چشمان بارانی مادران شهدای بیرجند در تشییع پیکر ۲ شهید گمنام

چشمان بارانی مادران شهدای بیرجند در تشییع پیکر 2 شهید گمنام

امروز که دل آسمان بیرجند هم به خاطر وداع با شهدا بارانی شده بود، تمامی مردم برای وداع و تشییع پیکر ۲ شهید گمنام آمدند و مادران ۹۵ شهید مفقود الاثر در خراسان جنوبی نیز که هنوز در انتظار پیکر پاک شهدای خود بوده هم امروز این ۲ شهید را بدرقه کردند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، امروز هم آسمان بیرجند و هم آسمان دل مردم آن برای وداع با شهدای گمنام بدجور بارانی شده است و امروز در محبان الزهرا محل وداع مردم با دو شهید گمنام، از ساعت‌ها قبل مردم، پیر و جوان، زن و مرد، دختر و پسر برای وداع با شهدای گمنام خود را به محبان رساندند.

اینجا چشمان منتظر جانبازان، چشمان بارانی مادران شهدا و مادران شهدای مفقود الاثر برای وداع با پیکر دو لاله گمنام بارانی است، آری امروز همه و همه دور هم گرد آمدند تا سلام خود را از طریق شهدا به امام حسین و فاطمه زهرا برسانند و نمی‌دانم هر کدام از این جمعیت چه خواسته‌ای در دل دارند، اما خوب می‌دانم اینجا قصه عاشقانی است که برای رسیدن به لیلیشان بی تابی می‌کنند.

به هر طرف که نگاه می‌کنی، بغض و فریادهایی سد راه نفس و گام‌هایت می‌شود، انگار مردم این شهر با این شهدا نسبتی دارند، قرائت زیارت عاشورا در کنار دو شهید گمنام، مداحی و خداحافظی با شهدا حال همه حضار را دگرگون کرده، وقتی به اطرافم نگاه می‌کنم هر کسی ناله‌ای سر می‌دهد، نگاه به تابوت شهدا که می‌کنی، بغضت می‌ترکد و با خودت می‌گویی، شهید گمنام تو با دل این مردم چه کردی، که مشتاقانت این چنین برایت پر پر می‌زنند گویی تو را می‌شناسند.

اینجا مادرانی را می‌بینی که با دیدن تابوت‌ها خود را به سمت شهدا انداخته مانند یعقوبی که در انتظار یوسف سال‌های سال چشم انتظار نشسته است.

انگار روز عاشورا است، مداح ندای حسین، حسین می‌خواند، زن‌ها با ندای لبیک یا حسین گویی حضرت زینب را همراهی می‌کنند، اینجا که باشی می‌توانی بی قراری را از چشمان مادرانی که فرزند شهید  دارند، حس کنی، اینجا سخن از شهیدانی است که پوست، گوشت و استخوان‌هایش با هم مخلوط شده است.

آری امروز دلم در هوای نوشتن از شهید موج می‌زند، دلم تنگ و بی قرار است، امروز دل‌های شکسته‌ای را می‌بینم که آمدند تا شهدا را زیارت کنند و همه با دل‌های خسته اما امیدوار آمدیم تا خدا را در این مکان با بغض‌های شکسته فرا بخوانیم و فریاد بزنیم شهدا، ما شما را فراموش نکردیم.

ما امروز می‌آییم تا فریاد بزنیم مدتی است شهر، شما را فریاد می‌زند، اما ما در زندگی ماشینی غرق شده‌ایم، ما فریاد می‌زنیم چقدر خوب می‌آیید در روزهای محرم حسینی که دل‌های ما برای زیارت بارگاه امام حسین پر می‌زند و چه زیبا بود آرزوی شما که همه شما زیارت حرم ارباب را بر دل داشته وپر کشیدید.

امروز ما آمدیم تا بگوییم گاهی دست‌های ناپاک برهم گره زده می‌شوند تا نسل جوان امروزی، روح بی اعتقادی و دین زدگی را جریان دهد، آمدیم تا بگوییم دشمن به خیالش که شما زنده نیستید و شفاعت نمی‌کنید، اما ما نسل جوان به خوبی می‌دانیم اگر شما زنده نبودید، هر زمانی که ما غرق در گناه بودیم خود را به ما نشان نمی‌دادید، راستی شهدا شما در کدام دعای دستتان شهادت و گمنامی را خواسته بودید.

در میان جمعیت که برای وداع شهدا از مسیر محبان تا خیابان ابوذر آمده بودند، مادری را دیدم که عکس فرزند شهیدش را بر دست داشت، خود را به سیل جمعیت می‌رساند، عکس فرزندش جوانی بود که لبخند می‌زد، قابی که برای لحظه ای این نکته را به ذهن وانمود می‌کرد که مبادا صاحب لبخند یکی از همان دو شهید گمنامی باشد که امروز بر دوش مردم تشییع می‌شوند.

اینجا بود که پیرزنی که نای راه رفتن نداشت، ولی عصایش را محکم بر زمین می‌کوبید تا از قافله شهدا عقب نماند، از او پرسیدم مادر جان فرزند شهیدی داری که به این مراسم آمده ای؟ پیرزن آهی کشید و گفت: نه مادر، اما این جوانان همه فرزندان ما هستند اینها برای دفاع از خاک و کشور جان خود را تقدیم انقلاب و اسلام کردند، حالا بر من واجب است که در این مراسم شرکت کنم.

در میان سیل جمعیت خبرنگاران هم مانند همیشه قلم به دست در مسیر سرگرم نگارش این لحظات بودند تا آن را ماندگار کنند، امروز کربلایی دیگر به پا شد و پیام عاشورا توسط شهیدان گمنام برایمان به ارمغان آمد که هنوز بعد از گذشت این همه سال ما زنده هستیم و شما با اعمال و کردار خود پا روی خون ما نگذارید.

یکی از شهروندان بیرجندی هدف از آمدن خود به این مراسم را شفاعت شهدا بیان کرد  و اظهار داشت: آنقدر هیجان زده و بغض گلویم را فشرده که نمی‌توانم حرف بزنم از یک طرف خوشحالم که به بدرقه شهدا آمدم و شفاعت می‌خواهم و از سویی دیگر گریه امانم را بریده است، زیرا شنیدم یکی از این شهدا نوجوانی 16 ساله بوده و من خودم فرزندی 16 ساله دارم، می‌دانم که غم فرزند چقدر سخت است.

در این میان پای صحبت با مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خراسان جنوبی نشستم. قاسمی می گفت شهدا با حضور خود عزت و جوانمردی را تقویت می‌کنند و این از بزرگترین افتخارات برای ما بود که در این دو هفته دو شهید گمنام مدت 4 روز در شهرستان‌های خراسان جنوبی بر دوش مردم تشییع شدند. وی حفظ آرمان‌های انقلاب اسلامی را پیام شهدا دانست و گفت ما همیشه مدیون خون شهدا هستیم و باید در حفظ آرمان‌های اسلام کوشا باشیم و همیشه ندای رهبر را گوش فرا دهیم.

از قاسمی محل شهادت این 2 شهید را جویا شدم که گفت این دو شهید گمنام یکی 16 ساله که در منطقه شرق دجله در عملیات بدر اسفندماه 63 و دیگری 18ساله در جزیره مجنون سال 1362 عملیات خیبر به شهادت رسیدند وبا تدفین این دوشهید گمنام در خراسان جنوبی 108 شهید گمنام در 35 نقطه استان آرمیده‌اند

در بین راه مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی را دیدم؛ وی می‌گفت در حال حاضر در خراسان جنوبی 95 شهید مفقود الاثر وجود دارد و هنوز مادران این شهدا آنهایی که در قید حیات هستند چشم به راه پیکر فرزند خود هستند. حجت الاسلام حسین معصومی افزود: از این تعداد 35شهید از شهرستان بیرجند است و در حال حاضر در خراسان جنوبی 457گلزار شهدا با یک هزار و 877 مزار شهید در وجود دارد.

به این دو شهید که نگاه می‌کنی، دلت کربلایی می‌شود و حس می‌کنی حضور اینها در این برهه از زمان هدیه امام حسین(ع) است و لحظه به لحظه بر جمعیت افزوده می‌شود و این دوشهید گمنام تا دقایقی دیگر در یادمان دانشگاه پیام نور بیرجند آرام می‌گیرند.

ما تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خود در آوردند، تا مانند مادرشان زهرا گمنام و بدون مزار بمانند، مدیونیم.

گزارش اعظم انصاری

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon