به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه فرامنطقهای رای الیوم طی یادداشتی به تشریح جنگ عربستان و هم پیمانانش علیه یمن پرداخت. وی با اشاره به حمله عربستان و متحدان عرب آن به یمن یادآور شد که رهبران سعودی به یاد داشته باشند که انصار الله و حتی علی عبدالله صالح رئیس جمهور برکنار شده یمن متحدان دیرینه آن بودند، از همین رو اکنون نباید برای اصلاح اشتباهات گذشته، اشتباه بزرگتری را مرتکب شوند.
تهدید سعودی علیه انصار الله
وی افزود: «احمد عسیری» سخنگوی عملیات «طوفان قاطع» در ائتلاف عربی- اسلامی علیه یمن گفت: «نیروهای ائتلاف عربی – اسلامی یمن را کاملا تحت کنترل خود در آورده و در چند روز آینده فشار بر حوثیها را تا جایی افزایش خواهند که دیگر هیچ جای امنی برای آنان در یمن وجود نداشته باشد».
اظهارات عسیری یادآور سخنان همتای آمریکایی او در جریان حمله اکتبر 2001 به افغانستان است، زیرا او نیز حدود 14 سال پیش در اظهاراتی کاملا مشابه تاکید کرد که هواپیماهای آمریکایی در پی تخریب تمام بخشهای دفاعی و نیروی هوایی طالبان، در افغانستان حرف اول را میزنند.
جالب اینکه جنبش طالبان نیز مانند انصارالله نیرو و پدافند هوایی در اختیار نداشتند.
عطوان یادآور شد: در نوامبر 1996 میلادی با یکی از نزدیکان جلال الدین حقانی (وزیر دفاع افغانستان که بعدها به طالبان ملحق شد) در جلال آباد ملاقات کردم.
به گفته وی ناوگان هوایی افغانستان شامل حدود 14 هواپیمای میگ 17 ساخت شوروی سابق بود که تاریخ ساخت آن به پیش از جنگ جهانی اول باز میگشت و به دلیل نبود لوازم یدکی همه این هواپیماها به استثنای چهار فروند غیرقابل استفاده هستند و این چهار فروند نیز چه بسا در صورت پرواز سقوط کنند.
اعزام جنگندههای پیشرفته سعودی به یمن
این در حالی است که ائتلاف عربهای خلیج فارس به رهبری عربستان 185 فروند هواپیما را برای حمله به مواضع انصار الله و متحدانش به یمن اعزام کردند و این هواپیماها از جدیدترین انواع هواپیماها مانند «یورو وایتر» و نیز هواپیماهای آمریکایی «اف 15» و «اف 16» هستند، در حالی که نیروی هوایی یمن که مانند نیروی هوایی افغانستان فرسوده است، نقشی جز پروازهای نمایشی و عرض اندام ندارد.
عربستان 150 ملیارد دلار برای تشکیل قوی ترین ناوگان هوایی عربی هزینه کرده و خلبانان خود را که بیشتر آنان امیران خاندان حاکم هستند، برای آموزش به بهترین آکادمیهای نظامی غربی از جمله «وست پوینت» آمریکا و «ساند هرست» انگلیس اعزام کرد تا تحت نظر ژنرالها و کارشناسان عالی رتبه نظامی آموزش داده شوند.
این در حالی است که بیشتر خلبانان یمنی پای خود را از کشورشان بیرون نگذاشته و حتی اسم این دانشکدههای نظامی نیز به گوش آنان نخورده است.
عطوان در ادامه یادآور شد: در این میان برخی دوستان سعودی با لحنی سرزنش آمیز از اینکه توانمندی های نظامی آنان دست کم گرفته شود، شکایت داشته و تاکید دارند ارتش عربستان از نظر توانمندیهای نظامی در بین سایر ارتش های عربی بی نظیر هستند.
به گفته آنان جنگ یمن ابتدای کار است و مرحله آینده با قبل متفاوت خواهد بود زیرا دوره سکوت و تحمل توهین سرآمده است.
در همین ارتباط یکی از کارشناسان راهبردی کویت نیز با لحنی تهدیدآمیز گفت: منتظر بمانید تا ببنید در روزهای آینده چه خواهیم کرد، در برابر ایران قد علم خواهیم کرد و با تحریک آذربایجانیها و عرب های اهواز، ثبات و امنیت داخلی آن را در معرض تهدید قرار خواهیم داد.
عطوان در ادامه گفت: البته بخشی از سرزنش و انتقاد دوستان سعودی بجا است، زیرا رهبران سعودی در حالی از جنگ در سایر کشورها خودداری کرده و بر راه حلهای سیاسی تاکید داشتند که متحد آمریکایی آن همواره برای این کار آماده بوده و در کویت نیز آمریکا بود که نیروهای عراقی را از خاک این کشور بیرون راند و پس از آن نیز صدام را سرنگون کرد و در پی آن معمر قداقی را که یک گروه را برای ترور ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه متوفی سعودی اعزام کرده بود، سرنگون ساخت.
اگر فرماندهی جوان سعودی در صدد تغییر این راهبرد و اعزام نیروی زمینی و هوایی خود به میدانهای جنگ است، باید به آن خوشامد گفت زیرا این کار همانطور که هر عرب و مسلمانی را خوشحال میکند، موجب خرسندی ما نیز است به این شرط که این جنگها در چارچوب طرح متکامل عربی جا داشته باشد و هدف از آن حفاظت از امنیت ملی عربها در برابر هرتهدیدی و پیش از همه تهدید اسرائیل باشد.
برخی برادران سعودی و نیز عربهای خلیج فارس همواره تکرار می کنند که اسرائیل و ایران دشمن ما بوده و بین دشمنی آنان با ما تفاوتی نیست، اما باید به آنان گفت که دشمن اسرائیلی خاک فلسطین و مقدسات اسلامی و عربی آن را به اشغال در آورده است، از همین رو برای توقف توهین های پی در پی به عربها و مسلمانان باید پیش از همه در مقابل اسرائیل قد علم کرد.
در پاسخ به ما برخی مدعی هستند که ایران نیز جزایر سه گانه اماراتی را به اشغال در آورده است، اما باید گفت انصار الله و ایرانیها هیچگاه به یک کشور تجاوز نکرده و امنیت آن را در معرض تهدید قرار نداده اند و قطب نمای نظامی و سیاسی خود را به سمت فلسطین تنظیم کرده و شعارهای ضد آمریکایی واسرائیلی سر داده اند.
نکته قابل ملاحظه اینکه برادران ما در کشورهای عربی خلیج فارس نیز برای بیرون راندن نیروهای عراقی از کویت میزبان نیم میلیون سرباز آمریکایی بودند و اکنون نیز با مشارکت مصر، سودان، اردن، مغرب وپاکستان در صدد جنگ عربی- اسلامی علیه انصار الله در یمن هستند، در حالی که تا زمانی که ما یک امت واحد هستیم، مهم تر از همه این است که پیش از قد علم کردن در برابر ایران در برابر اسرائیل بایستیم.
حملات هوایی علیه یمن دستاوردی نخواهد داشت
اما در مورد جنگ علیه یمن باید گفت که افزایش حملات هوایی علیه این کشور فایده ای نخواهد داشت زیرا دیگر اهداف نظامی برای حمله جنگنده های ائتلاف عربی وجود ندارد و قربانیان این حملات نیز اغلب مردم یمن هستند که دوستان و برادرن ما به شمار میآیند.
در این میان باید گفت که در برابر ائتلاف عربی به رهبری عربستان در جنگ دوم علیه یمن گزینههای زیر وجود دارد:
اول: ائتلاف عربی به چند روز حملات هوایی اکتفا کرده و زمینه را برای دستیابی به راه حل مسالمت آمیز و سیاسی برای بحران یمن که ضامن منافع تمام گروههای این کشور باشد، فراهم کند.
دوم: حملات ائتلاف چند هفته یا چند ماه و حتی سالها طول کشیده و در نتیجه سراسر حریم هوایی یمن منطقه پرواز ممنوع اعلام شود، همانطور که پیش از این در مورد عراق صورت گرفت.
سوم: انتقال به مرحله دوم یا همان اعزام نیروهای زمینی برای اشغال یمن و نابودی ائتلاف انصار الله باعلی عبدالله صالح رئیس جمهور برکنار شده یمن و در نتیجه بازگرداندن رئیس جمهور موقت و قانونی یا همان عبد ربه منصور هادی به قصر ریاست جمهوری به صنعاء.
عطوان افزود: در این ارتباط اندکی به عقب بازگشته و به یاد بیاوریم که «جمال عبدالناصر» رئیس جمهور پیشین مصر نیز نیروهای خود را که مانند نیروهای ارتش سعودی قوی ترین و مجهزترین نیروهای نظامی در بین کشورهای عربی به شمار میآمد، به یمن اعزام کرده و هفت سال در این کشور با حوثی ها و حامیانشان مبارزه کرد و از نظر نظامی با تثبیت کودتا به رهبری سرلشگر «عبدالله السلال» پیروز شد، در حالی که ارتش این کشور سیناء و کانال سوئز را از دست داد و به این ترتیب شکست 1967 در دیوار کرامت و عزت مصر و جهان عرب شکاف بزرگی ایجاد کرد.
نباید فراموش کرد که انصار الله و یا دشمنان آنان در این جنگ چیزی برای از دست دادن ندارند، زیرا نه سرمایه گذاریهای خارجی دارند و نه صنعت جهانگردی که میلیاردها دلار برای آنان درآمدزایی کند و نه کشاورزی و صنایع پیشرفته جز کشت قات در حالی که عربستان و امت عرب همگی در این جنگ زیان زیادی را متحمل خواهند شد، زیرا ایران که هدف اصلی حمله به یمن است، به این جنگ کشیده نخواهد شد چرا که تهران این روزها سرگرم نبرد بزرگتر یا همان از بین بردن تحریم اقتصادی است که از 30 سال پیش بر آن تحمیل شده است.
ایران میتواند با تکیه بر حماقت عربها بدون شلیک حتی یک گلوله یمن را نیز به دست آورد، همانطور که در عراق، افغانستان، لبنان و بخشی از سوریه نیز چنین شد.
عطوان در ادامه یادآور شد که هر جنگی سه بخش جداگانه شامل بخش A، Bو C دارد و اکنون باید طراحان جنگ در یمن این مراحل و نقشههای جنگی و چگونگی اجرای هر یک از این بخش ها را تشریح کنند و چنانچه نقشه های جنگی آنان اسرار نظامی محرمانه باشد که امکان فاش کردن آن وجود ندارد، باید دیدگاه خود در خصوص آینده یمن پس از شکست انصار الله و متحدانش و نیز دستگیری علی عبدالله صالح را توضیح دهند.
به گفته وی آنان باید روشن کنند که پس از بازگرداندن منصور هادی به قدرت، درد و رنج یمنیها و فقر و محرومیت آنان پایان میگیرد یا خیر؟ زیرا آنان صندوقهایی در اختیار دارند که موجودی آن دست کم دو هزار ملیارد دلار است به اضافه درآمد نفتی آنان که دست کم 500 میلیارد دلار است.
عطوان تاکید کرد: این پولها که در سه روز نخست جنگ علیه یمن هزینه شد به اضافه ویرانی و خرابی حاصل از بمباران میتوانست برای بازسازی یمن هزینه شده و با استفاده از آن صنایع و پروژه هایی ایجاد کرد که برای بیش از پنج میلیون یمنی که از بیکاری رنج میبرند، فرصت شغلی فراهم کند.
بازگرداندن منصور هادی به قیمت ویرانی یمن
روشن است که رهبری عربستان این روزها به نصحیت هیچ کس به ویژه ما گوش نمیدهد، اما باید گفت که این جنگ دام خونینی برای ریاض خواهد بود و منابع مالی آن را هدر خواهد داد، از همین رو منطقی نیست که بازگرداندن منصور هادی به قصر ریاست جمهوری به قیمت ویرانی یک کشور عربی و از بین بردن ثبات آن تمام شود.
رهبران سعودی باید به یاد بیاورند که انصارالله و نیز علی عبدالله صالح متحدان تاریخی و دیرنیه آنان بودند و امکان حفظ و جلوگیری از گرایش آنان به سمت ایران وجود داشت، اما به هر حال این اشتباه آنان بود و امیدواریم رهبران عربستان برای اصلاح این اشتباه به فکر اشتباه بزرگتری نباشند.
انتهای پیام/