به گزارش خبرگزاری تسنیم، حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار آقای حیدر العبادی نخستوزیر عراق و هیئت همراه، هوشیاری برای حفظ وحدت سیاسی و ملی عراق را بسیار ضروری دانستند و با اشاره به عزم و همت و شجاعت جوانان عراقی در نبرد با تروریستها تأکید کردند: ظرفیت بزرگ نیروهای داوطلب مردمی، برای آینده و پیشرفت عراق در عرصههای مختلف بسیار کارآمد و تأثیرگذار خواهد بود.
رهبری معظم انقلاب در این دیدار نکات راهبردی مهمی را ابراز نمودند که عبارت بود از:
1. ضرورت هوشیاری برای حفظ وحدت سیاسی و ملی عراق، بهعبارتی اولویت و حیاتی بودن حفظ وحدت ملی و سیاسی عراق
2. محوریت ملت عراق و روحیه استقامت آنان در نبرد با تروریستها
3. گذرا بودن حضور تروریستها
4. حراست از سرمایه حضور مردمی
5. ضرورت عدم خدشه در وحدت شیعه و سنی و کرد و عرب در عراق
6. حمایت جمهوری اسلامی از اتحاد گروههای مبارز و انقلابی عراق
7. عدم اجازه به آمریکاییها برای به یغما بردن ثروت ملی عراق
8. حمایت جمهوری اسلامی از دولت و ملت عراق
نگاهی به خطمشی پیشنهادی ایران به عراق حکایت از این دارد که ایران بهعنوان یک قدرت خارجی که در پی بهرهگیری از موقعیت پدیدآمده عمل نکرده بلکه بهعنوان یک دوست برای ملت عراق عمل میکند. تأکید بر جایگاه ملت عراق و حمایت از وحدت و یکپارچگی عراق در حالی صورت میگیرد که همگان خبرهایی از طرح غربیان برای تجزیه عراق را میشنوند. از سوی دیگر روشن است که بحران داعش که نه تنها عراق بلکه منطقه را نیز متأثر از تبعات خود کرده است؛ بحرانی است که برای ایجاد یک جنگ نیابتی علیه ایران و نیز اسلام از سوی آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای ارتجاعی منطقه سامان داده شد. دیگر تردیدی در میان ناظران سیاسی وجود ندارد که گروه تروریستی داعش محصول سیاست افراطی آمریکا در تهاجم نظامی سال 2003 به عراق به بهانه ایجاد دموکراسی بود. جدی نبودن آمریکا در مبارزه با داعش، خود نشانهای بارز از همراهی آمریکا با این گروه تروریستی برای اجرا کردن سیاست پلید اسلامهراسی به دست داعشیها است. سرکوب نشدن گروه تروریستی داعش و برقرار نشدن امنیت در عراق، سناریوی مطلوب آمریکا برای آینده آن کشور است. تحلیلگران بر این باورند که تضعیف دولت مرکزی، بحرانی نگه داشتن اوضاع، بازگشت نظامی و تجزیه عراق، سیاستهای اعمالی آمریکا در قبال عراق است؛ این چهار سناریو اولویت یکسانی برای آمریکا ندارند و اجرایی شدن هر کدام از آنها با پیامدهای مثبت و منفی برای این کشور همراه خواهد بود.
در همین حال در کنار اقدامات کشورهای ارتجاعی در تقویت داعش، اکنون شواهدی دال بر همکاری بعضی از وابستگان صدام و نیز فرصتطلبان داخلی عراق در پروژه داعش منتشر شده است.
فارین پالیسی گزارش داده که مرکز مبارزه با تروریسم آمریکا مدارک جدیدی منتشر کرده است که بر اساس آن برخی از سیاستمداران بارز عراقی با داعش همکاری کردهاند.
این مدارک پس از آن منتشر میشود که سری بودن آن به پایان رسیده است.
در گزارش مجله فارین پالسی آمده است، این مدارک متعلق به داعش در عراق است و در حملات هوایی مشترک ارتش عراق و آمریکا در سال 2010 بهدست آمده و در دانشکده نظامی «وست پوئینت» منتشر شده است، بنا بر مدارک مرکز مبارزه با تروریسم آمریکا، همکاری این سیاستمداران عراقی با داعش، به پیش از سال 2009 بازمیگردد، یعنی زمانی که تجمعات تروریستی القاعده تیرهترین روزهای خود را تجربه میکردند.
این گزارش افزود، برخی از این سیاستمداران برای منافع شخصی و برخی دیگر برای منافع اهل سنت عراق و برخی دیگر برای تضعیف سلطه کردها در مناطق شمال عراق با داعش همکاری کردهاند.
ازجمله مدارک مرکز مبارزه با تروریسم آمریکا، نامهای است که برای «أبو عمر البغدادی» فرستاده شده است، فردی که پیش از «أبوبکر البغدادی»، ریاست گروههای تروریستی را برعهده داشت. در این نامه آمده است آنچه دولت اسلامی نامیده میشود، بهعنوان همکاری سیاسی با برخی رهبران بارز عراقی در سال 2009 ایجاد شده که فرصت را برای فعالیت گروههای تروریستی در موصل و اطراف آن فراهم آورد.
از سوی دیگر؛ شواهد حاکی از بیاثر بودن اقدامات ائتلاف موسوم به ائتلاف ضد داعش در مبارزه با این گروه است؛ آمریکا و متحدانش تاکنون 4 هزار بار با جنگندههای خود مواضع داعش را در سوریه و عراق بمباران کردهاند ولی این هزاران حمله هوائی تأثیری در گسترش مناطق تحت تصرف این گروه و افزایش تعداد نیروهایش نداشته است.
در همین راستا روزنامه ایندیپندنت نوشت: آمریکا ادعا میکند که 10 هزار نیروی داعش را با بمبارانهای خود کشته است ولی این گروه همچنان به نیروهای خود میافزاید و مناطق تحت تصرفش را گسترش میدهد و مساحت مناطق تحت تصرفش هماکنون تقریباً به اندازه مساحت انگلیس است و 6 میلیون نفر در این مناطق زندگی میکنند.
این روزنامه انگلیسی افزود: داعش ماه مه 2015 پس از 8 ماه حمله مداوم به شهر الرمادی مرکز استان الانبار عراق توانست این شهر را به تصرف خود دربیاورد و نیروهای ارتش سرانجام در برابر حملات این گروه عقبنشینی کردند و این شهر را نیز مانند شهر موصل به داعشیها تسلیم کردند.
پیامها و پیامدهای تروریسم بین قارهای داعش
در روزهای گذشته شاهد اقدامات تروریستی داعش در سه کشور کویت، تونس و فرانسه بودیم. نیروهای طرفدار داعش روز جمعه گذشته نمایشهای مرگباری را در کویت، تونس و فرانسه رقم زدند. این گروهک با انجام این سه عملیات تروریستی در سه قاره مختلف، سعی داشت پیامهای متعددی را به طرفهای دیگر رسانده و تروریسم بین قارهای را کلید بزند.
در جریان حمله مسلحانه به هتلی در شهر ساحلی سوسه در تونس، 27 تن کشته شده و دهها تن دیگر زخمی شدند. با وجود آنکه برخی رسانهها در دقایق اولیه حمله تروریستی بر اثر انفجار در این منطقه را گزارش داده بودند، در نهایت روشن شد زمانی ساحل تونس در این منطقه به رنگ خون شد که دو نفر وارد ساحل شده و اسلحههای کلاشینکف خود را خارج کرده و توریستهایی را که در کنار آب در حال تفریح بودند، به آتش بستند. اما با ورود پلیس به ماجرا، بین تروریستها و ماموران امنیتی منطقه تبادل آتش شد. داعش بعد از این اتفاق، طی بیانیهای، مسؤولیت آنرا برعهده گرفت.
همچنین روز جمعه، رسانههای فرانسه گزارش دادند داعش توانسته بار دیگر دستگاههای امنیتی فرانسه را غافلگیر کند. حادثه زمانی رقم خورد که فرد یا افرادی به یک کارخانه گاز در نزدیکی گرونوبل در جنوب شرقی لیون حمله کردند و بلافاصله انفجاری در منطقه رخ داد. اما با وارد شدن پلیس به ماجرا، جسد بدون سر فردی در کارخانه پیدا شد که در واقع مهر داعش در محل جنایت بود. در این حادثه تروریستی نیز داعش درنگ نکرد و بلافاصله مسؤولیت این بمبگذاری را بهعهده گرفت.
اما مهمترین اتفاق در کویت رخ داد. جایی که ابوسلیمان الموحد، عنصر داعش، با حمله انتحاری به مسجد امام صادق (ع) در پایتخت کویت، باعث مرگ 27 نمازگزار روزهدار و مجروح شدن بیش از 220 تن دیگر شد.
طی چهل روز گذشته این چهارمین بار بود که داعش به مساجد شیعیان در منطقه خاورمیانه حمله میکرد: دو مسجد در استان الشرقیه عربستان، یک مسجد در صنعا، پایتخت یمن و اینبار مسجد شیعیان در منطقه الصوابر شهر کویت. کویت از سال 2006 تا کنون حمله تروریستی ندیده بود و از این جهت کشوری امن بهحساب میآمد.
اهداف داعش از 3 عملیات همزمان
داعش یک سال پیش در اولین روز ماه مبارک رمضان، تأسیس یک خلافت خودخوانده را اعلام کرد که هدف غایی خود را سیطره بر آسیای مرکزی، قفقاز، بالکان، اسپانیا، شمال و مرکز آفریقا و غرب آسیا معرفی کرد. برآوردها نشان میدهد داعش حداقل توانسته است از 90 کشور یارگیری کند که در این میان حداقل 3400 شهروند غربی نیز در این گروه حضور دارند.
اما به نظر میرسد یک سال پس از اشغال موصل و بعد از شکستهای پیدرپی در شهرهای کوبانی، تکریت، بیجی، عین عیسی، تل ابیض و دیگر نقاط، داعش حملههای انتحاری و شبیخونهای شبانه را ابزاری برای نشان دادن زنده بودن و پویایی خود، انحراف اذهان عمومی از شکستهای اخیر، ایجاد رعب بیشتر، به رخ کشیدن قدرت انجام عملیاتهای همزمان در مناطق مختلف دنیا و در نهایت جذب نیرو میداند.
در واقع حملات پرسروصدای داعش در خاک کشورهای دیگر، نه تنها باعث توجه بیشتر به این گروه در افکار بینالمللی شده، بلکه امکان عضوگیری آنرا هم افزایش داده است. اینکه هر روز گزارشهای زیادی از جنایتهای محیرالعقول و جدید این گروه منتشر میشود، نه تنها موجب انزوای آن نشده بلکه جذابیت آنرا برایبسیاری نیهیلیستها و بیماران روانی بیشتر میکند.
بازگشت دوباره داعش به کوبانی (اگرچه با شکست همراه شد) و ایجاد جبهه جدید در الحسکه نیز به نظر میرسد ناظر بر دفاع داعش از کانون حضور خود در رقه و ترس بهدلیل از دست دادن این شهر میباشد.
به عبارتی بهتر داعش با حمله به الحسکه و کوبانی میخواست این پیام واضح را برساند که همچنان این قدرت را دارد که وارد درگیری در چندین منطقه شود.
همچنین این حملات پیامهایی از سوی داعش برای حامیان خود جهت بالا بردن روحیهشان است که میخواهند تأکید کنند داعش همچنان قوی است. علاوه بر اینها این حملات برای ایجاد تفرقه و شکاف در صفوف نیروهای حمایت مردمی انجام شده است. به اینترتیب داعش عملاً از طریق باز کردن جبهههای درگیری در مناطق دیگر بهدنبال دفاع از الرقه است.
همچنین استراتژی دیگر داعش این است که جبهههای جنگ را گسترش دهد تا با اینکار فشار بر دیگر جبههها یا جبهه اصلی علیه خود را بکاهد. گفتنی است داعش در سوریه در چندین جبهه مشغول جنگ است و علاوه بر جنگیدن با ارتش سوریه و حزب الله با دیگر گروههای تکفیری نظیر جبهه النصره نیز مشغول نبرد است.
اما در این بین یک نکته واضح و مشخص شده است که فارغ از جار و جنجالها و قدرت رسانهای داعش، تجربه ثابت کرده این گروه آنچنان هم قوی و قدرتمند نیست. درستی این تحلیل را بهوضوح میتوان در عراق مشاهده نمود. جایی که نیروهای مردمی توانستند شکستهای سخت و پیاپی به داعش در تکریت، سنجار، آمرلی و... وارد کنند. اما متأسفانه با دخالت دیگر کشورها و کوتاه آمدن دولت، نیروهای مردمی کنار گذاشته شدند.
در این بین عملکرد و سیاست کجدار و مریز نیروهای ائتلاف نیز به ماندگاری این گروه کمک فراوان کرده است. در واقع در حالی که ائتلاف ادعا میکند تا به حال دو میلیارد دلار صرف مبارزه با داعش از طریق حملات هواییاش کرده، این سؤال مطرح است که آیا واقعاً مبارزه با یک گروهی که به گفته آمارهای مختلف غربی حدود 20 هزار نفر نیرو دارد، تا این اندازه هزینهبر است؟ آیا داعش اینقدر قدرتمند است که ائتلاف توان از بین بردن آنرا ندارد؟ چگونه است که داعش ظرف 24 ساعت شهرها را به تصرف خود درمیآورد اما برای اخراجش از آن مناطق، روزها و ماهها زمان لازم است؟
در نهایت به نظر میرسد تا زمانی که ارادهای راستین برای خشکاندن سرچشمه افراط و تکفیر ایجاد نشود، کویت و کوبانی و کرکوک و رمادی و قربانیهای بیشتری در کام داعش فرو خواهند رفت. اراده راستینی که بعید است به این زودیها نیز پیدا شود؛ چراکه به نظر میرسد داعش وسیلهای برای غرب جهت ایجاد هرج و مرج و قتل و کشتار در راستای اسلامهراسی و تجزیه منطقه است.
سیاست کشورهای عربی و غربی در برخورد با گروههای تروریستی
فرانسه را میتوان ازجمله کشورهایی بهشمار آورد که پس از نادیده انگاشتن هشدارهای کشورهای مستقل ازجمله جمهوری اسلامی ایران، روسیه و سوریه در مورد قربانی شدن سیاست کشورهای حامی تروریسم، در باتلاق اقدامات تروریستی، اکنون با چالش تحرکات مسلحانه عناصر وابسته به گروههای تروریستی مسلح گرفتار آمده است. پاریس ظرف سالهای اخیر و با شدت گرفتن درگیریها در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، بارها ژست مبارزه با تروریسم را به خود گرفته اما همواره در خفا از تروریستها پشتیبانی مالی و تسلیحاتی کرده و میکند.
سرویسهای امنیتی فرانسه از فعالیت این گروههای افراطگرا چشمپوشی کردند، تا در آغاز جنگ سوریه آنها را به این کشور بفرستند و در آتش سوریه از دست آنها راحت شوند، اما این موضوع از محاسبات اولیه آنها فراتر رفت. آنها تنها سفر این گروهها به سوریه را محاسبه کرده و پیشبینی بازگشت آنها به عرصه مبارزه در فرانسه را نداشتند، اتفاقی که امروز رخ داده است.
سؤالی که پس از این عملیاتها مطرح شد این نبود که چرا عملیاتهای انتحاری انجام شده، بلکه سؤال این بود که چرا انجام این عملیاتها تا این اندازه به تعویق افتاده بود. نابسامانی امنیتی تونس در قبال داعش عامل جذبکننده برای حامیان داعش است، علاوه بر اینکه این کشور مرزهای نزدیکی با لیبی دارد. همچنین تحولاتی که پیش از لیبی در تونس صورت گرفته است آنرا به عاملی برای پرورش تروریسم تبدیل کرد که از شمال آفریقا تا مشرق عربی و بهویژه سوریه گسترده شده است. بنابراین یک فرد با اصالت لیبیایی در حمله به تونس شرکت نکرد. تنها در سوریه بالغ بر 2000 تونسی کشته شدهاند. همچنین تونسیها اولین یگان مبارزان خارجی بودند که از مدتها پیش به همراه تیپ الامه لیبی در سوریه شکل گرفتند. به نظر میرسد اولین اقدامی که مسئولان تونس در قبال عملیات تروریستی سوسه که تمامی تلاشهای آنها برای بهبود اوضاع گردشگری این کشور را به باد داد، انجام خواهند داد این است که از سفر تونسیهای کمتر از 35 سال به خارج قبل از موافقت قبلی مؤسسات امنیتی جلوگیری کنند.
در این میان آل سعود نیز با همکاری گروههای تروریستی تکفیری و برخی رژیمهای مرتجع عربی منطقه، جمعیت مسلمانان - اعم از شیعه و سنی - را نشانه گرفته است و بهدنبال نسلکشی مسلمانان است. خاندان سعودی حاکم بر عربستان مدتی است که حتی از همان ظاهرسازیها و ادعاهای پوچ خادمین حرمین شریفین فاصله گرفته و عملاً تبدیل به دولتی تروریستی در منطقه شده است. دولت عربستان نه تنها حمله هوایی گسترده و یک جنگ تمامعیار نامشروع علیه همسایه خود به راه انداخته است، بلکه به یک سازمان رسمی ترور در منطقه تبدیل شده که هدف اصلی آن نسلکشی مسلمانان است؛ اقدامی که قبلاً توسط استعمارگران دنبال میشد، امروزه توسط دولتی که قبله مسلمانان در کشورش قرار دارد، دنبال میشود. البته عربستان در کنار خود حکومت نامشروع آل خلیفه بحرین را نیز دارد و حاکمان بحرین بهگونهای در انفجار مسجد شیعیان کویت تقصیر کار هستند. به نوشته پایگاه خبری شیعه نیوز، رژیم بحرین، تروریست سعودی را به مدت هشت ساعت در خاک خود پناه داده است و وی را به هر آنچه که نیاز داشته، تجهیز کرده است و روانه کویت کرده تا دست به ارتکاب جنایت شنیع مسجد امام صادق (ع) بزند و به مشکلات طایفهای در کویت دامن بزند.
بنابراین نسلکشی که اقدامی برنامهریزیشده برای از بین بردن موجودیت یک قوم و ملت است، امروز در قالب طرحی با همکاری داعش، آل سعود و برخی عناصر مرتجع عربی، علیه ملتهای مسلمان منطقه اجرا میشود. این طرح از یک طرف برای به رمق انداختن اقتصاد غرب از طریق رونق بخشیدن به صنعت تسلیحاتی است و از طرف دیگر جهت دور کردن آل سعود و آل خلیفه از خطر فروپاشی است. امروزه نسلکشی مسلمانان، یعنی همان روش ضد بشری که استعمارگران غربی قبلاً از آن استفاده میکردند، از بین نرفته است و به شکل جدیدی نه تنها توسط عناصر فریبخورده جهان اسلام، بلکه توسط دولتی بهظاهر اسلامی در منطقه دنبال میشود. این برنامه خشونتبار با هر هدفی که باشد، نتیجه آن نابودی کشورها و ملتهای مسلمان خاورمیانه است تا جهان اسلام سرمایههای انسانی و طبیعی خود را از دست بدهد و تبدیل به اجتماعاتی ویرانشده گردد. در اینجا وحدت نخبگان جهان اسلام بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد و به نظر میرسد سازمان کنفرانس اسلامی و حتی سازمانهای بیطرف بینالمللی، همچون جنبش عدم تعهد، امروزه در آزمونی سخت قرار گرفتهاند تا وظیفه خود را در قبال ایجاد صلح انجام دهند.
در مورد عملیات انتحاری انجامشده در مسجد امام صادق مشخص بود داعش جنگ بر ضد شیعیان در کشورهای حاشیه خلیج فارس را از عربستان سعودی به دیگر دولتها نیز منتقل خواهد کرد. بعد از دو انفجار مساجد شیعیان قطیف، به نظر میرسد مساجد شیعیان کویت که 33 در صد از ساکنان آنرا تشکیل میدهند، اهداف احتمالی برای انفجارهای آینده خواهند بود. داعش از سال گذشته کویت را در نقشه دولت خلافت خود قرار داده است. به اینترتیب این گروه تروریستی در عرصه کویت بهدنبال ایجاد محیطی متناسب برای خود است آن هم در کشوری که رویکردهای سلفی مبارزاتی روند رو به رشدی دارد و مداخله در جنگ سوریه را آغاز کرده است. البته شیعیان حضور قوی در این کشور دارند و رویکرد خاندان حاکم کویت به استفاده از شیعیان برای مهار سلفیها و همگرایی با ایران متمرکز شده است. در همین راستا امیر کویت دو سال پیش به ایران سفر کرد. امیر کویت از اولین افرادی بود که در انجام عملیات تروریستی به مسجد امام صادق رفت و این عملیات را عملیاتی شرارتبار و مجرمانه خواند.
انتهای پیام/