شرایط نامتعادل و تبعیض آمیز سینمای ایران، آدم‌ها را به سمت کارگردانی سوق می‌دهد

شرایط نامتعادل و تبعیض آمیز سینمای ایران، آدم‌ها را به سمت کارگردانی سوق می‌دهد

خبرگزاری تسنیم: در گفت‌‌وگو با کارگردان بهترین مستندسال ایران از همه چیز صحبت کردیم، از شرایط ساخت «آتلان» تا داوری‌های جشنواره «سینما حقیقت» و پاشنه آشیل سینمای مستند؛ با همه این‌ها نبود مارکتینگ و شرایط نامتعادل سینما محورهای اصلی مصاحبه ما بود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، قسمت اول مصاحبه با معین کریم‌الدینی، کارگردان مستند «آتلان» که توانست جایزه بهترین کارگردانی جشنواره «سینما حقیقت» و جایزه بهترین فیلم مستند جشنواره‌ فیلم فجر را بگیرد با تاکید وی بر این موضوع که « امسال فرصتی طلایی برای مدیران سینمای مستند برای گام برداشتن به سوی صنعت سینمای مستند به وجود آمده است»، به پایان رسید.

حال پس از فاصله گرفتن از جشنواره فیلم فجر و در هنگامی که «آتلان» در حال اکران عمومی در بخش هنر و تجربه است مصاحبه دیگری از این کارگردان را به عنوان بخش دوم مصاحبه با کارگردان «آتلان» منتشر می‌کنیم. زمانی که نوبت مدیران و پخش کنندگان است تا با استفاده از تبلیغات مناسب بتوانند فروش خوبی را برای بهترین فیلم مستند سال که هیچ چیز از بهترین فیلم‌های داستانی سینما کم ندارد، رقم بزنند.

سینمای مستند سینمای بی‌بضاعتی است

تسنیم:‌ شما معتقدید پس از سال‌ها فرصت مناسبی برای مدیران سینمای مستند ایران پیش آمده تا با استفاده از چند مستند پربیننده‌ای که امسال توانستند در جشنواره‌های سینما حقیقت و جشنواره فیلم فجر بدرخشند، شرایط را برای تولید و عرضه این نوع فیلم‌ها در سینمای ایران بهبود ببخشند. برخورد مدیران را با این شرایط چگونه می‌بینید؟

من بسیار امیدوار و خوش بین هستم. در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی افرادی کارکشته  حضور دارند و من به شخصه از عملکرد آن‎ها بسیار راضی هستم . احساس می‌کنم که این مرکز در یک مسیر درست و حرفه‎ای حرکت می‎کند. مطمئنم اگر این مرکز امکان و بودجه مناسبی برای تبلیغات گسترده این فیلم داشت این کار را می‌کرد اما باید به بضاعت‌ها هم توجه کرد. یادمان باشد که سینمای مستند ایران به لحاظ مالی سینمای بی‌بضاعتی است.

از اکران «آتلان» در گروه هنر و تجربه خرسندم اما دلخوری‌هایی هم دارم

با این حال اتفاق های خوبی دارد در سینمای مستند می افتد.  اتفاقی که امسال در جشنواره فجر رخ داد و نمایش فیلم‌های مستند را از زیرزمین به روی زمین آوردند قطعا حاصل تلاش یک نفر نیست بلکه یک مجموعه - از فیلمسازان گرفته تا مرکز گسترش تا افراد تاثیرگذاری مانند صانعی مقدم - برای این موضوع تلاش کردند. با این حال حس می‌کنم هنوز نگاه کلی به سینمای مستند نگاهی پر از تعارف است. تلاش گروه هنر و تجربه برای سینمای فرهیخته ایران بر کسی پوشیده نیست و کسی نمی‌تواند آن را کتمان کند اما باید اعتراف کنم ضمن اینکه از نفس اکران فیلمم در گروه سینمای هنر و تجربه خرسندم دلخوری‌هایی هم دارم نسبت به نگاهی که نسبت به سینمای مستند حتی در این گروه وجود دارد، دارم. منظورم بیشتر تعداد اکران و ساعت های اکران فیلم‌های مستند است. می‌دانم که این مشکل به گروه هنر و تجربه برنمی‎گردد. بلکه به محدودیت‌هایی برمی‌گردد که نگاه‌های تنگ نظرانه را از حاشیه ها وارد می‌کنند.

تسنیم: وقتی من با کارگردان‌هایی که فیلم‌های مستند برجسته امسال را ساختند گفت‌وگو می‌کردم تقریبا بیشترشان از عملکرد مدیریت سینمای مستند راضی بودند، هرچند که داوری جشنواره «سینما حقیقت» امسال را به شدت نقد می‌کردند.

کسانی که جایزه نمی‌گیرند داوری را زیر سوال می‌برند

من ترجیح می‌دهم در این مورد اظهار نظر نکنم چون فیلم من برگزیده‌ی جشنواره «سینما حقیقت» است. الان هر حرفی بزنم، صحبت من جانب دارانه قلمداد می‌شود چون من بسیاری از جوایز را در این جشنواره گرفتم. بنابراین در این زمینه بهتر است صحبت نکنم. البته این را هم بگویم که متاسفانه این داستان تکراری است. کسانی که جایزه نمی‌گیرند داوری را زیر سوال می‌برند. باید صبر کرد و رای داوران جشنوراه‌های دیگر را دید و سپس قضاوت کرد. دیدید که داوری فجر هم خیلی متفاوت از داوری سینما حقیقت نبود.  به هر حال داوران امسال سینما حقیقت بزرگان سینمای مستند بودند و نقد کردنشان به این راحتی‌ها هم نیست. بهتر است نقد داوری یک جشنواره  دقیق و علمی مطرح شود نه سردستی و احساسی.

تسنیم: من شنیدم که در جشنواره «سینما حقیقت» خارجی‌ها خیلی به دنبال خرید «آتلان» بودند.

چند نفر از مهمان‌های خارجی سراغ من آمدند و گفتند که فیلم را می‌خواهیم اما نگفتند که برای چه می‌خواهند، شاید نماینده جشنواره‌ای بودند و می‌خواستند «آتلان» را در جشنواره‌های خارجی شرکت دهند. شاید هم می‌خواستند آن را در جایی یک بار پخش کنند. من همگی را به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ارجاع می‌‌‌دادم چون آنها صاحب مادی فیلم و سرمایه گذار هستند. اما این که چه اتفاقی افتاده است من خبر ندارم.

تسنیم: تاکنون «آتلان» در جشنواره‌های خارجی حضور داشته است؟

آتلان در حال حاضر فینالیست فستیوال تی آر تی ترکیه است. این فیلم  اولین حضور سینمایی خود را در جشنواره سینما حقیقت تجربه کرد و بعد از سینما حقیقت بنا به تقویم جشنواره‎ها از سوی مرکز گسترش برای دو جشنواره سابمیت شده است .

کسی سلاخ‌تر از من برای «آتلان» نبود

تسنیم: چرا اصرار داشتید تدوین این مستند را خودتان انجام دهید؟ برای کارگردان‌ها این ریسک بزرگی است، نمی‎ترسید که کارگردانی و تدوین‎گری همزمان شما به فیلم ضربه بزند؟

زمانی که قرار بود مونتاژ این فیلم شروع شود خیلی‎ها به من گفتند که کار مونتاژ را خودت انجام نده و به دیگری بسپار. اما من مطمئن بودم که مونتاژ این فیلم کار خودم است. اگرچه شاید جواب پر اعتماد به نفسی باشد.

مطمئنا کسی سلاخ تر از من نسبت به این فیلم وجود نداشت. من سکانس‌ها و پلان‌هایی را حذف کردم که گریه تصویربردار را در آورده بود. فرست کات من حدود 80 دقیقه بود اما من این فیلم را به 62 دقیقه رساندم. هنوز هم از این که خودم این فیلم را مونتاژ کردم خیلی خوشحالم و فکر می‌کنم یکی از بهترین تصمیم‌هایی بود که من در این کار گرفتم.

با تدوینگری وارد سینما شدم

تسنیم:‌ مطمئنا بهترین تصمیم را گرفته‌اید و این در نتیجه کار مشهود است. از این جهت می‌گویم برای کارگردان‌ها تدوینگری سخت است چون نمی‌توانند از سکانس‌هایی که با مشقت فراوان تولیدشان کردند بگذرند و دل بریدن از راش‌های فیلم برایشان سخت است. اما در «آتلان» فیلم به جایی رسیده است که تک تک پلان‌ها ضروری هستند و برای القای حس و پیام در فیلم به آنها نیاز است.

این نظر لطف شماست. یکی از دلایل نتیجه کار این است که من تدوینگر کارگردان هستم نه کارگردان تدوینگر. من با تدوین وارد سینما شدم نه کارگردانی.

نامدارترین تصویربردارها هم نمی‌توانستند جای سامان لطفیان را برای من بگیرند

تسنیم: یکی از جوایزی که «آتلان» در سینماحقیقت گرفت برای تصویربرداری‌اش بود. مطمئنا حرف‌های زیادی در مورد تصویر برداری این فیلم دارید. فیلمبرداری در چنین فضای بازی که در فیلم وجود دارد و با وجود اسب‌ها پرسرعت کار سختی بود؟

من روی سن گفتم و جاهای دیگر نیز میگویم که تصویربردار این فیلم نقش بسیار بیشتری از یک تصویربردار معمولی دارد. من دربعضی سفرهای پژوهشی هم تصویربردار را همراه خودم داشتم. ما در مرحله پژوهش، عکاسی، انتخاب لوکیشن و انتخاب لنز می‎کردیم. ما در این سفرها درباره متد تصویربرداری صحبت می‎کردیم و به نتیجه می‎رسیدیم.

اگر نامدارترین تصویربردارها هم می‌آمدند و از من می‌خواستند که تصویربردار این فیلم باشند، من زیر بار نمی‌رفتم. حتی اگر این فیلم تهیه کننده دیگری غیر از خودم داشت که می‌خواست تصویربردار دیگری را پیشنهاد دهد من نمی‌پذیرفتم. دلیل اصرار من این است که من سامان لطفیان را سالها است که می‌شناسم و با زبان تصویری او آشنا هستم. وقتی به سامان می‌گویم که من فلان کادر را در یک موقعیت مشخص می‌خواهم، او دقیقا منظورم را می‌فهمد. سلایق تصویری ما به شدت شبیه هم است. ما زبان مشترک داریم. این زبان مشترک بین من و آریا عظیمی نژاد آهنگساز فیلم هم سال‌هاست که به وجود آمده است.

ریسک زیادی در فیلمبرداری «آتلان» کردیم

برای انتخاب لنز بحث زیادی با هم داشتیم و برای این کار هم ریسک زیادی کردیم. تنها پلان واید این فیلم پلان سرسکانس خوجه حاجی است. در حقیقت ما فقط یک پلان واید داریم. شما می‌بینید در فیلمی که نزدیک 80 درصد پلان‌هایش با لنز بین 70 تا 200 و روی دست ثبت شده، پلان حرکتی با کرین هم وجود دارد. پلان هایی که به شدت حال و هوای وسترن دارد.

هیچ کارگردان یا تصویربرداری چنین ریسکی نمی‌کند. شاید هیچ تصویربرداری زیر بار چنین شرایطی نرود اما چون سامان می‌دانست که ساختار «آتلان» چیست و من برای تک تک این 4 پلان حرکتی نقطه گذاری کردم و مشخص است که کجا می‌خواهم آنها را بگیرم، مخالفت نکرد. ما بحث‌های زیادی داشتیم ولی بحث‌هایی که به نتیجه می‌رسید و او وارد این فضا که نمی‌شود و انجام نمی‌دهم نمی‌شد. او بسیار همراه بود.

با 7 دوربین سکانس‌های مسابقه را ثبت می‌کردیم

یکی از پلان‌های مسابقه «آتلان» توسط اتومبیلی گرفته شد که دور تا دور زمین مسابقه می‌چرخید. در آن اتومبیل داورهای میدان سوار می‌شوند و صحنه‌ را از نزدیک نگاه می‌کنند تا کسی خطا نکند. یکی از تصویربرداران ما هم در آن ماشین بود. سکانس‌های کورس ما با هفت دوربین ضبط می‌شد، به همین دلیل است که می‌گویم فیلم پرداکشن بزرگی داشت. دلیل من برای استفاده از 7 تصویربردارد این بود که صحنه‌های کورس تنها در یک دقیقه انجام می‌شد و این باید ثبت می‌شد که چه اتفاقی در کورس در حال رخ دادن است. ما باید درجای جای زمین دوربین می‌گذاشتیم.

در حین مسابقه در پشت زمین نیز اتفاقاتی در حال رخ دادن بود. برای مثال روی اسب‌ها شرط بسته می‌شد. همه این اتفاق‌ها با هم رخ می‌داد و و باید ثبت می‌شد.

باید توجه کرد ما درباره‌ی یک پروژه بزرگ سینمایی صحبت نمی‌کنیم بلکه در مورد یک پروژه مستند بی‌بضاعت حرف می‌زنیم که در آن مدیریت هفت دوربین، هفت تصویربردار، سه گروه صدا برداری همراه با دستیارانشان بسیار سخت است. این که بخواهیم این گروه‎ها را به شهرستان ببریم و مستقر کنیم تا در سرمای زمستان و گرمای تابستان کار کنند، خیلی سخت است. دقت کنید که تمام این کارها و زحمت‌ها فقط برای ثبت یک دقیقه کورس است.

ما 15 سفر تولیدی داشتیم که تمام این سفرها به غیر از پژوهش و پیش تولید بود. نتیجه این 15 سفر 40 جلسه فیلمبرداری از آذرماه 91 تا مردادماه 92 بود .

تسنیم: تدوین هم خیلی زمان برد؟

آن هم بسیار طول کشید. از مهرماه 92 تا چند هفته قبل از سینما حقیقت طول کشید. این زمان شامل تدوین، صداگذاری، موسیقی و کل مراحل پست پروداکشن بود.

می‌خواستم فرهنگ ترکمن‌ها را در «آتلان» نشان دهم

تسنیم: یکی از نکات مثبت «آتلان» این است که به فرهنگ مردم منطقه فیلمبرداری نزدیک می‌شود. مخاطب با دیدن فیلم می‌فهمد که مردم آنجا چگونه زندگی می‌کنند، فیلم شخصیت مردم آنجا را معرفی می‌کند و ما با باورها، اعتقادات، آئین‌ها، تعصبات و اخلاق مردم آنجا آشنا می‌شویم.

وقتی من سراغ یک منطقه، یک جغرافیای مشخص با مردم شناسی خاص خودش می‌روم، قطعا می‌خواهم فرهنگ آن منطقه را در فیلم نشان دهم و سعی خودم را می‌کنم تا خرده فرهنگ‌ها را در کنش و واکنش شخصیت‌ها، در دیالوگ‌هایشان و در روابط سطحی و عمیقشان نشان دهم. احساس می‌کنم این قسمت از محتوای فیلم می‌تواند خیلی خوب در خدمت روایت قرار گیرد و حتا نقش رنگ و لعاب هم برای ساختار فیلم داشته باشد.

پرداختن به خرده فرهنگ‌ها نقش مهمی در اصالت بخشیدن به فیلم مستند دارد

معتقدم فرهنگ و خرده فرهنگ‌های یک قوم یا یک خانواده  یا یک شخصیت قسمت مهمی از اصالت و شخصیت‌شناسی آنها را تشکیل می‌دهد. اگر به آنها بی‌توجه باشی فیلمت بی‌اصالت جلوه می‌کند و اگر زیادی به آنها بپردازی و گل درشتشان کنی فیلم تبدیل به شعار می‌شود.

اتفاقاتی در پس زمینه زندگی شخصیت‌های فیلم «آتلان» رخ می‌داد که من نباید گل درشت نشانشان می‌دادم بلکه باید آنها را در روال روایت اصیل خود می‌گذاشتم.

احتمال شهری بودن فیلم مستند آینده‌ام زیاد است

تسنیم: دلیل خاصی دارد که شما دوربینتان را به مکان‌هایی می‌برید که با شهرهایی که امروز در آن زندگی می‌کنیم متفاوت هستند و اتفاقات دیگری در آنها در حال رخ دادن است؟  چرا معین کریم الدینی برای فیلمسازی به هند و ترکمن صحرا می‌رود و در تهران فیلم نمی‌سازد؟

نه الان در همین ساختمان خبرگزاری تسنیم هم اگر سوژه خوبی پیدا کنم همین جا تصمیم می‌گیرم تا فیلمم را بسازم. البته نه این که سریع دوربینم را بیاورم و روشن کنم. فقط تصمیم می‌گیرم. احتمال اینکه فیلم بعدی من شهری باشد خیلی زیاد است.

فیلمسازی در هند فرصت خوبی برای من بود

البته داستان هند جدا است و آن برای من فرصت خوبی بود. داستان هند از آنجا آغاز شد که تلویزیون ایران طرح مصوبی راجع به شیعیان هند داشت که دو سه سالی زمین مانده بود و کسی سراغ آن نمی‌رفت تا بسازدش. البته یکی از دلایل بزرگ آن کمبود بودجه‌ای بود که برای این فیلم در نظر گرفته بودند.

از من خواستند تا این فیلم را بسازم و من قبول کردم چون هند را دوست داشتم. پرسیدم طرح چیست؟ گفتند طرح راجع به شیعیان هند است. در حقیقت چیزی که در ذهن مسئولان تلویزیون بود یک برنامه با ساختار گزارشی تلویزیونی بود.
من گفتم اجازه دهید ببینم می‌توانم از دل آن چیزی بیرون بیاورم یا نه و سپس می‌پذیرم. پژوهش را آغاز کردم البته پژوهش هند برخلاف پژوهش «آتلان» بود چون من امکان حضور در هند را به لحاظ مالی نداشتم و در نتیجه پژوهش را کاملا منعطف به پژوهش اینترنتی کردم. با آدم‌های مختلف اعم از رایزن هند و افرادی که در هند زندگی می‌کردند و یا هندی‌هایی که در ایران بودند صحبت کردم.

ابتکار یک راجای هندی در برگزاری مراسم عزاداری امام حسین(ع)موضوع «ابرها پایین می‌آیند»

این پژوهش آن قدر طول کشید تا سوژه را پیدا کردم. در ایالت لکنو و در شهرمحمود آباد قلعه ای وجود دارد که حدود 400 سال قدمت دارد. چیزی شبیه به عالی قاپو خودمان. در این قلعه یک راجا زندگی می‌کند. راجا به افراد متمول هند گفته می‌شود که قدرت مالی و نفوذ سیاسی و ما یملک زیادی دارند. این راجا شیعه است  ودر دهه اول محرم از روز 6 تا 10 محرم آیین‌های ویژه‌ای را در قلعه خودش برگزار می‌کند که این آیین‌ها ریشه در آیین هندوئیزم دارد که با فرهنگ اسلام مخلوط شده است و عزاداری را از فرم عزاداری به فرم آیین و بزرگداشت تبدیل کرده است. همین موضوع باعث شده است که شیعه و سنی و هندو همه با هم یاد امام حسین (ع) را گرامی بدارند. این یک اتفاق عجیب فرهنگی است.

من سعی کردم زمانی که این فیلم را می‌سازم دچار احساسات یک فیلم ساز مسلمان نشوم و یک فیلم احساسی نسازم و در حقیقت فیلم را برای ایرانی‌ها نسازم. می‌خواستم این فیلم را برای کسی بسازم که برای اولین بار است که نام حسین ابن علی (ع) به گوشش می‎خورد.

در مرحله پژوهش من با پسر این راجا آشنا شدم که دانشجوی دکترای رشته تاریخ تمدن در دانشگاه کمبریج بود. اسمش علی بود. با علی صحبت کردم. او گفت و من نوشتم و در نهایت طرح فیلم در ذهن من آمد. از علی خواهش کردم که 3 نفر از دوستانش را از سه جغرافیای مختلف دنیا انتخاب کند و ترجیحا یکی از آنها نیز دختر باشد. به او گفتم که بهتر است این افراد با مذهب‌های مختلف باشند.

از علی خواستم که آنها را به قلعه‌شان بیاورد و آیین‌هایی که در آنجا اتفاق می‌افتد را به آنها نشان دهد و دریچه دوربین من شاهد باشد که این آئین‌ها را چگونه به دوستانش معرفی می‌کند. نتیجه این اتفاقات فیلم «ابرها پایین می‌آیند» شد.

به پاشنه آشیل در سینمای مستند اعتقادی ندارم

تسنیم:‌ به موضوع پژوهش اشاره کردید. خیلی‌ از کارشناسان معتقدند پاشنه آشیل سینمای مستند ما پژوهش است؟ شما نظر آنها را تایید می‌کنید؟

سینمای مستند ما پر از پاشنه آشیل است. من واقعا نمی‌توانم سینمایی را درک کنم که در آن پژوهش باشد اما ساختار نباشد. پژوهش نباشد اما تدوین وجود داشته باشد. همه این‎ها باید با هم باشد و من به چیزی به عنوان پاشنه آشیل اعتقادی ندارم. به نظرم این حلقه‌ای است که باید تمام عناصر در کنار هم این حلقه را تشکیل دهند و اگر یکی از آنها نباشد این حلقه شکل نمی‌گیرد و فیلم سردرگم می‌ماند. یکی از عناصری که این حلقه را تشکیل می‌دهد، پژوهش است. پژوهش همان قدر برای من مهم است که تدوین مهم است. من اصلا قائل به این موضوع نیستم که پژوهش مهمتر است یا ساختار روایت فیلم. هرکدام از این موارد اگر نباشد فیلم خوب لز آب در نمی‌آید.

شرایط نامتعادل و تبعیض آمیز سینمای ایران، آدم‌ها را به سمت کارگردانی سوق می‌دهد

تسنیم: افراد زیادی هستند که آرزویشان کارگردانی در سینما است اما شاید اشخاص کمی باشند که با وجود آشنایی با ساختار سینما و فیلم‌های سینمایی بخواهند پژوهشگر فیلم مستند شوند.

ذات سینما در کشور ما این است که آدم‌ها را مولف محور بار آورد و به همین خاطر است که سینمای ما هنوز نتوانسته مانند سینمای غیر مستقل آمریکا و اروپا تبدیل به صنعت شود.

ما همانقدر که به کارگردان خوب نیازداریم؛ به پژوهشگر، تدوینگر و تصویربردار خوب هم نیاز داریم. اما شرایط نامتعادل و تبعیض آمیز سینمای ایران، آدم‌ها را به سمتی می‌برد که بروند به سمت کارگردانی و حق هم دارند.

باید از همه عوامل سینما از جمله پژوهشگران حمایت کرد

تسنیم:‌ به همین دلیل است که کمتر کسی تصمیم می‌گیرد پژوهشگر شود؟

یکی از مسائل این است که جایگاه پژوهشگر در بدنه سینمای مستند کجا است؟ اگر سیستمی وجود داشته باشد که از تک تک عوامل یک فیلم مانند پژوهشگر، تصویربردار، موسیقی‌ساز و ... حمایت کند آدم‎ها بیشتر به این سمت سوق داده می‎شوند. اما وقتی می‎بیند که در یک سیستم مشخص از آنها حمایت نمی‎شود و برایشان برنامه ریزی نمی‎شود، کسی پیدا نمی‌شود که کارش را صرفا روی پژوهشگری بگذارد. به نظرم اگر فضا به گونه‌ای شود که من سراغ شخص پژوهشگری بروم و بدانم که کار او صرفا پژوهشگری است با این حال او در جواب به من بگوید که من فعلا سه کار رزرو کرده‌ام و 4 ماه دیگر وقت دارم، فوق العاده است.

در سینمای مستند مارکتینگ وجود ندارد

تسنیم: نقل قولی از شما خواندم که گفته بودید سینمای مستند ورشکسته شده است.

من گلایه‌ای از هم صنفی‌های شما دارم. من با رسانه‌ای مصاحبه می‌کنم و آنها از دل حرف‌های من چیزی در می‌آورند. اما حرف من ابتدا و انتهایی هم دارد در حالی که وسط صحبت‌های من انتخاب شده است.

آنجا نگفتم که سینمای مستند ورشکسته شده است. گفتم اگر حمایت دولت و تلویزیون از سینمای مستند برداشته شود این سینما ورشکسته می‌شود. چرا؟ چون در سینمای مستند ما مارکت وجود ندارد. تهیه‌کننده خصوصی نمی‌تواند روی سود این سینما به عنوان صنعت حساب کند.

اگر سینمای مستند را به لحاظ مادی بررسی کنیم، زمانی می‌تواند روی پای خود بایستد که بفروشد و بتواند مارکت داشته باشد. به وجود آوردن مارکت برای سینمای ما کار سختی نیست. کشور ما یک کشور با اقلیم غنی  و پر از سوژه است، سوژه‌هایی که شاید حتی پر از هیاهو هم  نباشد اما قوی و تاثیر گذار هستند. ما پتانسیل خوبی برای مستند های ماندگار داریم. هم مستندهای بی‌هیاهو و بی‌جنجال و هم مستند‌های منتقد. 

کار فیلم ساز انتقاد و نشان دادن مشکلات است

متاسفانه نسبت به مستندهای منتقد ما نگاه کارشناسی وجود ندارد. این دلیل نمی‌شود فیلمی که می‌خواهد مشکلی را مطرح کند سریع مهر سیاه نمایی را بر پیشانی آن بزنیم. این فیلم دارد حرف می زند. کار فیلم ساز انتقاد و نشان دادن مشکلات است.

سوژه‌های زیادی برای فیلمسازی در ایران است

مردم شناسی  مناطق مختلف ایران خیلی قوی است. من دوست مستند سازی دارم که مدتی در سوئد زندگی کرد. او تا زمانی که ایران بود خیلی خوب کار می‌کرد و فیلم‌های خوبی می‌ساخت. بعد از مدتی که دیدمش گفتم کم کار شده‌ای؛ او گفت این جا موضوعی نیست که من بخواهم درباره‌اش فیلم بسازم.

بینید وقتی چنین ظرفیتی در ایران وجود دارد و این پتانسیل می تواند در قاب دوربین قرار گیرد و تبدیل به فیلم شود، اگر یک سیاست گذار سینمایی باهوش و پردغدغه نسبت به فرهنگ و سینما وجود داشته باشد، می‌تواند این شرایط را تبدیل به یک فرصت کند و برنامه بلند مدتی برای سودآور کردن سینمای مستند طراحی کند.

در گروه هنر و تجربه «زد و بند» گروه‌های دیگر وجود ندارد

تسنیم: به نظر شما قرار گیری فیلم‌های مستند در بخش اکران‌های هنر و تجربه برای سینمای مستند ما کافی است؟

این که بگوییم سینمای مستند نمی‍تواند در گروه سینمای آزاد قرار بگیرد - مگر در فیلمی خاص - من موافق هستم. باید بسیار خوشحال باشیم که چیزی همانند گروه هنر و تجربه وجود دارد. در این گروه زد و بندها و مشکلات عجیب و غریبی که در آن گروه‌های دیگر است وجود ندارد . گروه هنر و تجربه گروه فرهیخته ای است. در آن سینمایی را می بینید که بی حاشیه تر است. به نظرم وقتی چنین گروهی وجود دارد در حال حاضر بهترین ظرفیت برای سینمای مستند است که در آن قرار بگیرد. اما اگر شرایطی به وجود بیاید که همان گونه که ظرفیت نمایش به وجود آمد، ظرفیت تبلیغات گسترده‌تر نیز برایش به وجود بیاید خوب است .

فیلم ماهی و گربه تهیه کننده بسیار قدرتمندی در پشت خود داشت. ضمن اینکه  ماهی و گربه فیلم خوبی هم بود. اگر این تهیه کننده آن تبلیغات گسترده و بسیار خوب را برای فیلم در نظر نمی‌گرفت، قطعا فیلم آنقدر‌ها هم خوب نمی‌فروخت.

فیلم‌های مستند با تبلیغات می‌توانند خوب فروش کنند

در سینمای ما کمتر اتفاق افتاده است که یک کمپین تبلیغاتی برای یک فیلم سینمایی شکل بگیرد. بیشترین حجم تبلیغات که در ذهن من است برای فیلم «شهر موش‌ها2» اتفاق افتاد. نمی‌خواهم  دچار توهم شوم و بگویم مستندهای ما می‌توانند با فیلمهای پرفروش رقابت کنند  اما قطعا در اشل خود می‌توانند به نسبت ضریب اشغال صندلی که در اختیار دارند بسیار پر فروش قلمداد شوند. بنابراین اگر پشت فیلم‌های مستند یک پخش کننده قدرتمند قرار گیرد که توان تبلیغات مناسب داشته باشد؛ ما می توانیم به فروش خوب امیدوار باشیم.

امیدورارم در جشنواره فجر سال آینده، فیلم‌های مستند هم نشست خبری داشته باشند

تسنیم: خیلی از مستندسازانی که امسال فیلمشان در جشنواره فجر بود هم از نحوه تبلیغات فیلمشان در این جشنواره ناراضی بودند، مخصوصا به نداشتن نشست خبری و حضور نداشتنشان در طرح «یک فیلم، یک سلام» اعتراض داشتند. با گنجی ،کارگردان «من می‌خوام شاه بشم» که حرف می‌زدم، می‌گفت من روی فیلمم مدعی نیستم ولی روی پوستر این فیلم خیلی مدعی هستم. 

اتقاقن من هم روی پوستر «آتلان» مدعی هستم، اگر قرار باشد سال بعد برای پوستر جایزه‎ای وجود داشته باشد، به نظرم پوستر فیلم «آتلان» حرف برای گفتن دارد. ببینید اتفاقی که امسال برای سینمای مستند افتاد واقعا اتفاق خوبی بود. نمایش فیلم‌های مستند از زیر زمین به روی زمین آمد. امیدوارم سال بعد دستاورد‌های بهتری برای سینمای مستند داشته باشیم. مراسم رونمایی از فیلم‌ها و نشست‌های نقد و بررسی و در نظر گرفتن زمان مناسب نمایش که حداقل با تایم غذا هم پوشانی نداشته باشد؛ اتفاق‌هایی است که امسال روی نداد و امیدوارم سال بعد در فستیوال فیلم فجر بیافتد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران