به گزارش خبرگزاری تسنیم، اینجا عسلویه است. جاده های طلایی آفتابی را که پشت سر بگذاری به زمین تشنه می رسی . پرتوی خورشید دراین نقطه داغ چون عقابی دربرابرت پر می گستراند و انتهای رنگانگش در آب های نیلگون خلیج همیشه فارس غرق می شود. بخواهی ، نخواهی آفتاب تمام قد محاصره ات می کند و بی پروا به چشم هایت زل می زند . باد نمناک گونه هایت را نوازش می دهد؛ نوازشی سوزان . دانه های ریز عرق پی در پی برتمام تنت می نشیند . درختان "کویتی" درحاشیه جاده پیچ و تاب می خورند درختی کویتی ؛ این نامی است که مردم بومی منطقه به آن داده اند و خاصیتش درهمیشه سبزبودنش است. این درخت ها طاقت گرما دارند . این ها را یکی از بومیان می گوید .
دردوردستی نه چندان دور مشعل های خیلی بلند و رقصان در باد نگاهت را می دزدند و تا چند لحظه آن را به تو پس نمی دهند. آسمان لاجوردی با شعله های نارنجی آتش شکافته می شود وچون پرچمی برای نشان ابهت ایران و ایرانی خود را به همگان نشان می دهد . آنجا مجتمع صنعتی پتروشیمی "جم "؛ منحصر به فردترین مجتمع پتروشیمی دنیاست .
در بدو ورود اولین تابلویی که درنگاهت جلوه گر می شود با این نوشته است :"یا قاضی الحاجات".تنت گرم و دلت آرام می شود . مردم دراین شهر اعتقادات قلبی و عمیقی دارند. این را بومی ای دیگربا اشاره به تابلوهای پی در پی جاده با عبارات مذهبی می گوید وادامه می دهد :"گرما بزرگترین معلم همشهری های من است. معلمی که به ما صبوری و مهربانی آموخته است . "
بادنبال کردن تابلوهای راهنما به شهر نخل تقی هدایت می شوی . علامتی دیگر تو را به جنگل حرا می برد . جنگلی عجیب میان دریا و آب شور.ذخیره گاه بیوسفری ساحلی آبهای جنوب کشور.
درکنار تابلوهای نشان دهنده شهر اما پارچه نوشته هایی با این محتوا به چشم می خورد :"مقدم وزیرتعاون،کارورفاه اجتماعی را به پایتخت انرژی ایران گرامی می داریم ". و مردم پایتخت انرژی ایران چشم به راه علی ربیعی هستند . در گوشه گوشه شهر خیلی ها خبردارند که قرار است وزیر بیاید . وزیری که به دلیل هفته دولت از دوروز پیش درسفری طاقت فرسا به کرمانشاه ،کردستان و مریوان برای وعده به قول هایش هیچ زمانی برای استراحت نداشته است . مردم زیادی در فرودگاه بین المللی عسلویه منتظر ربیعی هستند . دراین شلوغی ممکن است گوشه دیگری از ذهنت درگیرسوالی شود و آن این است :راستی عسلویه یعنی چه ؟
خیلی ها شاید با شنیدن نام "عسلویه " در ناخودآگاه ذهنشان به یاد عسل وکندوی عسل هم بیفتند . اما نام گذاری این منطقه ویژه هم خود قصه ای شنیدنی دارد . خیلی قبل ترها شاید به دلیل آرامش کرانه خلیج فارس بود که مردمی به این منطقه اسلو (slow) می گفتند ، یعنی آرام .از آنجایی که بیشتر مردم این منطقه عرب زبان هستند به مرور"ع"هم به آن اضافه شد و کم کم همه به اینجا گفتند "عسلویه ". این روایت چند بومی نشین عسلویه است از علت نام گذاری آن .
افتتاح بیمارستان حضرت نبی اکرم عسلویه (ص)
مردم عسلویه از سال 84 منتظربیمارستانی بوده اند که درکش و قوس هایی افتتاح آن به تاخیر افتاده بود . حالا وزیرتعاون،کارورفاه اجتماعی و مسئولان سازمان بیمه تامین اجتماعی آمده اند تا این بیمارستان 32 تختخوابی را افتتاح کنند . بیمارستانی مجهز به بخش های بستری ،زنان و اطفال،مردان ،اتاق عمل و ریکاوری،درمانگاه شبانه روزی ،داروخانه ، آزمایشگاه ، دندانپزشکی ،درمساحتی بیشتر از 17 هزارمترمربع ،اما هنوزاحساس کمبودی دارند . وزیر که می آید درددل خود را به او می گویند . "ما به زایشگاه نیاز داریم ".وزیردرخواستشان را پاسخ می دهد و می گوید زایشگاه هم به این بیمارستان اضافه می شود . همه برای دکترربیعی دست می زنند و این گونه قدردانی خود را اعلام می کنند .
ربیعی از لزوم توجه به آسیب های اجتماعی می گوید و تاکید می کند نیروهای بومی باید تحت آموزش های تخصصی سازمان فنی و حرفه ای قراربگیرند و به عنوان یک متخصص چرخ این منطقه ویژه صنعتی را بچرخانند . با استاندارتفاهم نامه ای امضاء می کند مبنی براین که استخدام ها ازمیان نیروهای بومی انجام شود . وزیر بر لزوم ایجاد کانون های کارآفرینی تاکید می کند .و بخش درمانگاهی این بیمارستان را هم افتتاح و به بخش های اطفال و چند بخش دیگر هم سر می زند . کودکان با دیدن ربیعی دست های گرمش را می فشارند .
* افتتاح فازدوم مجتمع پتروشیمی جم با هزارمیلیارد تومان
زمان کوتاه و برنامه های وزیر فشرده است . کارگران مجتمع پتروشیمی جم ، چشم به راه ربیعی هستند . وقتی می آید و مانند آنان کلاه قرمز به سر می گذارد آن ها که نزدیک ترند به کنارش می آیند و برایش از وضع و اوضاع می گویند . اینجا بوی صنعت می آید ،بوی نفت ، بوی گاز.آنها که دورترهستند برای وزیر دست تکان می دهند وآفتاب همچنان می تازد . تمام بازدید ها در ظل آفتاب است .بعد از بازدید ها و گپ و گفت های صمیمی بزرگترین منطقه کارگری کشور نشست کوتاهی برگزارمی شود .مهندس بهشتیان که لباسی به رنگ سایر کارکنان به تن دارد به وزیرخوش آمد و نکات زیرپوستی مجتمع را برای ربیعی و همراهانش بازگو می کند . فرصت محدود است و بهشتیان می گوید ما این ظرفیت را داریم که جزء کشورهای اول منطقه شویم وادامه می دهد باید احساس پیشرفت و ماندگاری و آرامش را در این مجتمع ارتقاءدهیم . وزیرهم بهشتیان را را همان مهندس 30 سال پیش می خواندو با لبخند می گوید :نگاه های اقتصادی و پیشرفت برای پیشرفت از ایده های منحصربه فرد اوست .
دراین جلسه ربیعی هم چنین از اختصاص هزارمیلیارد تومان برای افتتاح فازدوم مجتمع پتروشیمی جم خبر می دهد و این یعنی 500 نفرمشغول به کار می شوند . خستگی از تن کارگران به در می رود و این از چهره های خندانشان پیداست .
*سفر به بوشهر
وقت تنگ است . روز به نیمه های خود رسیده است . ربیعی و معاونان سازمان های تابعه و مدیرانش راهی بوشهر می شوند . مسیرطولانیست . هرجا که چشم می اندازی خشک خشک است . مردم بوشهر هم منتظرند . جلسه شورای اداری استان برگزارو مسائل بررسی می شود . وزیرورئیس سازمان بازنشستگی کشوری ازآغاز عملیات اجرایی خانه امید بازنشستگان سخن می گویند .
نخل ها در باد برایت دست تکان می دهند . از پایتخت انرژی ایران دور می شوی . جاده های طلایی حالا دیگر رو به مهتابی شدن می روند . تو به شهرت و به حس جدیدی از تعریف گرما می رسی و تا مدت ها خاطرات زمین تشنه را به گوشه دنجی از ذهن می سپاری .
انتهای پیام/