به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، وقتی گهواره تمدن ایران زمین بر چرخش از غرب به باختر و از شمال تا جنوب در راستای پیشرفت تمدن و فرهنگ حرکت میکرد، آنوقت تمام کشورهایی که حالا دم از پیشرفت میزنند، یا به وجود نیامده بودند و یا حرفی برای گفتن نداشتند.
اما وقتی ما پس از سالیان سال تنها به عقبه و فرهنگ باستانی خود فقط بدون نگرش و عمل حرف زدیم و البته در بسیاری مواقع فراموش کردیم، همان کشورهایی که حرفی برای گفتن نداشتند، جلو آمدند و بدون تعارف و صراحت باید گفت چنان پیشرفتی از لحاظ علم و تفکری داشتند که گوی سبقت را از ما ربودند.
غافل از بسیار از چیزها ما جزئی از جهان سومیها شدیم.... به قول حسن نراقی که در کتاب جامعه شناسی خودمانی میگوید: ما فقط به عقبه فرهنگ خود مینازیم و داعیه بسیاری چیزها را داریم اما در عمل و واقعیت کاری نمیکنیم.
واقعیت این است که ما از داشتههای فرهنگی ملموس و غیرملموس خود محافظت نکردیم، شاید برگزاری اجلاس میراث معنوی و فرهنگ ناملموس راهی باشد برای احیای داشتههای غنیای باشد که باید از آنها با افتخار صحبت کرد.
داشتههایی مانند گویشها و لهجههای محلی در سرزمین رنگارنگ ایران، سرزمینی که با میزبانی اقوام مختلف خود یک موزه مردم شناسی به شمار میآید.

موزهی مردم شناسی که در دل خود گویشها و لهجههای بسیاری را دارد، بنا به گفته یونسکو در روز جهانی زبان مادری، هم اکنون حدود 6 هزار و 700 زبان در جهان مورد استفاده گویشگران قرار میگیرد و ایران به خاطر وجود و تنوع زیاد زبان و لهجههای بومی در نقاط مختلف کشور، جزو کشورهای آسیب پذیر جهان از نظر زبانی به شمار میآید؛ به همین دلیل یونسکو از ایران خواسته تا تنوع غنی زبان و گویش را حفظ کند.
در کتاب اطلس زبانشناسی عنوان شده 40 هزار نوع گویش ایرانی شناسایی شده و این به دلیل تنوع اقوام در این سرزمین است.
اسماعیل آذر، استاد ادبیات درباره چگونگی زبان فارسی اعتقاد دارد: از قرن 14 به بعد بوده که استفاده از زبان فارسی رایج میشود و زبان واسطهای که در همه جای کشور از آن بهره گرفته میشود همین زبان فارسی ما است که در قرن 14 شاهد هستیم ابن سینا بیماران خود را از طریق همین زبان از طریق گفتوگوی فارسی صحبت میکرده است.
استاد ادبیات فارسی بیان کرد: زبان فارسی تا اینکه تبدیل به زبان امروزی شود مراحل زیادی را پشت سر گذاشته و به نظر من یک گروه زبان در بخارا شکل میگیرد و آنها به هومس و تیسفون شهرهای دیگر میروند و در آنجا با گروه زبانهای دیگر ترکیب میشود و زبانی که امروز فارسی دری میگویند از این اختلاط و از این پیوند به وجود میآید اما خاستگاه زبان فارسی از فارس همان است.
وی افزود: زبانها در نقشهای به نام درخت قرار دارند که به نام درخت هندی ایرانی است، شاخه تنومند ایرانی مربوط به روزگار آریاییها است و این شاخه اشتراک ما را با زبانهای دیگر دنیا مشخص میکند که زبان فارسی در کشور ما باز خودش به شاخههای مختلفی تقسیم میشود و این شاخهها همه از یک بند منشعب میشوند.
آذر اظهار کرد: یک درخت تنومند که از شاخههایی منشعب آن گویشها و لهجهها که در بسیاری از روستاها و شهرستانهای ما متداول است و گاهی از رگههای اوستایی در این گویشها وجو دارد تشکیل شده که اقوام مختلف تحت تاثیر همین گویشها واژگانی را انتخاب کردند.

وی افزود: اگر از آن شاخ و برگها مراقبت نشود به تدریج خشک میشوند و ما به یک بدنه میرسیم که هیچ شاخ و برگی ندارد اما در اینجا ممکن است این سوال مطرح شود که ما به گویشها و لهجهها چقدر نیاز داریم؟ البته میبینیم که شاعران در طول سالهای متمادی به لهجهها و گویشهای فراوانی شعر گفتهاند و کاتبان و متون خود را نوشتهاند و در واقع هویت خاصی به سالهای قبل دادهاند.
به اعتقاد وی گویشها و لهجهها مانند این است که خانهای باشد که ممکن است در آن پنجرههای بسیاری باشد که از آن استفاده نکینم اما آنها جزئی از ماهیتهای آن خانه هستند که مجموع آن زیبایی ایجاد میکند و وجودش از عدم آن بهتر است.
استاد ادبیات فارسی گفت: این شاخ و برگها که حکم لهجهها و گویشها را دارند بر فرهنگ ما سایه انداخته و در کشوری مانند ایران که زادگاه معرفت و حکمت است صلاح و جایز نیست و باید همچنان از این عناصر به خوبی محافظت و مراقبت شود.
وی تصریح کرد: ما در حال حاضر نسخههای خطی بسیاری داریم که ممکن است استفاده نشود اما به خاطر تاریخ و دیرینگی مطالب خودشان فرهنگ ساز هستند وگویشها و لهجهها را باید از این دریچه دید.
آذر که خود زاده شهر هنر پرور اصفهان است در باره لهجهها میگوید: لهجهها با جغرافیا و تاریخ نسبت دارند اما گویشها ضعیف و قوی بوده و در تاریخ نوسان دارند گویشها میتوانند کمرنگ شوند ولی لهجهها چون با تاریخ کلام یک قوم به هم آمیخته است عمر ماندگاری دارند و در واقع عمر لهجه بیشتر از گویش است.

وی با اشاره به لهجه اصفهانی گفت: لهجهها تغییر نمیکنند اگر چه ممکن است در محلههاو منطقهها تفاوت آوایی داشته باشند اما در اصل یکی است مانند اصفهان که نوع بیان آوایی برخی کلمات در شرهای نزدیک مانند خمینی شهر با شهر اصفهان تغییراتی کوچک دارد و یا حتی در برخی محلههای آن اما اصل لهجه و نوع کلمه یکی است.
آذر گفت: تفاوت لهجه اصفهانی با دیگر لهجههای زبان فارسی در زیر و زبر آوایی واژهها است که در آهنگ ادای جملهها تاثیر گذار است.
اگر چه ممکن است زبان فارسی و گویشها در گذر زمان با تغییر مواجه شوند اما همواره یادمان باشد تنوع و نگهداری از این هدیه خداوندی و انتقال آن به نسلهای بعدی هویت تازهای میبخشد، تا جایی که با افتخار در کنار دیگر کشورها سر خود را بالا گرفته و با اقتدار به ایرانی بودن خود همانند قبل افتخار کنیم.
انتهای پیام/ ب