طبق گزارشی که وزارت دفاع آمریکا در سال 2007 تحت عنوان Base structure Report منتشر کرده است، این کشور در 39 کشور پایگاه نظامی «بزرگ» و در 140 کشور نیز ایستگاههای نظامی دارد. گزارش مرکز پژوهشهای بینالمللی «کندی» آمریکا نیز نشان میدهد، این کشور در حال حاضر 700 تا 800 پایگاه زمینی، دریایی، هوایی و جاسوسی در خارج از خاک خود دارد. بهطور مشخص 737 پایگاه نظامی آمریکا در 130 کشور خارجی قرار دارند که تعدادی از آنها تحت عنوان «اردوگاههای موقت» در حال فعالیت هستند.
اینکه اهداف آمریکا از راهاندازی چنین پایگاهها و اردوگاههای نظامی پرهزینه چیست موضوع بحث ما نیست اما، یکی از اهداف اعلام شده کاخ سفید از راهاندازی چنین تشکیلات نظامی گستردهای، «محافظت» از امنیت کشورهای میزبان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی عنوان شده است. توافقنامههای امنیتی این کشور با عراق و افغانستان نمونههای گویایی هستند، مثلاً در بند اول ماده دوم توافقنامه امنیتی «کابل و واشنگتن» که همین چند ماه پیش نهایی شد، قسمتی گنجانده شده تحت عنوان «تقویت امنیت و ثبات افغانستان» که براساس آن، آمریکا «موظف» به مبارزه با تروریسم و ارتقای توانمندی افغانستان برای دفع تهدیدات داخلی و خارجی این کشور شده است.
آمریکا با عراق نیز دو توافقنامه امنیتی امضا کرده است، یکی در سال 2008 و دیگری در سال 2012. در یکی از بندهای توافقنامه امنیتی 2008 «بغداد و واشنگتن» که از قضا گفته شده، «دائمی» است، آمریکا در قبال تأسیس پایگاههای نظامی و حضور در خاک عراق و... «موظف» به اجرای تعهداتی شده که برخی از آنها عبارتند از:
1- مقابله با هرگونه تجاوز خارجی که عراق و حاکمیت و استقلال اراضی، آبها یا هوای این کشور را مورد تجاوز قرار دهد.
2- یاری رساندن به دولت عراق در تلاش برای مبارزه با گروههای تروریستی و در رأس آنها سازمان القاعده و صدامیان و همه گروههای قانونشکن صرفنظر از وابستگیهایشان و از بین بردن شبکههای پشتیبانی و منابع حمایت مالی آنها و شکست دادن این گروهها و ریشهکنی آنها در عراق به این ترتیب که شیوهها و سازوکارهای یاری دولت عراق بر اساس توافقنامه همکاری مذکور صورت گیرد.
3- حمایت از دولت در آموزش و تجهیز و مسلح کردن نیروهای مسلح این کشور برای حمایت از کشور و ملت عراق و تکمیل تشکیلات اداری بهشیوهای که دولت عراق درخواست کند.
در توافقنامه امنیتی سال 2012 نیز دو طرف درباره تقویت روابط و همکاریها در بخش امنیتی، بالابردن توانمندیهای دفاعی عراق، مدرنیزه کردن توان نظامی و تسهیل شیوههای تأثیرگذاری دو کشور در زمینه امنیت منطقهای گفتوگو و توافق کردهاند.
اما، آمریکا چقدر به تعهداتش پایبند بوده است؟ پس از آنکه این کشورها (که با آنها توافق امنیتی امضا شده است)، دچار بحرانهای جدی امنیتی شدند و مورد هجمه بیسابقه تکفیریهای آدمخوار قرار گرفتند، آمریکا چقدر به تعهدات خود عمل کرد؟ آیا حقیقتاً با حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، امنیت این کشورها تأمین شده است؟
میتوان با قطعیت گفت، آمریکاییها لااقل در این دو کشور، یعنی عراق و افغانستان، به هیچ وجه به تعهدات خود حتی ذرهای پایبند نبودهاند که هیچ، در راستای بحرانآفرینی نیز پیش رفتهاند. بحران امنیتی، هرج و مرج و جنگ و خونریزی، هم در عراق و هم افغانستان درست بعد از امضای توافقنامههای امنیتی تشدید شد! اکنون که در حال مطالعه این وجیزهاید، پدیده منحوس داعش از افغانستان هم سر بر آورده و در عراق مشغول سلاخی مردم است. میتوان بهجرئت گفت، نفس «حضور نظامی آمریکا» در این کشورها خود منشأ بسیاری از ناامنیهاست.
آمریکا بهویژه در عراق، دست به هر تلاشی زده است تا بحران در این کشور زنده بماند. اثبات این ادعا کار مشکلی نیست؛ بخوانید:
الف- «بسیج مردمی»، بهعنوان نقطه قوت نیروی نظامی عراق در مبارزه با تکفیریها، همواره از سوی مقامات بزرگ و کوچک آمریکا مورد هجمه قرار گرفته است. واقعاً باید پرسید، «حذف بسیج مردمی» عراق بهعنوان فاتحان دیروز آمرلی، جرف الصخر و تکریت و ناجیان فردای الانبار و صلاحالدین، از میدان جنگ عراق، چرا باید مهمترین شرط آمریکاییها برای تحویل سلاح به دولت عراق باشد؟! سلاحهایی که آمریکاییها پیشاپیش پول آن را دریافت کرده و طبق توافقنامه امنیتی امضاشده، واشنگتن موظف به تأمین آنها بوده است؟ بهگفته دوست و دشمن، اگر نبودند نیروهای بسیج مردمی و صدالبته حمایتهای جمهوری اسلامی ایران، داعش اکنون در بغداد بود. سفر اخیر حیدر عبادی به روسیه برای خرید تسلیحات روسی و سپردن فرماندهی عملیات بسیار مهم آزادسازی شهر رمادی به هادی العامری، فرمانده سپاه مردمی بدر عراق در واقع، پاسخهای عبادی به این خلف وعدهها و خباثتها بود.
ب- آمریکا بهموازات مخالفت با تشکیل نیروهای بسیج مردمی که متشکل از برادران اهل شیعه و سنی است، بارها اعلام کرده است که، قصد تشکیل یک «ارتش سنی» از عشایر و پیشمرگان کُرد را دارد. آنها حتی تصریح میکنند، برای تشکیل چنین ارتشی، نیازی به اجازه گرفتن از دولت عراق را ندارند؟ قصد و نیتی که بهتعداد مطرح شدن آن از سوی آمریکاییها، از طرف دولت عراق مردود اعلام شده است. شیعه و سنی کردن ارتش و تلاش برای تقویت تجزیهطلبان عراق، آیا به چیزی جز تشدید اختلافات قومی و مذهبی و تضعیف نیروهای مسلح منجر خواهد شد؟ آمریکاییها مدتی است رسماً اعلام میکنند، بهدنبال تجزیه عراق هستند!
ج- «جاش ارنست»، سخنگوی کاخ سفید هفته گذشته و در حالی که رمادی تازه سقوط کرده و داعشِ مبتلا به جنونِ سادیسم، با لذت مشغول بریدن سر زنان و کودکان در خیابانها بود، در جمع خبرنگاران گفت: «مسائل نظامی پیچیده هستند، ما کاری برای عراقیها نمیکنیم و این خود عراقیها هستند که باید برای آزادی کشور خود بجنگند!...البته باید اذعان کنم سقوط رمادی یک شکست برای ائتلاف ضدداعش بود.» چند روز بعد کارتر اشتون، وزیر دفاع آمریکا، همین موضعگیری از سر بیتفاوتی را بهگونهای دیگر گرفت و گفت: «ارتش عراق اراده و توان جنگیدن با داعش را ندارند» تا بدین ترتیب ضمن تضعیف روحیه ارتش عراق، روح خبیث داعش جانی بگیرد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت، ریشه بسیاری از فتنههای منطقه، حضور نظامی آمریکاییهاست. بهعبارت کاملتر، آمریکا خود فتنه است. ناامنترین کشورهای منطقه، همانهایی هستند که آمریکا در آن حضور نظامی دارد. در این بین دوست و دشمن هم تفاوتی نمیکند، کافی است تاریخ مصرف این دوستان تمام شود. عربستان کلیدیترین متحد آمریکا در منطقه در گیر جنگ با یمن است و امنیت خود را فعلاً در شهرهای مرزی و استانهای شیعهنشین از دست داده است. عراق، افغانستان و حتی عربستان با آمریکاییها ممکن است برخی منافع اقتصادیشان را از دست بدهند اما، امنیت و مشروعیت را در خود تقویت خواهند کرد.
سردار سلیمانی اخیراً در کرمان به همین مسئله اشاره کرد آنجا که گفت: «آقای اوباما! فاصله پایگاههای شما با الرمادی چند کیلومتر است؟ چطور میشود کشتار در یک کشور صورت گیرد، شما بهبهانه حمایت از آن ملت در آن کشور استقرار پیدا کنید اما هیچ غلطی نکنید؟ این اسمش چیست؟ آیا این چیزی غیر از شریک بودن در توطئه و ضلعی از توطئه است و این غیر از این است که هیچ ارادهای برای مقابله با آن وجود ندارد».
خطاب این وجیزه میتواند حتی، برخی از افراد در داخل کشور خودمان باشد که، متأسفانه قدر حذف آمریکا از کشور را نمیدانند و بهقول حضرت امام خواب آمریکا را میبینند.
جعفر بلوری
انتهای پیام/*