به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، علی المومن در مطلبی در پایگاه صوت العراق با عنوان " عربستان را مهار کنید آنگاه تروریسم پایان می یابد "نوشته است: کشوری که تمام تاریخ، جغرافیا و تفکر سیاسی، قوانین،اقدامات، نفوذ وتاثیر آن در پشت پرده و در خدمت همه اقدمات تروریستی تکفیری در کل کره زمین است عربستان سعودی است.سعودی ها مسئول هر قطره خونی که ریخته شود، هستند.آیا این نیاز به اثبات دارد به ویژه با توجه به میلیون ها مدرک و سندی که وجود دارد؟ آیا این واقعیت به بررسی و جدل درباره آن نیاز دارد؟
این واقعیت دیداری و شنیداری است و در هر کوی و برزن، مسجد، مدرسه، دانشگاه، دار نشر، رادیو، شبکه تلویزیونی، موسسه، وزارتخانه و حاکمیت در عربستان سعودی وجود دارد.محمد بن سعود و عبدالعزیز آل سعود این کشور را بر اساس عقیده وهابیت بنا کردند.وهابیتی که بر پایه تروریسم تکفیری استوار است.موسسات دینی حاکم و شیوخ رسمی و امامان جماعت مساجد و خطیبان سعودی این را رد نمی کنند و منکر آن نمی شوند و مسلمانان غیر وهابی را کافر می شمارند و خون، آبرو و مال آنها را مباح می شمارند به ویژه شیعیان را.
وی می نویسد: آیا درباره مسئولیت مستقیم و غیر مستقیم سعودی ها در جنایات تروریستی تکفیری بحث و جدلی وجود دارد؟ عجیب این است که مجرم، جنایت خود را ترویج می کند و آن را رد نمی کند بلکه عمق اعتقادی و ایدئولوژیکی به آن می بخشد.موضوع تامل برانگیز حمایت برخی غیر وهابی هایی که منافع آنها با منافع سعودی ها گره خورده و از رژیم وهابی سعودی حمایت می کنند از سعودی هاست.آنها به دنبال تبرئه سعودی ها یا تکذیب دخالت مستقیم آنها در جنایات تروریستی هستند و این دفاع از سعودی ها به نوبه خود جنایتی علیه عقل و وجدان بشری است.کسانی که از عربستان در قبال تفکر تروریستی و کارخانه های تولید تروریست حمایت می کنند در واقع مردم را تحقیر می کنند.
برخی به این امید از سعودی ها دفاع می کنند که بتوانند مواضع آنها را تغیر دهند غافل از اینکه سعودی ها مانند مصری ها یا ترکها یا الجزایری ها نیستند که بتوان با آن گفتگو کرد تا مواضع آنها تغییر کند زیرا کیان و اساس سعودی بر اساس وهابیت بنا شده است و اگر تفکرات وهابی را کنار گذارد، کشوری دیگر می شود زیرا سنگ بنای آن در قرن هجدهم میلادی بر پایه وهابیت است.
اقدامات و خط مشی آنها مشابه رژیم صهیونیستی است.آیا می توان با اسرائیل برای تغییر مواضع و کسب دوستی اش مذاکره کرد؟! آیا می توان اسرائیل را وادار به دست برداشتن از تفکر صهیونیستی اش کرد؟ همانطور که اسرائیل رژیمی جعلی بر اساس ایده صهیونیزم است و ریشه های تروریسم در اصول دینی و اجتماعی آن قرار دارد و نمی تواند از آن رها شود زیرا علل شکل گیری آن زیر سئوال می رود، شرایط سعودی ها نیز مشابه آنهاست.سعودی ها هم کشوری جعلی بر اساس اعتقاد وهابیت تکفیری تروریستی هستند.
صهیونیزم و وهابیت دو روی یک سکه هستند و خط مشی و اقدامات آنها مشابه یکدیگر است.اگر صهیونیزم به تلمودی یهودی مرتبط است، وهابیت به اصول التیمیه اموی اسلامی مرتبط است.
همانطور که صهیونیزم اسرائیل تفکری جهانی با شاخه ها و لابی ها و گروه های فشار در تمامی دنیاست، وهابیت سعودی نیز همین وضعیت را دارد.اگر به وصیت امام خمینی(ره) مراجعه می کنیم متوجه می شویم که ایشان دشمنی وهابیت سعودی علیه اسلام و مسلمانان و مذهب اهل بیت را مشابه دشمنی صهیونیزم اسرائیل علیه مسلمانان می داند و از مسلمانان می خواهد که با هر دو تفکر به یک شکل برخورد کنند.
علی المومن می نویسد: این موضوع ما را به یک واقعیت آشکار رهنمون می سازد و آن بی فایده بودن مبارزه با گروه های تکفیری تروریستی از نظر نظامی، رسانه ای و فرهنگی و اطلاعاتی است.از القاعده، طالبان، داعش، النصره گرفته تا بوکوحرام، الشباب، انصارالاسلام و کل اسامی دیگر گروه های سلفی جهادی دیگر.بررسی افکار و اقدامات اسامه بن لادن، زرقاوی یا تحت تعقیب قرار دادن ابوبکر البغدادی و ایمن الظواهری بی فایده است زیرا آنها تجلی فکر و اقدامات تفکر وهابیت سعودی که محمد بن عبدالوهاب بر اساس تفکرات ابن تیمیه، ابن مفلح و ابن قیم نهاده، هستند.
اگر بر القاعده، النصره و داعش غلبه شود و الظواهری و البغدادی، الشامی، چچنی و الجولانی و صدها نفر دیگر کشته شوند، ده ها گروه تروریستی تکفیری و صدها سرکرده خونریز دیگر تا زمانی که کارخانه فکری و اعتقادی و فقهی، موسسات سیاسی، مالی، اطلاعاتی در ریاض، جده، مدینه، طائف و القصیم فعالیت می کنند، به وجود خواهند آمد.تا زمانی که ممکلت وهابی سعودی با تمام توان کار می کند هر تلاشی راه به جایی نمی برد.
علی المومن راهکار را این گونه معرفی می کند؛
-در صدور قطعنامه سازمان ملل برای فشار بر کشوری وهابی سعودی و تحریم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن و نیز منع سفر مسئولان و شیوخ آن به خارج.
- اعزام تیم سازمان ملل به عربستان برای نابودی مراکز دینی رسمی و همه شعبه ها و ادوات آن، هیئت ها و موسسات، دانشگاه ها، مدارس، برنامه های درسی، کتب، رسانه ها، شیوخ، مبلغان و نیز نابودی همه مناهج و سر فصل های درسی در این کشور از ابتدایی گرفته تا دانشگاه می داند.به اعتقاد این نویسنده باید بازنگری در همه موسسات آموزشی صورت گیرد و همه منابع تفکر وهابی باید خشکانده شود از کتب ابن تیمیه و ابن القیم گرفته تا کتاب های محمد بن عبدالوهاب و شیوخ وهابی از قرن هجدهم میلادی تا ابن باز و عبدالعزیز آل الشیخ.
-تشکیل ائتلاف بین المللی بر اساس قطعنامه سازمان ملل و فرماندهی مشترک برای فروپاشی عربستان و روی کار آمدن کشور جدید که بر اساس همه پرسی عمومی سیاست و نظام حکومتی آن مشخص شود و اینکه مثلا سرزمین نجد به آل سعود واگذار شود به شرط اینکه کشوری بر اساس قانون پارلمانی مدنی و به دور از تفکر وهابیت و هر ابزار نشر تروریسم شکل دهند.
-محاکمه همه کسانی که در صدور فتوا تا قتل و ویرانی مشارکت داشته اند.
-اقداماتی برای منع ترویج تفکر وهابی تکفیری باید صورت گیرد و وهابیت جرم و جنایت محسوب شود و خط مشی مشابه آنچه علیه نازی ها و فاشیسم ها به کار گرفته شد، در پیش گرفته شود وهمه شبکه ها، دانشگاه ها، مدارس، موسسات، هیئت ها، مساجد، مراکز مربوط به وهابیت و همه شیوخ و مبلغان و هواداران وهابیت نابود و محدود شوند.
وی بیان کرد: اگر واقع بین باشیم می دانیم که این اقدامات نیاز به اجماع بین المللی، منطقه ای و اسلامی دارد و تحقق آن دشوار است اما محال نیست.باید از سوی ایران و عراق و سوریه اقداماتی برای قطع روابط دیپلماتیک، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و رسانه ای با وهابیون سعودی انجام گیرد و هیچ تعاملی با سعودی ها انجام نشود و قوانین و مقرراتی صادر شود که ارتباط با عربستان جرم شمرده شود و حکم جاسوسی برای یک کشور خارجی را داشته باشد.یاید سفر های حج عمره و تمتع متوقف شود.هر تفکر مرتبط با وهابیت باید ممنوع شود.تحرک جدی از سوی سازمان های بین المللی، اسلامی و منطقه ای صورت گیرد تا تکفر تکفیری تروریستی منع شود.
انتهای پیام/