جنگ ترکیبی علیه مقاومت در خاورمیانه


جنگ ترکیبی علیه مقاومت در خاورمیانه

خبرگزاری تسنیم: یکی از دلایل اقدامات زودهنگام اسرائیل علیه حماس را باید هم زمانی جنگ نیروهای تکفیری علیه دولت مالکی، ستیز گروه های سلفی لبنان علیه حزب ا... و همچنین منازعه جبهه النصره و ارتش آزاد سوریه علیه دولت بشار اسد دانست.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، «جنگ ترکیبی علیه مقاومت در خاورمیانه»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم دکتر ابراهیم متقی است که در آن می خوانید؛

بررسی بحران های خاورمیانه از این جهت اهمیت دارد که نشانه هایی از پیوند ستیزهای قومی، مذهبی، ملی و منطقه ای را منعکس می سازد. موج اول چنین بحرانی در سال 2006 اتفاق افتاد زمانی که جنگ های 33روزه اسرائیل علیه حزب ا... انجام گرفته و حزب ا... توانست برای اولین بار در تاریخ منازعات خاورمیانه، بعد از 33 روز از قابلیت مشابهی با اولین روزهای منازعه برخوردار باشد.

موج دوم منازعه مربوط به دسامبر 2008 می باشد. در این مقطع تاریخی نیروهای ارتش اسرائیل عملیات گسترده ای را علیه حماس سازماندهی کردند. در این دوران جنگ های 22روزه اتفاق افتاد جنگ هایی که نشان داد نیروی مقاومت از قابلیت لازم برای رویارویی با تهدیدات اسرائیل برخوردار است. حماس و حزب ا... از الگوی «مقاومت نامتقارن» در مقابله با اسرائیل بهره گرفتند. ابراز مقاومت حماس و حزب ا... را باید بهره گیری از قابلیت هایی دانست که جنگ را موجه و مقاومت را اجتناب ناپذیر می سازد.

موج سوم منازعه منطقه ای مربوط به نبردی است که از 6 جولای 2014 آغاز گردیده و به گونه تصاعد یا بنده ای در حال افزایش است. اقدامات نظامی اسرائیل در شرایطی انجام می گیرد که برای عملیات خود توجیه راهبردی داشته باشد. هدف اصلی اسرائیل را باید بی اثرسازی حماس در برابر تهدیدات نظامی و امنیتی دانست. به عبارت دیگر حماس از ابزارهایی بهره می گیرد که زمینه بازدارندگی نسبی را در برابر اسرائیل به وجود می آورد.

هدف اصلی اسرائیل را باید از بین بردن قدرت مقاومت ابزاری و مشروعیت سیاسی حماس دانست. هرگونه تحول در ابزارهای قدرت می تواند زمینه های لازم برای تغییر در موازنه منطقه ای را به وجود آورد. اگر نتانیاهو بتواند زمینه های خلع سلاح حماس را ایجاد کند در آن شرایط قادر خواهد بود تا مشکلات بیشتری را برای حزب ا... نیز ایجاد نماید. جنگ علیه حماس نشان داد که هیچ نیروی سیاسی در خاورمیانه بدون پشتوانه راهبردی نخواهد بود.

یکی از دلایل اقدامات زودهنگام اسرائیل علیه حماس را باید هم زمانی جنگ نیروهای تکفیری علیه دولت مالکی، ستیز گروه های سلفی لبنان علیه حزب ا... و همچنین منازعه جبهه النصره و ارتش آزاد سوریه علیه دولت بشار اسد دانست. در چنین فرآیندی است که می توان نشانه هایی از جنگ ترکیبی علیه نیروهای مقاومت در خاورمیانه را مشاهده کرد.

در چنین فرآیندی، آمریکا و انگلیس به گونه غیرمستقیم از حمله نظامی پرشدت اسرائیل علیه حماس حمایت به عمل آوردند. شورای امنیت سازمان ملل تلاش کرد تا زمینه های آتش بس در غزه را ایجاد کند. جنگ درغزه منطق مشابهی با سایر منازعات نظامی و امنیتی خاورمیانه دارد. ویژگی اصلی این منازعات ماهیت تصاعد یا بندگی است. به عبارت دیگر هر منازعه ای می تواند تحت تاثیر نیروهای پیرامونی گسترش یابد. اگر چه در تاریخ 13 جولای شورای امنیت سازمان ملل درخواست آتش بس نمود، اما اسرائیل هیچ گونه تمایلی به پذیرش آتش بس ندارد. منطق سیاسی، امنیتی اسرائیل با جنگ درمنطقه برای غلبه بر گروه های اجتماعی فلسطین سازمان یافته است.

هرگاه بحران های منطقه ای گسترش یابند، به گونه اجتناب ناپذیر بازیگران منطقه ای و قدرت های بزرگ نیز برای مدیریت آن ایفای نقش می کنند. بحران امنیتی خاورمیانه از این جهت اهمیت دارد که جبهه مقاومت را در برابر نظام سلطه مقاوم می سازد. جنگ هیچ گاه منجر به کاهش شدت منازعه نمی شود بلکه ریشه های منازعه را به حوزه های جغرافیایی مختلفی تسری می دهد.

جنگ و بحران در خاورمیانه نمادی از واقعیت های منازعه پیچیده و تاریخی است که همواره بخشی از سیاست منطقه ای را در برگرفته است. در جنگ جدید اسرائیل علیه حماس، نشانه هایی وجود دارد که برای امنیت منطقه ای عبرت آموز است. تل آویو برای اولین بار در معرض موشک های زمین به زمین قرار گرفت. این امر به مفهوم آن است که نیروی مهاجم نمی تواند از امنیت همه جانبه برخوردار باشد. اسرائیل در وضعیتی قرار دارد که ناچار است بحران منطقه ای را کنترل نماید.

اگرچه آتش بس در روزهای آینده اجرا خواهد شد اما این آتش بس نیز همانند دوران های گذشته ناپایدار خواهد بود. تجربه نشان داده که آتش بس در خاورمیانه جلوه هایی از بحران را برای دوران آینده بازتولید می کند. درک واقعیت های امنیتی خاورمیانه صرفا در شرایطی امکان پذیر است که گروه های سیاسی به این امر واقف باشند که بحران در زمان محدودی پایان نخواهد یافت. به هر میزان که جبهه مقاومت از قدرت و فراگیری بیشتری برخوردار باشد در آن شرایط امکان کنترل تهدیدات اسرائیل وجود خواهد داشت. از سوی دیگر، روندهای بحران ماهیت تصاعد یابنده دارد.

اسرائیل تلاش دارد تا برای بی اثرسازی قدرت نیروی مقاومت، زمینه های ایجاد انشعاب در بین گروه های سیاسی مقاومت را فراهم آورد. در دوران موجود کشورهای خاورمیانه در معرض تهدیدات نوینی قرار دارند. تهدیداتی که بحران را به داخل کشورها تسری داده است. جنگ در نوار غزه نشان می دهد که جبهه مقاومت نیازمند متنوع سازی نیروهای سیاسی خود می باشد. پیوند گروه های جهادی در خاورمیانه، محور اصلی بازدارندگی در برابر راهبرد معطوف به غلبه اسرائیل تلقی می شود.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon