به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، الشیخ ادیب حیدر، عضو مجلس مرکزی حزبالله لبنان و عضو مجلس اعلای شیعیان از دفتر خبرگزاری بینالمللی تسنیم در استان اصفهان بازدید کرد.
الشیخ ادیب حیدر پس از بازدید از بخشهای مختلف نمایندگی خبرگزاری تسنیم در استان اصفهان، با خبرنگاران این خبرگزاری به گفتوگو نشست و پیرامون مسائل مختلف صحبت کرد.
تبیین شخصیت ویژه امام خمینی(ره) و خاطرات وی از بنیانگذار انقلاب اسلامی در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی و دوران زندگی ایشان در نجف اشرف، ابعاد شخصیتی مقام معظم رهبری و ویژگیهای خاص ایشان که سبب پایداری انقلاب اسلامی شده از بخشهای عمده صحبتهای وی در بازدید وی از دفتر خبرگزاری تسنیم در اصفهان به شمار میرفت.

خاطرات وی از دوره 7 ساله همراهی با امام خمینی (ره) در نجف اشرف بخش عمده این گفتوگو به شمار میرفت که خبرگزاری تسنیم، متن این قسمت از صحبتهای عضو مجلس مرکزی حزبالله لبنان را منتشر میکند.
الشیخ ادیب حیدر، عضو مجلس مرکزی حزبالله لبنان و عضو مجلس اعلای شیعیان، از شاگردان سابق امام موسی صدر به شمار میرود و در دوران زندگی امام خمینی(ره) در نجف اشراف، سالها در کنار ایشان بود و صحبتهای مطرح شده او کمتر در رسانهها دیده شده است.
"اخبار ایران را از رسانههای اسلامی - ایرانی پیگیری میکنیم"
تسنیم: اخبار مربوط به ایران را چگونه دریافت می کنید؟
الشیخ ادیب حیدر: با وجودی که ارتباط برخی شبکههای ایرانی همچون العالم بر روی ماهواره قطع شده اما ما اخبار ایران را از رسانههای اسلامی – ایرانی پیگیری میکنیم و خوشحال هستیم که رسانههای اسلامی در حال رشد هستند و در مقابل هجمههای رسانههای بیگانه مقاومت و ایستادگی میکنند به ویژه در ایران.
تسنیم: چه شد اصفهان را برای سفر انتخاب کردید؟
الشیخ ادیب حیدر: قبل از اینکه به اصفهان بیائیم، همه میگفتند اصفهان نصف جهان است ولی وقتی خودمان از نزدیک دیدیم، متوجه شدیم به واقع اصفهان دنیا و کل جهان را در خود جای داده و نه فقط نصف جهان را.
در اصفهان خلاصه نابی از تمدنها و فرهنگهای جهان وجود دارد. من حدود 8 سال پیش هم به اصفهان آمده بودم و سفر ما همیشه کاری بود اما اینبار فرصتی برای سیاحت پیش آمد که از دیدن شکل اصفهان شگفت زده شدیم. به وضوح قابل مشاهده است که اصفهان چقدر از نظر عمرانی تغییر و پیشرفت کرده است اما بدترین چیزی که ما را آزار داد وقتی بود که دیدیم زاینده رود آب ندارد!

خوشحال شدیم که گفتند در خبرگزاری تسنیم نشست هست و ما از همین جا اعلام آمادگی میکنیم که در لبنان همکاری لازم را در زمینه رسانهای انجام دهیم و در خدمت شما هستیم.
من 3 بار در هفته و به طور مستمر با رادیو تهران تماس میگیرم و به زبان عربی در مورد سخنرانیهای سید حسن نصرالله و یا رویدادهای سیاسی لبنان با ایران در ارتباط هستم؛ تشکر میکنم از اینکه بنده را دعوت کردید.
تسنیم: به عنوان فردی که شناخت خوبی از امام خمینی (ره) دارید ابعاد شخصیتی ایشان را چگونه تبیین میکنید؟
الشیخ ادیب حیدر: من از جمله کسانی هستم که در نجف با امام(ره) زندگی کردم و درس خواندم و حدود 7 سال در این شهر همسایه امام بودم؛ به مدت 6 سال نمازهای یومیه را در نجف پشت سر امام خمینی(ره) خواندم.
امام خمینی(ره) مرحله سهگانهای در زندگی خود داشتند که مرحله نخست آن از ولادت تا زندگی در تهران و تبعید ایشان است که اطلاعات شما در مورد مرحله نخست زندگی امام(ره)، بیشتر از من است.
مرحله دوم زندگی حضرت امام(ره) از سالهای 1964 و 65 میلادی در نجف اشرف شروع میشود و حتی وقتی که از نجف خارج شدند و جای دیگری رفتند.
مرحله سوم زندگی ایشان همان زمانی بود که از عراق خارج شدند و بعد از تبعید به فرانسه و خروج از آنجا به ایران آمدند که بازهم شما در مورد مرحله سوم بیش از من اطلاعات دارید. اما من در مورد مرحله دوم زندگی امام که در کنار ایشان بودم خاطرات و مشاهداتی دارم که برایتان میگویم.
وقتی امام خمینی از ایران تبعید شده و به ترکیه رفت و از آنجا به نجف رسید، به عنوان یک مرجع بزرگ از ایشان استقبال شد. در مراسم استقبال از امام علما و مراجع و مردم عراق به دیدن ایشان رفتند.
تسنیم: ارتباط مردم کشور عراق با امام خمینی(ره) چگونه بود؟
الشیخ ادیب حیدر: در آن زمان امام(ره) بین عراقیها زیاد معروف نبودند و فقط نام ایشان را شنیده بودند. در نجف یکی از مراجع بزرگ بودند و در ابتدا عراقیها زیاد مقلد ایشان نبودند و بیشتر روابطی که امام(ره) در اوایل ورودشان به عراق داشتند، با ایرانیها و با فارسی زبانان پاکستان و افغانستان بود.

ایشان به عنوان مرجعی قدیمی بودند یعنی مریدانی داشتند و به طور عادی زندگی میکردند و در حوزه هم تدریس میکردند. ایشان از لحاظ درس و مرجعیت انسانی عادی بودند، اما از نظر زندگی و تحرکات سیاسی و اجتماعی در نجف، پدیدهای نو برای عراقیها بودند.
تسنیم: اقدامات شاخص حضرت امام خمینی(ره) درآن زمان چه بود که ایشان را متمایز می کرد.
الشیخ ادیب حیدر: نخستین کاری که درنجف از امام دیدیم این بود که جایگاه حوزه را در آن منطقه بالا بردند و بین طلابی که به حوزه میرفتند تا فقط روحانی شوند و درآمدی داشته باشند، با طلابی که برای تبلیغ دین و مُبلغ شدن به حوزه میرفتند، تفاوت ایجاد کردند. ایشان نخستین کسی بود که امتحان یا آزمون را برای ورود به حوزه برای طلبهها اجباری کرد و حقوق ماهانهای که برای طلاب در نظر گرفته میشد، بر اساس نمره امتحان آنان تعیین کرد که در آن دوران حقوق ماهانه هر طلبه یک دینار و نیم عراقی بود.
"تشویق طلابی که نمرات خوبی میگرفتند از سوی امام خمینی(ره)"
"امام در صورتی که طلاب نمره خوبی از امتحان میگرفتندریال همان حقوق ماهانه را با 2 برابر افزایش، 3 دینار برایشان تعیین میکرد و همین سبب شد همه مراجعی که در حوزه درس میدادند حقوق طلابههای خود را زیاد کنند."

امام میگفتند ما حقوق طلبهها را زیاد کردیم چون اگر طلبه نیازمند باشد نمیتواند تحصیل کند و در حوزه درس بخواند و باید برای این منظور آنان را رفع نیاز کنیم و میگفتند مهم نیست در حوزه هزار طلبه داشته باشیم، نصف این طلبهها هم که بیایند اما همگی راغب به تحصیل علم باشند بهتر از این تعداد زیادی است که بدون هدف آمدهاند. این کاری که امام درحوزه نجف انجام داد بسیار کارخوبی بود.
تسنیم: فعالیت مبارزاتی امام خمینی(ره) علیه رژیم شاه در نجف چگونه بود؟
الشیخ ادیب حیدر: امام خمینی(ره) علاوه بر درس دادن در حوزه، به مبارزات علیه شاه بسیار اهمیت میدادند و این مبارزات در اولویت فعالیتهای ایشان در عراق قرار داشت که مخفیانه بود و همه از این فعالیتها اطلاع نداشتند چون مبارزات خود را آشکار نکرده بودند.
درآن دوران از دستگاهها و تجهیزات اولیهای برای این مبارزات استفاده میشد که نوارهای کوچک و نامههای خطی و اطلاعیهها از آن جمله بود.
امام(ره) افراد را به گروههای خاص تقسیم میکرد و با تشکیل گروههای متخصص به هر کدام مسئولیتهای خاصی میداد و این از ویژگیهای شخصیتی و رهبری امام بود که همه مسائل را با چینشی درست و مرتب ارائه میکرد و در جزئیات آن دخالت نمیکرد و برعهده دستگاههای زیربط قرار میداد تا خودشان کارها را ادامه دهند.
"پارتی بازی برای امام، هیچ معنایی نداشت"
پارتی بازی برای امام به هیچعنوان معنا و جایگاهی نداشت تا جائی که اگر شخصی از نزدیکان امام نزد ایشان میرفت و درخواستی داشت، ایشان میگفتند نزد فلان مسئول برو و پیش من نیا.
امام(ره) در نجف معروف بودند به اینکه در رفتار و انجام امور اداری خیلی جدی هستند و کارها را با دقت زیادی انجام میدهند و در امور داخلی و سیاسی عراق هیچگاه دخالت نکردند.
"امام خمینی(ره) اجازه بهرهبرداری نیروهای بعثی را نمیدادند"
"خیلی از عراقیها در آن دوران میخواستند از مبارزات امام علیه رژیم شاهنشاهی به نفع اهداف خود سواستفاده کنند اما امام هرگز وارد بازی آنان نشد." در آن دوران اختلافات زیادی بر سر جزائر و مرزهای آبی بین عراق و ایران بود که رژیم عراق میخواست با سوءاستفاده از این مبارزات، به نفع خود بهرهبرداری کند. آن موقع هم احمد بکر رئیس جمهوری عراق بود.
تسنیم: واکنش امام خمینی(ره) نسبت به این بهرهبرداریها چگونه بود؟
الشیخ ادیب حیدر: در همین زمینه یک شب که شب جمعه و تعطیل بود، 3 نفر از فرماندهان حزب بعث به خانه امام فرستاده شده بودند و من هم آن شب نزد امام بودم. خانه امام مثل بعد از انقلاب در نجف نبود و همیشه درهای آن باز بود و هر کسی میتوانست نزد ایشان بیاید و برود. حتی یک محافظ هم جلوی درِ خانه ایشان نبود.
آن 3 نفر نزد امام آمدند و گفتند فتوائی صادر کنید که شاه کافر است و دشمن شما و ما است. و امام یک جمله گفت: کفر علیه یک ملت است، شما و شاه یکی هستید، و من بین ایشان و مشکل شما هیچ دخالتی نمیکنم. آنان با ناراحتی زیاد از خانه امام خارج شدند.
تسنیم: از این دست خاطرات امام خمینی(ره) در نجف که شما هم شاهد آن بودید برایمان بیان کنید.
الشیخ ادیب حیدر: یکی دیگر از خاطراتی که من در نجف نزد امام شاهد بودم این است که سرهنگی که از ایران فرار کرده بود، نزد امام در نجف آمد. خانه امام خیلی سادهتر از منزل ایشان در جماران بود. امام در منزل خود روی پوستی از گوسفند مینشست و چیز دیگری نداشت، یک میز کوچک داشت و میهمانان ایشان روی حصیری از پوست شتر مینشستند.
امام در مجالسی که داشت، سخن نمیگفت مگر اینکه از ایشان سئوالی بپرسند. وقتی آن سرهنگ نزد امام آمد ، امام توجه چندانی به او نکرد و در حقیقت امام اجازه ندادند وی از وجهه ایشان بخواهد سوئ استفاده کند و با آگاهی بسیار بالا متوجه نیت این فرد شدند.
"امام(ره) بعد از شهادت مصطفی خمینی، یک لحظه هم درس را تعطیل نکرد"
تسنیم: یکی از ویژگیهای بارز امام خمینی(ره) به استقامت و صبر ایشان ارتباط داشت؛ امام خمینی(ره) با شنیدن خبر شهادت فرزندشان چه واکنشی نشان دادند؟
الشیخ ادیب حیدر: امام دارای ایمانی قوی و تسلیم خواستههای خدا بودند با توجه به همین ویژگیها وقتی خبر شهادت فرزندشان مصطفی خمینی را به ایشان دادند، شروع کردند به ذکر گفتن و سپس ساعت خود را از جیب بیرون آورده و نگاهی به آن انداختند و گفتند: وقت درس دادن شده و حتی در آن شرایط هم درس حوزه را تعطیل نکردند و پس از کلاس، مراسم ترحیم فرزندشان را برگزار کردند.
این چیزهائی که در زندگی امام در نجف وجود داشت را فقط عدهای از خواص میدانستند و کسی در نجف از نوع زندگی ایشان باخبر نبود.
تسنیم: حساسیت حضرت امام خمینی(ره) در مورد فلسطین چگونه بود؟
الشیخ ادیب حیدر: تعلق خاطر امام به موضوع فلسطین هم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مشخص شد، در حالیکه این تعلق خیلی قبلتر از آن هم وجود داشت و فقط خواص از آن خبر داشتند.
زمانی که امام(ره) در نجف بودند، گروهی از افراد مسئولیت پیگیری مسئله فلسطین را بر عهده داشتند؛ من فردی را میشناسم به نام آقای محمود دعائی که مسئول هماهنگی روابط فلسطینیها در تبلیغات بود.
وقتی امام(ره) از نجف خارج شدند در آخرین روزهای حضورشان در نجف که سال 79 میلادی بود، من حضور نداشتم چون رابط نماینده شهید اول لبنان بودم و در فرودگاه مرا دستگیر کردند و بعد از وقایعی که برایم اتفاق افتاد، به اعدام محکوم شدم و دوباره توانستم با واسطههایی از آنجا نجات پیداکنم و به لبنان تبعید شدم، به همین دلیل من در آخرین روزهای حضور امام در نجف، درکنار ایشان نبودم.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی دیگر رفتن نزد امام سخت شده بود و باید فقط در جاهای عمومی و با گروههای مقاومت ایشان را میدیدیم. از آن پس با همان گروه از خواص که در نجف با ایشان در ارتباط بودیم، تماس داشتیم اما دیگر نتوانیتبن با شخص امام(ره) همچون نجف ملاقات خصوصی داشته باشیم و پشت سر ایشان نماز بخوانیم چون وضعیت فرق کرده بود.
"داستان فردی که بعد از دیدن امام خمینی(ره) نتوانست گریهاش را پایان دهد"
تسنیم: از ارتباطات شخصی خودتان با حضرت امام(ره) خاطرهای دارید؟
الشیخ ادیب حیدر: دائی من در دوران حکومت رژیم شاه و قبل از انقلاب در دانشگاه شهید بهشتی تهران درس پزشکی میخواند. او با یکی از مسئولان دانشگاه به نجف رفت تا نزد امام برود اما من به دلیل اینکه او مسئول دانشگاه شاهنشاهی بود از پذیرفته شدنش نزد امام مطمئن نبودم و هراس داشتم که سوء قصد به امام را در سر داشته باشد. در آن زمان امام(ره) کمی کسالت داشتند و من هم حال امام را برای آن فرد وخیم گزارش دادم و گفتم حال امام خیلی بد است و حتی خودمان هم که به طور معمول با دیگر طلاب نزد ایشان میرویم از ملاقات با ایشان خودداری میکنیم. همینطور که من حرف میزدم آن شخص به سر و صورت خود ضربه میزد و شروع کرد به گریه کردن و آن موقع ما از او مطمئن شدیم و گفتیم حال امام خوب است. و ما اینکار را کردیم که مطمئن شویم او امام را واقعا دوست دارد یا نه. فردای آن روز او را برای دست بوسی نزد امام بردیم.

ما میدانستیم امام(ره) خیلی دقیق است و ساعت 9 شب بعد از نماز مغرب و عشا به حرم حضرت امیر(ع) میآید. ما هم آن فرد را پشت درِ حرم حضرت امیرالمؤمنین(ع) بردیم و امام هم سرساعت و از باب القبله آمدند چون خانه امام(ره) که با حرم حدود 200 متر فاصله داشت، مقابل باب القبله بود. من به او گفتم از پشت در بیاید و امام را ببیند؛ بدون مبالغه بگویم وقتی آن شخص دست امام را بوسید، آنقدر اشک میریخت که انگار امام(ره) دستشان را شسته بودند تا اینکه افرادی آمدند و او را کنار کشیدند. امام و آن فرد حرفهائی به فارسی گفتند که من متوجه نشدم و فقط یک جمله را فهمیدم که امام گفتند: ان شاءالله موفق باشید. من که تا آن موقع به ایران نیامده بودم، فهمیدم که ملت ایران چقدر امام(ره) را دوست دارند. آن زمان هنوز کسی تصور نمیکرد امام رهبر کل جهان اسلام بشود، ایشان مرجعی دینی و شخصی محترم برای ما بود و ما نمیتوانستیم تصور کنیم چنین فردی وجود داشته باشد که مردم به عنوان مرجعی دینی تا این اندازه به او ایمان داشته باشند.
گفتوگو از سعید ساکت
انتهای پیام/ آ