به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از "ایران رو"، بالاخره این رویداد دور از انتظار یعنی امضای «قرارداد اتمی» بین روسیه و ایران که نتیجه مذاکرات تقریباً دو ساله است، اتفاق افتاد.
روشن است که این قرارداد از نظر اقتصادی هم سودآور است و هم متقابلاً سودمند زیرا مسکو به انحصار در عرصه انرژی هسته ای ایران دست یافته است در حالی که تهران در آینده نزدیک موفق می شود مسأله تأمین انرژی برای دور جدید صنعتی سازی خود را حل نماید. و اما بعد سیاسی این رویداد را می توان با این جمله کوتاه وصف کرد: «این خبر غرب را تکان داد».
قبل از اینکه درباره علل تکان خوردن غرب یا، به گفته رسانههای گروهی، تعجب آمیخته به نارضایتی غرب از این قرارداد گفتگوی کنیم، باید از رویدادی خبر دهیم که در واشنگتن اتفاق افتاد ولی رسانههای گروهی جهان آن را نادیده گرفتند.
روز 12 نوامبر باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده کنگره این کشور را از تمدید حالت فوق العاده در روابط با ایران مطلع کرد که 14 نوامبر سال 1979 اعمال شده بود. در پیام رئیس جمهور برای کنگره آمده است: «با عنایت به اینکه روابط ما با ایران هنوز به راستای سالم بازنگشته و روند دستیابی به توافقات درباره حل و فصل مسایل مورد اختلاف پایان نیافته است، تصمیم گرفتم مرحله فوق العاده در روابط ما با ایران را تمدید کنم.»
باید توضیح داد که به موجب قوانین آمریکا، حالت فوق العاده در روابط با یک کشور به رئیس جمهور اختیارات وسیعی در زمینه اعمال تحریم ها، محدود کردن تجارت و اتخاذ اقدامات سرکوب گرانه دیگر علیه کشوری را می دهد که رئیس جمهور ایالات متحده وضعیت روابط با آن را فوق العاده ارزیابی می کند.
این حالت فوق العاده در روابط آمریکایی – ایرانی 35 سال پیش، 14 نوامبر سال 1979، در رابطه با تصرف سفارت آمریکا توسط دانشجویان ایرانی اعمال شده و بعد از آن به دفعات تمدید شد. ولی بسیاری از ناظران و سیاستمداران چه در آمریکا و چه در جمهوری اسلامی امیدوار بودند که در سال جاری مقامات آمریکا با عنایت به خط اعلام شده واشنگتن در جهت سالم سازی روابط با تهران و اظهارات شخصیت های رسمی مبنی بر اینکه «روند دستیابی به توافقاتی که باید مشکلات در روابط بین ایالات متحده و ایران را برطرف کند، وارد دور نهایی شده است»، حداقل با عنایت به جنبه تبلیغاتی قضیه از تمدید این حالت خودداری کنند.
ولی دولت باراک اوباما تصمیم دیگری گرفت و بدین وسیله یک بار دیگر به تهران و مابقی جهان نشان داد که بیانیه های آن پشیزی نمی ارزد و قابل اعتماد نیست. لذا اگر برخی مفسران از قراردادهای ایرانی – روسی دچار تعجب می شوند، آنها باید با دقت بیشتری به ترفندهای رهبران غرب بنگرند که در این صورت بهانه های به مراتب بیشتری برای تعجب و حتی بیشتر از تعجب پیدا خواهند کرد.
نیروگاه اتمی به عنوان جلوه عقل سلیم
بسته اسنادی که در مسکو توسط سرگئی کرینکو و علی اکبر صالحی به امضا رسید، از نظر فنی بسیار پر حجم است. قراردادی درباره ساخت فاز دوم نیروگاه اتمی بوشهر به امضا رسید که ناظر بر ساخت دو واحد اتمی با امکان افزایش این تعداد تا چهار واحد است. تا ماه مارس سال 2015 پژوهش ها در دو میدان دیگر برگزار خواهند شد که آنجا قرار است دو نیروگاه اتمی با ظرفیت کمتر ساخته شوند که هر یک از آنها دو واحد خواهند داشت. امضای این اسناد هم بسیار مهم است که سوخت هسته ای برای نیروگاه های اتمی ایران در طول تمام مدت عمر هشت واحد جدید در روسیه تولید خواهد شد. سوخت هسته ای مصرف شده نیز به روسیه برای فرآوری و نگهداری بازگردانده خواهد شد. ولی بنا به توافقات مقدماتی، قرار است در آینده مصلحت اقتصادی و امکان تولید عناصر سوخت هسته ای در ایران بررسی شود. با وجود اینکه در فوق اشاره شد که ما در این تفسیر صرفاً در جنبه های سیاسی «قرارداد اتمی» متمرکز می شویم، باید بر برخی نکات اقتصادی تأکید کرد زیرا در این صورت جنبه سیاسی قضیه برجسته تر می شود.
روسیه با امضای قرارداد اتمی با ایران به انحصار در انرژی هسته ای این کشور دست یافته و رقیبان خود را از کره جنوبی و فرانسه از صحنه اخراج می کند ولو اینکه آنها برنامه های تصرف این بازار را به طور جدی می سنجیدند و در ماه های فوریه و مارس مشغول مذاکرات مقدماتی با طرف ایرانی در این مورد برای بررسی اوضاع بودند. ساخت نیروگاه اتمی بوشهر از نظر مهندسی طرح فوق العاده پیچیده ای بود در حالی که طرح هایی که الان هماهنگ شده اند، برای متخصصین روس از نظر اجرایی خیلی آسان تر هستند. بنا بر این، اعتبار روسیه به عنوان شریک مطمئن و رهبری روسیه در فناوری های اتمی به طور انکار ناپذیر به اثبات خواهد رسید.
طی دو سال اول پرداخت های اولیه بابت قرارداد اتمی بر اساس قراردادهای اساسی معادل حدود دو میلیارد دلار خواهد بود که این پول به تکمیل بودجه صنعت اتمی روسیه کمک خواهد کرد. در حالی که نیروگاه اتمی بوشهر در سال های 1990 صنعت اتمی روسیه را واقعاً نجات داده و این مهم ترین رشته اقتصاد روسیه را از تکرار سرنوشت اسفناک عمومی صنایع دفاعی روسیه نجات داده بود، قرارداد فعلی به صنعت اتمی روسیه جان تازه ای بخشیده و به نوسازی واحدهای صنایع اتمی داخلی کمک مالی جدی خواهد کرد. امضای قرارداد اتمی با ایران برای اعتبار روسیه از ده ها بیانیه و اعلامیه ارزنده تر بوده است زیرا این نمونه مشخص نشان داده است که روسیه می تواند در سیاست خارجی خود بر اساس منافع ملی خود رفتار کند و حاضر نیست کار خود را با دیدگاه «افکار عمومی بین المللی» و محافل لیبرال داخلی تطبیق دهد.
تعجب غربی و انتظار «خیانت» روسی
البته غرب بعد از الحاق کریمه به روسیه، میتوانست گسترش همکاریهای روسی – ایرانی را پیشبینی کند. ولی به علت تأثیر کلیشه های ذهنی از این پیشبینی هم عاجز ماند. واشنگتن، لندن و بروکسل به قدری عادت کرده اند که مسکو می تواند در مرحله بحرانی عقب نشینی کند (که باید از دیپلمات های «سالنی» مکتب کوزیرف-ایوانوف به خاطر این برداشت از سیاست خارجی روسیه تشکر کنیم) که قرارداد اتمی آنها را غافلگیر کرد. غرب و لابی آن در روسیه تا کنون همیشه موفق می شدند جلوی انعقاد قراردادهای بزرگ روسیه با ایران را بگیرند. پیرامون هر گامی در جهت توسعه شراکت ایرانی – روسی نیرومند ترین زمینه اطلاعاتی منفی ایجاد می شد که بعد از آن دیوان سالاری وارد عمل می شد. سند همکاری یک ماه در یک نهاد مانده و یک ماه در نهاد دیگر، سپس اصلاحاتی وارد می شد که به 10 هماهنگی جدید احتیاج داشت و بالاخره مثل آب در شن ناپدید می شد.
ولی زمانه عوض شده و حالا حتی لابی ها و کارمندان خوش خدمت دولت نمی توانند به غرب کمک کنند. روزنامه نگاران روزنامه با نفوذ «تایمز مالی» که از امضای قرارداد اتمی شوکه شده اند، می نویسند: «این معامله باعث تعجب واشنگتن و اروپا شد زیرا ضرب الاجل پایان مذاکرات دشوار بین المللی با هدف مهار برنامه هسته ای تهران نزدیک می شود. اگر روسیه (به تولید سوخت در ایران) رضایت دهد، شانس رسیدن به توافق نه تنها افزایش نیافته بلکه به طور کلی از بین خواهد رفت».
ممکن است سئوال کنیم که این روزنامه چطور به این نتیجه رسید؟ اولاً، مسکو و تهران مسأله تولید سوخت برای نیروگاه اتمی را به عنوان کار آینده دور بررسی می کنند. ثانیاً، روسیه به دفعات اعلام کرده است که تحریم های یکجانبه غربی علیه ایران را قابل قبول نمی داند ولی واشنگتن و بروکسل نمی خواهند حتی در صورت امضای توافق بین ایران و گروه 1+5 از این تحریم ها دست بکشند. ثالثاً، روسیه همیشه حق تهران برای فعالیت در چارچوب پیمان نامه عدم اشاعه سلاح های هسته ای را به رسمیت می شناخت. این قرارداد تولید سوخت برای نیروگاه اتمی را ممنوع نکرده است که در این صورت معلوم نیست چه مشکلی وجود دارد؟ آیا قواعد بازی دوباره تغییر کرده است؟
مارک فیتزپاتریک کارشناس آمریکایی توضیح می دهد: «ایران میخواهد برای بوشهر-1 سوخت تولید کند. اگر روسیه اجازه این کار را بدهد، استدلال گروه 1+5 برانداخته خواهد شد که ایران به برنامه غنی سازی صنعتی اورانیوم احتیاج عملی ندارد... ممکن است این کار جوابگوی منافع روسیه و ایران باشد ولی این خدعه بزرگی از طرف پوتین خواهد بود». ما در این زمینه با نمونه تقلب سیاسی سر و کار داریم زیرا تنها آمریکا و بریتانیا بودند که در جریان مذاکرات استدلال «فقدان ضرورت عملی» را مطرح می کردند. ولی روسیه و چین همیشه و با پیگیری زیادی مخالف این اصل بودند چرا که این ادعا با پیمان نامه عدم اشاعه سلاح های هسته ای مغایر است. فرانسه و آلمان در این زمینه شریک این نقطه نظر بودند که تهران به اورانیوم غنی شده احتیاج دارد ولی این اورانیوم باید از خارج دریافت شود.
جان کلام، موج اول اعتراض به قرارداد اتمی در رسانههای گروهی غربی بر استدلال های تصنعی استوار بود که سردرگمی آشکار واشنگتن و بروکسل از رفتار روسیه و ایران را فاش ساخت که قادر شدند بدون «اجازه و تبرک» ایالات متحده و اتحادیه اروپا تصمیمات مستقل خود را بگیرند.
با توجه به اینکه موضع گیری مسکو و تهران از نظر حقوق بین الملل آسیب ناپذیر است، تعجب در همان روز جای خود را به یورش تبلیغاتی داد. به رسانههای گروهی این گمانه تغذیه شد که روسیه در حقیقت امر قصد ندارد با ایران توسعه روابط دهد و اینکه امضای این قرارداد چیزی جز بازی نیست. گویا روسیه بنا به توافق با آمریکا ایران را به امضای قرارداد 24 نوامبر با ویرایش مناسب برای غرب وادار می کند و در عوض بخشی از تحریم هایی که به خاطر بحران اوکراینی اعمال شدند، از روسیه رفع خواهند شد. به عبارت دیگر، غرب مانند سابق اعتقاد دارد که مسکو حاضر است برای دریافت لبخند اوباما هر آن به تهران خیانت کند. در این مورد چه می توان گفت؟ پزشکان می گویند که تکان شدید روحی می تواند موجب اختلالات مغزی شود که ما همین وضع را مشاهده می کنیم.
غرب می تواند تا دلش بخواهد اظهار تعجب کند، دچار خشم شیطانی شود و دروغ بگوید. غرب هرگز این واقعیت آشکار را به رسمیت نخواهد شناخت که مابقی جهان و از جمله مسکو و تهران آشکارا از دروغ گویی ها و استاندارد های دوگانه آن به تنگ آمده اند. در حقیقت امر، این مشکل خود غرب است. ولی برای ما این امر اهمیت بیشتری دارد که قرارداد اتمی بین روسیه و ایران به روند پر کردن بیانیه های شراکت بین دو کشور با محتوای واقعی تحرک اولیه بخشیده است. این مهم ترین جنبه سیاسی موافقتنامه هایی است که در مسکو به امضا رسیدند.
انتهای پیام/پ