شهر ناپایدار در برار روستا و طبیعت خوش رنگ و لعابش
خبرگزاری تسنیم: ناپایداری برای شهر و ساختمانهایش هست، نه برای روستا و رودخانه و درختهایش. در آثار مقدم رنگهای روشن و شیوه قلمگیری مونه و رنوار مشخصه طبیعتِ خوش رنگ و لعاب است.
خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم
گالری هما از 24 مرداد میزبان آثار ارسیا مقدم، نقاش تهرانی است. این نمایشگاه شامل دوازده قطعه از آثار این هنرمند است که با موضوعیت از رده خارج شدگی روی بوم نقاشی به تصویر در آمدهاند. مقدم در مطلبی درباره این نمایشگاه می-نویسد: «گرچه همه چیز توسط زمان و زمانه بلعیده میشود ولی من یک سری خرت و پرت دارم که آنها را نگه داشتهام. در کل شاید در گذشته غرق شدن درست نباشد، و نیز میدانم که همه چیز از لحاظ فیزیکی از بین میرود، ولی شاید میخواهم به طریقی با نگه داشتن برخی از خرت و پرتهایم آنها را ابدی سازم.»
نقاشیهای ارسیا مقدم با توجه به نوشته بروشور نمایشگاه، قصد دارد ویژگیهایی چون پاکشدگی و از بین رفتن فیزیکی را متبلور سازد. چنین مسالهای را میتوان در رخسارهای از ریخت افتاده یا محو شده دریافت. اما بیشتر باید در یک عنصر مشترک میان هر دوازده تابلو جستجو کرد و آن هم نام است. مقدم فارغ از اینکه نقاشیهایش چه نامی دارند دست به چینشی فاقد معنا زده است. نه در نمایشگاه، بر دیوار، کنار تابلوها نامی از آثار موجود است و نه در بروشور مخصوص. گویی مقدم پاک شدگی را از آثار خود و از اساس شروع کرده است و نقاشیهایش را از رده خارج میکند. آنها همچون اشیایی قدیمی میمانند که حال پس از سالها یافته شدن، نامشان فراموش شده است.
مقدم در حوزه نقاشی خود را نه سنتی میداند و نه مدرن و در سایت شخصیش اذعان داشته آشوب را نمیپسندد ولی خود را محدود به قوانین نیز نمیسازد. این مصداق عبارتی است در بروشور که مینویسد: «این همه ناپایداری در همه چیز؛ ناپایداری در شکل شهر ما، ساختمانها، عمر زمین و منظومه و کهکشان و عشق.»
در واقع این ناپایداری است که شرایط را برای از رده خارج شدن و پاک شدگی فراهم میکند. در یکی از تابلوها تصویر ویلایی در کنار رودخانه است. تراکتوری در جاده در حال حرکت است، زنی بر بالکن صبحانه میخورد و زنی در بالکنی دیگر نظارهگر رود و جاده است یا شاید نظارهگر زنی که از پل رد میشود و گاوی که میان جاده گویی مسیرش را کج میکند. از میان سه زن، زنی که در پیشزمینه نشسته و تعلقش به طبقهای بالاتر مشهود است، مشمول پاک شدگی شده است. صورتش با لکهای رگ معاوضه شده است و شبهدود سیگاری پیکرهاش را فراگرفته است. چرا زنان روستایی محو نشدهاند؟
جواب در عبارت بالاست: شهر. ناپایداری برای شهر و ساختمانهایش هست، نه برای روستا و رودخانه و درختهایش. طبیعت در آثار مقدم همان طبیعت امپرسیونیستهاست. سرزنده و شاد، رنگهای روشن و شیوه قلمگیری مونه و رنوار مشخصه طبیعت خوش رنگ و لعاب تابلو است. در مقابل زن شهری برابر میزی نشسته است که از فرم افتاده است، ساغری شکسته و افتاده، روزنامه لکهدار شده. یک تقابل دوتایی شکل میگیرد: شهری/روستایی و اگر به عنصر زنانه آن دقت کنید دوتایی برهنه/پوشیده برجسته میشود.
تقابل دوتایی مذکور در تابلوهای دیگر مقدم نیز مشهود است. برای مثال در تابلویی که مردی برای زنی دمبل میزند و زن به او توجه نمیکند. طبیعت همان طبیعت زیباست؛ ولی آدمها بدون رخساره، نامشخص به نقطهای نگاه میکنند و تو تنها میفهمی که آنها نقطه دیدشان به طرف یکدیگر نیست. مقدم در پی یافتن این سوال است که آیا فضایی وجود دارد که در آن اشیا و موجودات به سکونی شیرین و به جاودانگی دست یابند؟
بیشک با توجه به چنین تصویری نه سکونی وجود دارد نه جاودانگی. همه چیز در حال از رده خارج شدن است. میزی که در برابر زن / مرد نقاشی شده است، محو است و خطوطش بدون هیچ قاعدهای میز بودن شی را حفظ کردهاند. چه بسا مشمول زمان و زمانه شوند و به عدم بپیوندند.
آثار ارسیا مقدم به گفته خودش به آثار امپرسیونیستی متمایل است ولی میتوان تاثیر نقاشی چون شاگال را در نقاشیهایش یافت. چینشی که ارسیا مقدم از اشیا در تابلوهایش عرضه میکند برایم تداعیگر آثار شاگال همچون پاریس از پشت پنجره است: تابلویی با چندین داستان. تنوع رنگها، در هم آمیختگی تصاویر و حتی گربهها؛ لیکن نقاشی مقدم همچون تابلوهای شاگال جای خالی ندارد. او جای خالی را با خودکار آبیش خط خطی کرده است.
با این حال مقدم در وب سایت شخصیش گفته است قصد نداشته وانمود کند متاثر از برخی حوادث تاریخی – فلسفی عمیق یا روشنفکری است.
گالری هما پیش از این نیز در سال 1392 در نمایشگاهی انفرادی با عنوان سانتیمانتال و خاطره میزبان آثار این نقاش بوده است. نمایشگاه نقاشی از رده خارج شدگی تا 4 شهریور 1393 در گالری هما واقع در خیابان کریمخان، خیابان سنایی، کوچه چهارم غربی، پلاک 10 واحد یک در حال برگزاری است.
انتهای پیام /