به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرکز مطالعات راهبردی منطقه(المرکز الاقلیمی للدراسات الاستراتیجیه) در مقالهای نوشت: آمریکا در عقب نشینی از سیاستهای منطقهای خود در کاستن از ورود به بحران های منطقه ای و عدم تسلط بر اولویت های دولت باراک اوباما و کاهش سیاست های جنگی و عقب نشینی از عراق و افغانستان و عدم مداخله مجدد نظامی در منطقه، بار دیگر اولویت های خود را در توجه به منطقه قرار داد و آن را جزو مهم ترین رویکردهای سیاست خارجی خود بازگرداند. این در حالی است که مدتی پیش به دنبال انتقال وزنه تاثیر گذاری خود از خاورمیانه به شرق آسیا بود تا بتواند چین به عنوان رقیب و تهدید کننده آینده خود را مهار کند.
آمریکا با بازگشت مجدد به سیاست های خاورمیانه ای خود دستور تشکیل ائتلافی بین المللی با مشارکت دولت های منطقه ای و جهانی را صادر کرد تا با دولت اسلامی عراق و شام که در رسانه ها به نام داعش شناخته می شود، مبارزه کنند. این مبارزه بعد از آن صورت گرفت که این گروه تروریستی سرزمین هایی را در عراق و سوریه در اختیار گرفت تا آن را به عنوان نقطه اتکای خود در تاسیس دولت اسلامی به کار گیرد.
به گزارش المنار، این ائتلاف و حمله آن به منطقه بعد از آن شکل گرفت که سال گذشته آمریکا از حمله به دولت بشار اسد در سوریه عقب نشینی کرده بود و موضوع حملات هوایی به سوریه را به موافقت کنگره این کشور منوط کرده بود. بنابراین به نظر می رسد محرک جدی آمریکا در هر اقدام در منطقه تهدید منافع این کشور و هم پیمانانش است و به همین علت است که انتقادات زیادی از دولت آمریکا در ترسیم مبارزه خود با داعش مطرح شده است، این در حالی است که همین دولت پیشتر اعلام کرده بود که هیچ راهبردی برای مقابله با داعش ندارد، اما حال که هزینه های مقابله با داعش افزایش یافته، این راهبرد را برگزیده است.
بنا بر اظهارات مقامهای آمریکایی، ارتش این کشور تاکنون 4100 حمله هوایی را از آغاز حمله بر ضد نیروهای داعش در سوریه و عراق انجام داده اند که علاوه بر اینها 40 حمله نیز از سوی جنگنده های کشورهای عربی هم پیمان با آمریکا صورت گرفته است.
تحرکات بین المللی در زمینه حملات هوایی به مناطق حضور شبه نظامیان در مرزهای عراق و سوریه تردیدهای جدی و سوالات اساسی را در مورد اثر بخشی آنها ایجاد کرده است، به عبات دیگر این تردید جدی مطرح است که آیا با ایجاد ائتلاف ضد داعش می شود این گروه تروریستی را ریشه کن کرد؟ بویژه اینکه در حال حاضر جنگ نامتقارنی در منطقه شکل گرفته که ارتش های کلاسیک به جنگ یک گروهک شبه نظامی مسلح رفته اند.
واقعیت این است که ممکن است نیروهای نظامی بتوانند بخش زیادی از توان وامکانات دعش را از بین ببرند، اما توان نظامی همیشه در مقابله با ایدئولوژی و دیدگاه های اعتقادی شکست می خورد، دیدگاه هایی که داعش بر اساس آن ها موفق شده هزاران تن از هواداران خود را از تمامی کشورهای عربی و غربی به سوریه و عراق بکشاند. این روند نشان می دهد که موفقیت ائتلاف ضد داعش در از بین بردن این گروه تروریستی و امثال آن مقطعی است.
این روند همچنین نشان می دهد که تلاش ها برای از بین بردن داعش نباید منحصر به عملیات نظامی باشد، بلکه باید استراتژی کاملی تدوین شود که به عوامل توسعه این پدیده تروریستی در منطقه که تاثیرات آن شامل تمام جهان خواهد بود، بپردازد. موفقیت ائتلاف ضد جنگ در این است که به دولت های عربی کمک کند تا رژیم های سیاسی را شکل دهند که بتواند نیازهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی شهروندان خود را تامین کند.
از این منظر بررسی مسایل و شاخص های مختلف منطقه ای قابل توجه است، از جمله این مسایل میزان تهدید داعش بر ضد امنیت منطقه ای و جهانی و منابع قدرت و تامین مالی این گروه و نحوه استفاده آنها از تکنولوژی و ارتباطات در عضو گیری از تمام دنیا و مواضع دولت های خارج از این ائتلاف و میزان موفقیت احتمالی ائتلاف در از بین بردن داعش و .... است.
انتهای پیام/ر