قرار ما با ماشین‌های آتش‌نشانی خیابان انقلاب...

قرار ما با ماشین‌های آتش‌نشانی خیابان انقلاب...

خبرگزاری تسنیم: "بنی‌اسرائیل راه آب را بسته‌اند تا صبح شنبه به شکار درّ یتیم خاورمیانه بروند و ما امروز، با لبان تشنه سر به آفتاب تموز سپردیم تا چند بعلاوه چندها بفهمند ما در تحریم خودخواسته آب و طعام نیز، دست از رمی جمرات شیطان نمی‌کشیم."

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، دیشب شب احیاء بود و مسجد‌الاقصی، تا صبح به انتظار قدم‌های ما خواب به چشمانش نرفت. با گنبدی که سیم خاردارها نتوانسته‌اند برگ‌های زیتونش را بپوشانند، قرآن سر گرفته بود و "بک یا الله" می‌گفت که مبادا بی‌خوابی دیشب و تحریم آب و طعام امروز، چشمان‌مان را برباید و پایمان را سست کند.

امروز آمدیم تا هرم نفس‌هایمان، عطش انتفاضه را بر تاریخ سنگ‌فرش‌ گداخته خیابان انقلاب حک کند، هر چند با اشک کودکان یتیم خان‌یونس.

یقینا بین تشنگی ما و رد اشک آن کودکی که عروسک به دست، بر آوار ریخته بر تن رنجور مادرش می‌گریست؛ ارتباطی هست. حکایت؛ هنوز هم حکایت آب است. هنوز هم حکایت تحریم. و این‌بار آب‌پاش ماشین‌های آتش‌نشانی عرق شرم آسمان شدند تا ثابت شود دیگر قرار نیست "سقا" عرق شرم بریزد. "این همه لشگر آمده" که کام یتیمانت، تشنه نماند، زیتون سربلند!

بنی‌اسرائیل راه آب را بسته‌اند تا فردا به شکار درّ یتیم خاورمیانه بروند و ما امروز، با لبان تشنه سر به آفتاب تموز سپردیم تا چند بعلاوه چندها بفهمند ما در تحریم خودخواسته آب و طعام نیز، دست از رمی جمرات شیطان نمی‌کشیم. نمی‌فهمند؛ که اگر فهمیده بودند، با تیغ امان‌نامه و لبخند، دست دوستی دراز نمی‌کردند. راستی این تیغ زهرآلود، همین دو روز پیش دست ابن ملجم نبود؟

برخیز ای زیتون خونین! سرت را بلند کن! هرچند در لباس اسارت، تکیده و کبود شده‌ای. هرچند زیر چشمانت گود افتاده، از بس که آتش بمب‌ها، گیسوان سبز زیتونی‌ات را سوزاند و کودکانت، خون را بر دفتر سنگ هجی کردند. دریغ است که معراج‌گاه مصطفی، بزمگاه فرعونیان شود. ما نوادگان معراجیم و سرزمین پدری‏‌مان را معامله نخواهیم کرد. روزی مثل امروز، در گرماگرم آفتاب و خون، همراه موعود تا ارض "موعود" می‌تازیم و فلسطین را دوباره بر نقشه دنیا ترسیم خواهیم کرد.

ای جمعه واپسین! تو در آن "واپسین‌جمعه" شاهد باش که ما، فرزندان آن پیرمردی بودیم که دهانش بوی نهج‌البلاغه می‌داد و چشم‌هایش نگران "پاره تن اسلام" بود و ایستادیم تا عصای وصی زخم‌خورده انقلاب، رویای "نیل تا فرات" فرعونیان را به کابوس "از بحر تا نحر" بدل کند.

فرعون اما از خواب بیدار نمی‌شود تا آن‌روز که از این بحر، هر کدام سطلی آب به تخت‌گاهش بریزیم. این؛ قرار ما باشد با ماشین‌های آتش‌نشانی خیابان انقلاب.

همین الان که دستم به قلم نمی‌رود؛ دوباره دستی فرمان آتش داد و دوباره گلی پرپر شد...

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon