محمد خوشچهره نماینده مردم تهران در هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، درباره برنامهریزی هدفمند آمریکا و عربستانسعودی برای کاهش قیمت نفت و فشار بر جمهوری اسلامی ایران، گفت: اقتصاد جهانی با اینکه حوزههای مختلف دارد، اما کسانی که در عرصه بینالملل و اقتصاد جهانی اطلاعات استراتژیک دارند، میدانند که نفت در حیطه اقتصاد سیاسی بررسی میشود و صرفا متغیرهای اقتصادی در قیمت آن نقش ندارد درواقع به بیان ساده فقط عرضه و تقاضا نیست که بر تعیین قیمت نقش دارد.
وی افزود: تسلط آمریکا بر کلیدیترین عناصر قدرت در کره زمین یعنی انرژی، بحث شناخته شدهای است که در ابتدا چهره پیچیدهای داشت، اما این کشور در دو یا سه دهه اخیر و نیم قرن گذشته به صورت عریان عمل میکند، چنانکه قبلا با ابزار حکومتهای دست نشانده و تسلط بر نهادها و سازمانهای تامینکننده انرژی از جمله نفت فعالیت میکرد و امروز با مداخلات نظامی مانند تسلط بر عراق و مانند آن عمل میکند.
این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: انرژی مقولهای تجدیدناپذیر است و تا دهه 2050 اکثر ذخایر جهانی رو به اتمام است. کارشناسان معتقدند انرژیهای جایگزین هماکنون سهمی زیر 10 درصد دارند و بین 5 تا 7 درصد تامین انرژی از طریق انرژیهای اتمی و غیرفسیلی گازی و خورشیدی صورت میگیرد، بنابراین غلط است که برخی در حوزه اقتصاد سادهاندیشی میکنند و نفت را پدیدهای مانند سایر کالاها میدانند و آن را در شرایط عرضه و تقاضا و صرفا با متغیرهای محض اقتصادی بررسی کنند.
خوشچهره افزود: نکته مهم این است که عرضهکنندگان نفت یک طرف و تقاضاکنندگان طرف دیگر هستند، اما عرضهکنندگان تعیین کننده قیمت نیستند و این اوپک نیست که قیمت را تعیین میکند، بلکه صرفا با دخالت محدود و در شرایط عادی به میزان زیر 5 تا 10 دلار تاثیرگذار است، در حالی که نوسانات واقعی قیمت نفت به هیچ وجه مربوط به تولیدکنندگان نیست.
نماینده دوره هفتم مجلس با تاکید بر اینکه تسلط شیطنتانگیز آمریکا بر بازارها و منابع نفت واقعیت شناخته شدهای است، گفت: من پدیدهای را در یک دهه قبل هم پیشنهاد دادم که یکی از مولفههای اقتدار دلار به نفت است و تقاضای نفت ابتدا با دلار تامین میشود، بنابراین اگر تقاضای نفت از دلار کنده شود، منجر به کاهش ارزش پول ملی میشود.
وی افزود: در مورد مسئله سرنگونی لیبی و پیشنهاد طلا، برخی معتقدند سرنگونی لیبی به خاطر استبداد قذافی بود که البته غرب هم آن را رسانهای کرد و به شدت روی این مسئله مانور داد، اما کسی در مورد تسلط غرب بر نفت لیبی شک نداشت که بازیگردان اصلی، غرب و بازیگر آن قذافی بود و در نتیجه وقتی تلاش کرد معادله را از دلار خارج کند و به طلا ببرد، هزینه آن چنانی داد.
خوشچهره با بیان اینکه مقوله تاثیر سیاست بر اقتصاد نفت، مورد تاکید مقام معظم رهبری هم بود و این موضوع را با دلایل مختلف بیان و استدلال کردند، گفت: برای بعضی از دوستان که نفت را صرفا مبتنی بر مکانیزمهای اقتصادی میدانند، این حجتی است که این تفکر را از ذهن خود خارج کنند.
وی ادامه داد: بخش زیادی از بازارهای نفت توسط گروههای سلطه، شرکتهای نفتی، دلالهای اصلی نفت و کارتلها مدیریت نوسان میشود و بهگونهای مدیریت میکنند که با بالا و پایین رفتنهای شدید قیمت، منافع خود را در سطح حداکثری تامین کنند، به این معنا که در برهههایی قیمت را به شدت پایین میآورند تا بتوانند با انعقاد قراردادهای نفتی بلندمدت چند ساله و خرید نفت ارزان قیمت و کمی بالاتر، به خرید نفت مورد نیاز خود مبادرت کنند و در شرایط مناسب آن را به قیمت بالاتری بفروشند.
این نماینده سابق مجلس با اشاره به اینکه آمریکا سعی کرد از تلاقی دو مسئله با یکدیگر، یعنی مقطع خرید نفت ارزان قیمت و استفاده از این مقطع برای فشار به ایران استفاده کند، گفت: آمریکا شیطنت خود را برنامهریزی کرد و توانست با جذب کمکهای منطقهای این کار را انجام دهد.
وی اضافه کرد: به صراحت معتقدم این یک مقوله سیاسی با سرگردگی آمریکاست و این سناریو با همراهی عربستان انجام میشود و اگر نوسانات را در نظر بگیریم، این خریدهای ارزان در دورههای 3 یا 6 ماهه انجام گرفته و مقطعی است، چراکه مکانیزهای جهان صنعتی به گونهای است که دوباره به سمت افزایش قیمت خواهد رفت، بنابراین دولت باید در راستای اقتصاد مقاومتی که اساس آن کاهش وابستگیهای تهدیدزا به دلیل وابستگی درآمد به نفت است، عمل کند.
خوش چهره در پایان گفت: درست است که شیطنت صورت میگیرد، اما همین مسئله میتواند منجر به یک فرصت برای تصمیمات استراتژیک از سوی دولت شود.
انتهای پیام/