معینی‌پور:مواجهه ساده اندیشانه و عبادت فردی دانستن اربعین یک آسیب جدی است

معینی‌پور:مواجهه ساده اندیشانه و عبادت فردی دانستن اربعین یک آسیب جدی است

خبرگزاری تسنیم: معینی پور گفت:اربعین ظرفیت تمدنی عظیمی است که از رهگذر حرکت عظیم سید الشهدا(ع) برای آزادگان جهان برجا مانده و مواجهه ساده اندیشانه و به سان یک عبادت فردی یا یک حرکت جمعی صرفا عبادی، دست ما را از بهره گیری از ظرفیتهای آن را کوتاه میکند

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم, دکتر مسعود معینی‌پور، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) و رئیس مرکز رصد و تعاملات راهبردی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در نشست بررسی ابعاد فرهنگی اجتماعی راهپیمایی اربعین حسینی با ارائه مقاله ای به تبیین «ظرفیت‌های فرهنگی و تمدنی راهپیمایی اربعین» پرداخت.

مشروح مقاله معینی پور  در این نشست به شرح ذیل است:

اول :مقدمات بحث
آرنولد توین بی، تاریخ نگار معروف انگلیسی در کتاب تمدن در بوته آزمایش، در بررسی تمدنها جمله مهمی را بیان داشته است: «پان اسلامیزم خوابیده است، اما اگر مستضعفین جهان بر ضد سلطه غرب شورش کنند و تحت یک رهبری قرار گیرند، این خفته بیدار خواهد شد و بانگ این شورش ممکن است در برانگیختن روح اسلامی موثر افتد و اسلام بار دیگر برای ایفای نقش تاریخی خود قیام کند.»

راهپیمایی ایام اربعین در عراق، در حال تبدیل شدن به یک پدیده کلان فرهنگی و تمدنی در مقیاس جهان اسلام و بلکه دنیای امروز است. این راهپیمایی، نه یک راهپیمایی به سمت کربلا، بلکه یک همایش بزرگ انسانی اخلاقی و فرهنگی است که حقایق بکر و پنهان آن بسیار فراتر از جلوه‌های ظاهری آن است. صحنه‌های ویژه اخلاقی و انسانی در دهه اربعین، در راه‌های منتهی به کربلا در عراق، بسیار شگفتی‌آور است.ولذا نباید از تفسیر این پدیده کلان فرهنگی و تمدنی غفلت کرد.

روابط انسانی در ایام اربعین، بر اساس ملاکات دنیوی، و سنجه‌های ملیتی، سیاسی، طبقاتی و یا قبیله‌ای شکل نمی‌گیرد، بلکه بر محور یک امر متعالی، معنوی، و محبوب، به صورت نظام خادم زائر انجام می‌یابد. دراین نظام ارتباطی، هر کسی یا زائرالحسین است و یا خادم‌الحسین و خادم زائرالحسین. غیر از این دو، هویت و شناسنامه دیگری در این همایش بزرگ شناخته نمی‌شود.

همه امت اسلامی و بلکه امت انسانی ایمانی، نظام ارتباطی خود را بر محور حسین‌ بن‌ علی علیهما‌السلام بازتعریف می‌کنند. صورت‌بندی چنین امتی بر پایه معشوق و محبوب واحدی انجام می‌یابد که در آن معرفت، مصیبت، و حماسه امام حسین علیه‌السلام بر همه من‌ها و منیت‌ها غالب گشته و همه را به یک ما تبدیل می‌کند (وحدت اجتماعی بر پایه معشوق مشترک). علاوه بر معشوق مشترک، عشق مشترک انسانی، موجب رقت و لطافت نفسانی و روحی افراد شده و آنها را نسبت به هم مهربان‌تر و بلکه عاشق‌تر می‌کند (وحدت اجتماعی بر اساس عشق مشترک).

به بیان دیگر، آنچه جوهر و هسته مرکزی اربعین را شکل داده و آن را به یک جامعه بهشتی در زمانه سکولار امروز تبدیل می‌کند، همین وجود یک ما از من‌های مختلف مذهبی، فرهنگی، و دینی بر محور یک هدف متعالی و محبوب است. همه من‌ها و منیت‌های سِفلی در پرتو نور حسینی به یک ما و بلکه به یک منِ کُلّی و عِلوی تبدیل می‌شوند که در آن به‌رغم وجود کثرات و تعدد و تنوع، تنازعی در کار نیست، و بلکه هر مقدار بر این تعدد و تنوع افزوده می‌شود، همزیستی و همکاری و همدلی در آن نیز بیشتر می‌شود.

مناسک دینی مانند حج و اربعین گنجینه ای عظیم هستند که هرچند به ابعاد عبادی و معرفتی آن کمابیش توجه شده است اما به لبعاد اجتماعی و سیاسی و اقتصادی آن و جایگاه و ظرفیتهای آن در مسیر تحقق تمدن اسلامی و تعمیق معارف دینی در جان مسلمانان توجه زیادی نشده است.

از یک سو تمدن لیبرال دمکراسی با داعیه تمدن پایان تاریخ به دنبال جهانی سازی خود می باشد و در مسیر جهانی سازی  مهمترین چالش خود را اسلام تمدنی می داند و از طرف دیگر با بیداری اسلامی بار دیگر زمینه تحقق امت اسلامی پدید آمده است و پر واضح است در عصر حاضر برای پویایی و بالندگی این امت و مقابله تام و تمام با جهان کفر و الحاد راهی جز پیمودن مسیر تحقق تمدن اسلامی با تمام لوازم تمدنی آن پیش روی امت اسلامی نمی باشد. لذا لازم است با رویکردی تمدنی تمامی آموزه¬ها و ظرفیت های جهان اسلام باز خوانی گردد و نقشه ای جامع جهت تحقق تمدن اسلامی طراحی گردد تا حرکت و پتانسل جهان اسلام در مسیر واقعی خود واقع گردد.   

دوم :تمدن اسلامی

«تمدّن» مفهومی بدیع و نسبتاً جدید است و در طول سده های اخیر، دچار تحوّل مفهومی نیز شده است. اصولاً این اصطلاح از قرن 18 و در عصر روشنگری پدید آمد، هر چند واقعیت آن از گذشته موجود بوده است. حال با در نظر داشتن نکته مزبور، این واژه از منظر بعضی از اندیشمندان مغرب زمین و گروهی از متفکران مسلمان اینگونه تعریف گردیده است .

از نظر ویل دورانت « تمدّن نظامی است اجتماعی که موجب تسریع دستاوردهای فرهنگی شده و به منظور بهره گیری از اندیشه ها، آداب و رسوم و هنر، دست به ابداع و خلّاقیت می زند; نظامی است سیاسی که اخلاق و قانون، نگه دارنده آن می باشد و نظامی است اقتصادی که با تداوم تولید، پایدار خواهد ماند (ویل دورانت ـ 138ـ ج 1 : 3)
ساموئل هانتینگتون «تمدّن» را بالاترین گروه بندی فرهنگ و گسترده ترین سطح هویّت فرهنگی به شمار می آورد. ( ساموئل هانتینگتون ـ 1374: 47.) هنری لوکاس «تمدّن» را پدیده ای به هم تنیده می داند که همه رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حتی هنر و ادبیات را دربر می گیرد. (لوکاس،هنری ـ 1366،ج1:7و16)

از نظر آرنولد توین بی، «تمدّن» حاصل نبوغ اقلّیت مبتکر و نوآور است.

علّامه محمّدتقی جعفری «تمدّن» را این گونه تعریف می کند: «تمدّن تشکّل هماهنگ انسان ها در حیات معقول با روابط عادلانه و اشتراک همه افراد و گروه های جامعه در پیشبرد اهداف مادی و معنوی انسان ها در همه ابعاد مثبت است.» ( محمّدتقی جعفری ـ 1359 ـ ج 5 : 161).

با بررسی تعاریف یاد شده به خوبی مشخص می گردد که در باب تعریف تمدن تنها نباید به بخش نرم افزاری تمدن توجه داشت و حتی تمدن را به مفهوم فرهنگ فروکاست
بر این اساس به خوبی می‏توان به چند ویژگی مفهوم تمدن اشاره نمود:

الف) تمدن آنچنان که از کلمه لاتینی شهرنشین بودن یا شهروندان (civis) و شکل وصفی آن (civilis) مشتق می‏شود، متقوم به شکل گیری یک نظام اجتماعی قانونمند است.
ب) گسترة یک تمدن به مراتب بیشتر از یک حکومت و یا حتی یک فرهنگ خاص می‏باشد و بالطبع عمر طولانی‏تر از عمر حیات اجتماعی یک جامعه خاص را دارد.
ج) تمدن هم یک جنبه سخت و هم یک جنبه نرم دارد که فرهنگ به عنوان جنبه نرم یک تمدن، زیر بنای ساخت یک تمدن است و بعد عقلانیت یک تمدن ـ که اساس یک تمدن است ـ بازگشت به بعد فرهنگی آن می‏کند. البته تمدن تنها به این جنبه نباید خلاصه شود بلکه جنبه‏های سخت تمدن همچون ساختارها، محصولات و... هم مطرح می‏باشد.
د) هر تمدنی دارای نظامات اجتماعی متعددی می‏باشد
هـ) شکل گیری یک تمدن محصول هماهنگی نظامات اجتماعی خاصی است که به پذیرش اجتماعی» رسیدند و نهادینه شده اند و لذا اگر مولفه‏های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در یک جامعه به پذیرش اجتماعی نرسد هرگز شکل تمدنی به خود پیدا نخواهد کرد.

سوم:  ارکان تمدن

در باب مولفه‏ ها و ارکان اصلی یک تمدن و سهم تأثیر هر یک در ساخت یک تمدن برخی چهار رکن را مطرح کرده اند: پیش بینی و احتیاط در امور اقتصادی، سازمان سیاسی، سنن اخلاقی، کوشش در راه معرفت و بسط هنر.

در نظر ویل دورانت، عوامل تمدن عبارت اند از شرایط معرفت الارضی، جغرافیایی، اقتصادی، زیستی، روانی، نظم سیاسی، وحدت زبانی و قانون اخلاقی و از نظر او اهمیت عوامل و اوضاف و احوال اقتصادی در شکل دهی به یک تمدن بیش از عوامل دیگر است. (ویل دورانت ـ 1387 ـ ج1 : 307)

بعضی دیگر سازه‏های یک تمدن را نظامات مختلفی همچون نظام اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، حقوقی، ارزشی، تاریخی و... دانسته‌اند.شاید بتوان با نظری دقیق سه رکن اصلی یک تمدن را «نظام بینشها و نظام معرفتی نظام گرایشها و فرهنگ ، و نظام رفتار ها، سبک زندگی ونظام محصولات» سه رکن اساسی تمدن هستند از بعدی دیگر و مبتنی بر نظریه رهبری معظم انقلاب دین و علم و عقلانیت و اخلاق  و معنویت چهار رکن تمدن هستند که بر پایه لایه های وجودی انسان و تولی گری پوشش هرسه بعد با ارکان سه گانه پیش گفته قابل جمعند سه رکن اول هرسه سه لایه بینشی ،گرایشی و رفتاری دارند و اخلاق و معنویت هم از دیدگاه رهبری جاری در تمام این هاست.

ـ نظام گرایشها و تمایلات

آنچنان که بیان شد تمایلات، عاطفه‏ها و احساسات، از مهمترین ارکان یک جامعه و تمدن بشری است که در حیات اجتماعی خود بدان پای بند و تعلق دارد. هر جامعه ای متناسب با حس زیباشناسی خود به موضوعات و مسائلی گاه علاقه روحی و میل و کشش درونی پیدا می‏کند و گاه از موضوع و مطالب دیگری متنفر و گریز دارد، که همین تمایلات با تعامل با اندیشه ‏ها است که مبدا ابراز رفتارها و موضع گیری می‏گردد.

بر این اساس می‏توان تمایلات اجتماعی را خاستگاه شکل‏گیری تمدن برشمرد و این ادعا با مطالعه تاریخی به خوبی قابل اثبات است چرا که نقطه عزیمت هر شکل تمدنی به شکل دیگری، تغییر در تمایلات، عاطفه‏ها و زیباشناسی اجتماعی می‏باشد و به تعبیر ماکس وبر این اخلاق اجتماعی است که پایه شکل‏گیری یک تمدن می‏گردد. (ماکس وبر ـ 1374 : 62)
بدینسان نطفة مدرنیته در رنسانس با این میل محوری، یعنی دنیاگرایی و روی گردانی از اندک مایه‏های میراث معنوی تفکر غربی بسته می‏شود و لذا این تغییر در تمایلات، عاطفه‏ها و احساسات در مغرب زمین به دنبال خود علوم و تکنولوژی مدرن را به همراه آورد و تمدنی به قامت مادی می‏سازد.

به عبارت دیگر به تعبیر ماکس وبر روح نظام سرمایه داری، اخلاق پروتستانی است، اخلاقی با روحیه خوشگذرانی و میل به ثروت جویی و کسب در آمد بیشتر (ماکس وبر ـ 1374 : 54)

ـ نظام اندیشه (بینش ها و دانش‌ها)

رکن دوم یک تمدن، اندیشه ها و بینش‌های تمدنی است که مبتنی بر آن، محصولات تمدنی شکل خواهد گرفت. این اندیشه ها لایه های متعددی وارد که از یک نگاه می‌توان آن را به اندیشه های «بنیادی، راهبردی و کاربردی» تقسیم نمود که همین اندیشه ها فرهنگ جامعه را شکل می‌دهد.

ـ سبک زندگی و محصولات

نمود یک تمدن، در سبک زندگی ومحصولات تمدنی است.  سبک زندگی و محصولات تمدنی همواره مبتنی بر فرهنگ و اندیشه های خاصی شکل می گیرد ولذا خود حاصل فرهنگ و ارزش های خاصی هم می باشند و دقت در این معنا بسیار مهم است تا آنجا که بعضی این موارد را جزو ارکان فرهنگ بر شمرده اند.

چهارم: ظرفیتهای تمدنی اربعین

نقش اربعین در شکل گیری تمایلات تمدنی

از محوری ترین ومهمترین کارکردهای اربعین، شکل دهی تمایلات مومنانه و ایجاد همدلی امت اسلامی به عنوان پایگاه اساسی شکل گیری تمدن اسلامی می باشد.
در تبیین این معنا لازم است ابتدا به یک نکته اساسی توجه داشت . تمایلات، عاطفه‏ها و احساسات، از مهمترین ارکان یک جامعه و تمدن بشری است که در حیات اجتماعی خود بدان پای بند و تعلق دارند. هر جامعه ای متناسب با حس زیباشناسی خود به موضوعات و مسائلی گاه علاقه روحی و میل و کشش درونی پیدا می‏کند و گاه از موضوع و مطالب دیگری متنفر و گریز دارد، که همین تمایلات با تعامل با اندیشه‏ها است که مبدا ابراز رفتارها و موضع گیری می‏گردد.

نقش اربعین در شکل گیری اندیشه های تمدنی

دومین کارکرد مهم اربعین شکل گیری اندیشه های تمدنی در دو لایه عمومی و تخصصی می باشد.خاستگاه اهلبیت پیامبر اکرم (ص) و مهد نشو و نمای آنان بیایند و اسلام ناب و فقه خالص وبی آلایش اسلام و قرآن را از زبان حاملان آن بشنوند.

اربعین این ظرفیت را داراست که در برشوراندن تفکر در مسیر پیاده روی و عقلانیت معرفتی و اخلاقی و اجتماعی در تعاملات را تقویت و محلی برای بارورسازی آن باشد و تحقق این مهم به سیاستگذاری و برنامه ریزی در نهاد های متولی احتیاج دارد.هرگز عشق شورانگیز در این جامعه بزرگ انسانی، موجب غفلت از عقلانیت و خودآگاهی در این حرکت نمی‌شود. عشاق‌الحسین در اوج عشق و احساس‌شان، به آنچه می‌کنند آگاهی دارند و کاملا فلسفه «حب‌الحسین» و کارکرد اجتماع حسینی را می‌فهمند و آن را در قالب شعارهای مختلف و متنوع مانند «حب الحسین یجمعنا»، «یوحدنا حب الحسین»، و یا «عشیره الحسین فوق العشیره» برجسته کرده و آن را نصب‌العین خود می‌سازند.

نقش اربعین در شکل گیری سبک زندگی اسلامی و  محصولات تمدنی

کارکرد تمدنی دیگر اربعین شکل دهی سبک زندگی اسلامی و نزدیک کردن فرهنگ های مختلف به فرهنگ اصیل اسلامی می باشد. اربعین می تواند مؤثرترین عامل مبادله فرهنگی و فکری و محلّی برای طرح سبک زندگی و فرهنگ اصیل اسلامی ، در همه زمینه های زندگی باشد . نمایندگان و رهبران مذاهب اسلامی باید با استفاده از این فرصت ، آثار ، اخبار و سیره پیامبرخدا را در زمینه های مختلف اعتقادی ، سیاسی ، اخلاقی ، اقتصادی و اجتماعی بازگوکنند .

رسوخ سبک زندگی غربی در جهان اسلام و بیگانه شدن از سیره نبوی از موانع جدّی بر سر راه تحقق امت اسلامی می باشد . از مشخصه های بارز هر امتی تحقق سبک زندگی می باشد و اسلام به عنوان دینی جامع خود منادی سبک زندگی خاص خود می باشد .ظرفیت اربعین برای انتقال معارف علمی ،مطالعات میان فرهنگی، مطالعات جامعه شناختی و روان شناختی ،بهره برداری در زیمنه های اقتصادی امت اسلامی ،هم افزایی های دیپلماتیک در عرصه علم مطالعات بین الملل و...

در بعد اخلاقی

1- ابعاد اخلاقی- روانشناختی: کارکردهای آرامش بخشی، ایجاد شادابی و نشاط، اطمینان و اعتماد به نفس از جمله ابعاد روانشناختی مناسک دینی هستند. همچنین مناسک اصیل دینی میتوانند در تحکیم اخلاقیاتی نظیر دستگیری از نیازمندان، وجدان کاری، رعایت وابستگی های خانوادگی، عفت و پاکدامنی و ... بسیار مؤثر باشند. در نتیجه رواج سیالیت در مناسک دینی و پیامدهای آن را از این بعد نیز مورد ارزیابی قرار داد.

2- تقویت ایمان- تکامل شخصیت- تغییر در رفتار و منش-تولدی دوباره- گذار از مادیات به معنویات- میل به نیکوکاری- احترام به همنوع- شادکامی-آمرزش گناهان- توشه آخرت- رضایت و خشنودی خدا- تقویت دین- یاد خداوند. 

پنجم:از نگاهی دیگر  اربعین یک منسک است که ویژگیهایی دارد:

اربعین یک منسک شده است توانسته امور ذهنی را عینی کند و معتقدات اساسی و باورهای ایمانی را در قالب رفتارها عیان نماید. ولذا ست که در روایت امام حسن عسگری علیه اسلام بعنوان یکی از علامات مومن شناخته شده و یکی از مهم ترین شاخصهای دینداری است ، دین، ابعاد گوناگونی دارد. یکی از دسته بندی های مفید درباره ابعاد دین، دسته بندی چهارگانه است: بعد نظری (عقاید، اسطوره‌ها و آموزه‌ها)، بعد عملی (شعایر، نمادها و دستورات اخلاقی)، بعد اجتماعی (معابد، رهبران و کارکردها)، بعد تجربی (انگیزه‌ها، بصیرت‌ها و احساسات)

این منسک دینی دارای ویژگی هایی است.

اول منسکی است که ابعاد مختلف دین را میتواند پوشش دهد(بینشها،گرایشها و رفتارها)

دوم منسکی فردی و جمعی است که توان تولید جامعه را دارد.

سومی: فرا دینی و فرامذهبی است.

چهارم: فرا ملیتی است.

پنجم: دارا بودن بعد عاطفی است.

ششم:دارا بودن بعد حماسی است.

هفتم:دارا بودن بعد عقلانی و معرفتی است.

هشتم:دارای بودن ظرفیت تولید بازنمایی قدرت نرم  است.

نهم :ظرفیت از بین بردن اختلافات و خاصیت تجمیعی آن از احزاب و گروهها و تفکرات مختلف است.

دهم :عدم تعلق به سن و جنسیت و قشر و صنف خاص.

یازدهم:باز نمایی سبکهای زندگی موجود در بین اهالی اربعین از قومیتها و ملیتها و مذاهب مختلف.

دوازدهم:توانایی بازتعریف ،گسترش و تعمیق گفتمان حسینی  در بین گفتمانهای موجود در دنیای معاصر

و ظرفیتهایی را داراست که میتواند تبدیل به تهدید و آسیب نیز بشود که بنای ورود به آن را نداریم

ظرفیت هویت بخشی وبیداری مسلمانان و فراتر از آن آزادگان جهان بهره برداری در مسیر معرفی شناساندن جریان حق و باطل در عالم با بهره برداری از ظرفیت حرکت تاریخی اباعبدالله بهره برداری از ظرفیت اربعین در تبیین آرمان انقلاب اسلامی ذیل انقلاب حسینی

* آرمانهایی مثل:
• امر به معروف و نهی از منکر ، آزادی ،حقوق سیاسی و اجتماعی،حکومت اسلامی (در بخش آرمانهای سیاسی)
• عفاف  و حجاب،تحقق ارزشها و هنجارهای اسلامی ،الگو برداری از زندگی اهل بیت علیهم السلام در تمام ساحات (در بخش آرمانهای فرهنگی )
ظرفیت اربعین در بالا بردن سطح آگاهی های عمومی از وضعیت جهان اسلام و جبهه معارض آن
ظرفیت اربعین در وحدت شیعه و سنی و حرکت به سوی امت واحده اسلامی

ظرفیتهای اجتماعی

لغو امتیازات- افزایش تعاون و امداد رسانی- تولید سرمایه اجتماعی- تقویت پایه فرهنگ جامعه پذیری و قوام جوامع- همبستگی اجتماعی فراملی و فرامذهبی- افزایش آگاهی اجتماعی- تقویت باورهای دینی

ظرفیت سیاسی

اعلان مواضع رسمی دولت اسلامی- اتحاد سیاسی- قیام همگانی-یکپارچگی امت اسلامی- دستیابی به قسط و عدالت- اعلان برائت از مشرکان و کافران- تظاهرات نمادین عمومی.تولید قدرت نرم .بالا بردن سطح امت اسلامی در معادلات جهانی

ظرفیت فرهنگی

تاثیر بر افکار عمومی- توسعه شبکه ارتباطی-انتقال اطلاعات و دانش- فراگیر بودن و جامعیت- بی زمانی و بی مکانی

ششم :یکی ازمهمترین  اهداف و ظرفیتهای اجتماعی اربعین، تشکیل امت واحده اسلامی

عبادات و فرایض، افزون بر جنبه فردی و تأثیری که در دگرگونی روحی و فکری و اخلاقی و رفتاری افراد برجای می نهند، به نوعی با مسائل اجتماعی و حقوق جمعی نیز در ارتباط هستند. اربعین در این میان،

نقش اربعین در  القاء و تزریق حس وحدت:

واژگانی چون تعاون، جماعت، اجتماع، مودّت، اخوّت، الفت، تألیف قلوب و... که در متون دینی زیاد وارد شده است به نوعی دربردارندة معنای وحدت و اتحاد می‌باشد مانند: تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی‏(مائده : 2). وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً (روم : 21).إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة (حجرات: 10). وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ) (آل عمران : 103). اربعین به عنوان یکی از شعائر بنیادین اسلامی حرکتی اجتماعی است.

نقش اربعین در گسترش ارزشهای اسلامی و احیای هویت اسلامی:

هر فرهنگ و تمدنی برای حفظ و بازآفرینی خود نیازمند گسترش هنجارها و ارزشهای خود از طریق هنجارهای خاص اجتماعی میباشد. اربعین از این جهت هنجاری اسلامی است که به گسترش ارزشهای اسلامی میپردازد.  اربعین میتواند به عنوان یک سنت همیشگی سالیانه در احیای هویت اسلامی و نفی هویتهای ساختگی قومی- ملی کاملا موثر بوده است.

نقش اربعین در ایجاد همدلی و افزایش تعاون و همکاری در هدف ، روش و عمل:

یکی از عوامل ایجاد وحدت همدلی، تعاون و همکاری است .در موسم اربعین افراد و گروه‌های زیادی از مناطق، نژادها و سلیقه‌های گوناگون در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و وحدت و همدلی میان آنان شکل گرفته و دل‌هایشان را به یکدیگر نزدیک می‌کند. تلاقی و همدمی افراد و گروه‌های مختلف،

دورکیم اعتقاد دارد: همین مناسک و ماهیت جمعی چنین گردهمایی هاست که این همه شور و شوق برمی انگیزد و شرکت کنندگان را به اهمیت گروه و جامعه در قالب آیینهای مذهبی آگاه می سازد بدین سان مناسک همبستگی و انسجام اجتماعی را ایجاد و حفظ می کند.

نقش اربعین  در تقریب تفکرات شیعی و مذاهب اسلامی:

بازشناسی منافع و هدف‏های مشترک مذاهب اسلامی در مسیر تشکیل امت واحده اسلامی از رهگذر فرصت اربعین

غیریت سازی و شناخت دشمن مشترک

اربعین و شناخت ملل مختلف و ارزیابی امکانات آنان

اربعین در عرض حج مناسب‏ترین و بهترین فرصت برای آشنایی و ارتباطات مسلمانان و شیعیان و سایر آزادگان از ملل و ادیان با یکدیگر است.

و بالاخره نقش اربعین در ایجاد موقعیت امن و استراتژیک برای مسلمانان

در مجموع باید گفت اربعین ظرفیت تمدنی عظیمی است که از رهگذر حرکت عظیم سید الشهدا برای آزادگان جهان برجا مانده و مواجهه ساده اندیشانه و به سان یک عبادت فردی یا یک حرکت جمعی صرفا عبادی دست ما را از بهره گیری از ظرفیتهای آن را کوتاه میکند.بایستی در همین چارچوب به تهدید شناسی و آسیب شناسی این کنگه عظیم بپردازیم
حداقل برای آسیب شناسی در سه لایه حاکمیتی ،نهادی و مردمی باید آسیب شناسی شود.در حوزه حاکمیتی (سیاستگذاری ،برنامه ریزی در امنیت، پشتیبانی رفاهی سلامت و بهداشت ،حمل و نقل و... ،) نهادی(فرهنگی(شورای عالی انقلاب فرهنگی ،نهادهای تبلیغی،سپاه و بنیاد خاتم ،مداحان)، دینی(حوزه های علمیه ،مرجعیت ) ،سیاسی(دولتها و دیپلماسی بین المللی )،اقتصادی(هم افزایی اقتصادی برنامه ریزی اقتصادی چرخه اقتصادی ) مردمی

اربعین یک حرکت طبیعی آگاهانه و مردم نهاد و بر آمده از عمق معرفت دینی است که همراه با سنتهای جاری بین مردم عراق در حال گسترش است و ظرفیتهای خود را یک به یک در اختیار جهان اسلام و جبهه مستضعفان قرار میدهد.

مداخلات حاکمیتی از ناحیه دولتها و نهاد های دینی و فرهنگی بایستی در بستر این جریان مردم نهاد تعریف شود و نباید بر آنها غلبه یابد در غیر اینصورت ظرفیتها از دست میرود
البته این جریان قطعا با آسیبهایی از جمله بدعت و فردی شدن خرافه زدگی و آسیبهای دیگر همراه خواهد بود که حرکتهای تبلیغی و فرهنگی و سیاستگذاریهای فرهنگی نهاد های مسول در این میان و در بستر طبیعی این جریان قطعا تاثیر خواهد داشت.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران