سوگ‌سروده شاعر هندو در رثای حضرت ثارالله(ع): از این به بعد، زمین نوحه می‌کند به غمت

یکی از افتخارات شعر این بوده است که در سده‌های مختلف در خدمت بیان کرامات و سیره شکوهمند آل‌الله در آمده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تا نامی از حسین‌بن علی(ع) برده می‌شود، دل هر آزاده‌ای به لرزه می‌افتد، دیگر فرقی نمی‌کند مسلمان باشی یا مسیحی؛ بودایی باشی یا هندو چراکه این درد بی‌نهایت جغرافیا ندارد. روایت زندگی حسین(ع) روایت زندگی هر آزاده‌ای‌ست که برای رهایی از ظلم و غفلت برای نجات انسانیت در خلاف‌آمد جامعه‌اش گام برداشته است. این فلسفه قیام سیدالشهدا(ع) است و مرز مشخصی ندارد.

بازتاب عشق به حسین(ع) در آثار هنرمندان در رشته‌های مختلف هنری دیده می‌شود که البته سهم قابل توجهی از این موضوع به شعر اختصاص دارد. همزمان با ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان، گزیده‌ای از سروده‌های گفته شده درباره امام(ع) و یارانشان منتشر می‌شود:

بلرام شکلا

حسین من! نه منم مسلم و نه شیعه، نه گبر
ولیک قتل شما با چنین تشدّد و جبر-

روان هندوی من را سیاه‌تر سازد
تنِ غلام غمت را هم افکند تهِ قبر

به پای جان، نتوانم قدم زدن به نشاط
به دست دل نتوانم گرفت دامنِ صبر

حسین! دست تمنّای من به دستت - کاو
ز دست داد برادر، مثال ببرِ هژبر

قسم به جفت لبت کاو جز آب حق نچشید
قسم به گردن نازت که خورد تیر ستبر

از این به بعد، زمین نوحه می‌کند به غمت
در آسمانِ حزین، اشکِ خون بگرید ابر

***
سیدسکندر حسینی

در نای زمان نفخه صور افتاده
ماهی زمدار خویش دور افتاده

یک روزنه از مسیر مطبخ وا شد
آن چیست که در بین تنور افتاده؟؟

***
سیدحبیب حبیب‌پور

مطلع‌الفجر است یا تابیده قرآن روی نی
کاین چنین افتاده آتش در نیستان روی نی؟

عرش می‌پیچد به خود از آه و سوز کاروان
باد می‌پیچد به موهای پریشان روی نی

می‌نویسد با سرشک کودکان صد ماجرا
از تنور خولی و شام غریبان روی نی

این امام تشنه از خونش وضویی ساخته
در نماز عشق شد تکبیرگویان روی نی

کاف و ها  و یا و عین و صاد را تفسیر کرد
قاری قرآن ما با کام عطشان روی نی

می‌چکد خون از سر مجروح از سنگ «هبل»
ماه ما دارد نشان از آل سفیان روی نی

هم دوبیتی می‌چکد از خون او بر روی خاک
هم شده با شور این شاعر غزلخوان روی نی

***

1)
آمدی
چونان باران
تا ماهی‌ها نمیرند
آمدی
چونان نسیم
تا بهار بازگرد.
آمدی
چونان ماه
تا سیاهی نماند
آمدی
که «بپا کنی به عالم
شهدای
کربلا را»
2 )

تمام هستی
نمازت خواهد خواند
که تو
تمام هستی خویش را
برا ی
حی علی الصلاه
به قتلگاه
کشاندی
3)
ای حضور همیشه کرامت !
غیبتمان را ببخش
در آن غریبستان باشکوه
یا وجیها عندالله...

***
رضا حاج‌حسینی

زخم را این‌بار بر قلب پدر می‌خواستند
مادر بی‌تاب را بی‌تاب‌تر می‌خواستند

قبل از آن که خیمه‌ها آتش بگیرد... کوفیان
آتش قلب حرم را شعله‌ور می‌خواستند

این هدف انگار با اهداف دیگر فرق داشت
که برایش تیرانداز قدر می‌خواستند

دشمن نام علی بودند... ورنه چله‌ها
تیرشان تک شعبه هم میشد اگر می‌خواستند

شعبه‌ها با هم رقابت داشتند و هر کدام
از میان حنجره راه گذر می‌خواستند

تیغ‌های ظالم بی‌رحم، خون می‌ریختند
نیزه های وحشی خونخوار، سر می‌خواستند

از کبوترها کبوتروار تر پرواز کرد
گرچه او را کودکی بی‌بال و پر می‌خواستند
انتهای پیام/