به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، شان نیلور در کتابش مینویسد جنگ عراق، تا بخشی نبردی بین آمریکا و ایران بود، اما جنگی که دارای "محدودیتهای سیاسی" بود. وی در کتابش با عنوان "حملات بیامان: تاریخ سری فرماندهی عملیاتهای ویژه مشترک" فاش میکند که نیروهای عملیاتهای ویژه آمریکا به راهحلی دست یافتند که به آنها اجازه میداد بدون اینکه کسی - حتی افبیآی - بفهمد، دست به عملیاتهای سری بزنند.
سازمانهای اطلاعاتی آمریکایی در اوایل سال 2007 مدعی بودند که در حدود 150 مأمور ایرانی در عراق حضور دارند. بسیاری از آنها عضو نیروی قدس سپاه پاسداران اسلامی بودند. این سازمانها ادعا داشتند مأموریت این ایرانیها هماهنگی عملیاتهای ضدآمریکایی در عراق بود.
نیلور در کتابش مینویسد فرماندهی علمیاتهای ویژه مشترک (JSOC) یک نیروی جدید به عنوان کارگروه 17 تأسیس کرد. یکی از افسران کارگروه 17 میگوید هدف ساده بود: تعقیب "هر آنچه ایران انجام میدهد تا به بیثباتی در عراق منجر شود."
اما محدودیتهای سیاسی مانع فعالیت کارگروه 17 بودند بالاخص با توجه به اینکه آمریکا عملیاتهایش در عراق را کاهش داده و دولت عراق به ریاست نخستوزیر نوری المالکی نیز نمیخواست ایرانیها در این کشور هدف قرار داده شوند.
اما گروه بعدها راهی یافت تا اهداف مورد نظر خود را بدون اینکه شناسایی شود ترور کند. فرماندهی عملیاتهای ویژه مشترک شروع به استفاده از وسیلهای به نام "ایکسباکس" کرد.
ایکسباکس بمبی بود که شبیه بمبهای مورد استفاده شبهنظامیهای افغانستانی و با استفاده از موادی که در بمبهای انفجاری محلی به کار میرفتند، ساخته میشدند. نیروهای آمریکایی که در خنثیسازی این نوع بمبها در عراق و افغانستان فعالیت کرده بودند پس از مدتی توانستند با مهندسی معکوس به طراحی آنها بپردازند.
یکی از اعضای واحد مأموریتهای ویژه میگوید: "بسیاری از شورشیهایی که فرماندهی عملیاتهای ویژه مشترک بدین ترتیب به قتل رساندند در جنوب عراق مستقر بودند - افراد مختلفی که نیروی قدس را اداره میکردند."
شیوه کار نیروهای آمریکایی این بود که فرد مورد نظر را برای مدتی در نظر میگرفتند تا مسیرهای تردد وی را مشخص کنند. سپس بمب را در مسیر راه وی جاسازی کرده و در فرصت مناسب از دو منفجر میکردند.
انتهای پیام/