به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از سایت اشراف، یک اندیشکده انگلیسی با رد کردن و باطل خواندن ادعاهای رژیم اشغالگر صهیونیستی مبنی بر استفاده حماس از شهروندان به عنوان سپر انسانی میگوید مردم باریکه غزه سپر انسانی حماس نیستند، آنها صرفاً در آنجا زندگی میکنند و جایی برای فرار و یا پنهان شدن ندارند.
به گزارش اشراف، اندیشکده سلطنتی «چتم هائوس» در مقالهای به بررسی ادعای اخیر مطرح شده مبنی بر استفاده حماس از شهروندان باریکه غزه به عنوان «سپر انسانی» در مقابل حملات اسرائیل پرداخته است. در این گزارش آمده است در سایر مناطق جنگزده دنیا، افراد و شهروندان درگیر در جنگ میتوانند به سایر مناطق کشورشان گریخته و یا به آنسوی مرزها پناه ببرند اما در باریکه غزه شرایط به گونه دیگری است. این باریکه با مساحت محدود خود در حال حاضر بیش از 8/1 میلیون انسان را در خود جای داده است و شهروندان این باریکه حتی با وجود هشدارهای اسرائیل قبل از انجام بمباران هوایی جایی را برای فرار و یا پنهان شدن ندارند. نویسنده این گزارش در ادامه عنوان میکند این ادعا حتی در میان شهروندان غزه نیز طرفدار چندانی ندارد و به نظر میرسد چنین ادعایی از اساس باطل است.
سایت خبری تحلیلی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارشها هرگز مورد تأیید اشراف نمیباشد.
■ استفاده حماس از شهروندان فلسطینی به عنوان سپر انسانی سوء تعبیر از شرایط موجود است ■
استفاده حماس از شهروندان فلسطینی به عنوان سپر انسانی و ارتباط مرگومیر غیرنظامیان و شهروندان غزه با این موضوع برداشت غلط و سوء تعبیری از شرایط موجود است. حقیقت آنست که مردم باریکه غزه جای دیگری را برای فرار از خشونتها و درگیریهای اخیر ندارند. «هنری سیگمن» پناهنده یهودی-آلمانی مقیم آمریکا، مدیر اجرایی کنگره یهودیان آمریکا و رئیس شورای کنیسههای آمریکا اخیراً در یک مصاحبه رادیویی عنوان کرد: «مردم هیچ ملت و سرزمینی نخواهند توانست شرایطی مانند آنچه که به مردم غزه تحمیل شده است را تحمل کنند». در حال حاضر جنگ و درگیریها در باریکه غزه ادامه دارد و توافقات آتشبس نیز یکی پس از دیگری با شکست روبرو میشوند. اما تلفات انسانی کنونی در باریکه غزه را نمیتوان صرفاً “خسارات جانبی” و نتیجه اقدام حماس در استفاده از شهروندان فلسطینی به عنوان سپر انسانی دانست.
■ وضعیت باریکه غزه به نقطه بحرانی خود رسیده است ■
کمیته کمکهای اضطراری بریتانیا در اقدامی توانست چندین مؤسسه خیریه برجسته در انگلیس را به منظور کمک به مردم غزه با خود همراه کند. این کمیته همچنین خواستار توجه بیشتر به وضعیت بحران انسانی در باریکه غزه شد و در گزارش اخیر خود اعلام کرد که وضعیت و شرایط باریکه غزه به نقطه بحرانی خود رسیده است. در این گزارش آمده است: «صدها هزار شهروند ساکن این منطقه از خانههای خود گریختهاند و شدیداً نیازمند غذا، آب و سرپناه هستند. تمامی جمعیت 8/1 میلیونی باریکه غزه دسترسی چندانی به مراقبتهای پزشکی ندارند چرا که نظام سلامت و درمانی این باریکه در آستانه نابودی کامل قرار گرفته است. آب آشامیدنی سالم بسیار کم است و در حدود 4/1 میلیون نفر به آب بهداشتی دسترسی ندارند و یا دسترسی آنها بسیار محدود است. منازل مسکونی 65 هزار نفر از شهروندان غزه آسیب دیده و یا به طور کامل ویران شده است و به 24 بیمارستان و کلینیک درمانی نیز خسارات بسیاری وارد شده است.»با این حال در خلال چنین اتفاقاتی، به نظر میرسد که بر روی موضوع استفاده حماس از شهروندان عادی فلسطینی به عنوان سپر انسانی، تأکید چندانی صورت نخواهد پذیرفت. در عوض مردم فلسطینی احساس میکنند که در خانه و وطن خود قتلعام میشوند و جهان نیز به تماشای آنها نشسته است. آنها تصور میکنند زمانی که شهروندان غیرنظامی به غیرانسانیترین شیوه مورد هدف قرار میگیرند، زندگی و جان آنها بیارزش انگاشته میشود. آنها نه حماس بلکه اسرائیل را سرزنش خواهند کرد.
■ جنبش حماس یک جنبش مردمی است ■
اولین نکتهای که باید در این میان در نظر داشت این است که جنبش حماس متشکل از افرادی با دیدگاههای سیاسی مختلف و گوناگون است و در حال حاضر به عنوان یک جنبش مقاومت اسلامی شناخته میشود. اگرچه دستورکار و برنامههای سیاسی حماس در همان ابتدا از جنبش اخوانالمسلمین نشأت گرفت، اما در حال حاضر سیاستهای داخلی این جنبش مبتنی بر مبارزه با اشغالگریهای اسرائیل است و این یکی از همان دلایلی است که موجب شده است بسیاری از گروههای شیعه، سنی و گروههای چپگرای غیراسلامی در داخل و خارج از فلسطین از این گروه حمایت و پشتیبانی کنند. ریشههای اجتماعی و سیاسی جنبش حماس از جامعه فلسطینیان نشأت گرفته است و این همان حقیقتی است که این جنبش را از سایر گروههای سلفی- جهادی در منطقه متمایز میسازد، گروههایی که تعدادشان بسیار اندک است و در راستای حمایت از آزادی فلسطین نیز فعالیت نمیکنند.
■ فجایع اخیر در غزه به استحکام بیشتر اتحاد میان فلسطینیان منجر شده است ■
اتفاقات ناگوار و غمانگیز چند هفته اخیر در باریکه غزه موجب افزایش حمایتها از اتحاد جامعه فلسطینیان در کرانه باختری رود اردن از جمله بیتالمقدس و باریکه غزه شده است. نه جنبش فتح و نه هیچ یک از احزاب فلسطینی دیگر حماس را به خاطر حملات موشکی خود علیه اسرائیل و پاسخ به حملات گسترده اسرائیلیها علیه باریکه غزه در ماه گذشته متهم و سرزنش نکردهاند. در واقع افکار عمومی اجازه چنین امری را نخواهند داد. در مقابل، فجایع اخیر به اتحاد ایدئولوژیکی احزاب مختلف سیاسی در قالب «مقاومت غزه» کمک شایانی کرده است. کشتار شهروندان و غیرنظامیانی که هیچ ارتباطی با حماس ندارند (اکثر این شهروندان از اعضاء حماس نیز به شمار نمیروند چه رسد به اینکه بخواهند به عنوان نیروهای نظامی فعالیت کنند) باعث شده تا توجه همگان در موضوع فلسطین به دستورکار بینالمللی موجود در این زمینه جلب شود، دستور کاری که عمل به آن از زمان آغاز شورشهای عربی در سال 2011 میلادی به تعویق افتاد.
■ ادعای استفاده حماس از شهروندان غزه به عنوان سپر انسانی طرفدار چندانی در میان مردم این باریکه ندارد■
«اسماء الغول» یکی از خبرنگاران فلسطینی است که در گذشته توسط حماس مورد آزار و اذیت و سانسور قرار میگرفت. وی در حملات هوایی اسرائیل به اردوگاه رفح در سوم آگوست (دوازدهم مرداد) دست کم 9 تن از اعضاء خانوادهاش را از دست داد. در پی این اتفاق وی در یادداشتی خطاب به اسرائیل نوشت: «اگر حماس در نظر شما شهروندان و خانوادههای عادیاند، پس من حماس هستم؛ ما و همه مردم اینجا همگی حماس هستیم.» باریکه غزه جمعیت بسیار زیادی را در خود جای داده است، و در مردم این باریکه حتی با وجود هشدارهای مختصر اسرائیل قبل از انجام بمباران هوایی جایی را برای فرار و یا پنهان شدن ندارند. مردم باریکه غزه سپر انسانی حماس نیستند، آنها صرفاً در آنجا زندگی میکنند و تمام تلاش خود را میکنند تا زندگی خود را آن هم بدون وجود هیچ امکاناتی به بهترین شیوه ادامه دهند.
■ مردم غزه سپر انسانی حماس نیستند، آنها صرفاً جایی را برای فرار از حملات اسرائیل ندارند ■
فلسطینیان عنوان میکنند اگر به جنبش حماس انگ یک سازمان تروریستی زده شده است، در این صورت در مورد اسرائیل چه باید گفت؟ اسرائیل در پاسخ به این استدلال ادعا میکند که جان انسانها و شهروندان فلسطینی برای آنها اهمیت دارد. اما به نظر میرسد که کشتار تعداد زیادی از غیرنظامیان و شهروندان فلسطینی شیوه هوشمندانهای برای نشان دادن این ادعا نیست. در سایر مناطق جنگزده دنیا، افراد و شهروندان درگیر در جنگ میتوانند به سایر مناطق کشورشان گریخته و یا به آنسوی مرزها پناه ببرند. اما باریکه غزه منطقهای کوچک با تنها با 32 کیلومتر و چندین کیلومتر عرض است که بیش از 8/1 میلیون انسان را در خود جای داده است، بنابراین برای مردمان این باریکه نه راهی برای فرار است و نه هیچ مکان امنی برای رفتن به آنجا.
■ اظهارات مقامات صهیونیستی نمیتواند مردم جهان را متقاعد سازد■
هیچ انسانی، اعم از کودک و بزرگسال، مستحق زندگی در چنین شرایطی نیست. برآورده کردن نیازهای اضطراری بشردوستانه تنها بخشی از این معضل لاینحل و پیچیده است. «گلدا مایر» یکی از رهبران و سیاستمداران اسبق اسرائیل در این باره میگوید: «ما میتوانیم عربها را به خاطر کشتار کودکانمان ببخشیم، اما هرگز آنها را به خاطر اینکه ما را وادار به کشتار کودکانشان کردند، نخواهیم بخشید. ما تنها زمانی با عربها به صلح خواهیم رسید که عشق آنها به کودکانشان از تنفر به ما بیشتر باشد.» اما این اظهارات چیزی نیست که همه مردم اسرائیل به آن اعتقاد داشته باشند. واضح است که مادران و پدران عرب به کودکان خود عشق میورزند همانگونه که مادران و پدران اسرائیلی فرزندان خود را دوست دارند. دفاع روانشناختی از چنین استدلالی نه باورکردنی است و نه قابل تحمل و حتی نمیتوانند مردم جهان که همچنان شاهد بحران غزه هستند را متقاعد سازد. ما باید به گونهای متفاوت بیندیشیم. توجه به موضوع اتحاد میان فلسطینیان و کمک به ایجاد آن از اهمیت بسزایی برخوردار است و دست یافتن به یک راهحل پایدار مبتنی بر پایان و توقف اشغالگری هم برای فلسطینیان و هم برای اسرائیلیها امری ضروری است.
انتهای پیام/