به گزارش حوزه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، طاهره بلوچ، روزنامهنگار و تحلیلگر پاکستانی نوشت: از فعالیت های تروریستی طالبان گرفته تا القاعده و حتی گروهک هایی تروریستی مثل جند الشیطان و تعرضات گاه و بی گاه از خاک این کشور به ایران، «مسأله پاکستان» را برای همسایههای این کشور خاصه ایران حائز اهمیت کرده است.
از این نظر میتوان گفت که کشتار مردم بیگناه پاکستان توسط پهپادهای آمریکایی، یک تروریسم دولتی شناخته شده است و احساس پاکستانیها با دیگران دربارهی آن تفاوت ندارد. همچنین توجیه آمریکا راجع به آن نیز اهمیتی ندارد. با توجه به گزارشهای منتشر شده، 2400 نفر در حملات هواپیماهای بدون سرنشین کشته شدهاند در حالی که تنها 4 درصد آنها تروریست بودند. این یک نسلکشی است که باعث ایجاد این ایده در نگاه مردم محلی شده است که تروریستها در واقع مورد حمایت آمریکا هستند.
اما در مورد ارزیابی عملکرد نواز شریف، نخستوزیر پاکستان باید گفت که دولت کنونی مستقر در اسلامآباد در برخی زمینهها مانند استقرار نظم و قانون و بهبود وضعیت اقتصادی پیشرفتهایی را از خود نشان داده است اما این امور به تنهایی کافی نیستند، زیرا در مقابل و به عنوان مثال میتوان به تداوم فساد و پارتی بازی در پاکستان اشاره کرد که وضعیت آن همچنان همانند آنچیزی است که در دولت قبلی وجود داشته است. در مورد دولت نواز شریف، به طور گستردهای این باور وجود دارد که برای کسب قدرت، از سوی حزب متبوع وی تقلب (انتخاباتی) گستردهای رخ داده است و در نتیجه اعتبار شخص نخستوزیر مانند قبل از انتخابات نیست، آنهم در شرایطی که رهبر محبوب جناح مخالف دولت یعنی عمران خان به عنوان یک تهدید جدی برای دولت تلقی میشود.
اما در مورد وضعیت ایران به عنوان یک کشور عمده در منطقه باید گفت که بسیار مایه خوشوقتی است که تهران در نهایت مصالحهای را در موضوع برنامه صلح آمیز هستهای خود نشان داد، زیرا این امر قطعا به نفع ایران و منافع آنان است. تحریم اقتصادی ایران، پتانسیل واقعی این کشور را برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای به خطر انداخته بود.
در مورد روابط دو کشور نیز توجه به این نکته مهم است که ما در پاکستان به بهبود روابط با ایران امیدوار هستیم، به خصوص در زمانی که پاکستان بهگونهای مسالمتآمیز با اشغال منطقه کشمیر توسط هند مقابله میکند که منجر به تجاوز مرزی هند علیه پاکستان شده است. ما واقعا امیدوار به برقراری روابط بهتر با ملت برادر ایران هستیم با این حال همه امور در یک جهت عمل نمیکنند. به اعتقاد من آقای روحانی رئیس جمهوری ایران باید با رهبران و مقامات پاکستان برای از بین بردن تروریست ها به عنوان دشمن مشترک ایران و پاکستان همکاری کند. این چیزی است که مردم پاکستان به طور گستردهای به آن اعتقاد دارند.
در این میان موضوع تروریسم در پاکستان یک مشکل عمده است. پاکستان طی 13 سال گذشته در یک وضعیت بسیار دشواری قرار داشته است، وضعیتی که این کشور را به یک میدان برای جنگهای نیابتی بسیاری از قدرتها تبدیل کرده است؛ نیروهای ارتش این کشور برای مقابله با تروریستها همچنین تهدیدات ایجاد شده از سوی مرزهای شرقیمان (هند) پراکنده شدهاند و به همین دلیل تروریستها توانستهاند پناهگاههای امنی را برای حمله به ایران دست و پا کنند. البته این به معنای آن نیست که پاکستان با این تروریستها برخورد نمیکند، اما باید توجه داشت که اسلامآباد در حال حاضر محدودیتهایی دارد و لازم است تهران این وضعیت را درک کند که تنها با یاریرسانی به پاکستان میتوان این تروریستها را از بین برد. تروریستها علیه تمامیت هر دوی این ملتها مبارزه میکنند آنهم در حالی که از سوی دشمنان مشترک ما پشتیبانی میشوند.
بنابراین، باید توجه داشت که پاکستان اصلا همانند بربرهای فرقهگرا نیست که بخواهد از این تروریستها پشتیبانی کند. اسلامآباد علاقه دارد به کشورهای برادر خود برای مقابله با این مشکل کمک کند و تنها راه مقابله با این مشکل همکاری مشترک با مقامات پاکستانی است.
با همه این توصیفات باید به این نکته توجه کرد که خاورمیانه، مدت زمان طولانی است که در وضعیت ناخوشایندی به سر میبرد. در اینجا میتوان این پیشنهاد را مطرح کرد که به جای درگیری شدن در جنگهای نیابتی در عراق و سوریه، بهتر است که به دولتهای آنها کمک کنیم. صرف نظر از اختلافات با رهبران این کشورها، عراق و سوریهای متحد و پایدار صلح و امنیت منطقه را تضمین میکنند.
اگر عراق تکه تکه شود، تروریستها یک میدان مهیا، برای به راه اندازی حملات ایدئولوژیکی و نظامی خود در کشورهای دیگر خواهند داشت. در این صورت بهتر است که از عراق و سوریه حمایت کرده، گروه های تروریستی را رها، و عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی را متقاعد کنیم که آتشافروزی در کشورهای همسایه منجر به سرایت آن به کشورشان میشود.
البته باید توجه داشت که هماکنون که سازمان القاعده تا حد زیادی تضعیف شده است، به این دلیل بوده که صرفا به مناطق خاص و گروه های قومی محدود بوده و بیش از این نفوذی ندارد، اما از طرف دیگر، داعش هم از نظر مالی بسیار قدرتمند است، هم از نظر نیرو و به خصوص از نظر ایدئولوژی.
داعش از حمایت قاطع عناصر افراطی در سراسر جهان برخوردار است و این امر رشد سرطانوار آن را تسهیل میکند، اما متاسفانه برخی کشورها متوجه این موضوع نیستند. در مسأله رشد داعش ترکیه به طور خاص نقشآفرینی دارد، اما ملل مسلمان باید ضمن اتحاد با یکدیگر یک بار و برای همیشه با آن مبارزه کنند.
انتهای پیام/پ