یک عاشقانه آرام در جنگ

یک عاشقانه آرام در جنگ

اگر انتظار خواندن یک کتاب جنگی با حوادث پی در پی را دارید، به سراغ این کتاب نیایید، کتاب عاشقانه‌ای است آرام در دل هیاهوهای جنگ. خاطرات زنی که جنگ در خانه کوچکش آوار شد.

خبرگزاری تسنیم، مینا محمدخانی:

عزیزی می‌گفت که به تعداد آدم‌هایی که از سال 59 تا 67 در ایران بوده‌اند، می‌توان خاطره از جنگ گفت، اما به نظرم می‌توان تعداد راویان جنگ از این هم بیشتر در نظر گرفت. می‌توان میدان جنگ را از سال 67 تا همین الآن کش داد و کش داد و از میان همین دایره روایت‌های مختلف از جنگ شنید. «دختر شینا» روایت یکی از همین خاطرات ناگفته است. روایت زنی که جنگ آوار شد در خانه‌اش و با خاطراتش گره خورد.

بهناز ضرابی‌زاده در اولین تجربه‌ از خاطره‌نویسی به سراغ زندگی یکی از همسران شهید استان همدان، شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر رفته است. «دختر شینا» حاصل گفت‌وگوی چند ماهه نویسنده با قدم‌خیر محمدی کنعان، راوی «دختر شینا» است که از دوران کودکی راوی در روستای قایش شهرستان رزن آغاز می‌شود تا به ازدواج او با صمد یا همان حاج ستار ابراهیمی هژیر و بعد جنگ ادامه می‌یابد. نقطه ثقل و محوری کتاب همانند بسیاری دیگر از خاطرات دفاع مقدس، جنگ و وقایع رخ داده از آن است، اما با وجود این، هر لحظه از لحظات و ایام دختر شینا آن قدر جذاب و خواندنی است که نمی‌توان از آنها گذشت. نویسنده توانسته با استفاده از خاطرات قدم‌خیر، فضاسازی و شخصیت‌پردازی کند؛ به طوری که مخاطب با خواندن اثر با شخصیت‌ها همراه می‌شود، با شادی‌های آنها شاد و با اندوه آنها غمگین می‌شود. کتاب بر خلاف تصور اولیه که شاید از حجم اثر برداشت خواهد شد، دور تندی ندارد و خاطرات به جا انتخاب و ذکر شده است. از این جهت مخاطب وقتی کتاب را به دست می‌گیرد، به نویسنده اطمینان می‌کند که تمام آنچه را که باید سر حوصله یاد می‌کند.

اما نکته‌ای که «دختر شینا» را از دیگر کتاب‌ها تا حدودی متمایز می‌کند، روایت جنگ از دید یک همسر و بعد یک مادر است که به همراه پنج فرزند قد و نیم قد خود به تنهایی بار سنگین جنگ را به دوش می‌کشد و درست در زمانی که به همسرش احتیاج دارد، از او می‌گذرد. بارها از ایثار همسران شهید یاد شده، اما مطلب اینجاست که در بسیاری از مواقع تنها به ذکر این ایثار و یا شرایط اکتفا شده و به جزئیات پرداخته نشده است. از این نظر «دختر شینا» موقعیت را به خوبی به تصویر می‌کشد؛ او ابتدا به سراغ مصائب و مشکلات زندگی یک زن تنها با پنج فرزند می‌رود، فضاسازی می‌کند، از علاقه زن به همسرش می‌گوید و بعد با نشان دادن یک دو راهی بین رفتن و ماندن، این ایثار را به تصویر می‌کشد.

روایتی زنانه از یک جنگ مردانه و گاه نامردانه، لحظاتی را می‌سازد که شاید بسیاری از زنان این کشور آن را بارها و بارها با پوست و گوشت و استخوان خود درک کرده‌اند. هرچند پیش‌تر نیز خاطراتی از این جنس منتشر شده بود، کتاب‌هایی مانند «دا» و «من زنده‌ام» که شاخص‌ترین نوع در این حوزه‌اند، اما شاید بتوان بخشی از توفیق این کتاب‌ها را در منحصر به فرد بودن وقایع ذکر شده در این کتاب‌ها دانست؛ به عبارت دیگر بخشی از جذابیت «دا»، جدای از هنر نویسنده در پروراندن خاطرات، تجربیات خود سیده زهرا حسینی است که مثلاً در قبرستان حضور دارد، شهدا را به خاک می‌سپارد و... و یا تجربه معصومه آباد در اسارت که خاص او بوده، اما ما در «دختر شینا» با چنین مسئله‌ای مواجه نیستیم.

خاطرات راوی، خاطرات تکرارنشدنی در جنگ نیست، خاطراتی است که کم یا زیاد بسیاری از زنانی که در آن دوران از همسرانشنان گذشتند، با آن مواجه بودند و لحظاتش را کم و بیش درک کرده‌اند؛ آنچه «دختر شینا» را خواندنی می‌کند، موقعیت‌ها و حوادث ذکر شده نیست. به عبارت دیگر این کتاب حادثه‌محور نیست؛ برخلاف آنچه که باید از یک اثر در ژانر دفاع مقدس انتظار داشت. کتاب یک عاشقانه آرام است از زبان یکی از همسران شهید. از این جهت می‌توان بیشتر به هنر نویسنده در پروراندن و جان دادن به خاطرات پی برد. به نظر نگارنده، ضرابی‌زاده توانسته با قلمی روان و با در نظر گرفتن جنس خاطرات، روایتی خواندنی از خاطرات روزانه یک بانو ارائه دهد.

زندگی ساده قدم‌خیر کنعانی حوادث خاص در جنگ ندارد و این شاید مهمترین ویژگی «دختر شینا» در جذب مخاطبش باشد. اینکه یک زن تنها چگونه توانسته پنج فرزندش را بزرگ کند، چگونه توانسته به تنهایی از پس روزهای زمستانی سخت همدان برآید در حالی که فرزندی در راه دارد، چطور توانسته با مناعت طبع از پس کارهای دشوار مردانه‌اش برآید و ... است که خاطرات دختر شینا را خواندنی می‌کند. همین سادگی و چشم ‌انتظاری قدم‌خیر برای دیدن ماه به ماه همسرش است که کتاب را دلنشین می‌کند. کتاب در واقع رشد شخصیتی و بزرگ شدن روح یک انسان را از دوران کودکی به نمایش می‌گذارد. قدم‌خیری که عزیز کرده «حاج‌آقا»یش بود و ته تقاری خانه، بعد از ازدواج با صمد یا همان حاج ستار این کتاب، کم‌کم بزرگ می‌شود. قدم‌خیر بزرگ می‌شود یا جنگ او را بزرگ می‌کند؟ قدم‌خیر با سادگی خاطراتی را به زبان می‌آورد که شاید درد دل نانوشته بسیاری از زنان این کشور باشد.

 آتش تفنگ‌ها خاموش شده، اما جنگ هنوز برای خیلی از مردم هنوز زنده است. زنده در خاطراتی که با آن گره خورده‌اند و زنده با سال‌هایی که سال‌ها از آن گذشته اما ثانیه ثانیه‌اش را حس می‌کنند. برای این دست از آدم‌ها خاطراتی زنده‌ است که زمان نوشتن آنها فرارسیده و شاید کمی دیر هم شده باشد. روایت این دست از خاطرات در سال‌های اخیر با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه شده است؛ تجربه موفقی که در کاری مانند «شیار 143» می‌توان دید. از این نظر اگر انتظار خواندن یک کتاب جنگی با حوادث متعدد را دارید، به سراغ این کتاب نیایید، کتاب عاشقانه‌ای است آرام در دل هیاهوهای جنگ.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران