چه‌کسانی تک جدید تکفیری‌های سوریه را پشتیبانی کرده‌اند؟


خبرگزاری تسنیم: تحرکات جدید تکفیری‌ها در ادلب و حومه آن همچون جسر الشغور نمی‌توانست بدون کمک ترکیه، قطر و عربستان و حتی رژیم صهیونیستی صورت گیرد و دور جدید تحرکات تکفیری‌ها درست بلافاصله بعد از تجاوز نظامی عربستان به یمن صورت گرفت.

بلافاصله بعد از آنکه استفان دی میستورا نماینده سازمان ملل در امور حل بحران سوریه از آغاز دور جدید رایزنی‌های خود برای گفت‌وگو با گروه‌های مخالف سوری به‌استثنای داعش و القاعده و دیگر بازیگران دخیل در حل بحران سوریه خبر داد، برخی از منابع خبری به‌خصوص رسانه‌های قطری و عربستانی از حمله هوایی رژیم صهیونیستی به انبار موشکی ارتش سوریه در بلندی‌های قلمون واقع در مرز لبنان خبر دادند و در همان حال منابع غربی و عربی از اقدام تکفیری‌ها به‌خصوص گروه النصره وابسته به القاعده برای تصرف منطقه استراتژیک واقع در حومه ادلب خبر دادند که این شهر نیز  حدود یک ماه پیش اندکی بعد از تجاوز نظامی عربستان به یمن به تصرف القاعده در آمده بود.

حال با این تحولات چند سؤال مطرح است: نخست، چه ارتباطی می‌تواند بین تحرکات نظامی القاعده و اعلام مواضع جدید دی میستورا مبنی بر آغاز دور جدید تماس‌های سیاسی برای حل بحران سوریه وجود داشته باشد؟ و دوم، آیا تقارن تحرکات تکفیری‌ها در حومه ادلب و حملات هوایی رژیم صهیونیستی به  پایگاه نظامی ارتش سوریه در منطقه استراتژیک قلمون تصادفی بوده یا اینکه بخشی از یک طرح مشترک بوده است؟

خیز تکفیری‌ها و حامیان منطقه‌ای آنها علیه رایزنی‌های جدید دی میستورا

دی میستورا نماینده سازمان ملل در امور حل بحران سوریه در اظهارات اخیر خود از لزوم گفتگو با همه گروه‌های مخالف و بازیگران دخیل در بحران سوریه سخن گفت اما دو گروه تکفیری داعش و القاعده را از آن مستثنی کرد، علت این  استثنا نیز مشخص است و علاوه بر مخالفت دولت سوریه با مشارکت دادن تکفیری‌ها در هر مذاکره، قطعنامه‌های سازمان ملل نیز درخصوص تروریستی بودن داعش و النصره (شاخه سوری القاعده) صراحت دارد و هرگونه گفتگو و تعامل با این گروه‌ها را ممنوع کرده است.

بااین‌حال از آنجا که همچنان برخی از بقایای ائتلاف فروپاشیده موسوم به دوستان سوریه یا همان ائتلاف برانداز شامل ترکیه، قطر، عربستان و رژیم صهیونیستی کماکان رویکرد براندازانه قبلی خود را دنبال می‌کنند و به‌استثنای تکفیری‌ها نیروی دیگری برای خود نمی‌بینند که حداقل در صورت ورود به مذاکرات سیاسی قدرت چانه‌زنی آنها را افزایش دهد لذا همچنان به حمایت‌های تسلیحاتی خود از تکفیری‌ها اعم از داعش و القاعده ادامه می‌دهند.

از این دید تحرکات جدید تکفیری‌ها در ادلب و حومه آن همچون جسر الشغور نمی‌توانست بدون کمک ترکیه، قطر و عربستان و حتی رژیم صهیونیستی صورت گیرد. از جمله مصادیق موجود در این زمینه این است که دور جدید تحرکات تکفیری‌ها درست بلافاصله بعد از تجاوز نظامی عربستان به یمن صورت گرفت و این نشان می‌دهد که تصمیم به هر دو اقدام در یک اتاق فکر اتخاذ شده است و لذا همزمانی هر دو تجاوز نمی‌توانست تصادفی باشد.

اما نکته قابل تأمل در این زمینه این است که هرچند ترکیه در یمن همکاری مورد انتظار عربستان را از خود نشان نداد و در ائتلاف خودساخته این کشور مشارکت نکرد اما در سوریه هر دو کشور به‌همراه قطر کنار هم قرار دارند. با وجود اینکه کشورهای اروپایی نیز در هفته‌ها و ماههای اخیر علائمی از تمایل خود را برای اصلاح و ترمیم روابط خود با سوریه نشان دادند و در این راستا هیئت‌های پارلمانی مختلف به سوریه سفر کرد و یا تلویزیون‌های رسمی اروپایی مصاحبه اختصاصی خود را با بشار اسد پخش کردند اما ترکیه تا آخرین لحظه از مواضع خود در لزوم اقدام نظامی علیه سوریه عقب‌نشینی نکرد و بعد از آنکه از آمریکا مجوز آموزش مخالفان سوری را دریافت کرد حداقل در ظاهر از تأکید علنی بر لزوم اقدام نظامی به سوریه دست برداشت.

عربستان نیز با وجود اینکه خطر داعش را در یک‌قدمی کاخهای شاهزاده‌ها می‌بیند اما از لج ایران و همچنین برای جبران خلأ ناشی از ناتوانی در توسل به جنگ زمینی در یمن بار دیگر به حمایت از گروه‌های تکفیری در یمن و سوریه روی آورده است و حتی به تلاش‌هایی برای حل اختلافات داخلی این گروه‌ها دست زده است.

دو شاخص دیگر نیز در این زمینه جلب توجه می‌کند، نخست، تهدید صریح نماینده عربستان در  سازمان ملل است که سوریه را به تجاوز نظامی مشابه به یمن تهدید کرد و بلافاصله با پاسخ بشار جعفری نماینده سوریه مواجه شد. دوم، درخواست خطیب مسجد الاحرام از پادشاه سعودی برای حمله نظامی به سوریه است.  در این میان مرموزانه‌ترین رفتار را قطر در پیش گرفته است و به‌خلاف سالهای اولیه آغاز بحران سوریه که در خط مقدم پروژه براندازی حرکت می‌کرد اکنون بیشتر در سایه و پشت ترکیه و عربستان گام برمی‌دارد و ردپای زیادی از خود به جای نمی‌گذارد.

نقش و جایگاه رژیم صهیونیستی در مقابله با تحرکات سازمان ملل برای حل سیاسی بحران سوریه

از زمانی که پروژه براندازی دولت سوریه در دستور کار قرار گرفته است رژیم صهیونیستی بارها هر زمان که گروه‌های تکفیری و دیگر مخالفان مسلح و برانداز سوری در موقعیت بد قرار گرفته‌اند با دست زدن به حملات هوایی و بمباران اهداف ارتش سوریه کوشیده است برای آنها فضای تنفسی ایجاد کند. در آخرین مورد از این موارد طبق برخی منابع خبری به‌خصوص منابع قطری و سعودی هواپیماهای این رژیم انبار موشکی و تسلیحاتی ارتش سوریه در منطقه کوهستانی قلمون واقع در مرز لبنان را بمباران کردند و درست بلافاصله بعد از این حملات بود که گروه‌های تکفیری به تحرکات خود در حومه ادلب ادامه دادند و در این راستا بخشهای وسیعی از منطقه جسرالشغور را نیز به تصرف خود درآوردند.

با توجه به اینکه دور جدید حملات رژیم صهیونیستی نیز بلافاصله بعد از اعلام دور جدید تحرکات سیاسی استفان دی میستورا برای حل سیاسی بحران صورت گرفت بر این اساس یکی از اهداف این حملات می‌تواند به شکست کشاندن این تحرکات باشد. تاکنون بحران سوریه و دیگر بحران‌های منطقه حاشیه امن برای ادامه بی‌سروصدای اقدامات توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی فراهم کرده بود و بر همین اساس این رژیم به هیچ وجه حاضر و مایل نیست استفاده مجانی از این بحران‌ها را از دست بدهد.

آنچه این رژیم را به وحشت انداخته این است که از یک‌سو درخواست‌های جهانی برای تشکیل دولت فلسطینی روز به روز افزایش می‌یابد و از دیگر سو برخی دیگر از پرونده‌های بین المللی همچون بحث هسته‌ای ایران رو به حل است که این مسئله بیش از پیش بحران فلسطین را از حاشیه به متن می‌آورد و زمینه را برای افزایش فشارهای بین المللی فراهم می‌کند. از این دید به نظر می‌رسد این رژیم نهایت تلاش خود را به کار خواهد گرفت تا به هر طریق ممکن از حل بحران‌ها و پرونده‌های منطقه‌ای جلوگیری کند و در صورت ناکامی بحران‌های دیگری به وجود خواهد آورد و از این دید با توجه به نفوذی که رژیم صهیونیستی بر تکفیری‌ها دارد عربستان قابلیت زیادی برای بحران سازی دارد و به نظر می‌رسد سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی روابط و همکاری‌های خود را با سرویس‌های عربستان به‌گونه‌ای مدیریت می‌کنند که با دادن اطلاعات و آدرس غلط به شاهزاده‌های تازه به قدرت رسیده سعودی این کشور را وارد تونل تاریک سازند که امکان برون‌رفت از آن وجود نداشته باشند.
                                                                                   نـــــــــــــــتــــــیـــــــــــجه‌گـــــــــــــــــــــیـــــری

از آنچه گفته شد چند نکته قابل استنباط و نتیجه گیری است: نخست اینکه گروه‌های تکفیری و رژیم صهیونیستی همچنان در یک جبهه عمل می‌کنند. دوم اینکه نوعی ائتلاف نانوشته بین این رژیم و حامیان گروه‌های تکفیری اعم از قطر، ترکیه و عربستان در قبال سوریه برقرار شده است و سوم اینکه این ائتلاف نه تنها علیه سوریه بلکه علیه سازمان ملل و تحرکات سازنده نماینده ویژه آن نیز نشانه‌گیری شده است.

احمد کاظم‌زاده تحلیل‌گر خاورمیانه

انتهای پیام/ر*