به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم، نان برخیها در این است که با حاشیهها زندگی کنند و اصل قضیه را بیخیال شوند.
مثلا همین چند روز پیش یک مسئولی در یک وزارتخانه میآید و میگوید «خانمها میتوانند به ورزشگاه بروند» بعد هنوز 24 ساعت نگذشته یک مقام مسئولتر قضیه را کلا تکذیب میکند و مسئول اول هم مجبور میشود در یک اقدام مالهکشانه بگوید «منظورم این بود و آن نبود!»
اما همین خبر اگر برای مردم آب نداشت، برای برخی نان داشته و دارد. برخیها تیتر یک و برخی دیگر عکس یکشان را به این اتفاق مهم! اختصاص دادند. بعد هم که خبر از اساس تکذیب شد، گویی یک موضوع مهم و مطالبه عمومی را فریاد میکنند. گویی همه مشکلات حل شده بود و فقط همین یکی مانده بود که با دست باکفایت برخیها در حال حل شدن است.
حدود 9 سال پیش رئیسجمهور وقت مملکت به رئیس سازمان ورزش نامه نوشت که: «...جامعه زنان در تمامی صحنههای حماسهساز دهههای اخیر در خط مقدم قرار داشتهاند و امروز نیز طلایهدار حضور سازنده و با نشاط همراه با حفظ ارزشها و قداستها و مسئولیتهای ویژه زن متعالی در عرصههای گوناگون هستند. از اینرو ضرورت دارد با همکاری وزارت کشور و با برنامهریزی صحیح و مقتضی شئون بانوان محترم، بخشی از مرغوبترین مکانهای تماشاگران در مسابقات فوتبال ملی و مهم به طور ویژه به بانوان و خانوادهها اختصاص یابد. مطمئن هستم بانوان عزیز ما که پاسدار عفاف و کرامت زنان هستند و در تمام مراحل یار و یاور انقلاب اسلامی بودهاند، امروز نیز پرچمدار ایجاد محیط سالم و امن اجتماعی خواهند بود.»
این نامه احمدینژاد خیلی زود با واکنش جدی مواجه شد. اتفاقا در آن زمان برخی از کسانی که امروز این موضوع را مطالبه عمومی تلقی میکنند، خودشان در طرف دیگر ماجرا ایستاده بودند.
به هرحال آن نامه و دستور هیچوقت عملیاتی نشد تا اینکه ماجرا ظاهرا دوباره از نو آغاز شده است. بحث حضور بانوان در ورزشگاه (ظاهرا) یکی از شروط برگزاری مسابقات لیگ جهانی والیبال در کشورمان است. از همینرو از مدتها پیش رایزنیهایی در این خصوص (و به طور اخص برای این مسابقات) صورت گرفته بود.
اما با اعلام نصفه و نیمه یک مسئول در امور ورزش و جوانان، عدهای تلاش دارند تا از این نمد برای خود کلاهی ببافند.
غرض از نگارش این سطور، نقد یا دفاع از این موضوع نیست. بحث حضور بانوان در ورزشگاهها یک فرایند قانونی دارد که در آیندهای نزدیک تکلیفش مشخص میشود.
بحث بر سر این موضوع است که چرا برخی مسئولان فیگورهای فمینیستی میگیرند و فکر میکنند در زمینه زنان و خانواده مسئولیتی دارند، باید رفتاری غیرمنطقی داشته باشند.
اظهاراتی که به ظاهر در جهت بالا بردن مقام زن بر زبان رانده میشود، اما در عمل جز هبوط این جایگاه ویژه نتیجهای ندارد.
اظهارات خانم معاون
روز گذشته معاون رئیسجمهور در نشستی خبری به موضوع ورود بانوان به ورزشگاه هم ورود کرد.
مولاوردی گفت: برای حضور زنان در محیطهای ورزش والیبال، ساز و کارهای در حال تهیه شده است و صورت جلساتی تهیه شده که ابلاغ نشده است.
وی با اشاره به آییننامه جامع کمیته مشترک با حضور نمایندگان وزارت ورزش و معاونت امور زنان ریاست جمهوری گفت: حضور زنان در محیطهای ورزشی موجب تشویق ورزش و تلطیف این محیطها میشود و باید منتظر ابلاغ و اجرای حضور آنان در این محیطها باشیم.
معاون رئیسجمهور در امور زنان اظهار داشت: اینکه چند درصد زنان مطالبه حضور در ورزشگاهها را دارند با یک نظر سنجی قابل دسترس است اما این مساله به آن معنا نیست که همه کارها متوقف شده و این مطالبه در صدر مطالبات زنان قرار گرفته است .این موضوع یکی از مطالبات زنان به شمار میرود.
مولاوردی افزود: به جای پاک کردن صورت مساله حضور زنان در ورزشگاهها، باید آن را مدیریت کرد زیرا مطالبه بخشی از جوانان و زنان است و باید ساز و کاری تهیه شود تا موجب نگرانی جامعه دینی در این رابطه نشود.
رفراندوم زنانه!
سخنان خانم معاون به ظاهر منطقی به نظر میرسد. اما این پیشنهاد نظرسنجی شباهت زیادی به بحث «رفراندوم» چند وقت قبل دارد. موضوعی که در یک اجلاس بی ارتباط با موضوع همهپرسی (اولین کنفرانس اقتصاد ایران) مطرح شد. اما نکته عجیبتر آنجا بود که پیشنهاددهنده این طرح خود به طور کامل و واضح برقانون اشراف داشته و میدانسته که موضوع رفراندوم نه جزو اختیارات و نه وظایف چنین شخصیت حقوقی و مسئولی قرار دارد. حالا معاون رئیسجمهور هم بحث نظرسنجی را مطرح میکند.
مشکلی وجود ندارد. هرچند که خانم معاون و معاونت زیرمجموعه ایشان چنین وظیفه و اختیاری ندارند که برای تصویب یک قانون، موضوع را به نظرسنجی بگذارند.
اما آیا نظرسنجی مورد نظر مسئولان باید به دو کلمه «بله» و «خیر» ختم شود؟ یعنی مثلا از بانوان محترمه بپرسیم «آیا شما موافق حضور زنان در ورزشگاه هستید؟» یا باید سوال را از این وضعیت ناپختگی دربیاوریم؟
مثلا چطور است از خانمهای جامعهمان بپرسیم:
کدامیک از موارد زیر جزو اولویتهای بانوان است:
1- رفع مشکلات معیشتی زنان سرپرست خانوار
2- ایجاد فضای امن روانی برای بانوان
3- فراهم سازی شرایط بهتر و محیطهای اختصاصی برای ورزش همگانی بانوان
4- اجرایی شدن طرح به نتیجه نرسیده بیمه زنان خانهدار
5- افزایش مرخصی زایمان و کمک به رفع ناباروری در خانواده
6- حضور در ورزشگاه و تماشای مسابقات
7- سایر موارد
دفاع بدون خرج!
بحث حضور خانمها در ورزشگاه که این روزها تبدیل به سوژه پرمخاطبی شده و برخیها سعی دارند آنرا «دغدغه نظام» قلمداد کنند، جزو موضوعاتی است که نیاز به تلاش و هزینه چندانی ندارد. در واقع قانونی شدن چنین خواستهای، حتی اگر خواسته همه زنان این سرزمین باشد، موضوع پیچیدهای نیست. از همین روست که عدهای فریاد برمیآورند که: حقوق زنان را رعایت کنید، زن و مرد مساویاند و... .
اما وقتی پای مشکلات و معضلات اساسی زنان این سرزمین به میان بیاید، بعضیها یا سکوت میکنند و یا برآورده شدن خواسته بانوان را به آینده حواله میدهند.
به عنوان مثال خوب بود آنها که داعیه دفاع از حقوق زنان را دارند به موارد نظیر:
تسهیل امر ازدواج و جلوگیری از بالا رفتن سن ازدواج دختران هم میپرداختند. قطعا همه کسانی که کمترین میزان آشنایی با مسائل پزشکی و فیزیولوژیکی را دارند به خوبی میدانند که نعمت مادر شدن تابع شرایط فیزیکی و دوره مشخص سنی است و با بالا رفتن سن ازدواج بانوان، ممکن است موضوع فرزندآوری به مخاطره بیفتد.
یا مثلا چرا مسئولان امر برای بحث مرخصی زایمان فکر عاجلی نمیکنند. با توجه به بحران جمعیتی در کشور و لزوم تشویق به مردم برای فرزندآوری، مجموعه دولت و به طور اخص معاونت زنان و امور خانواده چه برنامه عملیاتی مهمی برای این موضوع دارد؟ نگارش کتاب و جزوه و برنامههای پرطمطراق دردی را دوا نمیکند. کافی است مسئولان، سری به کشورهای دیگر بزنند و بحث مرخصی زایمان را بررسی کنند. محض اطلاع برخی مسئولان لازم است اعلام کنیم که باوجود تصویب قانون مرخصی 9ماهه برای مادران نوزادان، هنوز در بخشهای مهمی از ادارات دولتی و مراکز آموزشی این قانون به روال گذشته اجرا میشود و مادران هم به جهت نبود امنیت شغلی دم نمیزنند.
خوب بود مسئولان اجرایی درخصوص رسیدگی به مشکلات زنانی که جور همسر را هم میکشند و برای چرخاندن چرخ زندگی مجبورند در دو جبهه تلاش کنند هم اینچنین پیگیر بودند.
همچنین برای بحث بیمه زنان خانهدار، ساماندهی زنان ویژه، معتاد و خیابانی، حل مشکلات امنیت روانی دختران، راهکار اجرایی برای زنان مطلقه و بیوه و... هم میشد با این جدیت وارد میدان شد، اما افسوس که همه اینها هم هزینه دارد و هم نمیتواند شوی تبلیغاتی و سیاسی با خود به همراه داشته باشد.
الگوگیری از بازندهها
چند وقت پیش معاون رئیسجمهور در امور بانوان دیداری با مراجع عظام تقلید در قم داشت. در یکی از این دیدارها حضرت آیتالله جوادیآملی نکاتی را به خانم مولاوردی گوشزد کردند که هم جای تامل داشت و هم میتوانست الگوی رفتاری این معاونت باشد. اما گویا دقت و توجه چندانی بر این سخنان مهم از سوی یک عالم دینی نشد.
برای همین بد نیست در همین گزارش به برخی از نکات مهم آن سخنان اشاره کنیم: «نباید در حوزه زنان و اهمیت و جایگاه آنان دنبالهرو غربیها باشیم که مثل آنها در مسابقات ورزشی برای ما مدال بیاورند؛ زیرا مدال آوردن برای زنان عامل افتخار نیست بلکه اسلام بالاترین جایگاه را برای آنها در نظر گرفته است. نیمی از جامعه ایران را زنان تشکیل میدهند، در هر جامعهای تا زنان جامعه به خوبی ساخته نشوند و شخصیتشان شکل نگیرد نمیتوانیم انتظار جامعهای سالم را داشته باشیم. نقش زنان در اسلام، مدیریت خانواده است؛ مرد در اسلام وظیفه تامین زندگی و مسکن را به عهده دارد و زن آرامش را به خانه میآورد؛ از منظر اسلام زنان مجرای فیض الهی بوده و این فیض را به فرزندان در رحم هم منتقل میکنند. این مقام و جایگاه رفیعی که زنان از آن برخوردارند در دنیای غرب به صنعت و فناوری تقدیم شده است و این چیزی نیست که اسلام آن را بپذیرد.»
متاسفانه هنوز و همچنان برخی از مسئولان کشور به پیشوند نام مقدس ایران یعنی «جمهوری اسلامی» باور چندانی ندارند. متاسفانهتر بیش از آنکه دلمشغولی آنها تناسب قوانین و اجرائیات با شرع مقدس و براساس مصالح ملی باشد، از روی سرمشقهای غربی تکرار میکنند و فراموش کردهاند که اساسا زن و خانواده در غرب، نقطه غرق شده و پاشنه آشیل جوامع به اصطلاح حامی حقوق بشر است.
متاسفانه برخی مسئولان مدام از آمارهای جهانی و استانداردهای سازمان ملل و... سخن میگویند و یادشان میرود بزرگترین ظلم به زنان در کشورهایی رخ میدهد که خود را مهد آزادی و دموکرات میدانند.
منبع: سیاست روز
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.
بازگشت به صفحه سایر رسانه ها