به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز بلفر، نواف عبید، کارشناس امور بینالملل سندی را به عنوان دکترین دفاعی پادشاهی عربستان سعودی تنظیم کرده و در آن مهمترین تهدیدات، بایستهها و اهداف سعودیها در یک دهه آتی را توضیح داده و استراتژیهای لازم برای رسیدن به این اهداف را پیشنهاد کرده است. در ادامه خلاصهای از آنچه که در این سند آمده را میخوانیم.
عربستان سعودی، که فاصله خود از تزلزل و بیثباتی را حفظ کرده است، در چند سال اخیر توانسته به عنوان رهبر کشورهای عربی، برقرار کننده ثبات در منطقه و مبارزه با تروریسم و مقابله با ایران هستهای، معرفی کند. افزایش مسئولیتهای امنیتی این پادشاهی نیازمند سرمایه گذاریهای سریع و عمده در بخش نظامی است. نواف عبید، کارشناس مدعو مرکز بلفر، دکترین جامعی برای [بخش] دفاعی عربستان سعودی ترسیم کرده و توضیح میدهد که چرا پادشاهی عربستان سعودی به احتمال بسیار در پنج سال آتی ظرفیتهای دفاعی و امنیت ملی خود را به دو برابر افزایش میدهد.
چه تهدیداتی بیشتر از موارد دیگر عربستان سعودی را نگران میکند؟
سه تهدید اساسی پادشاهی عربستان را نگران میکند: بیثباتی منطقهای، یک ایران هستهای و تروریسم. درباره ثبات منطقهای، عربستان سعودی باید نقشی رهبری در مدیریت همه کشورهای درگیر در بهار عربی ایفا کند تا آنها مسیر خود به سمت حاکمیت غیرنظامی را طی کنند. درباره ایران، عربستان به شدت نگران فعالیتهای منطقهای و نیز برنامههای هستهای این کشور است. درباره تروریسم عربستان سعودی روی همکاریهای بینالمللی برای ممانعت از وقوع حملات تروریستی در جایجای دنیا سرمایهگذاری میکند.
بزرگترین تصور غلط در مورد نقش عربستان سعودی در خاورمیانه چیست؟
بزرگترین تصور غلط درباره پادشاهی عربستان این است که این کشور یک کشور منفعل و وابسته به آمریکاست و توانایی آن را ندارد تا منابع خود را گسترش داده و بر آنها مسلط شود تا نقش رهبری مستقلی را در برقراری ثبات در کشورهای همسایه ایفا کند. در واقع، با توجه به قطع تدریجی مراوده غرب با منطقه، سعودیها به این نتیجه رسیدهاند که باید برنامههای دیپلماتیک و امنیتی متعددی را در پیش گیرند تا به عنوان نیروی اصلی ثبات دهنده در منطقه ایفای نقش کنند.
فاصله میان اهداف استراتژیک و ظرفیتهای استراتژیک عربستان سعودی چقدر است؟
اهداف و ظرفیتهای عربستان سعودی همچنان هماهنگ و متحد با هم نیستند. با گسترش نقش منطقهای و جهانی این کشور، نیاز به سرمایهگذاری در بخش نظامی، افزایش یافته است. این نیاز تا بیشتر از 150 میلیارد دلاری است که در حال حاضر برای احیای سیستمهای دفاعی سعودی در پنج سال آتی در نظر گرفته شده که از این رقم 100 میلیارد دلار در همکاری با شرکتهای صنایع دفاعی آمریکا، هزینه شده است. این دکترین دفاعی دلیل و توجیه کافی برای افزایش قابل توجه منابع نظامی را ارائه میکند؛ از جمله رشد 30 درصدی پرسنل برای ارتش، 35 درصد برای گارد ملی، 30 درصد برای دفاع هوایی و نیروهای موشکی استراتژیک و 50 درصد برای نیروهای دریایی و هوایی.
این دکترین دفاعی چه پیامدهایی برای روابط میان پادشاهی عربستان سعودی و متحدین غربی آن به دنبال دارد؟
در حالی که بدون هیچ شکی میتوان گفت که عربستان بیشتر از هر زمانی در تاریخ خود میکوشد مسیر خاص خود را طی کند، اما این بدان معنا نیست که روابط آن با متحدین غربی رو به وخامت نهاده است. استقلال عربستان برای این کشور و نیز خود غرب، مطلوب است. سعودیةا به تدریج مسئولیتهای امنیتی را در منطقه بر عهده میگیرند که پیش از این در اختیار غرب بود اما اصول پابرجا خواهد ماند: ثبات، نظم و صلح. وضعیت کنونی عربستان به نحوی است که موفقیت آن در این نقش بسیار مطلوبتر از ایفای این نقش توسط غرب است.
لینک متن سند:
http://belfercenter.ksg.harvard.edu/files/Saudi%20Strategic%20Doctrine%20-%20web.pdf
انتهای پیام/ع