گوهر سلیمانی: برادران شهیدم همیشه ما را به حجاب توصیه می‌کردند

به گزارش خبرگزاری تسنیم از جهرم، خانواده  پرافتخار شهیدان سلیمانی، 3 شهید گلگون کفن را در راه اسلام تقدیم میهن کرده اند،به گفته برادرشان، هر سه شهید متولد روستای "هکان" از توابع شهرستان جهرم بودند.

ناصرسلیمانی، برادر شهیدان سلیمانی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم درباره برادرشان و نحوه شهادتشان می گوید: برادرم بهمن در سال 1335 به دنیا آمد، وی نمونه و الگویی شاخص در خانواده بود و همین امر سبب شد که بعد از او دو برادر دیگرم بهزاد و قدرت هم راه وی را ادامه دهند.

وی قبل از جنگ نیز فعالیت انقلابی زیادی داشت و طلایه‌دار تظاهرات و راهپیمایی در روستای محل سکونت و شهرستان جهرم بود و بعد از پیروزی انقلاب وارد سپاه پاسداران و زمان شروع جنگ از همان روزهای اول راهی جبهه شد. وی  اوایل سال 1360 ازدواج کرد و در عملیات حصر آبادان به منطقه جنگی رفت و در تاریخ 6 مهرماه 1360 به مقام شهادت نائل شد.

برادر دیگرم شهید بهزاد سلیمانی نیز در سال 1346 چشم به جهان گشود و دوران ابتدایی را در روستای هکان گذراند و چون علاقه زیادی به درس و علم‌آموزی داشت برای گذراندن دوره راهنمایی و دبیرستان به شهرستان جهرم رفت. وی تصمیم داشت در آینده  ملبس به لباس شریف روحانیت شود و بعد از اینکه بهمن شهید شد به جبهه رفت و یک بار هم از ناحیه دست مجروح شد و در نهایت سال 1362 در عملیات خیبر به شهادت رسید.

برادر دیگرم قدرت‌الله در 1 آبان ماه 1342 در زادگاه دو برادر دیگرم به دنیا آمد و هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی 15 سال داشت و به عنوان سرباز و بسیجی در شهرستان جهرم شروع به فعالیت کرد در ابتدا محافظ آیت‌الله آیت‌اللهی امام جمعه فقید جهرم بود و بعد از آن به فعالیت در ساختمان رادیو برای پوشش‌دهی اخبار شهرستان و کشور پرداخت.

با تشکیل سپاه پاسداران و همزمان با شروع جنگ به صحنه جنگ حق علیه باطل رفت و در چندین عملیات از جمله خیبر شرکت کرد و در شهرستان جهرم به عنوان پاسدار شروع به کار کرد، وی در کنار فعالیت‌های زمان جنگ تحصیلات خود را تا سوم راهنمای ادامه داد و بعد از اتمام جنگ کار خود را در تیپ 33 هوابرد المهدی دنبال کرد، بعد از پایان جنگ در سال 1368 تا حدود سال 1373 مأموریت‌های فراوانی در بیرون از شهرستان برای مبارزه با اشرار در مرزهای شرقی و سیستان و بلوچستان و در زمان تهدید تنب بزرگ و کوچک توسط آمریکا داشت که در بازگشت از یکی از این مأموریت‌ها در تاریخ 23 اسفند ماه 1373 در حین مأموریت تصادف کرد و به فیض شهادت نائل شد. وی در این سال‌ها و در کنار فعالیت‌های خود تشکیل خانواده داده و 4 فرزند داشت.

پدر و مادرم با شنیدن خبر شهادت بهمن خدا را شکر کردند

ناصر سلیمانی درباره پدر و مادر مرحومشان و عکس‌العمل آنها زمان شنیدن خبر شهادت برادرنش نیز اینگونه می گوید که مادرم 11 سال و پدرم 2 ماه پیش به برادران شهیدم پیوستند، زمانی که خبر شهادت بهمن به خانواده دادند پدر و مادرم خدا را شکر کرده و گفتند امانتی بود از جانب خدا، خون پسرم فدای پسران زهرا (ص) شد و با اینکه اقوام مخالف اعزام بهزاد و قدرت به جبهه بودند اما پدر و مادرمان مشوق آنها برای حضور در جبهه بودند در واقع اگر آنها خدایی بودند فقط به خاطر تربیت صحیح و اهمیت به نماز و روزه توسط پدر و مادرم بود.

سربازان جنگ نرم تفاوتی با رزمندگان دیروز ندارند

عزیز سلیمانی، برادر دیگر شهیدان سلیمانی نیز می‌گوید: نیازی نیست که به مردم بگوییم پاسدار خون شهدا باشند زیرا آنها کاملا محافظ و مواظب‌اند. ما اکنون نیز در جنگ هستیم ولی شکل آن تغییرکرده و سربازان این جنگ نرم هیچ تفاوتی با رزمندگان دیروز ندارند.

برادرانم همیشه ما را به حجاب توصیه می‌کردند

گوهر سلیمانی خواهر شهید در توصیف برادرانش می‌گوید: برادرانم عاشق ولایت فقیه بوده و به نماز و دین عشق ورزیده و بسیار مردمی بودند. هر سه آنها دوستدار امام حسین(ع) بودند به طوری که بهزاد همیشه می‌گفت: دوست دارم مانند  حضرت عباس(ع)شهید شوم. آنها اکثر عمرشان در مساجد گذشت و بسیار به بیت المال اهمیت می‌دادند، همیشه ما را به حجاب توصیه می‌کردند.

اقوام خواب برادرانم را زیاد می‌بینند، رابطه بهمن با پسر عموی‌ من خیلی خوب است به طوری که وی می‌گفت: زمانی که ماشینم 10 ساعت در برف مانده بود با توسل به بهمن با یک استارت روشن شد.

عبدالرسول ثابتی، همرزم شهید قدرت الله سلیمانی، در خاطره‌ای از وی می‌گوید: درحالی که جثه‌ای کوتاه داشتم برای ثبت‌نام جبهه به سپاه رفتم، قدرت از من پرسید برای چه به اینجا آمده‌ای؟من نیز در جواب وی گفتم برای جنگیدن حق علیه باطل. با عطوفت خندید و گفت: قلبت بزرگ است سعی کن با قلب بزرگت جثه‌ات نیز بزرگ کنی.

بخشی از وصیت نامه شهید قدرت‌الله سلیمانی

از خواهران و برادران عزیز تمنا دارم که یک لحظه از خط امام خارج نشوند نه جلو بیفتند و نه عقب چون خط امام ما را به پیروزى مى‌رساند و هر خط دیگرى ما را به فنا مى‌کشاند و همیشه گوش به فرمان امام باشید و فرامین امام را مو به مو اجرا کنید همانطور که امام عزیز‌مان فرمودند مسئله اصلى جنگ مى‌باشد و این مسئله مرا فراموش نکنید و جبهه‌ها که سنگر شهیداست خالى نگذارید و شما اى خواهران محترمه که نمى‌توانید مستقیما به جبهه بیایید و در پشت جبهه به انقلاب خدمت کنید و با حجاب خود دشمنان اسلام و انقلاب را کور نمایید همانطور که رزمنده نوجوان اسیر که در زندان‌هاى بغداد مى‌فرماید اى زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است، منظور این برادر آن خارجی‌هاى بى‌دین نمى باشد بلکه تذکرى هم به شما خواهران حزب الهى می‌باشد. برادران عزیزم نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد مبادا در غفلت بمیرید که مولاى متقیان در محراب شهید شد مبادا در حال بى‌تفاوتى نسبت به جبهه اسلامى بمیرید که على اکبر امام حسین (ع) در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.

انتهای پیام/