جنبه ای از عظمت این شب اشارت دارد ،بر می شمارد: «شب نیمه شعبان را نام هاست :شب برات گویند و شب نسخت ،شب فرق و شب عرض ؛هر که در این شب تا دیگر سال از دنیا رفتنی است نسخت آن از لوح محفوظ بردارند و به عزرائیل دهند. گویند:«این شغل تو است تادیگر سال ». هر چه خسف(=کمبوو نقصان )و مسخ (=برگردانیدن صورت کسی یا چیزی ) بُوَد و سیاست و بلیّات و انواع عذاب ،نسخت کنند و به جبرئیل دهند و گویند :«این کار تو است تا دیگر سال هر چه نعمت و راحت و روزی بندگان بود ،نسخت کنند و به میکائیل دهند و هر چه عز و مرتبت و اقبال و دولت بود، نسخت کنند و به اسرافیل دهند.(30)
«صلوة الخیر» در شب نیمه شعبان
یکی از اعمال و آدابی که پیشینیان ،از همه فرقه ها ،در شب نیمه شعبان بدان اهتمام داشته اند . «صلوة الخیر»یا «نماز هزار قل هو الله »است. و این نشان دهنده این مطلب می باشد که همه فرق مذهبی از شیعه و سنّی این شب را عظیم و شریف دانسته و بر اساس روایات رسیده از پیامبر و خاندان او ،آن را همتای شب قدر می دانسته و آن را تا به صبح ،به احیا وشب زنده داری و نذر و نیاز و اطعام می پرداخته اند.
عالم بزرگوار سیّد بن طاووس (ره)در کتاب شریف «اقبال »یکی از اعمال و آداب این شب را اقامه نماز صد رکتعی نوشته و درکیفیت آن می نویسد:در روایتی درباره فضیلت صد رکعت نماز ـ در هر رکعت سوره حمد یک مرتبه و سوره توحید ده مرتبه ـ آمده است ک از رسول خدا (ص)نقل شده :«هر کس این نماز را در این شب بخواند ،خداوند هفتاد بار به او نظر رحمت می کند و در هر نظر ،هفتاد حاجت او ا بر آورده می کند که کمترین آنها ،آمرزش اوست...».(31)
غزّالی در «احیاء علوم الدّین »پس از ذکر کیفیت این نماز می آورد:«سلف(=پیشینیان)این نماز را اقامت نمودندی و «صلوة الخیر»خواندندی و بر آن جمع شدندی و بسی بودی که به جماعت گزاردندی و حسن [بصری]گفت: «از سی کس از اصحاب پیغامبر شنیدم که هر که در این شب نماز کند، حق تعالی در وی هفتاد نظر رحمت فرماید که به هرنظری ،هفتاد حاجت وی را روا کند و کمتر آن آمرزش است».(30)
«ابن بطوطه»ـ جهانگرد مسلمان ـ از اهتمام مکّیان به این نماز در شب نیمه شعبان و احیای این شب شریف این گونه گزارش می دهد :«شب نیمه شعبان و از لیالی متبرکّه است . مردم مکّه این شب را به طواف و نماز و عمره می گذراندند. هر دسته پشت سر پیش نماز در مسجد الحرام گرد آمده ،چراغ ها و مشعله ها می فروزند. از اعمال این شب ،صد رکعت نماز است... ».(31)«ابن جبیر»ـ دیگر جهانگرد مسلمان ـ نیز از عنایت مکّیان به این شب و آداب و آیین آن این گونه می نویسد:«این شب مبارک ،نزد اهل مکّه ، به سبب روایتی شریف که درباره آن رسیده ،بسیار بزرگ است . آنان در این شب به اعمال خیر و عبادات از عمره و طواف نماز فرادا و جماعت می پردازند و به چند گونه این اعمال را به جا می آورند . ما ،شب شنبه که همان نیمه شعبان بود به راستی مراسمی بزرگ و اجتماعی ستُرگ در حرم مقدّس ، پس از نماز مغرب دیدیم . مردم ،گروه گروه به خواندن نماز های نافله می پرداختند....هر گروهی را پیش نماز ی بود. حصیرها گسترده و شمع ها افروخته و دل ها از شوق سوخته ....مردم در آن خجسته شب به چند دسته تقسیم شده بودند ،بیشتر آنان «مالکی مذهب»بودند. آن شب از شب های نامداری بود که امید می رود از زبده شب های تقرّب باشد».(32)
«ابن بطوطه» یکی از آیین و آداب مصریان را در این شب ،حضور در زیارت گاه ها می داند و از مشاهدات خود می نویسد که :«مردم مصر شب نیمه شعبان را در گورستان ها [و زیارت گاه ها ]به سر می برند».(33)شمس الدّین دمشقی نیز از آیین بزرگداشت این شب در دمشق این گونه روایت می کند:«دمشق شهری است از روزگار قوم عاد و بس کهن ...در این شهر مسجد جامعی است که غرق در زیبایی ،نکویی ،کمال و جمال است و از شگفتی های گیتی است. شب نیمه شعبان در این مسجد دوازده هزار قندیل با پنجاه قنطار دمشقی ،روغن چراغ زیتون در آن شعله ور می شود،البته این مقدار جز قندیل هایی است که در مسجد های دیگر ،گورستان ها ،خانقا ه ها ،کاروانسراها و بیمارستان های این شهر برافروخته می گردد.»(34)البته شمس الدّین دمشقی ذکر نمی کند که چرا دمشقیان در این شب خاص ،این همه قندیل در اماکن مذهبی بر می افروخته اند ؟! ناگفته پیداست که آنان نیز مانند دیگر مسلمانان ،برای این شب شریف،شکوه و شرافتی ویژه و ارج و مرتبتی والا قائل بوده اند و آن را به احیا،عبادت و شب زنده داری می گذرانده اند.
مقصود از آوردن این شواهد از متون کهن ،آن هم از برادران اهل سنّت و جماعت بدین خاطر بود که بدانیم آنان نیز بر اساس روایات رسیده از پیامبر خاتم (ص)مانند دیگر برادران مسلمان خود ،برای این شب ،عظمتی خاصّ قائل بوده و آن را شب قدر یا همتا و هم ردیف با آن می دانسته اند ،به همین جهت در تعظیم و تکریم آن می کوشیده اند.
شب قدر
عالم عامل ربّانی و مؤیّد به تأییدات سبحانی ،مرحوم سیّد بن طاووس (ره)در کتاب «اقبال »در والایی این شب ،این گونه آورده است :«جدّم ابوجعفر طوسی (شیخ طوسی)به نقل از ابویحیی آورده که ،امام صادق (ع)فرمودند :از پدرم امام باقر (ع)درباره فضیلت شب نیمه شعبان پرسیده شد ،فرمودند :«این شب برترین شب بعد از شب قدر است . خداونددر این شب ،نعمت های افزون خود را به بندگانش ارزانی می دارد و به منّت خود می آمرزد ،در این شب در تقرّب به درگاه خداوند متعال بکوشید،زیرا این شبی است که خداوند عزّ و جل برخود سوگند یاد کرده که هیچ خواهنده و سائلی را ،تا زمانی که معصیتی را نطلبد،ردّ نکند . [همچنین]این شبی است که خداوند آن را در برابر شب قدر ، که برای پیامبر اکرم (ص)قرار داده ، برای ما [اهل بیت]قرار داده است . پس در دعا و ثنا به درگاه خدای متعال بکوشید».(36)
سیّد ،همچنین در فضل و فضیلت این شب شریف ،روایتی معروف را که در آن سرآمد عمر آدمیان و تقسیم روزی همگان و رویدادهای سال آینده ،تقدیر می گردد، آورده و آن را با روایت مشهوری که همه رخدادهای بالا در شب قدر رمضان هر سال اتّفاق می افتد ،سنجیده ،آن را به خوبی تأویل و توجیه می نماید که به خاطر اهمیّت آن ،سخنان سیّد را به طور کامل می آوریم :«در برخی از کتاب های دعا آمده است که ،رسول خدا (ص)فرمودند :در شب نیمه شعبان خوابیده بودم که جبرئیل آمد و گفت :ای محمّد !آیا در این شب می خوابی ؟گفتم :مگر امشب چه شبی است ؟گفت :نیمه شعبان !برخیز!پس مرا این سان بیدار کرد و با خود به بقیع برد و گفت :سرت را بلند کن که امشب ،درهای آسمان گشوده می گردد و در نتیجه درهای رحمت،خشنودی ،آمرزش ،تفضّل ،توبه ،نعمت ،بخشش و نیکی در آن گشاده می گردد وخداوند در آن به شماره مو و پشم چارپایان ،بندگان را آتش جهنّم آزاد می کند و سر آمد عمر انسان ها را در آن استوار می سازد و روزی های همگان را تا سال آینده تعمیم می کند و همه رخدادهای سال آینده در این شب نازل می گردد...».(35)سیّد می نویسد :اگر گفته شود ،تأویل و توجیه روایت بالا با این معنا که در احادیث فراوانی آمده که سرآمد عمر آدمیان و تقسیم روزی ها در شب قدری که در ماه رمضان واقع است ،چیست؟در پاسخ می گویم:
1ـ شاید مراد این باشد که تعیین سرآمد عمر آدمیان و روزی همگان که در شب نیمه شعبان صورت می گیرد ،امکان «محو و اثبات»در آن وجود دارد امّا آنچه در شب قدر ،رمضان مشخّص می گردد،حتمی است.
2ـ شاید مقصود این باشد که آن تقسیم و تقدیر در علم الهی ،در شب نیمه شعبان در لوح محفوظ مشخّص و تقسیم می شود.
3ـ احتمال دیگر آنکه در شب نیمه شعبان در لوح محفوظ مشخّص می شود و در شب قدر میان بندگان تقسیم می گردد.
4ـ احتمال دیگر این است که در شب نیمه شعبان ،وعده تعیین عمر آدمیان و تقسیم روزی همگان در شب قدر داده شود . در نتیجه در شب نیمه شعبان وعده تعیین و تقسیم داده می شود یا اینکه در شب نیمه شعبان تقدیرمی گردد و سرانجام در شب قدر ،تقسیم می گردد؛چنان که پادشاهی در شب نیمه شعبان وعده بدهد که در شب قدر اموالی را به کسی خواهد بخشید. بدین ترتیب روشن شد که درست است اگر در مورد هر دو شب گفته شود در آنها ،سرآمد عمر انسان ها تعیین و روزی همگان تقسیم و تقدیر می گردد .»(36)مرحوم آیت الله میرزاجواد آقا ملکی تبریزی (ره)این اشکال را در مراقبات این گونه پاسخ می دهد که :«تقدیر،مراتب و مراحل گوناگونی دارد».(37)
در باب 35فتوحات مکیه روایاتی را که در اختلاف لیلة القدر مروی است که در نیمه شعبان است، یا درشهر رمضان بدین وجه جمع کرده است که :«نیمه شعبان ،لیلة القدرفرقانی است ولیلةالقدر رمضان ،لیلة القدر قرآنی است »و این کلامی سخت استوار است.
پی نوشت ها :

1ـ دیوان حافظ
2ـ دایرة المعارف تشیّع، ج9،ص591.
3ـ موسوی اصفهانی، سید محمّد تقی ،ابواب الجنّات ،ص570.
4ـ سید بن طاووس ،اقبال الاعمال ،ترجمه محمّد روحی ،ج2،صص861ـ 862.
5ـ ابوریحان بیرونی ،التّفهیم ،ص252.
6ـ رامپوری ،غیاث الدین غیاث اللغات ،به اهتمام منصور ثروت ،صص503ـ 504.
7ـ خرمشاهی ،بهاءالدین ،حافظ نامه ،ج1،ص672.
8ـ غیاث اللغات، ص504.
9ـ مولوی جلال الدّین ،دیوان شمس ،به تصحیح عزیز الله کاسب ،ص252.
10ـ همان، ص498.
11ـ دیوان سنایی.
12ـ کلیّات سعدی ،بخش قصاید ،محمد علی فروغی ،ص30.
13ـ عبرت نائینی ،محمّد علی ،تذکرة انجمن قدس ،ج1،ص1053.
14ـ همان ،ص29.
15ـ همان، ص275.
16ـ همان، ص460.
17ـ همان، صص 491ـ 492.
18ـ همان ،ج2ص1432.
19ـ امالی ،محمّد باقر ،مثنوی حقیقت نامه ،ص169.
20ـ تفسیر ابوالفتوح رازی ،ج2ص133،به نقل از حافظ نامه ،ج1،ص672
21ـ تفسیر کبیر فخر رازی ،ج32،ص29به نقل از حافظ نامه ،ج1،ص672.
22ـ میبدی ،کشف الاسرار ،به تصحیح علی اصغر حکمت ،ج9ص94.
23ـ تفسیر شورآبادی ،ج4،ص2283،به تصحیح سعیدی سیرجانی .
24ـ کشف الاسرار ،ج3،ص381.
25ـ غزّالی کیمیای سعادت ،ج2،ص626،به تصحیح حسین خدیوجم.
26ـ کشف الاسرار ،ج9ص101.
27ـ همان، ص102.
28ـ سیّد بن طاووس ،اقبال الاعمال ،ترجمه محمّد روحی ،ج2،ص895ـ 896.
29ـ غزّالی ،احیاء علوم الدّین ،ترجمه مؤید الدّین محمّد خوارزمی ،ربع یکم ،ص438.
30ـ موحّد ،محمّد علی ،سفرنامه ابن بطوطه، ج1ص208.
31ـ اتابکی ،پرویز،سفرنامه ابن جبیر ،صص184ـ185.
32ـ سفرنامه ابن بطوطه ،ج1،ص73.
33ـ دمشقی ،شمس الدّین محمّد نخبة الدهر ،ص304.
34ـ اقبال الاعمال ،ج2ص877.
35ـ همان ،صص893ـ894.
36ـ همان ،صص89ـ897.
37ـ تبریزی ،میرزا جواد ملکی ،مراقبات ،ص172.

منبع:نشریه موعود شماره 102

ماه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

تامّلی‌ بر فضیلت ماه شعبان
هشتمین ماه قمری، ماه پیامبر اکرم (ص)، ماه شعبان از راه رسید، این ماه آمده است تا بار دیگر نویدبخش ولادت بسیاری از ستارگان آسمان امامت و ولایت و به ویژه ولادت ولی مطلق الهی حضرت بقیه الله (ع) باشد.
ماه شعبان در زمره شریف ترین ایام سال قرار دارد و به انجام اعمال مختلف در این ماه بسیار سفارش شده است تا ضمن زدودن آلودگی ها از روح و جسم، انسان با فراغ بال و تزکیه نفس به ماه میهمانی خدا وارد شود.
بنا بر آنچه در شماری از متون روایی وارد شده، پیامبر اکرم (ص) در یکی از سال‌ها، به هنگام آغاز این ماه خطبه‌ای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند.
در بحارالانوار قسمت‌هایی از این خطبه چنین آمده است:
«... شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است. حاملان عرش آن را بزرگ می‌شمارند و حق آن را می‌شناسند. آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد می‌گردد و در آن بهشت آذین بسته می‌شود و این ماه را شعبان نامیده‌اند زیرا در آن ارزاق مومنان تقسیم می‌شود و آن ماهی است که عمل در آن چند برابر می‌شود و کار نیکو هفتاد برابر ثمره می‌دهد».
