به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از بنیاد کارنگی، کارشناس این اندیشکده معقتد است که روسها در صورتی با قراردادهای جدید برای ساخت نیروگاههای هستهای موافقت میکنند که خود سوخت این نیروگاهها را تأمین کنند چرا که در غیر این صورت صرفه اقتصادی آنها کاهش خواهد یافت و مسکو با این امر مخالفت خواهد کرد.
از ماه نوامبر گذشته که درگیریها در کییف آغاز شد، برخی برای مهار کردن روسیه، به آمریکا و قدرتهای اتحادیه اروپا که در حال مذاکره با ایران بودند، روی آوردند. زمانی که در ماه ژانویه روسیه و ایران توافق کردند تا قراداد تهاتری به ارزش 20 میلیارد دلار منعقد و اجرا کنند، بدبینها نگران شدند روسیه، که در نتیجه دخالتهای خود در اوکراین روابط تیره و تاری با آمریکا و اتحادیه اروپا دارد، ایران را انتخاب کرده و به معامله خود ادامه میدهد. دولتهای غربی در سطح عالی به مسکو هشدار دادند که در صورتی که روسیه بخواهد روابط تجاری مجزایی با تهران برقرار سازد، مذاکرات هستهای شکست میخورد.
از آن زمان به بعد اعضای گروه 1+5 رویکرد ملایمتری نسبت به یک چنین قرارداد تهاتری در پیش گرفته و در عمل آن را بعید میپندارند و در کل مقامات آمریکایی بر این باورند که سوای از تنشهایی که با روسیه در مورد برخی مسائل از جمله اوکراین دارند، مسکو در مورد مسائل حیاتیتری که متوجه امنیت جهانی هستند، با آمریکا همکاری میکند. به طور خاص، فاصله گرفتن میان روسیه و غرب بر سر مسئله ایران، آن هم در فصل بهار جاری، بسیار بعید است چرا که ایران خواهان آن شده است که ظرفیت غنی سازی در داخل خاک این کشور در توافقنامه جامع گنجانده شود. این امر همه نقشههای روسیه برای رسیدن به توافق هستهای جدید با ایران به هم میریزد؛ نقشههای که بر اساس برنامه اقدام مشترک که در ماه نوامبر گذشته منعقد شد، تعیین گردید.
لازم به ذکر است که روسیه، همانند دیگر پنج قدرت در حال مذاکره با ایران، از اینکه تهران به تسلیحات هستهای یا ظرفیت تولید چنین تسلیحاتی دست پیدا نکند، نفع میبرد، چرا که در غیر این صورت به سرعت وارد باشگاه قدرتهای تسلیحاتی هستهای میشود. ایرانی مسلح به تسلیحات هستهای، عامل غیر قابل ارزیابی و جدی برای مسکو خواهد بود که در مرزهای جنوبی آن، به شدت ایجاد نگرانی خواهد کرد.
این بدان معناست که این احتمال نیز وجود دارد که مسکو تهدید هستهای ایران را به اندازه قدرتهای اروپایی و آمریکا، جدی نمیگیرد. اگر اینکه مذاکرات هستهای با ایران چگونه به پایان برسد، به مسکو (یا چین) واگذار شود، مسکو در دادن امتیاز به ایران راحتتر از کشورهای غربی خواهد بود؛ امتیازاتی از این قبیل که ایران اجازه خواهد یافت سانتریفیوژهای گازی بیشتری را نصب کند، ساخت و ساز و راه اندازی راکتور آب سنگین اراک را به عنوان یک طرح بلند مدت پیش ببرد، به پادمانهای عادی در داخل ایران بازگردد بدون آنکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی به یقین از همه توانمندیهای هستهای مرتبط با تسلیحات ایران با خبر باشد و محدودیتهای باقی مانده بر برنامه هستهای آن را برای بازه زمانی کمتر از 15 تا 20 سال در نظر گیرد که برخی از مذاکره کنندگان غربی میکوشند این بازه زمانی را به عنوان بخشی از توافقنامه جامع، حتماً به تصویب برسانند.
با این حال به تازگی ایرانیها نشان دادهاند که گمان میکنند که بحران اوکراین ممکن است روسیه را برآن دارد که مانع تلاش جواد ظریف برای تغییر منطق پیشین مذاکرات شود. تا به حال، اختلافات روسیه با غرب بر سر دیپلماسی هستهای ایران، بیشتر مسکو را در کنار و نه در مقابل تهران قرار میداد. برای مثال در سال 2008 لاوروف، وزیر خارجه روسیه، نقشه راهی را برای حل بحران ارائه کرد، روسیه و قدرتهای غربی در مورد بازه زمانی که ایران فعالیت غنی سازی خود را به تعلیق درآورد، به توافق نرسیدند و در نتیجه خواهان صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل شدند. همین مشکل به تنهایی، «طرح لاوروف» را در مسیر خود متوقف کرد. یکی از مقامات غربی در آن زمان گفت: «ما میخواهیم برنامه غنی سازی ایران را برای 100 سال به حالت تعلیق درآوریم و روسها میخواهند آن را برای 45 دقیقه متوقف سازند.»
روسیه و ایران امروز در مورد چگونگی ادامه مسیر توافق ندارند، اما این هیچ ربطی به اوکراین ندارد. ارزیابیهای امروز، نظرات دیگر کارشناسان و مبحثی که در ادامه میآید بر این امر تأکید میکند که روسیه و دیگر کشورهای عضو گروه 1+5 همچنان با یکدیگر هم عقیده هستند.
مشکل دو جانبه مسکو با تهران
نگرانی در مورد خارج شدن روسیه از گروه 1+5 بر چگونگی تعیین موضع ایران در مورد مذاکرات هستهای تأثیر نگذاشت بلکه در مسیر طرحهای روسیه برای پیشبرد همکاری دوجانبه هستهای غیر نظامی با تهران، تأثیر گذاشت.
برنامه اقدام مشترک خواهان «همکاری عرصه بینالمللی در برنامه هستهای غیرنظامی شد، از جمله تحصیل راکتورهای آب سبک مدرن و راکتورهای پژوهشی و ادوات مرتبط با آنها و تأمین سوخت هستهای مدرن و نیز اقدامات پژوهشی و توسعهای مورد توافق.» بر این اساس، روسیه و ایران در حال مذاکره بر سر توافقنامه مربوط به تأمین راکتورهای تولید برق هستهای بیشتر بودند؛ توافقنامهای که میتوانست پول بسیار زیادی را به جیب سازندگان راکتور و تأمین کنندگان سوخت در روسیه سرازیر کند.
روسیه به شدت تمایل دارد تا این موارد را برای ایران تأمین کند. اما در طول پنج ماه گذشته با پافشاری ایران بر غنی سازی اورانیوم و تولید سوخت برای این راکتوها و نیز راکتور بوشهر 1، روسیه را خشمگین کرده است. همزمان در جریان مذاکرات گروه 1+5، ایران همه این راکتورها را در سبد «نیازمندیهای عملی» خود برای ایجاد ظرفیت غنی سازی وارد کرده است. حتی اگر مسکو تمایل میداشت تا موضع ایران را از یک منظر استراتژیک بپذیرد، ساخت راکتور برای ایرانی که قصد ندارد خدمات سوختی مسکو را خریدار باشد، کمتر از آنی که مسکو پیشبینی کرد و امیدوار بود عواید درپی خواهد داشت.
مذاکره کنندگان گروه 1+5 ممکن است اکنون به دنبال راهی باشند تا ایران با حفظ وجهه سوخت مورد نیاز خود را تأمین کرده و مطالبه به کار گیری هزاران سانتریفیوژ در ایران را رها کند. اما واقعیتی که گروه 5+1 باید به رهبران ایران منتقل کند این است که حتی اگر ایران چندین هزار سانتریفیوژ را برای غنی سازی اورانیوم نصب و راهاندازی کند تا سوخت مورد نیاز بوشهر را برای مدت پنجاه سال تأمین نماید، این اقدام نیاز به سوخت هستهای ایران را برای همیشه برطرف نمیکند.
همانطور که در بالا ذکر شد روسیه ممکن است در مقایسه با آمریکا و قدرتهای اروپایی هنگام تعریف «نیازمندیهای عملی» ایران برای غنی سازی، بخشندهتر باشد. اما درخواست ایران برای مذاکره مجدد بر سر مفاد قرارداد بوشهر1 برای مسکو قابل قبول نیست.
به طور خاص، تهران به روسیه گفته است که قرارداد 10 ساله کنونی تأمین سوخت با تول، شرکت سوخت هستهای روسیه که سوخت کنونی بوشهر 1 را فراهم میکند، باید مجدداً مورد گفتگو قرار گیرد تا به ایران اجازه دهد خود برای نیروگاه بوشهر1 سوخت تولید کند.ایران خواهان آن است که به طور رسمی اجازه داشته باشد تا سال 2021 که قرارداد منقضی میشود، بتواند سالانه 20 تن اورانیوم سوختی تولید کند. تولید یکچنین ظرفیتی برای تولید سوخت برای نیروگاههای برق، کار بسیار پیچیدهای است و حتی اگر روسیه تمایل به انجام آن داشته باشد زمان بیشتری برای اجرای این رویکرد تعاملی نیاز است.
روسیه تمایلی به ساخت راکتورهای جدید در ایران نخواهد داشت مگر آنکه ایران قبول کند سوخت آنها توسط خود روسیه تأمین شود ـ که در نتیجه توجیه ایران برای برنامه غنی سازی ضعیف میشود.
انتهای پیام/پ