لباس خونی پسر و داماد شهیدم را شستم تا رزمندگان دوباره از آن استفاده کنند
- اخبار استانها
- 03 شهريور 1393 - 00:29
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، بانو نازک حسینی یکی از شیرزنان دیار خوزستان است که در دوران دفاع مقدس خدمات زیادی در پشت جبهه انجام داد.
وی در سال 1313 در روستای دشت بزرگ بخش عقیلی از توابع شهرستان گتوند به دنیا آمد و دارای 7 فرزند است که 6 تن از آنها در زمان دفاع مقدس در جبهه و پشت جبهه فعالیت میکردند.
فرزند ارشد این بانوی خوزستانی در تاریخ 3 بهمن ماه سال 1365 در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسیده و ایشان هم اکنون مادر شهید عبدالحمید عقیلی هستند.
برای آشنائی با شهید عقیلی و فعالیتهای این بانوی ایثارگر خوزستانی در یک روز گرم تابستان اهواز میهمان خانه با صفایش شدیم تا گفتوگوئی با وی انجام دهیم.
این گفتوگو در 2 قسمت منتشر خواهد شد که بخش نخست آن درباره فعالیتهای مادر شهید عبدالحمید عقیلی در پایگاه شهید علم الهدی در اهواز است که از نظر میگذرانیم.
تسنیم: فعالیت پایگاه شهید علم الهدی از چه سالی شروع شد؟
مادر شهید عقیلی: از سال 60 کار شستن لباسهای رزمندگان را در این پایگاه را شروع کردیم.
اوائل به همراه چند تن از خواهران این کار را در منزل حاج بیبی مادر شهید علم الهدی انجام میدادیم بعد به پایگاه رفتیم.
منزل حاج بیبی در خیابان سوم در خیابان سلمان فارسی (نادری) که هم اکنون نام خیابان شهید علم الهدی منزل حاج بیبی هم حسینیه شد.
تا 62 در منزل حاج بیبی بودیم ولی بعد از آنکه خواهرانی از اراک، اصفهان، قم، همدان و تهران برای کمک آمدند و هر کدام سه ماه میماندند به پایگاه شهید علم الهدی رفتیم.
تسنیم: یعنی ابتدا کار را از منزل مادر شهید علم الهدی آغاز کردید؟
مادر شهید عقیلی: بله، در روزهای چهارشنبه هر هفته برنامه داشتیم این کار را انجام دهیم، یک مینی بوس میگرفتیم و برای شستن لباسها به منزل حاج بیبی میرفتیم.
اول برنامه جلسات قرآن در منزل حاج بیبی بود و برنامه امر به معروف برگزار میشد و بعد از آن با پیشنهاد مادر شهید علم الهدی به شستن لباس رزمندهها میپرداختیم.
پسرها که جبهه بودند و دختران هم روزها به بسیج میرفتند، من کار خانه را انجام میدادم شب هم نان میپختم غذا هم آماده میکردم تا روز بعد برای کمک به منزل حاج بیبی بروم کاری نداشته باشم.
تسنیم: آیا کار شستن لباسها فقط توسط بانوان اهوازی انجام میشد؟
مادر شهید عقیلی: در ابتدا بله این گونه بود ولی بعد از آن عدهای از خواهران از تهران آمدند و به ما کمک میکردند.
تسنیم: آیا به جز شما مادر و یا خانواده شهیدی هم در پایگاه شهید علم الهدی فعالیت میکرد؟
مادر شهید عقیلی: مادر شهید جزایری و مادر 2 شهید میرسالاری همراه نیز ما بودند، البته بیشتر خواهرانی که لباس رزمندگان را میشستند خانواده شهید، جانباز و رزمنده بودند.
حدود 200 نفر که بیشتر ما خواهر و مادر شهید بودیم و در پایگاه شهید علم الهدی به شستن لباس رزمندهها میپرداختیم.
تسنیم: در پایگاه شهید علم الهدی چه کارهایی را انجام میدادید؟
مادر شهید عقیلی: در این پایگاه به اتفاق چند نفر از خواهران، لباس رزمندگان را که از جبهه میآوردند میشستیم.
در پایگاه شهید علم الهدی جمعی از خواهران اهوازی و برخی دیگر نیز از شهرستانهای مختلف حضور داشتند. به جرات میتوانم بگویم که با دست خودم خون و لباسهای خونین پسر و دامادم را شستم ولی آن موقع نمیدانستم.
تشتهای زیاد از خون جلوی ما بود و به جای آب خون رزمندگان در پابگاه شهید علم الهدی جاری میشد.
تسنیم: پایگاه شهید علم الهدی در کجا واقع شده است؟
مادر شهید عقیلی: این پایگاه در جاده ساحلی منطقه کیان پارس اهواز است که الان به تالار پذیرائی بهشت هویزه تبدیل شده است. البته ما به همراه عدهای از خواهران بسیجی و کسانی که در دوران دفاع مقدس در این پایگاه فعالیت میکردند به تغییر کاربری پایگاه شهید علم الهدی اعتراض کردیم که این اعتراض به گوش آیت الله موسوی جزایری هم رسید.
نظر ما این بود که باید از این مکان مقدس به عنوان حسینیه و یا مسجد استفاده شود و جایگاه برگزاری برنامههای خاص معنوی باشد که این خواسته ما عملی نشد.
تسنیم: اگر همراه لباسهایی که از جبهه میآمد وسایلی بود آنچه کار میکردید؟
مادر شهید عقیلی: وسایلی که همراه لباسها بود مانند پلاک، خودکار و یا وصیت نامه را جمع میکردیم به برادران میدادیم تا آنها به خانوادههای رزمندگان و یا شهدا بدهند. لباس هایی که برای شستن به پایگاه شهید علم الهدی میآوردند ابتدا از سوی برادران سپاه و بسیج بررسی میشد بعد به ما تحویل میدادند اگه چیزی هم بود لب شط که میشستیم آب آنها را میبرد و ما چیزی نمیدیدیم.
تسنیم: از دیگر فعالیتهای خود در مقر شهید علم الهدی بگوئید؟
مادر شهید عقیلی: ما در آنجا خون میشستیم، آب می گذاشتیم روی لباسها با خون شهدا و رزمندگان لباسها را میشستیم، بعضیها آستین نداشتند که معلوم بود با دست رفته است، برخی شلوارها نیز معلوم بود که همراه پا رزمنده و یا شهید قطع شده و برخی هم پاره بودند و متوجه میشدیم که ترکش آن را برده است.
در پایگاه شهید علم الهدی عدهای از خواهران لباسها را خشک میکردند و جمع دیگری نیز در خیاط خانه لباسها را تعمیر میکردند.
تسنیم: آیا بعد از شهادت فرزندتان هم این کار را ادامه دادید؟
مادر شهید عقیلی: بله، وقتی که داماد و پسرم شهید شدند در خانه ماندم، از پایگاه شهید علم الهدی دنبالم فرستادند که چقدر میخواهی در خانه بمانی و تا کی دوام میآوری، از بین میروی!!
هنوز 3 هفته از شهادت حمید نگذشته که به پایگاه شهید علم الهدی برگشتم.
تسنیم: سختترین روز زندگیتان چه روزی بود؟
مادر شهید عقیلی: وقتی پدر شهید از دنیا رفت و من در کنار تخت بیمارستان او را صدا زدم و صدایم را نمیشنید برایم خیلی سخت بود چون بچههای حمید هنوز کوچک بودند.
تسنیم: آرزوئی هم دارید؟
مادر شهید عقیلی: آرزوی بنده سلامتی جوانان ایران است، آرزو دارم همه آنها سرکار بروند و ازدواج کنند. از خداوند هم میخواهم ریشه ظلم و جور کنده شود و آمریکا واسرائیل را نابود کند.
امیدوارم هر چه زودتر مردم غزه از شر اسرائیل راحت شوند و دوباره هم میگویم دوست دارم تمام جوانان ایران سرکار باشند و ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند.
گفتوگو از حسین یزدی
انتهای پیام/