بنا بر آنچه در حدیثی دیگر که در وسایل الشیعه به آن اشاره شده ، ماه شعبان ، ماهی است که:«در هر پنجشنبه آن ، آسمان‌ها زینت بسته می‌شود، و فرشتگان به دعا می‌پردازند که پروردگارا! آن‌کس را که در این ایام روزه بدارد، ببخشای، و دعایش را اجابت فرمای. پس هر کس که در روز اول شعبان دو رکعت نماز گذارد و در هر رکعت آن یک‌مرتبه سوره حمد و یکصد مرتبه سوره توحید را بخواند و بعد از نماز نیز یکصد مرتبه صلوات بفرستد، خداوند تمامی حاجت‌های دینی و دنیایی او را اجابت می‌فرماید».
اما در میان روزها و شبهای ماه شعبان، شب نیمه این ماه مصادف با ولادت حضرت مهدی (عج) از شرافت ویژه ای برخوردار است. در بحارالانوار در مورد اهمیت این شب از زبان پیامبر اکرم (ص) اینگونه روایت شده است: من شب نیمه شعبان، خوابیده بودم که جبرائیل به نزدم آمد و گفت: ای محمد! آیا در این شب می‌خوابی؟
گفتم: ای جبرائیل! مگر این شب چه شبی است؟
جبرائیل گفت: این شب، شب نیمه شعبان است. ای محمد برخیز!. پس مرا از بستر خواب بلند نمود و آنگاه مرا به بقیع برد و گفت: سرت را بلند کن و به آسمان بنگر. این شبی است که در آن در‌های آسمان و در رحمت الهی و رضایت او گشوده می‌گردد... ای محمد! هر کس این شب را تا صبح به تکبیر، تسبیح، دعا، نماز، قرائت قرآن، انجام مستحبات و استغفار بگذراند، بهشت منزل و آرامشگاه او خواهد بود.
همچنین در حدیثی دیگر که در وسایل‌الشیعه، بحارالانوار و مصباح المتهجد اشاره شده در خصوص فضیلت ماه شعبان آمده است:«خداوند به ذات مقدس خود سوگند خورده است که هر کس را در این ماه به او پناه برده و از او درخواست کند، از رحمت خود محروم ننماید».
همچنین بنابر روایت «کمیل» یار وفادار امیرالمومنین(ع)، در جلسه‌ای یکی از یاران حضرت از ایشان درباره این آیه شریفه سوره دخان «فیها یفرق کل أمر حکیم» سوال کرد، ایشان نیز در تفسیر شب قدر که امور آدمیان در آن مقدر می‌شود به بیان اهمیت شب نیمه شعبان پرداختند و به خصوص برخواندن دعای حضرت خضر(ع) در این شب تاکید کردند.
پس از اتمام جلسه و آنگاه که کمیل به منزل خود بازگشت، باز به نزد حضرت مراجعه کرد تا دعای خضر را از ایشان فرا گیرد. حضرت نیز نخست او را امر به نوشتن کردند و آنگاه دعای معروف کمیل را برای او خواندند، و سرانجام او را به خواندن این دعا در شب نیمه شعبان سفارش فرمودند.
در فضیلت و اعمال ماه شعبان از امام جعفر صادق (ع) روایت است که چون ماه شعبان داخل مى شد حضرت امام زین العابدین (ع) اصحاب خود را جمع مى کرد و مى فرمود: اى گروه اصحاب من مى دانید این چه ماهى است این ماه شعبان است و حضرت رسول (ص) مى فرمود شعبان ماه من است پس روزه بدارید در این ماه براى محبت پیغمبر خود و براى تقرب به سوى پروردگار خود بحق آن خدایى که جان على بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى کنم که از پدرم حسین بن على (ع) شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمو منین (ع) که هر که روزه دارد شعبان را براى محبت پیغمبر خدا و تقرب بسوى خدا دوست دارد خدا او را و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند.

 

ماه شعبان و صلوات شعبانیه !
نویسنده:ایمان ابراهیمی
کسی که از این دعوت بزرگ آگاه شود، باید بکوشد که از دعوت شدگان این دعوت گردد. این جانشین و برادر او امیرالمؤمنین علیه‌السلام است که می‌فرماید: «از زمانی که ندای منادی رسول خدا صلوات الله علیه را که برای روزه این ماه ندا می‌کرد شنیدم، هیچ‌گاه روزه این ماه را از دست نداده و در تمام عمرم آن را از دست نخواهم داد؛ اگر خدا بخواهد.»
یکی از اعمال این ماه عزیز خواندن صلواتی است که به صلوات شعبانیه معروف می‌باشد.
محتوای صلوات شعبانیه
این صلوات شامل برکات ماه و کارهایی که باید برای رسیدن به این برکات انجام دهیم می‌باشد.
این دعا با صلوات‌هایی شروع می‌شود که توجه به شئون نبی اکرم صلی الله علیه و آ له و ائمه معصومین علیهم السلام می‌باشد؛
«وَ جَعَلَ صَلَاتَنَا عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَایَتِکُمْ طِیباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا».
یکی از اعمال این ماه هم کثرت صلوات است. باطن صلوات تعظیم در برابر نبی اکرم (صلی الله علیه و آ له) و ائمه اطهار (علیهم السلام) و شئون ایشان است که این تعظیم طریق سجده در مقابل خدای متعال می‌باشد.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد الفلک الجاریة فی اللجج الغامرة یأمن من رکبها و یغرق من ترک‌ها»
انسان سالک می‌بایست در این دنیا حالت غریق داشته باشد که در روایات هم تأکید شده است در غیر این صورت انسان مبتلای به شرک می‌شود.
حالت غریق چگونه حالتی است؟
حالت غریق یعنی کسی که در اوج نیاز، از همه تکیه گاه‌ها منقطع گردیده است. این توجه مقدمه درک حضور خداوند و رسیدن به مقام اخلاص است: «فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُون» (عنکبوت:65)
انسان تا مضطر نشود و حالت غریق پیدا نکند، متکی به خدا نمی‌شود و تا متکی نشود در سلوک خود به نتیجه نمی‌رسد؛ یعنی حتی به ریاضات و عقل و عبادات خود نباید تکیه کند. وقتی این حالت در انسان شکل گرفت کشتی نجات او اهل بیت علیهم السلام خواهند بود.
باطن این ماه از شئون نبی اکرم (صلی الله علیه و آ له) و شفاعت ایشان است. خداوند این ماه را محفوف به رحمت و رضوان خودش قرار داده و اگر انسان اهل سیر در این ماه شد پایانش رضوان الهی است
شرط نجات چیست؟
شرط نجات، رسیدن به حالت غریق است چرا که تا احساس نیاز نکند و خود را مستغنی نداند این دستگیری اتفاق نمی‌افتد. عبور از همه فتنه‌ها و ابتلائات نیز با تکیه بر این تکیه گاه ممکن است.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد الکهف الحصین و غیاث المضطر المستکین و ملجإ الهاربین و عصمة المعتصمین»
«وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَی الْکَهْف؛ (الکهف:16) انسان وقتی از بت‌ها کناره گرفت و احساس غربت به او دست داد و جز خدا را نخواست، به کهف حصین پناه می‌آورد.»
اینکه سر حضرت سیدالشهدا (علیهم السلام) بر سر نیزه این آیه را می‌خواندند: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَبا (الکهف:9) اشاره به این حقیقت دارد که واقعاً اصحاب کهف آیات عجیب خداوند نبوده اند بلکه اصحاب سیدالشهدا آیات عجیب بوده‌اند که در این فتنه به کهف حصین یعنی سیدالشهدا پناه آورده‌اند.
غیاث المضطر المستکین: غوثی که خداوند برای دستگیری مضطرین قرار داده است ائمه معصومین(علیهم السلام) هستند. این اضطرار و اعتزال از مراحل متکامل سیر و سلوک معنوی انسان مؤمن است که ترکیبی از خوف و عجز است. این حالت را باید در همه احوال زندگی داشته باشیم چرا که حقیقتاً فقیر هستیم. کسی که ملتفت به این فقر مستمر خودش نیست دنبال پناهگاهی هم نیست.
