عربستان، ترکیه و قطر در صدد جبران شکست جنگ یمن

عربستان، ترکیه و قطر در صدد جبران شکست جنگ یمن

خبرگزاری تسنیم: کشورهای عربستان سعودی و ترکیه و قطر به منظور جبران شکست طوفان قاطعیت در یمن برای تشدید نبرد در سوریه دست به کار شدند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از الرای الیوم، محور سه گانه عربستان سعودی و ترکیه و قطر به منظور جبران شکست نظامی خود در تجاوز به خاک یمن سرانجام تصمیم گرفتند دامنه حملات خود را علیه سوریه گسترش دهند.

منابع آگاه عربی در این باره اعلام کردند: در سازمان ملل هم بین المعلمی و الجعفری نمایندگان عربستان سعودی و سوریه هم در این باره درگیری لفظی روی داد که این خود نشان از امتداد جبهه های نبرد تا مقر سازمان ملل است.

هرگز گمان نمی رود که سخنان عبدالله المعلمی نماینده دولت عربستان سعودی در مقر سازمان ملل که گفته بود، ریاض از هیچ تلاشی برای حمایت از ملت سوریه فروگذار نخواهد بود، یک اشتباه لفظی بوده باشد، وی این سخنان را در جریان سخنانی که درباره جنگ علیه یمن ایراد می‌کرد بیان داشت.

البته منظور وی از این حمایت کمک به گروه های تروریستی مخالف نظام سوریه بوده که اصطلاحا عربستان سعودی از این گروه ها از لفظ مردم سوریه یاد می‌کند.

وی در جریان همین سخنرانی تلویحا اعلام کرده بود که حمایت‌های خود را از دخالت های سیاسی و نظامی در سوریه توسعه خواهند بخشید، همین مساله کافی بود تا بشار الجعفری نماینده دولت سوریه در سازمان ملل زمانی که نوبت به سخنرانی وی رسیده بود، از این سخنان همتای سعودی خود کمال بهره برداری را به عمل آورد و المعلمی و کشورش را به حمایت از تروریسم در سوریه و حمایت از بذر فتنه طایفه ای در این کشور متهم کرد.

وی همچنین ریاض را به ترویج چنین فرهنگ منحطی در سوریه متهم کرد و در این باره به صراحت خطاب به نماینده عربستان سعودی گفت: هر دستی که بخواهد به سمت سوریه دراز شود آن را قطع خواهیم کرد. دیپلمات های سعودی را خوب می شناسیم آنها اهل اشتباه لفظی نیستند و هرگز سخنی را بیان نمی کنند مگر آن که برای بیان آن از سوی رهبرانشان در راهروهای وزارت امور خارجه در ریاض پیام هایی با مضمون بیان آن مطالب دریافت کرده باشند.

در این باره باید گفت در عربستان سعودی دیپلمات های این کشور نمی توانند در دیپلماسی خارجی دست به اقدامات خودجوش و به عبارتی عمل به اجتهاد شخصی داشته باشند، این مساله حتی در باره رویدادهای عادی هم صدق می کند تا چه رسد به مسائل حساس ومهم این چنینی .

درباره سوریه رهبری عربستان سعودی که با سیاست برخورد و تنش جدی استفاده می کنند، و حتی برای پیاده سازی این دست از سیاست ها به استفاده و توسل به زور نظامی تن می دهند، جای شک نیست که دیپلماسی نرم در این وزارتخانه جایی ندارد، این همان سیاستی است که عربستان درباره یمن هم اکنون در پیش گرفته است.

ترجمه عملی و آشکار تر درگیری لفظی بین المعلمی و همتای سوری خود در مقر سازمان ملل را می توان به صورت عینی تری در شدت یافتن درگیری ها در شمال غربی سوریه شاهد بود، چرا که محور سه گانه عربستان سعودی و ترکیه و قطر اکنون در حال توسعه و تشدید حملات نظامی خود برضد نظام سوریه هستند و اکنون درصدد هستند جبهه ای دیگر را برای نبرد با ایران و همپیمانانش به راه بیندازند، و این جبهه قرار است موازی جنگ یمن باشد.

به عنوان مثال باید گفت طی تنها چند هفته اخیر نظام سوریه یک سری از شهرهای راهبردی را در شمال غرب این کشور از دست داده است، و آغازش از شهر ادلب بود که جبهه النصره با حمایت ترکیه و قطر توانست این منطقه را اشغال کند، این مساله را گزارش های متعدد خبری تایید کرده اند، و بعد از ان بود که شهر بصری الشام هم از دست رفت و اکنون جسر الشغور به این درد گرفتار آمده است، البته به موازات آن یک گذرگاه مرزی با اردن هم با نا آرامی هایی همراه شده است.

یورش نیروهای تروریستی جبهه النصره با همکاری دیگر گردان های اسلامگرای دیگری همچون جیش الفتح بر شهر جسر الشغور راهبردی می تواند یک مرحله ای به شمار آید برای حمله به شهر لاذقیه که یکی از مراکز اساسی و اصلی نظام سوریه به شمار می آید.

آن چه اکنون در باره این محور سعودی و ترکیه ای و قطری جالب توجه است این بوده که این محور سیاست جدیدی را با راهبردی جدید دنبال می کند و این بار به جای حمایت آشکار از دو گروه معروف جبهه النصره و الدوله الاسلامیه داعش اکنون حمایت های خود را از گروه های جدید التاسیس تندروی دیگری آغاز کرده است که این گروه ها همسو با دو گروه قبلی هستند و قطر و ترکیه و عربستان از این طریق می کوشند از اتهامات مربوط به حمایت از گروه های تروریستی تبرئه شوند.

حال این که در این رابطه هم خبر می رسد که دولت قطر تمام تلاش خود را برای قطع ارتباط بین جبهه النصره و سازمان القاعده به کار بسته است اما جبهه النصره حاضر به جدایی از القاعده نشده است ! و حاضر نمی شود از القاعده تبری جوید، از این رو تاسیس جیش الفتح و بزرگ جلوه دادن نقش این گروه در همین راستا صورت می گیرد،‌ اکنون این محور سه گانه و بخصوص قطر تلاش دارند تا نقش جیش الفتح را با اهمیت و بزرگ جلوه دهند.

هم اکنون رهبری عربستان سعودی تصمیم گرفته است نسبت به محور خود با قطر و ترکیه از سیاست گشایش سیاسی و توسعه همکاری و حمایت ها استفاده کند، این محور قرار است جایگزین محوریت عربستان سعودی با دو کشور متحد سابق یعنی مصر و امارات متحده عربی شود، اکنون عربستان سعودی به این نتیجه رسیده است که از طریق حفظ محور اول می تواند از ان برای وارد آوردن فشار بر ایران استفاده کند، عربستان قصد دارد اکنون با کمک این محور بر همپیمانان ایران هم فشار وارد آورد تا در سوریه و عراق و در یمن به صورت مستقیم با انها مبارزه کند.

آن چه باعث می شود این اندیشه و تصور تقویت شود، سفر شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر دولت قطر به آنکارا است، این سفر در پی یک سفر مشابه کوتاه وی به ریاض صورت گرفته است، در اولی در فرودگاه شهر ریاض پایتخت عربستان سعودی دو شاهزاده نیرومند سعودی که سکان هدایت جنگ بر محور ایرانی سوری را برعهده دارند از وی استقبال به عمل آوردند و این دو شاهزاده محمد بن نایف جانشین ولیعهد عربستان سعودی و وزیر کشور و رئیس شورای امنیت و سیاست عربستان ونیز شاهزاده محمد بن سلمان وزیر دفاع عربستان و رئیس دربار پدرش ملک سلمان بن عبدالعزیز بودند.

داغ کردن جبهه سوریه با هدف وارد آوردن فشار بر ایران و سوریه و حزب الله به این دلیل صورت می گیرد تا این محور سه گانه شکست خود را در طوفان قاطعین جبران کنند، چرا که نتوانستند اهداف خود را برضد یمن محقق سازند،‌و این نبرد با وجود ادامه یافتن برای مدت چهارهفته از جملات مستمر و مداوم هوایی به شدت ناکام ماند و این محور حتی برای متقاعد کردن کشورهای عضو در این ائتلاف یعنی کشورهایی نظیر ترکیه و مصر و پاکستان برای اعزام نیرو با هدف آغاز دخالت زمینی به یمن ناتوان بوده و شکست خورد.

سوالی که اکنون مطرح می شود این است که آیا ائتلاف ایرانی و سوری به مانند پاسخ بشار الجعفری در نیویورک که تنها به پاسخ شفاهی به همتای سعودی خود بسنده کرده بود، بسنده خواهد کرد، یا این که این ائتلاف گام های عملی را نیز ضد این محور سه گانه سعودی و ترکی و قطری بر می دارد، و اصولا این ائتلاف از چه برگه هایی می تواند برای تحقق این مهم استفاده کند؟

برای ما بسیار دشوار است که بخواهیم از قبل در این باره پیش گویی کنیم، اما استفاده از برگه طایفه ای یک سلاح دو لبه است، اما ایران می تواند در این بازی هم کارآمدی خود را نشان دهد همان گونه که در یمن نشان داد و این بار هم می تواند در ترکیه و عربستان سعودی هم از ان استفاده کند، چرا که در ترکیه اقلیت علوی ها ( 16 میلیون ) نفر جمعیت دارند و در عربستان سعودی اکثریت شیعیان در المنطقه الشرقیه حضور دارند.

منطقه به صورت بسیار خلاصه وار در آستانه انفجاری مهیب قرار گرفته است و می تواند جنگ طایفه ای را شاهد باشد، اما چنین جنگی اگر هم بخواهد صورت گیرد با حمایت آمریکا و به سود تنها اسرائیل خواهد بود، لااقل در این وهله زمانی چنین است و بعید نمی دانیم بعدها اسرائیل به عنوان طرف سومی وارد این کارزار شود ویا این که در مراحل بعدی برای خود نقشی فراهم سازد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت