سریالهای «میوه ممنوعه» و «اغما» در رمضان ۸۶ ماندگار شدند
خبرگزاری تسنیم: رمضان ۸۶ شبکههای اول و دوم سیما توانستند با سریالهای «اغما» و«میوه ممنوعه»، عملا نبض علاقمندی مخاطب را در دست گرفته و تقریبا تمام نگاهها را به سمت خود جلب کنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در رمضان سال 86، شبکههای اول و دوم سیما توانستند با سریالهای خود، عملا نبض علاقمندی مخاطب را در دست گرفته و تمام نگاهها را به سمت خود جلب کنند؛ این دو شبکه در این سال سریالهای ماندگار، «اغما» و«میوه ممنوعه» را به روی آنتن بردند.
برای روشنتر شدن زوایای سریالهای این سال، به تحلیل هر یک از این سریالها میپردازیم.
شبکه اول سیما برای رمضان این سال، سریال «اغما» را برای پخش در نظر گرفت. کارگردان این سریال، «سیروس مقدم» بود که آن سالها به اندازه این روزهایش، چندان شهره نبود. در این سریال، بازیگرانی چون امین تارخ، لعیا زنگنه، ایرج نوذری، شیرین بینا، ناصر ممدوح، عبدالرضا اکبری، حامد کمیلی و لادن طباطبایی به ایفای نقش پرداختند.
«اغما» یکی از قویترین ملودرامهای پخش شده در دهه هشتاد تلویزیون است. سریالی که توانست در حداقل زمان ممکن، بیشترین بهرههای شخصیتپردازی را به عمل آورد و خیلی زود وارد پروسه داستانگویی شود. برگ برنده سریال اما تعارضاتی بود که سریال برای کاراکترهای به نسبت زیاد اصلی خود فراهم میآورد و آن قدرت تصمیم گیری که مخاطب به راحتی میتوانست با هر یک از این دوراهیها، این همانی را داشته باشد. گام درستی که فیلم در راه نشان دادن این مسیرهای متعارض و انتخاب یکی از این مسیرها از شیوه آزمون و خطا بر میگزیند، به عینه تاکنون به این اندازه قدرتمند در سریالی تلویزیونی کار نشده بود؛ سریال اگرچه یک ملودرام قوی بود اما عملا رگههای دینی نیز در آن مشهود بود که همین، اهمیت سریال در آن برهه زمانی را دو چندان نموده بود؛ آن هم در سالهایی که شبکه اول سیما نتوانسته بود با سریالی فاخر، گوی سبقت سریالهای رمضان را از دیگر شبکهها برباید. شبکه اول با این سریال توانست با اختلاف ناچیزی نسبت به سریال شبکه دوم سیما، در رتبه دوم درصد تماشاگران باشد. درست از همین سال است که مسیر سریال سازیهای مناسبتی این شبکه به نسبت سالهای گذشته، تغییر محسوس و رو به جلویی میکند.
شبکه دوم برای رمضان سال 86، سریال «میوه ممنوعه» را به روی آنتن برد. «حسن فتحی» کارگردانی این سریال را بر عهده داشت و علی نصیریان، گوهر خیراندیش، هانیه توسلی، امیر جعفری، عماد تفتی، نیما رئیسی و طناز طباطبایی نیز در آن بازی کردند.
اولین نکته محسوسی که پس از تماشای این سریال به ذهنها تبادر میکند، داستان خطی سریال است. این سریال اعتنای چندانی به تعلیقهای روایی ندارد و در پی شوک دادن نیز نیست بنابراین عطفهای داستانی محسوسی در دل سریال گنجانده نشده و تمام بار داستان بر دوش شخصیتهایی است که مخاطب به ایمان آنها اعتقاد دارد. در واقع این سریال توانست هر یک از این شخصیتهای معتقد را به خوبی در بوته آزمایش قرار داده و موقعیتهای داستانی ژرفی را از این طریق بیافریند. شاید بشود اینگونه تعبیر کرد که این سریال، نسخه تلویزیونی بسیار قویتر فیلم «دنیا» بود که در آن، نیم نگاهی قیاسی به دو اسطوره بلند آوازه غرب و شرق میشود: به نوعی تقابل ارزش گرای شاه لیر غربیها و شیخ صنعان شرقی ها. جایی که دختری به پدرش، عشق و علاقهای جنون آمیز دارد مانند آنچه برای شاه لیر رخ داد و از آن سو، تزلزل احساسی بزرگی که برای شیخ صنعان رقم میخورد. سریال به زیبایی توانست این الهام گیری را به شکلی داستانی درآورده و با مهارت بالایی نیز از خطوط قرمز عبور کند تا این سریال، به یکی از جاودانههای تاریخ جعبه جادویی تبدیل شود.
شبکه سوم سیما در رمضان سال 86، سریال «یک وجب خاک» را به کارگردانی «علی عبدالعلیزاده» به روی آنتن برد. سریالی که ابوالفضل پورعرب، رضا بابک، مهتاج نجومی، برزو ارجمند، مهران رجبی، داریوش اسدزاده، رامتین خداپناهی، روشنک عجمیان، آناهیتا همتی، یوسف تیموری، محمود بهرامی بازیگرانش بودند.
شبکه سوم سیما پس از آن شروع طوفانی که با سریالهای رمضان به خود دید و چند سال نیز همان رویه را ادامه داد، در این سال، کم فروغترین سریال خود طی دهه هشتاد را تولید کرد تا عملا برای نخستین سال، در زمره شبکههای پرمخاطب این سال قرار نگیرد. «یک وجب خاک» یک داستان کارتونی دارد. کمدی سریال قابل هضم نیست و فراخوری هم به اجتماع آن سالهای ایران ندارد. سریال، نه به دنبال موقعیتهای کمیک است و نه بازیهای کمیکی از بازیگران پرتعدادش میگیرد. سریال تمام تلاش خود را بر روی هسته مرکزی داستان قرار میدهد؛ جایی که آمدن یک پول هنگفت در زندگی معتمد محل، اتفاقاتی برای آنها رخ میدهد. شاید سوژه فیلم، یک سر و گردن بالاتر از پرداخت آن باشد اما سناریو به راحتی میتوانست موقعیت پردازیهای درخشان تری را به خود ببیند اما متاسفانه این سریال با آن همه چهرههای شناخته شده نیز نتوانست این داستان الکن را سر و سامان دهد و بنابراین چندان مورد توجه قرار نگرفت.
شبکه تهران نیز برای رمضان سال 86 خود، سریال «شکرانه» به کارگردانی «سعید سلطانی» به روی آنتن برد. در این سریال، بازیگرانی چون هوشنگ توکلى، پوریا پورسرخ، عاطفه رضوى، حسن جوهرچى، مریم کاویانى و حامد بهداد نقش آفرینی کردند.
ظاهرا قرار بوده این سریال با تمی معناگرایانه روایت شود اما به دلایلی از جمله عدم شخصیتپردازی قوی و فیلمنامهای که به خوبی نمیتواند زوایای این معناگرایی را برای مخاطب ملموس نماید، شکست میخورد؛ بنابراین در چنین شرایطی باید به سریال حق دهیم که اثری شعارزده شود. داستان، به ضرب و زور آسمان و ریسمان بافتنهایش میخواهد نشان دهد که کاراکتر اصلیاش، انسانی است که قلبا به اصولی معتقد است؛ یک تصویرگری شعارزده که به مانند بسیاری از آثار مشابه در این دام گرفتار آمد و به دل ننشست.
انتهایپیام/