ملجاء الهاربین: اگر برای انسان هرب حاصل شد از شیطان و اهوای نفس خود به این ملجاء می‌رسد.
عصمه المعتصمین: انسان باید در همه امور خود اهل اعتصام و توکل باشد حتی در خودسازی و سلوک خود.
مشکل اساسی نرسیدن به اضطرار واقعی است!
بنابراین مشکل ما در این است که به حالت اضطرار و هارب و مستکین و معتصمین نرسیده‌ایم که اگر برسیم معصومین (علیهم السلام) را به عنوان کهف و غیاث و ملجاء و عصمت خواهیم یافت.
باطن ماه شعبان را درک کنیم!
این صلوات‌ها مقدمه این نکته پایانی صلوات‌ها است: «هذا شهرُ نبیک سیدُ رسلک شعبان الذی حففته بالرحمه و الرضوان الذی کان رسول الله صلی الله علیه واله و سلم یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایامه بخوعاً لک فی اکرامه و اعزامه الی محل همامه»
ماه شعبان و صلوات شعبانیه !
باطن این ماه از شئون نبی اکرم (صلی الله علیه و آ له) و شفاعت ایشان است. خداوند این ماه را محفوف به رحمت و رضوان خودش قرار داده و اگر انسان اهل سیر در این ماه شد پایانش رضوان الهی است.
رضوان چه مقامی است!
رضوان؛ مقامی فوق همه مقامات بهشت است : «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَر» (التوبة:72) و باید دانست که این مقام رضوان بدون شفاعت و دستگیری اهل بیت (علیهم السلام) بدست نمی‌آید : «بکم یسلک الی الرضوان»
چه کنیم تا به رحمت و رضوان این ماه برسیم؟
«اللهم فاعنا علی الاستنان بسنته فیه و نیل شفاعت لدیه»
ما باید تمسک کنیم به سنت حضرت و مُستَن به این سنت بشویم که در سایه این تمسک به شفاعت حضرت برسیم و این استنان به سنت باعث می‌شود که خود را در معرض رحمت این ماه قرار دهیم.
چه شفاعتی را در خواست می‌کنیم!؟
«اللهم اجعله لی شفیعاً مشفعا» شفیعی است که شفاعتش مقبول است، «وطریقاً الیک مهیئا و اجعلنی له مُتبعا حتی القاک یوم القیامة راضیاً و عن ذنوبی قاضیاً قد اوجبت لی منک رحمةً و الرضوان».
طریق و واسطه همه عالم نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) است و تبعیت، لازمه این سیر و سلوک است.
یوم القیامه راضیاً: اشاره به همان مقام رضوان است.
عن ذنوبی قاضیاًو ... : مقام شفاعت حضرت که به وسیله آن به رحمت و رضوانی که محفوف به این ماه است می‌رسیم.
«و انزلتنی دار القرار و محل الا خیار»
اخیار دسته‌ای هستند که به صورت مستقیم برخوردار از نور حضرات هستند؛ انتم نور الا خیار.
آمده است که در هر روز شعبان در وقت زوال [وقت ظهر شرعی] و در شب نیمه آن این صلوات را که از حضرت زین‌العابدین علیه‌السلام روایت شده خوانده شود .
اینک با هم این صلوات را زمزمه می کنیم :

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ
وَ مَوْضِعِ الرِّسَالَةِ
وَ مُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِ
وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ أَهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
الْفُلْکِ الْجَارِیَةِ
فِی اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ
یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَهَا
وَ یَغْرَقُ مَنْ ترکها
الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ
وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ
وَ اللازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
الْکَهْفِ الْحَصِینِ
وَ غِیَاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکِینِ
وَ مَلْجَإِ الْهَارِبِینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِینَ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
صَلاةً کَثِیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضًی
وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَدَاءً وَ قَضَاء
بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
الطَّیِّبِینَ الْأَبْرَارِ الْأَخْیَارِ
الَّذِینَ أَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ
وَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ اعْمُرْ قَلْبِی بِطَاعَتِکَ وَ لا تُخْزِنِی بِمَعْصِیَتِکَ
وَ ارْزُقْنِی مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ
بِمَا وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ
وَ نَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ
وَ أَحْیَیْتَنِی تَحْتَ ظِلِّکَ
وَ هَذَا شَهْرُ نَبِیِّکَ
سَیِّدِ رُسُلِکَ
شَعْبَانُ الَّذِی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ
الَّذِی کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ و[سَلَّمَ
یَدْأَبُ فِی صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ
فِی لَیَالِیهِ وَ أَیَّامِهِ
بُخُوعا لَکَ فِی إِکْرَامِهِ
وَ إِعْظَامِهِ إِلَی مَحَلِّ حِمَامِهِ
اللَّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَی الاسْتِنَانِ بِسُنَّتِهِ فِیهِ
وَ نَیْلِ الشَّفَاعَةِ لَدَیْهِ
اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْهُ لِی شَفِیعاً مُشَفَّعا
وَ طَرِیقاً إِلَیْکَ مَهْیَعا
وَ اجْعَلْنِی لَهُ مُتَّبِعا
حَتَّی أَلْقَاکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَنِّی رَاضِیا
وَ عَنْ ذُنُوبِی غَاضِیا
قَدْ أَوْجَبْتَ لِی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَ الرِّضْوَانَ
وَ أَنْزَلْتَنِی دَارَ الْقَرَارِ وَ مَحَلَّ الْأَخْیَارِ خدایا! بر محمّد و خاندان محمد درود فرست
درخت نبوت
و جایگاه رسالت
و محل آمد و شد فرشتگان
و معدن دانش، و خانواده وحی
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست

کشتی روان
در اقیانوس‌های عمیق
هرکه به آن توسّل جوید ایمنی یابد
و هرکه آن را رها کند غرق شود
پیش افتاده از آن‌ها از دین خارج است
و عقب مانده از آنان نابود است
و همراه آنان ملحق به حق است.
خدایا!بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست
پناهگاه محکم
و فریادرس بیچارگان درمانده
و پناه گریختگان،و دستاویز استوار برای چنگاندازان
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست
درودی که برای آنان موجب خشنودی
وبرای ما مایه اداکردن وبجا آوردن حق محمّدوخاندان محمّد باشد
به حول و نیرویتی پروردگار جهانیان
خدایا!بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست
آن پاکان و نیکان و خوبان
که حقوقشان را بر همه واجب کردی
و پیروی و و لایتشان را بر همگان فرض نمودی
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست
و دلم را با طاعتت آباد کن،و به نافرمانی از خود رسوایم مساز
و همیاری با آن‌که رزقت را بر او تنگ گرفتی
به مده آنچه از فضلت بر من وسعت دادی
و از عدلت بر من گستردی
و مرا در سایه رحمتت زنده داشتی روزی من فرما
این است ماه پیامبرت
آن سرور فرستادگان
شعبانی که آن را به رحمت و رضوانت پوشاندی
ماهی که رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش باد)
در روزه‌داری و بپاداری عبادت
در شب‌ها و روزهایش
تنها برای فروتنی دربرابرت و گرامی داشت ماه شعبان
تا هنگام مرگ،با تمام توان کوشش می‌کرد
خدایا!ما را در این ماه به پیروی از روشش
و رسیدن به شفاعتش یاری فرما
خدایا!او را برا من شفیعی با شفاعت پذیرفته
و راهی روشن به سویت قرار ده
و ما را پیرو او گردان
تا آنگاه که تو را در قیامت دیدار کنم،درحالی‌که از من خشنود باشی
و از گناهانم چشم‌پوشی
و رحمت و رضوانت را بر من واجب نموده
و مرا در بهشت و جایگاه خوبان درآورده باشی.

معاونت سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon