به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صبح امروز نشست بررسی جایگاه هنر اسلامی-ایرانی با حضور اساتید و پژوهشگران این حوزه، آقایان بلخاری، مقیسه و جباری در سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب برگزاری شد. در ابتدای این نشست زیتونی، مدیر روابط عمومی انتشارات علمی و فرهنگی برای آغاز بحث پرسشی در باب وجود یا عدم وجود هنر شیعی مطرح کرد و از بلخاری خواست تا در این مورد صحبت کند.
استاد دانشگاه تهران در ابتدا با اشاره به این مساله که باید این نشستها به سبب ویژگیهایشان ضبط و ثبت شود، بررسی موضوع هنر شیعی و وجود آن را مستلزم نگاهی جامعتر تحت عنوان هنر اسلامی دانست. وی با ارجاع به مقالهاش تحت عنوان «مناقشهای بر وجود و واقعیت هنر اسلامی»، به دو نگرش انتقادی در تعریف و تبیین ماهیت هنر اسلامی، تصریح کرد: نگاه نخست شامل مباحثی است که منکر موجودیت هنر اسلامی میشود و تنها به وجود هنر مسلمانان بسنده میکند.
وی در ادامه گفت: این نگرش، هنر دینی را منوط به وجود احکامی در باب فرم و محتوای هنری در آن دین میدانند. سلبی بودن و ساکت بودن نسبت به چنین موضوعی باعث میشود که چیزی به اسم هنر دینی موضوعیت پیدا نکند.
حسن بلخاری نگرش دوم را معتقد به وجود هنر اسلامی برشمرد و گفت: لیکن این رویکرد نگاهی شکاکانه به موضوع هنر اسلامی دارد و بر سر ماهیت آن دچار مناقشه است. در مقاله خود هر دو مناقشهگران را مورد نقد قرار دادم. ما با موضوع پیچیدهای روبرو هستیم و نیازمند بررسی و تحقیق بسیار در این حوزه هستیم.
این محقق هنر اسلامی با صحبت در مورد نظریه تجلی در برابر نظریه تجسد، تاکید کرد که نظریه تجسد در تمدنهای مسیحی، هندو و بودایی موجب تقدس هنرهای تجسمی شده است و ادامه داد: در اسلام این تقدس وجود ندارد چون در اسلام تجسدی برای خدا قائل نیستیم؛ چون در اسلام خدا مطلقاً صورتی از خود را ارائه نکرده است، به همین دلیل فرمهای هنری در اسلام انتزاعی و شمایلگریزند.
وی در تبیین هنر شیعی به بنای گنبد سلطانیه اشاره کرد و آن را اثری معرفی کرد که برای اولین بار عناصر شیعی در آن ظهور میکند.
نویسنده «اسرار مکنون یک گل» با تاکید بر اینکه فرمگرایی محض یک اشتباه نظری است گفت: چطور میشود که یک تیم هنری فرمی برای اثر خود در نظر نگرفته باشد.
سپس مقیسه با اشاره به تفاوت نگاه اسلام به هنر نسبت به غرب و کمبود کتاب در حوزه هنرشناسی شیعی، از دو رویکرد متفاوت در مورد مطالعه موضوع هنر شیعی سخن گفت و افزود: در نگاه اول به عوامل جغرافیایی و سیاسی توسل میشود و اشکال این رویه تفاوت قائل نشدن میان هنر دینی و هنر عرفی است.
وی رویه دوم را هدفگذاری اشیاء و آثار هنری معرفی کرد که در آن هنر شیعی به اثری در راستای اهداف تشییع اطلاق میشود، همانند سقاخانه یا تکیه. وی مشکل این دو نگاه را در آن دانست که جداسازی موجب تقلیلگرایی در هنر اسلامی میشود و با تاکید بر یکپارچگی این هنر گفت: نمیشود هنر شیعی را از هنر اسلامی جدا کرد کما اینکه نمیشود هنر ترکی را از هنر اسلامی جدا کرد.
در ادامه جباری با تاکید بر اهمیت جامعه بر شکلگیری هنر گفت: آنچه زیبا دانسته میشود لزوما زیبا نیست و همواره تداعیگر یک معنا نیست؛ بلکه جامعه آن را تعیین میکند. برخی عناصر هنری را نخبهها تعیین میکند همانند نقوش پیچیده در کتیبهها و برخی توسط عوام تعیین میشود همانند یک نخل در یزد. جامعه زیبایی را توأمان از مسائل دنیوی و معنوی خود اخذ میکند.
انتهای پیام/