جان مایه‌ «طبقه حساس» مقوله‌ی مرگ و زندگی پس از مرگ است

جان مایه‌ «طبقه حساس» مقوله‌ی مرگ و زندگی پس از مرگ است

خبرگزاری تسنیم: کمال تبریزی کارگردان «طبقه حساس» گفت: «طبقه حساس» شبیه هیچ کدام از فیلمهایی قبلی ام نیست و جان مایه‌ آن مقوله مرگ و زندگی پس از مرگ است و بقیه حاشیه هایی است که در فیلم شکل می گیرد تا بتواند به این جان مایه برسد

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی طبقه حساس، با حضور کمال تبریزی کارگردان، رضا عطاران بازیگر این فیلم و مهرزاد‌دانش منتقد سینما در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

قبل از نشست به دلیل عدم آشنایی دست‌اندرکاران نمایش فیلم با سیستم سینما دیجیتال نمایش این فیلم نیمه تمام ماند که همین امر باعث شد که عده‌ای سالن را ترک کنند. با معدودی از حضار جلسه نقد و بررسی فیلم با حضور کمال تبریزی و مهرزاد دانش شروع شود.در اواسط جلسه رضا عطاران به جمع میهمانان این نشست پیوست.

در ابتدای این نشست مهرزاد دانش منتقد سینمایی گفت: اینکه فیلم نیمه تمام ماند خوشحالم چون خودم از نیمه دوم فیلم آنچنان راضی نبودم و می توانیم در مورد نیمه اول و نقاط مثبت فیلم صحبت کنیم.

دانش در شروع نقد خود با اشاره به مقوله روش نقد در رسانه های سینمایی ادامه داد: نقد در چند سال اخیر متاسفانه انحرافهای گسترده‌ای پیدا کرده است. بعضی ها وارد عرصه ای شدند که مطالباتشان از فیلم ساز بر اساس مقاصد و مطالبات سیاسی است در حالیکه نقد باید مبتنی بر دانشی باشد که بتواند فیلم برداری، بازیگری، میزانسن و روش‌کارگردانی را مورد ارزیابی قرار دهد.عده ای در مورد برخورد با فیلم های تبریزی بر اساس مطالبات و نگاه های سیاسی خود نقد می‌کنند.

در ادامه نشست کمال تبریزی کارگردان «طبقه حساس» در صحبت های ابتدایی گفت: معمولا در سینمای ایران و البته کمتردر خارج از ایران، برای یک فیلم ساز مولف که جنس کارهایش روند خاصی دارد این امکان هست که  فیلمی بسازد که جنس کارش منطبق بر کارهای قبلی اش نباشد.

وی ادامه داد: اتفاقی که برای طبقه حساس افتاد این بود که با یک ذهنیت اولیه مواجه بود چون که ترکیب من و قاسم خانی و پرویز پرستویی (که بنا به دلایل به این کار نرسید) باعث یک قضاوت اولیه شده بود که خیلی ها منتظرند که مارمولک ببینند. در صورتی که به لحاظ محتوا و ساختاری که برای فیلم اتفاق افتاده است هیچ ربطی بین «مارمولک» و «طبقه حساس» وجود ندارد.

تبریزی ادامه داد: عناصری که در این فیلم کنار هم چیدیم به گذشته افراد بر میگردد. اگر شما رضا عطاران را در یک فیلم جدی ببینید در وهله‌ی اول همه انتظار یک فضای کمدی دارید در صورتی‌که بازی عطاران در طبقه حساس از جنس طنزی نیست که انتظار دارید و این هم به توانایی این بازیگر برمی‌گردد که متاسفانه این بخش از بازی دیده نمی‌شود.

کارگردان «طبقه حساس» افزود: معمولا در نقدها شخص کمال تبریزی بر اساس پیش فرضها در کارهای قبلی اش ارزیابی می شود که این باعث می شود ظرایف فیلم نامه و حتی تقطیع فنی فیلم تازه ساخته شده دیده نشود.

وی ادامه داد: طبقه حساس شبیه هیچ کدام از فیلمهایی که قبلا ساختم نیست و جان مایه آن نگاه به فرهنگی است که در کشور ما به مقوله مرگ و زندگی پس از مرگ وجود دارد و بقیه حاشیه هایی است که در فیلم شکل می گیرد تا بتواند به این جان مایه دست پیدا کند. به خاطر همین است که فیلم با لحنی شروع می‌شود و در پایان به یک جدیتی می رسد که هیچ ارتباطی با نقطه شروع فیلم ندارد. این تغییر لحن  و تغییر در شخصیت آقای کمالی (با بازی رضا عطاران) عامدانه طراحی شد و در یک فرآیند چهل روزه شکل میگیرد و آقای کمالی در این چهل روز به درک متفاوتی از ارتباط با همسرش می رسد.

در ادامه نشست دانش گفت: «طبقه حساس» به لحاظ مضمونی شبیه کارهای کمدی‌ قبلی تبریزی مثل «لیلی با من است» و «مارمولک» نیست ولی یک شباهتی بین این سه فیلم کمدی وجود دارد و آن کمدی موقعیت است. بازی عطاران مبتنی بر بازیگر کمدی نیست و اتفاقا در یک فضای کاملا جدی تصویر می شود و اتفاقا با همین فضا است که کمدی موقعیت پررنگ تر شود. کمدی موقعیت به این معنا که یک شخصیت یا موقعیت را وارد یک فضای متضاد و ناهمسنخ می‌کنید.

این منتقد سینمایی افزود: در «طبقه حساس» هم با شخصیت مواجه هستیم که در زندگی شخصی خود خیلی با همسرش رابطه عاشقانه‌ای ندارد ولی بعد از مرگ همسرش با موقعیتی مواجه می شود که باید آن حس تملکی که نسبت به همسرش دارد را برون ریزی کند و همین جاست که این تضاد شکل می گیرد. تضادی که بین علاقه کمرنگ با احساس غیرت شدید، در این فضا  بوجود می‌آید.

در ادامه نشست از تبریزی سوال شد چرا در این فیلم نسبت به کارهای قبلیتان از بازیگران تئاتر بیشتر استفاده کردید؟ که تبریزی پاسخ داد: از این به بعد هم سراغ بازیگران تئاتر می روم. متاسفانه در سالهای اخیر در سینمای ایران رفتار غلط مدیران باعث یک بلبشویی شده که خیلی از اصول سینما به بیراهه رفته است. درحالیکه در تئاتر اینطور نیست و کارها خوبی در سالهای گذشته شکل گرفته است که مخاطب را جذب می کند. توانایی هایی در جوانهای عرصه تئاتر وجود دارد که حیف است در فضای سینما از آن استفاده نکنیم.

کارگردان «طبقه حساس» با اشاره به فیلم جدیدش گفت: در فیلم «دردسرهای شیرین» هم سعی کردم بیشتر از بازیگران تئاتر استفاده کنم و به غیر از شهاب حسینی و نازنین بیاتی بقیه بازیگران از تئاتر وارد این کار شدند.

در بخشهای دیگری از این نشست سوالی توسط حاضران مطرح شد مبنی بر اینکه چرا بیشتر فیلم های طنز سینمای ایران دیالوگ محور شده است که رضا عطاران در پاسخ به این سوال گفت: یکی از بحثهای کارنمایشی دیالوگ و گفتار فیلم است و اگر حرکت و گفتار در کنار هم خوب ترکیب شوند فیلم و بازی یک بازیگر خوب می‌شوند.

در ادامه نشست نقدی مطرح شد مبنی بر اینکه کمال تبریزی در این فیلم برای به چالش کشیدن غیرت از حد طعنه گذشته و به سمت تمسخر رفته است که مهرزاد دانش در پاسخ گفت: این فیلم نقد غیرت نیست. گزندگی «طبقه حساس» بیشتر در مقوله نقد تعصب است. چون غیرت یک جور حساسیت ورزیدن آگاهانه است در حالیکه تعصب یک نوع حس مالکیت به چیزی، بدون آگاهی است.

دانش ادامه داد: شخصیت اصلی فیلم حساسیتی که به همسرش دارد نه بر مبنای غیرت بلکه بر اساس حس مالکیتی است که نسبت به همسرش دارد و به مثابه کالا به همسر خود نگاه می کند و برای همین نگران است که دیگران راجع به او چگونه فکر می کنند وخیلی نگران این نیست که همسرش مرده است.

در ادامه این منتقد سینمایی نقدی که بر فیلم وارد می‌کند را اینگونه بیان کرد: نیمه دوم فیلم با خلاء روبرو می شود و فضاهای کمیک فیلم که در ابتدای آن زیاد است رو به کاهش می رود. در آخر فیلم شخصیت اصلی وارد قبرستان میشود که همسرش را از قبر بیرون بکشد و تا اینجای داستان بر همین نظر باقی مانده است اما به یکباره دچار تکانه و تحولی می‌شود که حس پنهان نسبت همسرش زنده شود در حالیکه هیچ زمینه چینی در فیلم برای این تغییرناگهانی صورت نگرفته و این باعث شده است که پایان فیلم باور پذیرنشود.

تبریزی در پاسخ به این نقد گفت:  در اتفاقات شما یک تغییرتدریجی دارید و یک نقطه است که نقطه تحول و انفجار این تغییر است مثل آبی که وقتی گرمش میکنی در نقطه صد درجه جوش می‌آید. در این فیلم هم این نقطه جایی است که بازیگر اصلی فیلم تمام سعی خود را کرده است که مرد غریبه را از قبر بیرون بکشد و وقتی این کار را می کند به جایی رسیده است که می تواند به همسرش ابراز عشق کند. اتفاقا من این نقطه از فیلم را درست می دانم و از نظر حسی بهترین جای فیلم پایان‌ آن است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران