به گزارش خبرگزاری تسنیم، مردم مظلوم یمن درحالی سومین ماه تجاوز رژیم اشغالگر وهابیون سعودی را پشت سر میگذارند که با زبان روزه در ماه مبارک رمضان از تمام مقدسات و ارزشهای دینی و ملی خود دفاع میکنند و ثابت کردهاند که با تکیه بر اعتقادات و ثباتقدم میتوانند حتی با دستان خالی و مشکلات عدیده در برابر تمام نامردانگیهای طرف مقابل و مراکز حقوق به اصطلاح بشری، دشمنان را در رسیدن به اهداف شومشان ناکام بگذارند، بهطوریکه صحنه عملیاتی یمن بیانگر آن است که ائتلاف صهیونیستی - وهابی در تمام اهداف خود با شکست مواجه شده و مجبورند در برابر اراده ملت مقاومی همچون یمن تسلیم شوند.
حمله عربستان به یمن آغازگر تحولاتی مهم در جغرافیای سیاسی منطقه و بلکه جهان خواهد بود. این واقعیتی است که هر چند در ابتدا بعضاً آن را جدی نمیانگاشتند ولی واقعیت های عینی روزبه روز بر درستی آن تأکید میکند.
نظام محافظهکار و فوق سنتی آل سعود در عربستان که همواره میکوشید نظیر اسلاف خود در تاریخ با کمک درهم و دینار کار خویش را پیش ببرد؛ به دلایل بسیار منجمله بروز بحرانهای داخلی در نظام حکومتی نیمه قبیلهایاش این بار کوشید از لاک محافظهکاری بیرون آمده و تحولات منطقه را مدیریت نماید. محصول این تغییر نگرش، حمله وحشیانه به یمن بود که در ابتدا قول پیروزی چند روزه را به همگان داد، ولی اکنون از ششم فروردین که عربستان تجاوز خود را آغاز کرد ماهها میگذرد؛ ولی عربستان به همراه متحدانش نتوانسته است گامی به پیش بگذارد جز آنکه انصارالله به محور وحدت تمامی اهل یمن تبدیل شده است.
در همین راستا، کوشش عربستان برای عدم حضور یا تأثیرگذاری انصارالله در نشست ژنو هم با شکست روبهرو شد و حمزه الحوثی، رئیس هیأت جنبش مردمی انصارالله یمن در مذاکرات صلح ژنو، عربستان سعودی را مسئول ناکامی این مذاکرات دانست؛ گروههای مختلف یمنی که ماهیت برخی از آنان مورد تأیید جنبش انصارالله یمن نبود پس از پنج روز مذاکره در ژنو با نظارت سازمان ملل متحد، نتوانستند به راهحلی دست یابند و فقط به مذاکرات در آینده امیدوارند. عربستان پیش از مذاکرات صلح ژنو، تلاش فراوانی داشت جنبش انصارالله یمن به عنوان پیششرط، قطعنامه 2216 شورای امنیت سازمان ملل متحد را عملی کند. خروج نیروهای جنبش انصارالله از مناطق تحت کنترل این جنبش مردمی، شرط اصلی عربستان برای حضور این گروه سیاسی در مذاکرات ژنو بود. عربستان و حامیانش هم چنین تلاش دارند عبدربه منصورهادی، رئیس جمهوری فراری را به قدرت بازگرداند و این موضوع هم شرط دیگر عربستان برای پیشرفت در هر مذاکره ای درباره حل بحران یمن است؛ روشن است که دست برتر جنبش انصارالله - حوثیها - با وجود حملات وحشیانه عربستان و متحدانش به یمن، برای آل سعود خوشایند نیست و نشستن پای میز مذاکره با حوثیها را شکستی دیگر در امتداد شکست نظامی میداند.
عربستان همزمان با شکست در دو عرصه سیاسی و نظامی در صحنه یمن، برای توجیه اقدامات مخرب خود، بار دیگر جمهوری اسلامی ایران را به آنچه دخالت در تحولات منطقه خاورمیانه خواند، متهم کرد. عادل الجُبَیر، وزیر امور خارجه عربستان، پس از شکست مذاکرات ژنو، در گفت وگو با شبکه تلویزیونی روسیا الیوم، مدعی شد ایران در یمن، عراق، سوریه و لبنان دخالت میکند.
عربستان در حالی ایران را به زعم خود در امور داخلی کشورهای مختلف عربی و حمایت از تروریسم متهم میکند که نقش مخرب آل سعود در منطقه و صرف دلارهای نفتی عربستان برای تروریستها در سوریه، عراق و یمن برای همگان آشکار است. افشاگری اخیر مؤسس پایگاه اینترنتی ویکی لیکس هم بر نقش مخرب عربستان در منطقه به ویژه در لبنان و عراق اذعان دارد.
رژیم اشغالگر عربستان سعودی برای تجاوز خود اهداف آشکار و پنهانی را در نظر گرفته بودند که عبارتند از:
الف: اهداف آشکار
1- برگرداندن منصورهادی، رئیس جمهور مستعفی و فراری به صنعا یا عدن تا در فرایند جدید به ایفای نقش بپردازد.
2- بازگرداندن رزمندگان انصارلله به شمال یمن و استان صعده.
ب: اهداف پنهان
1- برقراری امنیت انتقال انرژی از باب المندب (که با استقرار انصارالله به خطر افتاده است)
2- به عهده گرفتن جنگ نیابتی از سوی آمریکا در راستای حفظ امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه
3- جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه و مهار بیداری اسلامی (در پرتو بیداری اسلامی و دموکراسی خواهی مردم این خطه به عربستان هم سرایت میکند و رژیم آل سعود دیکتاتور را با چالش جدی مواجه میکند.)
4- به عهده گرفتن رهبری ائتلاف کشورهای ضد جبهه مقاومت.
اما وضعیت میدانی یمن بیانگر آن است که رژیم جنایتکار سعودی نه تنها به اهداف شوم خود نرسیده، بلکه گروه های انقلابی و مدافع یمن به رهبری انصارالله توانستهاند صحنه نبرد را از عرصه نظامی به سیاسی بکشانند و بتوانند در نبرد نظامی دشمن را با شکست جدی مواجه سازند. بهمنظور دستیابی به چنین موقعیتهایی جریان انقلابی انصار اقدامات مثبتی از خود بروز داده که به شرح زیر شایان ذکر است:
1- جلوگیری از هرج و مرج جامعه: (علیرغم این که کشور یمن فاقد حکومت و مسئول میباشد و این در حالی است که یمن کشوری قبیلهای است و هر قبیلهای میتوانست برای خود رفتاری متفاوت داشته باشد، ولی انصارالله این وضعیت را مدیریت کرده است)
2- اداره کشور: بدون دولت و سازوکارهای مدیریتی، ازجمله بودجه و نیروهای مدیریتی
3- اداره ارتش: ارتشی که در اختیار رئیس جمهور سابق علی عبدالله صالح بود. امروز قریب به 90 درصد این ارتش با انصارالله متحد شده است.
4- سیطره بر داخل کشور: آخرین تحولات یمن بیانگر آن است که انصارالله از 21 استان کشور یمن بر 18 استان تسلط کامل دارد. و فقط استان معرب و بندر مکلا و بخشی از عدن محل جولان نیروهای منصورهادی میباشد.
اقدامات منطقی و مدیریت مناسب انصارالله کار را به جایی رسانده که آل سعود جنایتکار با تشدید بمبارانها بهدنبال کاهش قدرت و نفوذ انصارالله در یمن و در مقابل شاید بتواند جا پایی برای منصورهادی پیدا کند تا در مذاکرات ژنو بتواند از آن بهرهبرداری کند و یا این که کشور یمن را به سرزمین سوخته تبدیل کند.
اگرچه کارشکنیهای عربستانیها در شرکت کردن نمایندگان انصارالله در مذاکرات ژنو از قبل مشخص بود، به طوری که نمایندگان انصارالله 25 ساعت در کشور جیبوتی معطل شدند و 10 ساعت نیز در مصر در انتظار پرواز به سمت ژنو بودند ولی روند ورود آنها به مذاکرات بیانگر آن است که حتی در عرصه سیاسی نیز موفقیت و پیروزی از آن جریان مقاومت و ایستادگی مردم یمن است.
اگرچه نشست ژنو با شکست مواجه شد ولی همین عدم موفقیت برای انصارالله پیروزیهایی بهدنبال داشت که میتوان به برخی از آنها بهطور مختصر اشاره کرد:
1- نماینده سازمان ملل اعلام کرد که شکست نشست به معنای اتمام مذاکرات نیست و این روند در آینده ادامه خواهد یافت.
2- پافشاری یمنیها (انصارالله) بر مواضع خود یک پیروزی قلمداد میشود.
3- دعوت نمایندگانی از انصارالله برای مذاکرات در ژنو به نوعی مشروعیت انصارالله را در مجامع بینالمللی به اثبات میرساند.
4- انصارالله در همین نشست بر رفع محاصره اقتصادی یمن تأکید کرد.
5- انصارالله بر گفتوگوهای فراگیر سیاسی - نظامی تأکید دارد نه فقط نظامی.
انتهای پیام/