پای آن‌ها در جاده عاشقی تاول می‌زند

پای آن‌ها در جاده عاشقی تاول می‌زند

خبرگزاری تسنیم: جاده عاشقی مملو از عاشقانی شده است که برای رسیدن به عشق شان دوست دارند بیشتر غرق مشقت شوند، مردمانی که عاشق تاول‌های سرخ پیاده روی اربعین هستند، درد می‌کشند تا با درد مولایشان پس از ۱۴۰۰ سال همدردی کنند.

به گزارش خبرنگار اعزامی تسنیم به عراق، پا نهادن به جاده عاشقان در مسیر نجف ــ کربلا رسم و مرامی نمی‌خواهد، فقط باید خود را به سیل عاشقان بسپاری، مغز دیگر فرمان نمی‌دهد، «تعظیم می‌کند» زیرا دل فرمان می‌دهد.

رهسپار با کاروان امدادی عاشقان حسینی و پس از پیمودن بیش از 1100 کیلومتر از تهران تا نجف، این بار خودروهای امدادی و آمبولانس ها در دو اکیپ شامل 24 تیم و خودرو امداد به صورت تفکیک در مسیر 80 کیلومتری نجف ــ کربلا مستقر می‌شوند، قرعه ما نیز حضور با تیم دوم می‌شود، همراه با امدادگران به سمت منطقه حیدریه و به سمت کربلا پیش می‌روی، زائران کرور کرور در جاده با فریادها و مداحی‌های محلی و بومی با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد، عشق شان را به مولایشان در مسیر پیاده روی به تماشا می‌گذارند.

جاده نجف ـ کربلا پاهای برهنه بسیاری را لمس می‌کند، کوچک و بزرگ، سیاه و سفید، پیر و جوان ولی همه پاها از گوشت محبان اهل بیت است. امیررضا محمدی فرخی یکی از اعضای کاروان امدادی عاشقان حسینی درباره این وصف می‌گوید: وقتی به ما گفتند می‌توانیم امسال به صورت زمینی با خودورهای امدادی به کربلا برای نوکری زائران برویم، به هیچ وجه باور نمی‌کردیم؛ گفتیم رویاست ولی چه زیبا این رویا به واقعیت پیوست، هر ایرانی آرزویش پابوسی امام حسین (ع) است. به خاطر همین هم بر حسب فعالیت مان به زائران توصیه می کنیم با پُرخوری در خوردن نذورات در بین مسیر پیاده روی دچار مسمومیت نشوند و چه خوب می شد که مسائل رفاهی مرز مهران نیز گسترش یابد.

جاده های عراق به هیچ عنوان قابل مقایسه با جاده های کشورمان نیست، هر لحظه باید منتظر یک عکس العمل عجیب از رانندگان عراقی باشید، به قول ظریفی که عنوان می‌کند: «جاده نیست که؛ مثل پیست مسابقه است، وای که چقدر سر هم فریاد می زنند» ولی تمام این ناملایمات با در خواست التماس دعای مردمان این سرزمین از برادران ایرانی شان به سرعت به فراموشی سپرده می شود.

خاک نجف چشم و گلوی هر زائری را رنج می‌دهد، هوا گرم و اغلب زائران عرق سوز می شوند و این امر را در نوع راه رفتن برخی افراد به وضوع قابل رؤیت است.

در هر گوشه از جاده زائرانی را ملاحظه می‌کنی که با خانواده، انفرادی و با کاروان در حال پیاده‌روی هستند، صدای دعوت متولیان موکب‌ها نیز به گوش می‌رسد که زائران را برای اهدای نذورات دعوت می‌کنند، اربعین است و انبوه جمعیت سراسر خیابان ها را گرفته است، کلامی به گوش می‌رسد که می‌گوید: این همه جمعیت به این دلیل است که شیعیان عراق، رسمی دارند که در ایام اربعین از همه نقاط عراق باید خود را به کربلا برسانند، به خاطر همین تمام سختی‌های راه را با جان و دل می پذیرند.

مسیر حاشیه جاده مملو از پیام‌های عاشورایی و تعزیت خوانی اربعین به زبان عربی و فارسی است، بیش‌تر از همه و هر چه به مناطق مهم نجف و کربلا نزدیک می‌شوی تمثال‌های مراجع و بزرگانی همچون امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب، مرحوم آیت‌الله حکیم و فرزندانشان، آیت‌الله سیستانی و حتی تمثال آیت‌الله هاشمی شاهرودی نیز چشم نوازی می‌کند.

آمبولانس‌های کاروان امدادی هرازگاهی در مسیر جاده گرفتار ترافیک‌های شدید می‌شوند که نتیجه عدم رعایت قانون توسط رانندگان است، گویی در این سرزمین نیز به مانند سومالی جریمه رانندگی بی‌معناست، البته عراقی‌ها با وجود دست و دلبازی بی نهایت شان در ایام اربعین که زبانزد است عادات عجیبی هم دارند که پرخاشگری و سیگار کشیدن افراطی حتی در اتوبوس و مینی‌بوس‌های عمومی گوشه‌هایی از این تلخی‌هاست.

برخی بی‌نظمی‌ها را نیز باید به عادات عجیب عراقی‌ها اضافه کرد به طوری که با وجود مهمان نوازی و پذیرایی در حد توان مسئولان هلال احمر نجف، شاهد رها شدن داروها در حیاط ساختمان آنان می‌شوی، پتوها و چادرها در گوشه‌ای و بدون سقف رها شده‌اند، از همه عجیب تر دنیای خاک بر روی وسایل و کامپیوترهاست گویی سالهاست همه چیز مرده است.

مسیر همچنان ادامه دارد، زائران کفش بر گردن و پابرهنه در حال پیمودن جاده عاشقی هستند. خودروهای امدادی نیز برای صرف ناهار و اقامه نماز به کنار جاده هدایت می‌شوند، در بدو ورود به موکب میزبان تفاوت در رفتار، تمیزی و چیدمان پذیرایی مشهود می‌شود، میزبانان موکب از شیعیان عربستان و از هیئت بقیع و از اهالی «مدینه، احساد و قطیف» هستند، به خوبی پذیرایی از نوع سعودی که همراه با بهترین میوه‌ها و تمیزی خاصی است معلوم است، آنقدر نظم در هیئت قابل مشاهده است که حتی با پیشرفته ترین دوربین ها میزبانی را به تصویر می کشند.

پس از اقامه نماز و پذیرای به سبک اهالی مدینه و رسوم عرب که غذاها در سینی و برای چند نفر کشیده می شود و باید با دست غذاها را میل کرد، به سراغ روحانی و «ابو علی مطروع» یکی از متولیان هیئت شیعیان عربستان می روی و او نیز با اشاره به اینکه 25 درصد از جمعیت عربستان سعودی شیعه هستند به پذیرایی روزانه 18 هزار زائر در سه نوبت صبح، ظهر و شب این هیئت اشاره می‌کند و می‌گوید: تمام این هزینه ها با پول خیرین تامین می‌شود و در کنار پذیرایی، کادر طبی و فنی به همراه صوت و تصویر نیز در این هیئت که شعب متعددی نیز دارد فعالیت می کنند.

پس از اینکه با پذیرایی گرم شیعیان عربستان کاروان امدادی بدرقه و به سمت ادامه مسیر جاده نجف - کربلا می شود، بار دیگر به انبوه جمعیت می پیوندی، کیلومتری عبور می کنی، نشانه ها، ستون ها هستند که به اضافه هر 50 متر یک ستون با شماره در کنار جاده راهنمای اصلی زائران است، که یکباره خودروها متوقف می شوند، مسیر خوردوها بسته می شود، توقف اجباری باعث حرکت پیاده اعضای کاروان امدادی می شود، آنها نیز به جمع زائران می پیودند، پیوستن همانا و درخواست های مردمی برای کمک به آنها که بیشتر دچار زخم پا و آسیب های چشمی هستند همراه می شود ، توقف این بار در مقابل ستون 671 صورت می پذیرد.

مراجعه زائران آنقدر زیاد می شود که در نهایت خودروهای امدادی برخلاف برنامه قبل در حاشیه جاده آرایش دیگری می گیرند و پذیرایی زائران مصدوم و بیمار می شوند، یکی با پای زخمی، دیگری با چشم آسیب دیده، آن دیگری با بدنی عرق سوز، دیگری با تاول های شدید، مردی برای کمک جهت همسر باردارش، کس دیگری برای دریافت دارو و پماد؛ هر کدام از مراجعان درخواستی دارند به طوری که نظامیان عراقی جاده نیز به گروه زائران برای دریافت خدمت امدادی می پیونند.

امدادگران و نجاتگران، دستکش بدست و ماسک به صورت هر کدام به زائران خدمتی ارائه می کنند، پایان هر خدمت با صلواتی و لبخندی بر لب زائران منتهی می شود، «ایرانی خدا خیرت بده» «دم بچه های هلال گرم» دیگر جمله آشنا در خیل زائران می شود.

در این فضای پنس، قیچی و پانسمان، یک لحظه مادری سراسیمه با کودکش به سوی خودورهای امدادی می شتابد، کودک حالت طبیعی ندارد، چشمانش به سفیدی می رود، نفس کودک بالا نمی آید، لوله طبی نیز بر صورت کودک با چسب سفیدی؛ صورت کودک را به دو نیم تقسیم کرده است، دکتر رضایی مسئول مرکز پزشکی هلال ایران در عراق به کمک کودک می آید، با توضیحاتش امدادگران با اکسیژن؛ کودک را احیا تنفسی می کنند، کودک با رسیدن اکسیژن به وی با گریه، احیای خود را علامت می دهد، اقدامات تکمیلی دیگری بر روی کودک انجام می شود و در نهایت کودک به همراه خانواده اش به پایگاه درمانی منتقل می شود. یک زائر کوچک ولی پاک امام حسین (ع) نجات می یابد.

امدادگران در روزی که جان زائر کوچک آقا ابا عبدالله را نجات دادند و همچنین فردای آن به بیش از 16 هزار نفر دیگر هم خدمت درمانی، دارویی و امدادی ارائه کردند، به طوری که 17 انتقال زائر به مراکز درمانی نیز صورت می پذیرد.

جاده عاشقی عجایب بسیاری دارد که دو حکایتش شنیدنی‌تر است، روایت نخست از کلام دکتر محمدی است که در تشریح خدمات درمانی به زائران عنوان می‌کند: ما چرا باید درباره جلوگیری از تاول پا توصیه کنیم، زیرا این پیاده‌روی‌ها یک عشقی پشت سر آن است، آدم‌ها اصلاً دوست دارند پایایشان تاول بزند تا به قول معروف این تاول‌ها برای شان مدرکی باشد تا در آن دنیا از آقایشان امام حسین (ع) طلب کمک و یاری  کنند.

مثلا جانبازی به پایگاه ما مراجعه کرد که یک پای آن مصنوعی بود و پای دیگرش هم تاول شدید زده بود، حال چطور می‌توان این واقعه را تصویر کشید.

حکایت دوم، در مسیر زیارت شبانه به سمت کربلا صورت می‌پذیرد، با گروهی از پزشکان و پرستاران ساعت 23:30 به قصد زیارت کربلا حرکت می‌کنی، پس از پیاده شدن از اتوبوس‌ها دو پیر زن با کوله باری از سبد و وسایل خود به زحمت در حال حرکت بودند، همران آنان را کمک می کنند. هنوز از ماهیت شان مطلع نیستی، پس از مدت زمانی که با دو پیر زن همراه می شوی، متوجه عالم عجیب این دو خواهر مسن می شوی، آنها با دست خالی و با همان بارهای ساده که شامل سبد و مایحتاج معمولی بود که در وهله نخست هر کس با مشاهده آنان تصور می‌کرد از اهالی بومی هستند.

پس از مدتی که در حال هوای شهر کربلا سپری می کنی توجه ات به دو پیرزن کم می شود، ولی زمزمه همراهانت حساست می کند که چه اتفاقی افتاده است، معلوم میشود که آن دو از دیار اردکان یزد هستند و روزهای متوالی را برای رسیدن به کربلا طی کرده اند، یکی از آنان از 4 فرزند معلول خود می گوید و دیگری از زندگی سختش؛ تعجب و باور ناپذیری در بین گروه به وضوع معلوم است که چطور این دو پیر زن با این شرایط راهی سفری به این سختی شده اند و خود نیز به فکر می روی که واقعا اینگونه سفر با این وضعیت عقلانی است و یا خیر و با خود در مرز عقل و عشق اینگونه تصمیمات در گیر هستی که در همین لحظه و همان جای که دو پیرزن و پزشکان توقف کرده بودند، یکی از پرستاران به بالای سرمان که آیه قرآنی نصب شده بود اشاره می کند و می گوید: مصداق این دو پیرزن در این آیه آمده است؛ هر کس تقوا پیشه کند، خداوند نیز برایش راهی فراهم می کند.

گزارش: علی رمضانپور

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon