به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، تاکنون دلیل خاصی برای بیماری اماس مشخص نشده است. در حقیقت اماس یک بیماری چندعاملی است که عوامل محیطی، ژنتیک و گاها ویروسها میتوانند در ابتلا به آن نقشآفرینی کنند. طی دودهه گذشته شیوع اماس در ایران به مرحله هشدار رسیده است بهگونهای که این بیماری در ایران از شیوع پایین (12 مبتلا در صدهزارنفر) به شیوع متوسط حدود 40 تا 60 مبتلا در صدهزارنفر رسیده است. در حال حاضر از سوی دیگر چشمانداز اقدامات درمانی برای کنترل حملات این بیماری، روزبهروز امیدوارکنندهتر میشود. در ادامه گفتوگو با دکتر «محمدعلی صحراییان» متخصص مغز و اعصاب، عضو هیاتعلمی دانشگاه علومپزشکی تهران و نایبرییس انجمن اماس ایران در مورد این بیماری را میخوانیم.
*****
به نظرم خوب است برای شروع مصاحبه ابتدا نشانهها و علایم کلی این بیماری را بررسی کنیم.
اماس یک بیماری مزمن است که عمدتا جوانها را درگیر میکند. سن شایع این بیماری 20 تا 40 سال است، اما به این معنی نیست که فقط این طیف درگیر این بیماری میشوند. شیوع این بیماری در خانمها سه تا چهار برابر آقایان است. از نظر تقسیمبندی، این بیماری بهعنوان یک بیماری خودایمنی شناخته میشود. علتش هم این است که سیستم ایمنی بدن به سیستم اعصاب مرکزی (شامل مغز و نخاع) حمله کرده و آن را غیرخودی میشناسد و این اتفاق باعث بیماری اماس میشود. علایم این بیماری بر اساس اینکه این التهاب و حمله در چه نقاطی از سیستم عصبی اتفاق میافتد، متفاوت است. یکی از شایعترین علایم بیماری اماس تاری دید است که به دلیل التهابی که در عصب بینایی پدید میآید، این علامت دیده میشود. بیماری که صبح از خواب بیدار شده یا بهصورت ناگهانی دچار تاری دید میشود، احساس میکند یک پرده مات جلو دیدش را گرفته یا از پشت یک شیشه مات به اشیا نگاه میکند و حرکت چشم کمی دردناک میشود. این حالت را با نام التهاب عصب بینایی میشناسیم که یکی از شایعترین علامتهاست. دومین علامت ممکن است حسی باشد، به این ترتیب که فرد دچار احساس گزگز یا سوزنسوزن شدن در اندامها میشود، البته هر گزگزی به معنای ابتلا به بیماری اماس نیست. علامت بعدی اختلالات حرکتی هستند، به این معنا که بیمار دچار ضعف در اندامهای تحتانی یا نیمه بدن و در نتیجه اختلال در حرکت میشود. علامت بعدی که کمتر شایع است، اختلال تعادل است که بیمار دچار عدم تعادل یا اختلال در انجام حرکات ظریف میشود. در مجموع، مواردی را که شرح دادم، شایعترین علایم بیماری اماس هستند، اما براساس اینکه حملات در کدام نقاط بدن اتفاق بیفتد، علایم هم متفاوت است.
چرا این بیماری در زنان و جوانان بیشتر دیده میشود؟
کلا بیماریهای خودایمنی در جوانان شایعتر است و خانمها بیشتر درگیر میشوند. علت این مساله هنوز ناشناخته است، اما گفته میشود احتمالا نقش یکسری هورمونها در ایجاد یا کنترل بیماری موثرتر است، بنابراین میبینیم که این بیماری در خانمها بیشتر دیده میشود.
آمارها در چند سال اخیر حاکی از این است که تعداد مبتلایان در کشور ما رو به افزایش است.
علت خود بیماری هنوز مشخص نیست. میدانیم که بیماری خودایمنی است، اما چرا سیستم ایمنی بدن چنین واکنشی را نشان میدهد، مشخص نیست. در چند سال اخیر این بیماری در کشورهای مختلف در حال افزایش است. در خاورمیانه هم همین اتفاق افتاده است. در کشورمان در دو دهه اخیر تعداد مبتلایان بیشتر شده و چون علت خود بیماری مشخص نیست، نمیدانیم چرا این بیماری در حال افزایش است. اما افزایش بهداشت، کاهش ویتامین D و تبدیلشدن زندگی سنتی به زندگی صنعتی، باعث ایجاد یکسری بیماریهای خودایمنی میشود. مثلا وقتی شما بیماریهای عفونی را کنترل میکنید، شیوع بیماریهای خودایمنی افزایش پیدا میکند. این پدیده در بسیاری از کشورها دیده شده و در کشور ما نیز همینطور است.
به اعتقاد برخی از متخصصان، کمبود ویتامین D نه بهعنوان عامل قطعی، اما بهعنوان عاملی جدی در بروز بیماری اماس مورد بحث است. نظر شما چیست؟
این فرضیه از تحقیقی نشات میگیرد که در اروپا صورت گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، کسانی که در فصل بهار متولد شده بودند، بیشتر دچار اماس شدهاند. موضوع دیگری که این فرضیه را قویتر کرده است، این است که هرچه به خط استوا نزدیک میشویم، شیوع اماس کمتر و هرچه از استوا دور میشویم، شیوع اماس بیشتر میشود. مطالعه دیگری نیز در این زمینه در آمریکا انجام شد. در این کشور از افرادی که به سربازی میروند نمونه خونی گرفته میشود. بر اساس این تحقیق، نمونه خون افرادی که سالها پس از سربازی به اماس مبتلا شده بودند را بررسی کرده و دریافتند افرادی که به این بیماری مبتلا شده بودند، سطح ویتامین D پایینتری نسبت به غیرمبتلایان داشتهاند. بنابراین میبینیم که کمبود ویتامین D نه بهعنوان عامل قطعی، اما بهعنوان عاملی جدی در بروز بیماری اماس مورد بحث است. با تمام این اوصاف تاکنون هیچکس علت اصلی این بیماری را تشخیص نداده است.
درمان این بیماری به چه صورتی است؟
بیماری اماس یک بیماری مزمن بوده و در نتیجه محدود به یکی، دوسال نیست. این بیماری، درمانی بهصورت قطعی ندارد اما میشود بهصورت نسبی آن را کنترل کرد. روند این بیماری در افراد و سنین مختلف متفاوت است. اینطور نیست که این بیماری در یک فرد، حتما بهصورت وخیم ظاهر شود. طیف بیماری بسیار متفاوت است و در نتیجه تقسیمبندی هم متفاوت است. پس به شکل کلی نمیتوان گفت اماس بدخیم است یا خوشخیم. اما 20درصد بیماران روند خوبی دارند و در طولانیمدت، دچار مشکلات جدی نمیشوند. 20درصد بیماران هم روند خوبی ندارند و ممکن است بیماریشان به سرعت پیشرفت کند اما اکثر بیماران بین این دو طیف هستند و بر اساس شرایطشان متفاوت هستند.
آیا میتوان این بیماری را قبل از ابتلا، از روی نشانههای آن تشخیص داد؟ با توجه به اینکه علت بیماری مشخص نیست برای پیشگیری از این بیماری امکاناتی وجود دارد؟
ممکن است بیمار به اولین علامت این بیماری توجه نکند. مثلا اینکه چندسال قبل تاری دید داشته و بعد از چند روز بهبود یافته که این علامت بیماری بوده است. اما در مورد پیشگیری از ابتلا به این بیماری، پروتکل خاصی در دنیا وجود ندارد. برخی از منابع گفتهاند کاهش ویتامین D ممکن است یکی از دلایل ابتلا به این بیماری باشد و خیلی از جوامع در حال اصلاح این مشکل هستند. اما اگر کسی به این بیماری مبتلا شد برای پیشگیری از عود بیماری نکات مهمی وجود دارد که باید انجام دهد. مهمترین فاکتور، استرسهای روحی و روانی و تنشهاست که باعث عود بیماری میشود. ثابت نشده که کسی بهخاطر استرس به این بیماری مبتلا شده باشد، اما ثابت شده که استرس در عود و تشدید اماس نقش دارد. یکی دیگر از مسایل عفونتها هستند. مبتلا به اماس باید مراقب باشد که به عفونت مبتلا نشود. نکته بعدی سیگار است که در تشدید و ایجاد عود بیماری اماس نقش موثری دارد. تغذیه میتواند در کاهش عود این بیماری مهم باشد. اینکه بیماران از رژیم کمچرب و میوه و سبزیجات استفاده کنند، میتواند بیماری را کنترل کند.
استرس کموبیش در همه افراد دیده میشود. آیا اختلالات روانی شدیدتر میتواند در این بیماری نقش داشته باشد؟
بیماریهای روانی میتواند باعث تشدید این بیماری شود. افرادی که دچار افسردگی شدید هستند یا اختلالات خلقی شدید دارند، میتوانند در تشدید بیماری موثر باشند.
گفتید اگر این نشانهها وجود داشته باشد و به آنها توجه نشود، میتواند در بلندمدت باعث ابتلا به این بیماری شود. مهمترین این نشانهها کدامها هستند؟
مهمترین نشانه این بیماری، تاری دید یکطرفه است که یک چشم را درگیر میکند. علاوه بر این، اختلالات حسی هم مشاهده میشود، یعنی ممکن است دست و پا گزگز کند. ضعف اندامها هم یکی دیگر از نشانههاست، در این حالت فرد احساس میکند یکباره دچار ضعف اندامها شده است.
این بیماری قابل درمان است یا میتوان بیماری را کنترل کرد؟
برخی بیماریها مانند فشارخون یا قند خون قابل درمان نیستند. قند خون را باید با تزریق انسولین کنترل کرد. بیماری اماس هم قابل کنترل است و این بیماری در بسیاری از بیماران، اگر در مراحل ابتدایی، تشخیص داده شود، قابلکنترل است. با پیشرفتهایی که در یک دهه اخیر در مورد این بیماری صورت گرفته، 80درصد بیماران قابل کنترل هستند.
در مورد بعضی از بیماران گفته میشود که بیماری در آنها عقبنشینی کرده است.
بیماری اماس یک بیماری رفت و برگشتی است و ممکن است علایم این بیماری در عدهای ظاهر شده و بعد به حالت قبل برگردد. داروهایی که برای این بیماری استفاده میشود، سه دسته هستند. داروهایی که در فاز حمله استفاده میشود، مانند کورتون، باعث کنترل بیماری در فاز حمله میشود. داروهایی هستند که سیر بیماری را در بلندمدت تغییر میدهند، مثلا اگر بیماری قرار است به ناتوانی در طی 10 سال مبتلا شود، این سیر کم شده و به 20 یا 30 سال تبدیل میشود. سومین داروها علامت را تغییر میدهند، مثلا بیماری با خستگی مراجعه میکند که در این حالت پزشک آن را کنترل میکند. داروهایی ساخته شده که سیر بیماری را تغییر میدهند. این داروها در گذشته عمدتا تزریقی بودند و اخیرا شکل خوراکی آنها نیز عرضه شده است که قابل استفاده هستند.
در بیماریهایی که قابل درمان نیستند، یا به سختی درمان میشوند، فرآیند طولانی درمان ممکن است فرد را خسته کند و او به درمانهای مکمل مانند زنبوردرمانی که امروزه خیلی از آن استقبال میشود، روی بیاورد. علم پزشکی چه نظری درباره این روشهای درمانی دارد؟
در مورد بیماریهای مزمن که نمیتوان آنها را به شکل کامل و قطعی درمان کرد، بیمار در درازمدت خسته میشود و ممکن است به درمانهای دیگری نیز روی بیاورد، به این امید که شاید این روشها چارهساز باشد. اما اثبات شده است که هیچکدام از روشهای درمانی مکمل نمیتوانند اماس را درمان کنند، ولی میتوانند برخی علایم را بهبود دهند. مثلا طب سوزنی میتواند در کاهش خستگی موثر باشد اما گاهی اوقات گفته میشود که این بیماری درمان شده است. بیماری اماس درمان قطعی ندارد و طب مکمل هم فقط میتواند باعث بهبودی یا کاهش برخی علایم شود. متاسفانه در سالهای اخیر روند رو به رشدی دیده میشود و آن استفاده از روشهایی است که در طب نقشی ندارد و افرادی هم هستند که در چنین موقعیتهایی، از بیمار و این بیماری سوءاستفاده میکنند. مثلا مطرح میکنند روشی ابداع شده یا دارویی ساخته شده است که این بیماری را قطعا درمان میکند. توصیه ما به همه این بیماران این است که بیماران با پزشکان خودشان در این زمینه مشورت کنند. گاهی امیدهایی واهی در بیمار ایجاد میشود اما پس از آنکه بیمار به هدفش نرسید، ناامیدی در وی پدید میآید که همین ناامیدی عاملی برای تشدید بیماری خواهد شد.
داروهایی که مبتلایان به اماس استفاده میکنند، در ایران تولید میشود یا وارداتی است؟ آیا تفاوتی در کیفیت نمونههای داخلی در مقایسه با نمونههای خارجی وجود دارد؟
شاید در 30سال قبل هیچ توصیه درمانی جز کورتون برای این بیماری وجود نداشت، اما در دو دهه اخیر داروهای زیادی به بازار آمده که توانایی کنترل این بیماری را دارد و نتایج آنها در پژوهشهای علمی به اثبات رسیده است. امروزه بسیاری از این داروها در داخل کشور ساخته و استفاده میشود. در مورد مقایسه کیفیت و بازدهی این دو نیز باید بگویم که به زمان استفاده بستگی دارد. بسیاری از داروهای قدیمی در بازار باعث ایجاد اطمینان شده و بسیاری از پزشکان نیز از داروهای ایرانی استفاده میکنند اما باید مدت زمانی بگذرد که نسبت به داروها در پزشکان اطمینان ایجاد شود.
با توجه به اینکه این بیماری در روند زندگی طبیعی افراد اختلال ایجاد میکند، برای ازدواج این افراد هم مشکلی به وجود میآورد؟
بعضی از توصیهها برای بیماری در حالت کلی نیست، بلکه باید برای هر بیمار، به شکل فردی و با توجه به میزان پیشرفت بیماری و وضعیت کلی بیمار، توصیههایی را در نظر گرفت. وقتی شما کلمه اماس را به کار میبرید، وضعیت بیمار کاملا مشخص نمیشود و ممکن است یک فرد با ناتوانی کم یا ناتوانی زیاد مدنظر باشد. به همین دلیل به نظرم توصیه کلی برای بیمار در این زمینه منطقی نیست و باید توصیهها را برای هر بیمار، بهطور جداگانه و اختصاصی برای او در نظر گرفت. بر اساس علایم و وضعیت بیمار در هنگام ازدواج، فرد مقابل باید در این موارد آگاهی کامل داشته باشد تا بعد مشکلساز نشود و هر دو باید با هم با پزشک مشورت کنند تا دریابند چه مشکلاتی ممکن است در آینده پیش بیاید.
بارداری و شیردهی زنان مبتلا چطور است؟
به بسیاری از بیماران، اجازه بارداری داده میشود، اما به بعضی دیگر توصیه میشود که در آن زمان یا کلا باردار نشوند. در مورد شیردهی هم بر اساس وضعیت بالینی بیمار تصمیمگیری میشود، حتی بیمارانی هستند که تا دوسال میتوانند به فرزندشان شیر بدهند. این تصمیم به فرد و شدت و ضعف بیماری او بستگی دارد.
آیا ممکن است این بیماری به فرزندان منتقل شود؟
اصولا بیماری اماس را بهعنوان یک بیماری ژنتیکی نمیشناسند اما نقش ژن موثر است. احتمال ابتلا در افراد یک خانواده به این بیماری، زمانی که یک فرد مبتلا در خانواده داشته باشند، نسبت به خانوادههای دیگر کمی بیشتر است، اما این به آن معنی نیست که بیماری اماس وراثتی است.
کسانی که به این بیماری مبتلا هستند در مورد ورزش محدودیتی دارند؟
ورزش و فیزیوتراپی نقش مثبتی دارد، اما این ورزشها نباید شدید باشد. اینطور نیست که هرچه ورزش بیشتر و خستهکنندهتر باشد، بهتر است.
در پایان اگر نکتهای هست، بفرمایید.
زمانی که فرد از ابتلای خود به اماس آگاه میشود، ممکن است مدتی دچار افسردگی شود. البته برداشت مردم نیز از اماس در وضعیت روحی بیمار بسیار موثر است. اماس الزاما بیماری خطرناکی نیست. این بیماری در یک طیف تعریف میشود. 10 تا 20 درصد مبتلایان به اماس به اصطلاح در طیف «خیلی خوب» هستند چرا که برخی از آنان حتی برای درمان نیاز به مصرف دارو پیدا نمیکنند. بیماری 10 تا 20درصد از بیماران نیز تشدید میشود و علایم آنان پیشرفت میکند. در بین این دو گروه، افرادی قرار دارند که گاهی اوقات بیماری آنها عود میکند و گاهی اوقات نهفته است. به منظور برخورداری مبتلایان به اماس از شرایطی بهتر در جامعه، لازم است مردم و مسوولان با دید صحیحتری به آنان بنگرند، چراکه بسیاری از مبتلایان به اماس میتوانند زندگی روزمره خود را بهراحتی ادامه دهند و برای فعالیتهای اجتماعی هم مشکلی ندارند.
منبع:شرق
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.