به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسینم، با وجود اینکه آمریکا و غرب برای تشکیل ائتلاف بین المللی و منطقه ای علیه داعش تلاش می کنند و تقریبا در غرب همچنانکه از نشست اخیر سران ناتو در ولز نیز بر می آید در اینباره اجماع ایجاد شده است اما در خاورمیانه جدا از شکاف های سنتی که همواره بین قطب های قدرت و درگیر (ایران، اعراب، رژیم صهیونیستی )وجود داشته است اکنون در داخل کشورهای عربی نیز دیدگاههای مختلف در خصوص مشارکت در ائتلاف مورد درخواست غرب و آمریکا ایجاد شده است که می تواند تلاش های جاری برای تشکیل ائتلاف و کارایی آن را تحت تاثیر قرار دهد.
عوامل و متغیرهای تاثیر گذار بر دیدگاههای مختلف درون عربی
به نظر می رسد چند عامل در این زمینه موثر بوده است که از جمله مهمترین آنها می توان به رقابت های قطر و عربستان، ترس از بی ثباتی های داخلی، بی اعتمادی به آمریکا و اهداف اعلام نشده آن از تشکیل ائتلاف و دور خیز رژیم صهیونیستی برای شرکت در ائتلاف به اصطلاح ضد داعش اشاره کرد.
رقابتهای قطر و عربستان
تقریبا جایی نمی توان در تحولات خبر ساز خاورمیانه و شمال آفریقا طی سال های اخیر پیدا کرد که از رقابت ها و صف بندی های عربستان و قطر در برابر یکدیگر در امان مانده باشد. تقریبا در اغلب بحران ها و خیزش ها عربستان در یک طرف و قطر در طرف دیگر آن قرار داشته است. به همین ترتیب هرچند هیچ یک از دو کشور عربستان و قطر تاکنون مواضعی صریح بر له یا علیه ائتلاف مورد درخواست امریکا اتخاذ نکرده اند اما از بررسی رویکرد عملی و رسانه ای این دو کشور چنین بر می آید که عربستان در راستای تشکیل ائتلاف و قطر بر خلاف آن گام بر می دارد.
در این راستا عربستان به تلاش های سیاسی و تبلیغاتی جدیدی برای مقابله با داعش دست زده است و کوشیده است تصویری از خود ارائه دهد که انگار قربانی داعش است. در برخی موارد نیزمقامات سعودی کوشیده اند خود را در عرصه مبارزه با تروریسم پیشگام معرفی کنند و اظهارات ملک عبد الله پادشاه عربستان مبنی بر اینکه خطر داعش به اروپا و آمریکا نیز خواهد رسید در این چارچوب قابل ارزیابی است.
همچنین در رویکرد رسانه های عربستان این نکته قابل استنباط است که این کشور برای ورود ایران به این ائتلاف نیز بستر سازی نمی کند. در مجموع به نظر می رسد عربستان به دلایل مختلف از جمله الگوی رقیبی که داعش با طرح خلافت برای ایدئولوژی وهابی ایجاد میکند و یا نفوذی که رقبای منطقه ای آن از جمله قطر در داعش دارد، این سازمان را برای خود خطر جدی ارزیابی می کند و در نتیجه تشکیل ائتلاف را برای مقابله با آن ضروری می پندارد.
اما در مقابل نه تنها در رویکرد سیاسی و تبلیغاتی قطر تحرکی در خصوص تشکیل ائتلاف دیده نمی شود بلکه درست برعکس رسانه های وابسته به این کشور به طرح مطالب و ایده هایی می پردازند که درخصوص لزوم تشکیل ائتلاف جهانی تردید ایجاد می کند.
روزنامه القدس العربی در سرمقاله خود با عنوان "حمله ناتو علیه داعش و نقش احتمالی کشورهای عربی" نوشت: حضور علنی کشورهای عربی در جنگ با تشکیلاتی که خودش را «دولت اسلامی» می نامد و سردمدار آن ناتو است، امری ساده نیست به ویژه این که درباره یک ساختار عربی پیچیده صحبت می کنیم که خاستگاه تشکیل ایده های فرهنگی و اجتماعی و بلکه تفکرات داعش است.
برخی در اردن درمورد هرگونه ایفای نقش دولت اردن در جنگ منطقه ای که به نفع این کشور نیست، هشدار داده اند زیرا این جنگ هیچ سودی برای ما ندارد. ناظران مسائل سیاسی این موضوع را به وجود یک جریان گسترده حامی داعش بین پیروان جنبش سلفی جهادی در اردن نسبت دادند.
در مصر نیز یک منبع نظامی ضمن تکذیب خبر منتشر شده در هفته نامه ساندی تایمز مبنی بر حضور نیروهای مصر و پاکستان در مرزهای عراق و عربستان گفت اعزام هرگونه نیروهای مصری به خارج از این کشور فقط در چارچوب ضوابط ملی مشخص و احترام به قانون بین المللی امکان پذیر است.
این اظهار نظر احتمال مشارکت نیروهای مصر را در مقابله با داعش، البته درصورتی که قاهره درخواست رسمی دولت جدید بغداد را در این خصوص دریافت کند، منتفی نمی کند به ویژه این که متحدان مصر در حوزه خلیج فارس با این امر موافقند اما این موضوع دولت مصر را از واکنش های انتقام جویانه تشکیلات داعش داخلی که عملا بریدن سرها را در صحرای سینا آغاز کرده است، معاف نخواهد کرد.
کشورهای حوزه خلیج فارس نیز تقریبا همین وضعیت را دارند. نقش آن ها به تامین مالی محدود نخواهد شد بلکه از آن ها خواسته خواهد شد اجازه دهند از پایگاه های هوایی و نظامی شان در حملات استفاده شود.
نمی توان اقدام برخی از کشورهای مغرب عربی را به مشارکت دادن نیروهای نمادین بعید دانست اما واقعیت این است که اکثر کشورهای عربی ترجیح خواهند داد یک مشارکت حداقلی و به دور از توجه داشته باشند تا در معرض حملات انتقام جویانه قرار نگیرند به ویژه این که حمله هوایی ناتو به لیبی نتایجی فاجعه بار داشت زیرا به کشته شدن هزاران نفر از افراد بی گناه انجامید و راه را برای ورود گروه های تروریستی به این کشور گشود.
همچنانکه ملاحظه می شود در این مقاله به روشنی به خطراتی که در کمین کشورهای عربی برای مشارکت در ائتلاف ضد داعش قرار داد،گوشزد شده است.
بی اعتمادی به آمریکا و اهداف اعلام نشده آن از تشکیل ائتلاف
در رویکرد اعلامی و اعمالی اغلب کشورهای عربی نوعی احتیاط دیده می شود و اگر چه بخشی از این رویکرد محتاطانه از دل نگرانی ها این کشورها از عواقب و پیامدهای داخلی مشارکت احتمالی در ائتلاف ضد داعش ناشی می شود اما بخش مهم آن به بی اعتمادی های این کشورها به اهداف پشت پرده امریکا از تشکیل ائتلاف ضد داعش بر می گردد. چنانکه ضاحی خلفان معاون رییس پلیس دوبی در صفحه تویتر خود نوشت: "آمریکا همانگونه که به صدام چراغ سبز نشان داد، به ابوبکر البغدادی سرکرده گروه داعش نیز چراغ سبز نشان داده است تا از کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس باج خواهی کند. "وی افزود: "باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا نمایش بوش را تکرار می کند. بوش در زمان ریاست جمهوری خود خواستار ائتلاف علیه صدام شد و اوباما نیز اکنون از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، ائتلاف علیه داعش را می خواهد. همه اینها هزینه بر است. همه ما در معرض باج خواهی آمریکا قرار داریم. "
حال سوال این است که امریکا و غرب از اعراب چه نوع باجی می خواهند؟
هر چندپاسخ این سوال بدرستی مشخص نیست اما بر اساس تجارب گذشته و روندی که بعد از واقعه 11 سپتامبر سال 2001 امریکا طی شد می توان چند احتمال را در این خصوص مطرح کرد. نخست ایجاد زمینه ای برای خارج کردن دلارهای نفتی از کشورهای نفتی و به جریان انداختن آن در اقتصادهای بحران زده غربی است بخصوص آنکه طی سال های اخیر برخی از این کشورها بخصوص عربستان از محل افزایش بهای نفت در آمدهای هنگفتی دریافت کرده اند.
احتمال دیگر وادار کردن کشورهای عربی به مشارکت در طرح جدید مبادله ارضی در منطقه است که عمدتا با هدف حل بحران فلسطین از محل سرزمین های عربی و به طور خزنده دنبال می شود.
احتمال دیگر در این خصوص وادار کردن کشورهای عربی به پذیرش تدریجی حضور و نفوذ ناتو در این کشورها است. زیرا اگر هر یک از کشورهای عربی در ائتلاف جدیدضد داعش ( که تصمیم آن در نشست سران ناتو اتخاذ شده حضور یابند ) حضور یابند به طور ضمنی این مجوز را نیز به این سازمان خواهند داد که به بهانه مقابله با داعش در داخل این کشورها وارد عمل شود و تجربه پاکستان و یمن در این کشور ها نیز تکرار شود.
با توجه به این دلایل می توان گفت بدبینی به اهداف امریکا و غرب از تشکیل ائتلاف به اصطلاح ضد داعش در کشور های عربی چند وجهی است که این به نوعی ازگستره دل نگرانی های آنها حکایت دارد.
دورخیز رژیم صهیونیستی برای مشارکت در ائتلاف جدید غرب
با وجود اینکه تا پیش از این شواهد زیادی در خصوص روابط میان گروههای تکفیری ( اعم از داعش و النصره و غیره ) و رژیم صهیونیستی منتشر شده بود و در خلال جنگ سوریه بارها ارتش صهیونیستی با بمباران مواضع ارتش سوریه و یا مداوای مجروحان تکفیری در بیمارستان صحرایی واقع در جولان به کمک مخالفان مسلح ضد دولتی سوریه آمد و در عین حال همه اقداماتی که گروههای تکفیری چه در عراق و سوریه و چه در سایر مناطق خاورمیانه انجام داده اند به نفع رژیم صهیونیستی تمام شده است اما این رژیم درست از زمانی که بحث تشکیل ائتلاف علیه داعش مطرح شده به انحائ مختلف می کوشد حداقل در ظاهر خود را قربانی داعش جلوه دهد تا جای پای مناسب در ائتلاف جدید برای بهره برداری های بعدی پیدا کند.
در این راستا این رژیم ابتدا اعلام کرد که استیون ساتلوف (دومین خبرنگار سربریده آمریکا )یهودی بوده و از سال 2005 در فلسطین اشغالی ساکن بوده و بلافاصله بعد از آن اعلام شد که فرد مظنون به حمله به موزه یهودیان در بروکسل مدتی در سوریه بوده و زندانبان خبرنگاران ربوده شده غربی بوده است.
بر این اساس با توجه به برنامه ریزی هایی که رژیم صهیونیستی از هم اکنون برای عضویت در ائتلاف به اصطلاح ضد داعش آمریکا و غرب صورت می دهد،می توان گفت یکی از دل نگرانی های کشورهای عربی از حضور در این ائتلاف می تواند از جانب این رژیم نیز باشد.
نتیجه گیری
در مجموع می توان گفت اجماعی که در غرب در خصوص لزوم تشکیل ائتلاف بین المللی ضد داعش دیده می شود به هیچ وجه در منطقه خاورمیانه دیده نمی شود و در این منطقه جدا از صف بندی های که به طور سنتی بین قطب های رقیب و متخاصم قدرت وجود داشته اکنون در میان 6 عضو شورای همکاری خیلج فارس نیز اتفاق نظر یدیده نمی شود به گونه ایی که ظاهرا عربستان از پیوستن به این ائتلاف حمایت و در مقابل قطر با آن مخالف است و این مخالفت همچنانکه از اظهارات ضاحی خلفان بر می آید در امارات عربی متحده نیز مشاهده می شود.
در این میان کویت نیز همچنانکه از لحن رسانه های این کشور بر می آید هم از خطر داعش نگران و هم به اهداف امریکا مشکوک هستند. در چنین وضعیتی احتمال اینکه این کشورها بتوانند به تصمیمی جامع و مشترک برای پیوستن به ائتلاف مورد درخواست امریکا برسند، به نظر می رسد.
این در حالی است کشورهای غربی در تلاشند از آشفتگی فکری حاکم بر رهبران جهان عرب و از بحران های داخلی آنها حداکثر استفاده را بعمل آورند و در پوشش مبارزه با داعش مرزهای ناتو را به سمت منطقه استراتژیک خلیج فارس گسترش دهندکه این دستکم دو فایده برای اعضای این سازمان دارد. نخست اینکه ناکامی های آنها را در بحران سوریه و بحران اوکراین تا حدودی جبران می کند و دوم اینکه در معادلات ژئوپولتیک، ژئواستراتژیک وژئواکونومیک جهانی تا حدودی موقعیت غرب در برابر قدرت های رقیب از روسیه و چین گرفته تا مجموعه بریکس تقویت کند.
انتهای پیام/پ