«دین را حرمی است در خراسان»؛ نگاهی به نخستین قصیده رضوی در ادب فارسی

«دین را حرمی است در خراسان»؛ نگاهی به نخستین قصیده رضوی در ادب فارسی

خبرگزاری تسنیم: سنایی بر چهارراه شعر و ادب فارسی ایستاده است؛ شاعری تأثیرگذار که بزرگانی از خاقانی و مولوی تا عطار و سعدی از او وام گرفته‌اند. سنایی نه تنها در شعر عرفانی و اخلاقی که در شعر آیینی نیز آغازگر است. نخستین قصیده رضوی ادب فارسی از اوست.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «ادبیات مذهبی» به عنوان یکی از گونه‌های ادبی، از جمله مقوله‌های رایج در ادبیات فارسی و عربی محسوب می‌شود. مولدان اشعار مذهبی با خلق آثار خود، زیبایی‌ها و فضایل آشکار و نهان شخصیت‌های الهی ـ عرفانی را به مخاطبان نشان داده و منجر به ارتقای سطح فرهنگ و شعور اجتماعی آنها می‌شوند. این نوع ادبی در حقیقت تمام تلاش خود را در دفاع از ارزش‌های مذهبی و ترویج اندیشه‌های الهی و ترغیب مخاطبان، به کار گرفته است، از نمونه‌های موفق این‌ گونه ادبی، شعر است.

از آن هنگام که کسایی مروزی اولین نغمه‌ها را در نعت رسول(ص) و خاندان مطهرش سرود، قرن‌ها می‌گذرد و در این ایام، هر روز و هر دهه برای شعر ولایی که پرچمدار اندیشه و مکتب اهل بیت(ع) بوده است، برگی جدید به شمار می‌آید؛ روزی شعر آیینی چون خود اندیشه شیعه‌گری باید در پستوی خانه‌ها مخفی می‌ماند تا به جرم رافضی‌گری بر سر دار برداشته نشود و یا در اوج اعتلای خود بود تا فضایی جدید را تجربه کند. با وجود همه فراز و فرودهایی که شعر آیینی طی قرن‌های گذشته پشت سر گذاشته، توانسته است نمی از یم عظمت و کرامت اهل بیت(ع) را نه در خور شأن آل‌الله که در بضاعت مزجات شاعران در قالب واژگان به تصویر بکشد.

در میان کاروان شاعران که ارادت خود را به خاندان نبوی از راه شعر نشان داده‌اند، سهم قابل توجهی به شاعرانی تعلق دارد که از اهل سنت‌اند، اما علاقه به خاندان رسول(ص) هرگز آنها را از بیان ویژگی‌های این بزرگان بازنداشته است. برخی از این شاعران ارادت خود را چنان نشان داده‌اند که حتی پس از گذشت قرن‌ها و مشخص شدن وجوه فکری و ساحت اندیشه‌ای آنها، پرسشی در میان برخی از اذهان وجود دارد که آیا فلان شاعر به سبب وجود چنین ابیاتی شیعه است؟ پرسشی که می‌توان درباره شاعران بزرگی چون حافظ،‌ مولانا، سعدی و دیگران دید و شنید.

ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی یا حکیم سنایی (473-545 قمری) از خیل این شاعران است. در میان آثار او به کرات می‌توان ردپای ارادت شاعر سنی‌مذهب قرن ششم را به آل‌الله دید و از خواندن آنها لذت برد. سنایی از چند وجه در ادب فارسی تأثیرگذار است و از این منظر او نسبت به دیگر شاعران تقدم فضل دارد. ورود اندیشه‌های عرفانی، غزل قلندریه و پس از آن نگاهی اخلاقی در قصاید را می‌توان از جمله ابتکارات سنایی در شعر دانست. از جمله مهمترین وجوهی که برای نخستین‌بار در شعر سنایی تجلی یافته،‌ شعر رضوی است که برای اولین‌بار در دیوان او می‌‌توان جست.

دیوان سنایی از همان ابتدا مزین به مدح و منقبت اهل بیت(ع) است؛ از حضرت ختمی مرتبت تا امام رضا(ع). شاعر در کنار ستایش از بزرگمردی علی(ع)، از شهادت جانسوز امام حسین(ع) و خلق حسن امام مجتبی(ع) یاد می‌کند. نمونه‌ای از قصاید درخشان در دیوان سنایی، شعری است مزین به نام مبارک حضرت ثامن‌الائمه(ع) که آن را نخستین قصیده رضوی در ادبیات فارسی می‌دانند:

دین را حرمی است در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان

از معجزهای شرع احمد
از حجت‌های دین یزدان

همواره رهش مسیر حاجت
پیوسته درش مشیر غفران

چون کعبه پر آدمی ز هر جای
چون عرش پر از فرشته هزمان

هم فر فرشته کرده جلوه
هم روح وصی درو به جولان

از رفعت او حریم، مشهد
از هیبت او شریف، بنیان

از دور شده قرار زیرا
نزدیک بمانده دیده حیران

از حرمت زائران راهش
فردوس فدای هر بیابان

قرآن نه درو و او اولوالامر
دعوی نه و با بزرگ برهان

ایمان نه و رستگار از او خلق
توبه نه و عذرهای عصیان

از خاتم انبیا درو تن
از سید اوصیا درو جان

آن بقعه شده به پیش فردوس
آن تربه به روضه کرده رضوان

از جمله شرط‌های توحید
از حاصل اصل‌های ایمان

زین معنی زاد در مدینه
این دعوی کرده در خراسان ...

قصیده سنایی از وجوه مختلفی قابل بررسی است. شاعر تلاش دارد تا در هر بیتی به یکی از ویژگی‌های امام(ع) اشاره کند. وصف عظمت و مقام بلند امام(ع)، توسل به ایشان، عصمت امام(ع)، شرف نسب، توفیق زیارت، وصف قدرت امام(ع) و... از جمله ویژگی‌هایی است که شاعر در این قصیده به آن اشاره دارد:

در عهده موسی آل جعفر
با عصمت موسی آل عمران

مهرش سبب نجات و توفیق
کینش مدد هلاک و خذلان

بی‌نام رضا همیشه بی‌نام
بی‌شأن رضا همیشه بی‌شأن

بر دین خدا و شرع احمد
بر جمله ز کافر و مسلمان

چون او بود از رسول، نایب
چون او سزد از خدای، احسان

اندر پدرت وصی احمد
بیتی است مرا به حسب امکان

تضمین کنم اندر این قصیده
کین بیت فروگذاشت نتوان

ای کین تو کفر و مهرت ایمان
پیدا به تو کافر از مسلمان

در دامن مهر تو زدم دست
تا کفر نگیردم گریبان

سنایی تنها در این قصیده به یاد علی ابن موسی(ع) اکتفا نکرده است. شاعر در قصیده‌ای دیگر با مطلع «جهان پردرد می‌بینم دوا کو/ دل خوبان عالم را وفا کو» نیز به یاد امام(ع) نیز می‌سراید. وی در ابتدا از روزگار شکایت سر می‌دهد، سپس در ادامه سروده‌‌ خود را به بیان بهشت، دوزخ و عقل اختصاص می‌دهد. به عبارت دیگر ابیات نخستین این قصیده به نحوی؛ معاد را متذکر می‌شود:

ور از دوزخ همی ترسی شب و روز
دست پردرد و رخ چون کهربا کو

بهشت عدم را بتوان خریدن
و لیکن خواجه را در کف بها کو

پس از آن به آرامی وارد مباحث دیگری می‌شود و اندیشه‌های خود را به سمت دیگر «اصول دین» سوق می‌دهد و در نهایت به «امامت» می‌رسد:

سراسر جمله عالم پر ز شیر است
ولی شیری چو حیدر با سخا کو

سراسر جمله عالم پرشهید است
شهیدی چون حسین کربلا کو ...

جالب است که وی در چند بیت متوالی به ترتیب از پیامبر(ص)، حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) یاد می‌کند و در نهایت سلسله‌ این ستایش‌ها را به امام هشتم(ع) می‌کشاند:

سراسر جمله عالم پر امام است
امامی چون علی موسی الرضا کو

رویه سنایی در مدح امام رضا(ع) پس از او نیز مورد تقلید برخی از شاعران قرار گرفته است. سرایندگانی چون خاقانی که خود در قصاید وامدار سنایی‌اند، در بیان عشق و علاقه به شاه خراسان نیز گویی از وی الهام گرفته‌اند:

چه سبب سوی خراسان شدنم نگذارند
عندلیبم به گلستان شدنم نگذارند

نیست بستان خراسان را چو من مرغی
مرغم آوخ سوی بستان شدنم نگذارند

گنج درها نتوان برد به بازار عراق
گر به بازار خراسان شدنم نگذارند

نه نه سرچشمه حیوان به خراسان خیزد
چون نه خضرم به سر آن شدنم نگذارند ...

انتهای پیام/

 

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران