به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از «دیلی پاکستان»، مشارکت استراتژیک آمریکا و هند در سال 2005 میلادی آغاز شد که هدف آن نیز نفوذ این کشور از افغانستان تا بنگلادش بوده است.
دهلینو و واشنگتن در سال 2005 میلادی در مورد «توافقنامه هستهای غیرنظامی هند و آمریکا» توافق کردند و دهلینو نیز برای موفقیت در چنین کاری، با برنامه هستهای ایران مخالفت کرده بود.
«نارندرا مودی» نخستوزیر هند در حال حاضر با همکاری استراتژیک با واشنگتن جهتی جدید به اوضاع سیاسی، امنیتی و جغرافیایی منطقه داده است.
دهلینو با انحراف از ایدئولوژی خود موقعیت خنثی در منطقه را ترک کرده و در حال حاضر نقش متعصبانهای را دنبال میکند و به روابط نظامی طولانی مدت از «خلیج عدن» تا «آبنای ملاکا» گره خورده است.
توافقنامه هستهای هند و آمریکا تا 10 سال آینده قابل عمل خواهد بود و علاوه بر این، مقامات این دو کشور توافقنامههای دفاعی، تکنیکی و تجاری را نیز امضا کردند که براساس آن، دهلینو توانایی ساختن ناو هواپیمابر را نیز خواهد داشت.
دهلینو عضوی از انجمن اقتصادی آسیا-اقیانوسیه به رهبری آمریکا و ژاپن نیز شده است که براساس آن، دهلینو پروژه «مشارکت جدید جاده ابریشم» را نیز پیگیری خواهد کرد.
علاوه براین، دولت هند بدنبال کاهش نفوذ چین در منطقه است زیرا این کشور پس از تشکیل «پل ارتباطی میان اروپا - آسیا و پس از رسیدن به تسهیلات بنادر کشورهای مختلف دریای هند منافع زیادی بدست آورده است.
نفوذ رو به رشد پکن در منطقه برای هند، آمریکا و متحدان آنها نگران کننده و غیر قابل قبول است.
نخستوزیر هند قصد دارد تا هرچه زودتر مزایای توسعه اقتصادی را به مردم فقیر این کشور برساند. هدف مودی این نیست که مزایای اقتصادی را به سبک تئوری اقتصادی بینالمللی از بالا به پایین به مردم این کشور ارائه کند بلکه مقصد وی برعکس جامعه جهانی از پایین به بالا است که براساس آن، این کشور باید به مصنوعات داخلی خود نیز وابستگی پیدا کند.
قابل ذکر است که تئوری اقتصادی بینالمللی از بالا به پایین در حقیقت سیاست آمریکا است که منافع بیشتری باید به بازرگانان و افراد سطح درآمد بالا ارائه شود که باعث نجات مردم فقیر از بحران اقتصادی نیز خواهد شد.
همچنین اوباما نیز سعی دارد تا دهلینو به عنوان قدرتی مهم در آسیا ظهور کند زیرا واشنگتن قدرت دولت هند را برای بدست آوردن منافع خود با اهمیت میداند.
فراهم کردن تکنولوژی آمریکا برای دهلینو برای منافع واشنگتن در آسیا مهم است و نخستوزیر هند نیز این موضوع را متوجه شده است بنابراین، قرار است هند و آمریکا حجم تجارت خود را از 100 میلیون به 500 میلیون دلار افزایش دهند که این میزان با میزان تجارت هند و چین برابری میکند.
با این حال اگر دهلینو روابط استراتژیک با پکن و مسکو را در آینده برقرار کند، آمریکا تحت فشار قرار خواهد گرفت زیرا این کشور دهلینو را براساس موقعیت جغرافیایی و سیاسی برای نظام بینالمللی قابل اهمیت دانسته و اتحاد جدیدی با این کشور برقرار کرده است.
اما موقعیت پاکستان برای اتحاد با آمریکا برعکس است. اسلامآباد در سال 1950 میلادی که زمان جنگ سرد بود، به اتحاد با آمریکا مجبور شد و بدلیل سیاست ضعیف خود نتایج تلخی را تجربه کرد و همچنین متوجه شد که با وجود اتحاد با کشوری قدرتمند، این کشور پاکستان را چگونه برای منافع خود مورد استفاده قرار داد و زمانی که لازم نبود، رویگردان شد.
بدترین مثال آن در سال 2001 میلادی در تاریخ پاکستان قابل مشاهده است. زمانی که آمریکا دستور داد: "اسلامآباد باید اتحاد واشنگتن و یا مخالفت آن را بپذیرد."
با این حال، اسلامآباد بدلیل سردرگمی تصمیم غیراخلاقی و غیرمنطقی گرفت و در جنگ آمریکا علیه کشور برادر اسلامی افغانستان متحد شد که در نتیجه خسارت جبران ناپذیری به پاکستان وارد شد که تاکنون ادامه دارد.
اوضاع کنونی منطقه برای پاکستان بسیار نگرانکننده است زیرا این کشور از لحاظ بحران سیاسی و امنیتی بسیار تضعیف شده است.
مرزهای شمال غربی پاکستان در حال حاضر در جنگ است اما فرصتهای امیدبخش نیز برای بهبودی این کشور وجود دارد.
مقامات دولتی و نظامی پاکستان میتوانند با تصمیمهای استراتژیک و درک و هوش، فرصتهای موجود را مورد استفاده قرار دهند.
این سخنان منطقی است که هدف مشارکت استراتژیک هند و آمریکا جلوگیری از نفوذ چین در منطقه است که باعث نگرانی چین نیز شده اما در عوض زمینهای برای برقراری روابط قوی نظامی در بین این کشور، پاکستان و روسیه نیز فراهم میشود که مسیرهایی جدید برای امنیت پاکستان را به وجود خواهد آورد.
اسلامآباد در حال حاضر فرصتی در رابطه با برقراری روابط جدید مبنی بر احترام و منافع مشترک با واشنگتن دارد اما پاکستان باید بداند که آمریکا کشور معمولی نیست و یک قدرت جهانی است که سراسر جهان را به سرزمینی تهدیدآمیز تغییر داده است.
مداخله آمریکا در سایر مناطق جهان باعث نابودی آنها شده و این نابودی نیز به سبکی صورت گرفته که هیچ دیکتاتوری در سراسر جهان در هیچ یک از کشورها آن را انجام نداده است.
انتهای پیام/