در واپسین ساعات از عمر پادشاه عربستان در کاخ سعودی چه گذشت؟

در واپسین ساعات از عمر پادشاه عربستان در کاخ سعودی چه گذشت؟

خبرگزاری تسنیم: یکی از نویسندگان سرشناس انگلیسی در مقاله ای نوشت: در آخرین ساعات از عمر ملک عبدالله در داخل کاخ پادشاهی عربستان سعودی در قبال برنامه های ملک عبدالله کودتایی روی داد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری الوطن، "دیوید هرست" نویسنده سرشناس انگلیسی در آخرین مقاله خود که درباره انتخاب جانشین و پادشاه جدید در عربستان سعودی بود نوشت: همه چیز در 12 ساعت آخر بعد از درگذشت ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی روی داد.

وی تاکید می‌کند: در این مدت بود که سدیری ها جناح ثروتمند و با نیرومند سیاسی در داخل خاندان آل سعود بعد از سپری کردن یک دوره طولانی از کنار گذاشته شدن از قدرت در عربستان سعودی بار دیگر به قدرت به این عرصه باز گشتند.

در دوره پادشاهی ملک عبدالله این خاندان به صورت کامل از تصمیم گیری های دربار پادشاهی عربستان کنار گذاشته شده بودند،‌ باید در این باره گفت این خاندان در داخل کاخ پادشاهی عربستان برای بازگشت به قدرت کودتا کردند.

وی در این باره تاکید می کند: در این ساعات بود که شاهزاده سلمان برای از بین بردن تمام اقداماتی را که برادر ناتنی وی یعنی عبدالله پادشاه فقید انجام داده بود، برهم زد.

دیوید هرست در این باره می نویسد: شاهزاده سلمان همچنین تصمیم گرفت در خصوص تصمیم ملک عبدالله که به موجب آن شاهزاده مقرن برادر ناتنی سلمان را به عنوان ولیعهد تعیین کرده بود، تغییری بوجود نیاورد تا در زمان مناسبت تری در این خصوص تصمیم‌گیری کند.

وی می نویسد: با این وجود وی به سرعت یکی از فرماندهان را از خاندان آل السدیری یعنی شاهزاده محمد بن نایف وزیر کشور را به عنوان معاون ولیعهد تعیین کرد، البته در این باره برکسی پوشیده نیست که ملک عبدالله سعی بسیاری کرده بود تا فرزندش متعب به این سمت برگزیده شود، فرزندی که اکنون به صورت کامل از دایره قدرت خارج شده است.

این نویسنده انگلیسی در ادامه فاش کرد: مهم تر از این همه آن است که شاهزاده سلمان خود نیز از خاندان آل سدیری است، وی نیز به نوبه خود تلاش کرده بود تا قدرت به نسل دوم انتقال یابد از این رو فرزندش محمد 35 ساله را در راس وزارت دفاع عربستان سعودی قرار داد.

وی افزود: اما اکنون همین محمد بن سلمان فرزند پادشاه جدید عربستان سمت دیگر مهم تری را به دست آورده است و آن سمت دبیرکلی دربار پادشاهی عربستان سعودی است، وی در این خصوص حتی پیش از آغاز مراسم خاک سپاری ملک عبدالله پرده برداشت.

البته به گفته دیوید هرست این سمت یعنی منشی ویژه و مدیر دربار پادشاهی عربستان سعودی در زمان حیات ملک عبدالله تنها در دست خالد التویجری بود.

از این رو این سمت به نوعی یک تجارت بسیار سودمند از پدر به فرزند در خاندان التویجری به شمار می آمد، که تنها در همین خانواده دست به دست می شد و التویجری ها تنها کسانی بودند که وظیفه تامین امنیت پادشاه را در دست داشتند و بدون اجازه آنها کسی اجازه دیدار با پادشاه را نداشت و همواره هر اقدامی با مشارکت و اطلاع آنها صورت می گرفت.

التویجری ها در توطئه های خارجی در مدت اخیر نقشی اساسی را ایفا می کردند که از آن جمله می توان به برهم زدن انقلاب مردمی در مصر و ارسال نیروهای نظامی برای درهم کوبیدن انتفاضه بحرین به این کشور را از این قبیل اقدامات توصیف کرد.

البته تویجری ها در مسائل دیگر منطقه ای هم نقش داشته اند که از آن قبیل می توان به ارسال گروه های تندروی مسلح در مرحله نخست در جنگ داخلی سوریه اشاره کرد، که البته در این بین شاهزاده بندر بن سلطان هم پیمان سابق آنها هم در این زمینه نقش به سزایی داشته است.

روابط بین التویجری و دوستان نو محافظه کارش در میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از جمله با محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی بسیار گسترده بوده است، التویجری هم اکنون خارج از دایره قدرت در عربستان سعودی است ولی فهرستی از مزدوران خارجی را دارد که یکی از برجسته ترین آنها عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر است.

این رابطه بسیار خوب را می توان در نرفتن السیسی به مراسم خاکسپاری ملک عبدالله سعودی در روز تشییع جنازه وی ملاحظه کرد، سوال این است آیا در آن روز یعنی روز جمعه اوضاع جوی واقعا ً نامناسب بوده است ؟

اکنون اوضاع جسمی شخص سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی چندان خوب نیست از این رو باید گفت سمتی که در بین تمام نقل و انتقالات قدرت در خاندان حاکم روی داده مهم ترین آنها آن سمتی است که برای فرزند خود تعیین کرده است.

ملک سلمان بن عبدالعزیز اخیرا ً مذاکرات قانع کننده ای را با مقامات بین المللی انجام داده است و مهم ترین این مذاکرات در ماه اکتبر گذشته انجام گرفته است اما جالب این است که وی به دلیل بیماری فراموشی ممکن است تمام این مذاکرات را به یکباره فراموش کند.

اوضاع جسمانی ملک سلمان به گونه ایست که ممکن است سخنان چند دقیقه قبل خود را هم به یاد نداشته باشد،‌ یا این که ممکن است برخی از کسانی را که با آنها دیدار کرده بود را بار دیگر نشناسد و این مساله را منابع نزدیک به خود سلمان اعلام کرده اند.

به دلیل همین فراموشی های پی در پی و بیماری که با آن مواجه است وی در ماه های اخیر چندین مرتبه در بیمارستان های مختلفی بستری بوده است.

از این رو سپردن سمت ناخدایی کشتی بزرگی همچون عربستان سعودی به وی بخصوص کشوری که نهادهای تصمیم گیرنده ای دیگر وجود ندارند و احزابی هم فعالیت ندارند و حتی سیاست های ملی را کسی اعمال نظر نمی کند، واقعا جای سوال و تعجب دارد.

حتی پیش از وارد عمل شدن سدیری ها در این ماجرا بسیار واضح بود، که جنگ قدرت در داخل خاندان آل سعود آغاز شده بود، این مساله در ساعات اولیه بامداد روز پنشنبه آغاز شده بود، در همان ساعات شایعه های مربوط به مرگ ملک عبدالله در شبکه های اجتماعی در اینترنت به شدت شکل گرفته بودند.

اکنون این شبکه های اجتماعی در عربستان سعودی به مثابه تنها منابع انتقال اطلاعات در این کشور به شمار می آیند، همان زمان که یک خبرنگار سعودی در روزنامه الوطن به این موضوع اشاره کرد مقامات رسمی سریعا ً اقدام به تکذیب این خبرها کردند.

اما بعد از آن که دو تن از شاهزاده ها به صراحت در این شبکه های اجتماعی به صورت کوتاه اعلام کردند پادشاه عربستان فوت کرد، دیگر مقامات سعودی بهانه ای برای تکذیب این خبر نداشتند و شبکه های گروه ام بی سی بلافاصله اقدام به قطع پخش برنامه های عادی خود کردند و تلاوت قرآن کریم را از این شبکه ها به صورت هماهنگ پخش کردند.

این درحالی است که تلویزیون ملی و رسمی عربستان سعودی هنوز در حال پخش برنامه های عادی و معمول روزانه خود بود!.

این مساله نشان می دهد یک جناح از گروه حاکم در عربستان سعودی تصمیم گرفته بود با اعلام این خبر از سرپیچی جناح دیگر جلوگیری کند و اجازه ندهد این خبر بیش از این برهمگان پوشیده باقی بماند.

آنها احساس کرده بودند باید تغییری در روند جاری صورت می گرفت، از این رو در همان شب در کاخ پادشاهی عربستان سعودی طرحی در دست تهیه و پخت بود، یا بهتر بگوییم در حیات پشتی کاخ پادشاهی عربستان سعودی زلزله ای سیاسی در حال شکل گیری بود، بله منظور یمن است.

چرا که در همان شب قبل از اعلام خبر عبدربه منصور هادی رئیس جمهوری یمن به اتفاق وزرای کابینه و نخست وزیر بعد از سپری کردن مدتی از حضور در کاخ ریاست جمهوری تصمیم گرفته بودند به صورت گروهی از قدرت استعفا دهند.

این استعفا برای مقامات سعودی در زمان بسیار بد و نامناسبی صورت گرفته بود، و آنها با این استعفا در واقع یمن را از دست می دادند.

اکنون سعودی ها دریافته بودند این رخداد فاجعه ای دیگر بود که در آن شب بر آنها نازل شده است و شورای همکاری خلیج فارس با از دست دادن یمن دیگر کم کم مشروعیت و کارایی خود را از دست می داد و با این استعفا یمن رسما به چهارمین کشور شکست خورده در منطقه خاورمیانه تبدیل می شد.

اوضاعی که در یمن روی داده است در واقع اتفاقات خلق الساعه و لحظه ای نبوده است بلکه توطئه ای در پس آن است که علی صالح و دولت امارات متحده عربی ماه هاست که برای آن برنامه ریزی داشتند.

البته سعودی ها در بخش های دیگر جهان عرب هم برای خود نقش داشته اند و بعد از رویدادهای عربی سال 2011 ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی در سیاست خارجی کشورش سهم ویژه ای را به نفوذ در روند شکل گیری بهار عربی اختصاص داده بود.

وی به منظور جلوگیری از تکرار تجربه انقلاب های مردمی و خیزش مخالفان نظام در بهار عربی تونس و مصر تصمیم گرفت با تمام این قبیل تحرکات در بین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس هم مقابله و این قبیل اقدامات مخالفان را سریعا سرکوب سازد.

یکی دیگر از اهداف این سیاست خارجی سعودی ها مقابله با خطر صعود ایران در منطقه و ایفای نقشی برجسته در تحولات بود، از این رو سیاست خارجی سعودی ها بر آن بود تا با هر گونه اسلام سیاسی دمکراتیک در منطقه مقابله و برخورد کنند.

از این رو باید گفت اکنون نمی توان به درستی بیان کرد آیا ملک سلمان بن عبدالعزیز قادر خواهد بود این رویه را تغییر دهد یا خیر ؟‌چرا که شاید او حتی در این شرایط به درستی هم نتواند درک کند به چه روند سیاسی کشورش نیاز دارد.

البته آن چه را که اکنون می توان گفت این است که بسیاری از کسانی که در تارو پود توطئه خارجی عربستان برای کشورهای دیگر نقش فاجعه باری داشته اند و در دایره تصمیم گیری ها بودند اکنون از این صحنه خارج شده اند و علاوه بر شاهزاده متعب اکنون التویجری هم از این معادله دور نگاه داشته شده اند.

شرایط کنونی به نحوی است که ایجاد هرج و مرج در داخل عربستان سعودی هرگز به صلاح کسی نخواهد بود، البته شاید این تصادفی است که مرگ ملک عبدالله با سالگرد انقلاب 25 ژانویه مقارن شده است اما همین زمانبندی هم می تواند به مثابه یک نشانه تلقی شود.

چرا که اکنون این خاندان پادشاهی در عربستان سعودی دیگر باید بدانند که رویه تغییری که از 25 ژانویه آغاز شده است کسی قادر به توقف آن نخواهد بود!.

از این رو یکی از بهترین راه حل ها برای در امان ماندن از  انقلاب های مردمی اعمال سریع اصلاحات ملموس سیاسی در داخل پادشاهی عربستان سعودی است، باید این کشور به مردمش اجازه بیان و سخن گفتن دهد.

کشور عربستان باید رفته رفته به سمت ترسیم سیاست های ملی و تشکیل احزاب سیاسی و برگزاری انتخابات رقابتی واقعی و مهیا کردن فرصت برای سعودی ها به منظور سهیم بودن در تعیین سرنوشت و مشارکت در امور سیاسی کشورشان و مشارکت در قدرت را  داشته باشند و از آن مهم تر باید زندانیان سیاسی از زندان های پادشاهی عربستان سعودی آزاد شوند.

ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی در حالی نظام و قدرت و عربستان سعودی را ترک کرد که این کشور از نظر داخلی بسیار ضعیف و از نظر محیط پیرامونش هم با مشکلات عدیده ای رو به رو است.

آیا در چنین شرایطی ملک سلمان بن عبدالعزیز می تواند تفاوتی را ایجاد کند؟ این یک وظیفه بسیار سنگین و سخت است اما با این وجود شاید باشند کسانی که به ایجاد این تغییرات ضروری وی را تشویق کنند.

این تنها راهی است که پادشاه جدید عربستان سعودی به کمک آن ممکن است به حمایت مردمش دست یابد و رفته رفته از این طریق خود را به یک پادشاه نمادین تبدیل کند و بعد از آن نظام پادشاهی قانون اساسی ( مشروطه ) را تاسیس کند، در این صورت است که می تواند برای عربستان سعودی و منطقه آرامش را به ارمغان آورد.

انتهای پیام/ر

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان