آبادانی‌ها، کارگرها و خط‌ امامی‌ها؛ گروه هدف «تاج محل» بودند

آبادانی‌ها، کارگرها و خط‌ امامی‌ها؛ گروه هدف «تاج محل» بودند

«تاج محل» فیلمی است با دنیا و آدمهایی دانش اقباشاوی. این فیلم در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و پس از چند سال انتظار برای اکران، «بالاخره» توانست در گروه هنر و تجربه روی خوش پرده سینما را ببیند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جایی از مصاحبه اقباشاوی می‌گوید: اوس عبدالله به کوشش خودش اوس عبدالله است یا جایی مقدم دوست می‌گوید: فیلم «تاج محل»، یک اثر روحیه بخش و  تاثیر‌گذار است. یا جایی می‌گوید: یک سری جوان های امروزی را داریم که مثلا جوک «باباوکولر» را درست می کنند. شخصیت جوانی که در این جوک است خیلی بی معرفت است.

اینها از همان حرفها و اصطلاحاتی است که وقتی در فضا و لحن بیان این دو کارگردان جوان باشی، مفهوم می‌شود.

«تاج محل» فیلمی است با دنیا و آدمهایی دانش اقباشاوی. این فیلم در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و پس از چند سال انتظار برای اکران، «بالاخره» توانست در گروه هنر و تجربه روی خوش پرده سینما را ببیند.  اقباشاوی سابقه همکاری در کنار کارگردانهای مطرح سینمای ایران چون خسرو سینایی، حاتمی‌کیا، رسول صدرعاملی و احمدرضا درویش را داشته و شاگردی کرده است.

بیش از دوماه است که تاج محل اکران شده. با اقباشاوی و هادی مقدم دوست برای «تاج محل» به گفت‌وگو نشستیم. بخش اول این گفت‌وگو را از اینجا بخوانید و حالا بخش دوم این مصاحبه:

تسنیم: نگاه به مقصد در تولید یک اثرسینمایی، بین فیلمسازان جوان ما گم شده است و معمولا سراغ دغدغه های شخصی خود می‌روند بدون اینکه به مساله اکران فکر کنند. زمانی که فیلم را می‌ساختید کدام جامعه هدف را برای فیلمتان انتخاب کرده بودید؟

اقباشاوی: من معتقدم سینما هنر، صنعت و رسانه ای است که برای مخاطب ساخته شده است. اگر بخواهیم دنبال دغدغه شخصی خود برویم باید به دنبال یک مدیای دیگر برویم می توانیم نقاشی بکشیم یا دل نوشته ای بنویسیم. نمی توانیم یک سرمایه ای را به خطر بیاندازیم و بگوییم برای خودم ساختم.

هم در اکران‌های خصوصی و هم در این مدتی که فیلم اکران شده است دو قشر این فیلم را خیلی دوست داشتند، یکی زنان خانه دار و دیگری دانشگاهیان و اساتید بودند. بیشترین بازتاب که می‌گرفتیم این دو قشر بودند و برای خودم جای سوال بود. برای مثال دوستان مادرم که اهل سینما رفتن نبودند یا زنان خانه‌داری که مذهبی بودند هم از فیلم خوششان می آمد. حتی یک خانم خانه دار که بیشتر پای سریال جم بود با من تماس گرفت و گفت ما از این همه خیانت خسته شدیم و از دیدن این فیلم لذت برده بود.

مخاطب به شکل خاص و عام برای من مهم بود به همین دلیل وقتی می خواستیم فیلمنامه را شروع کنیم سه خط قرمز را برای خودمان تعریف کردیم. اول اینکه این فیلم باید حداقل امکان را داشته باشد تا بتواند اکران عمومی بگیرد. حتی قرار بود فیلم در تهران ساخته شود و برای بازیگران هم به آقای پرستویی، بابک حمیدیان و خانم سجادیه فکر می‌کردیم.

لطف خدا بود که آقای میرکریمی گفت به آبادان برویم و فکر می‌کنم اینگونه فیلم اصیل‌تر شد. پس ابتدای کار می خواستیم پارامترهای اکران را رعایت کنیم. دوم اینکه می خواستیم میزان فرهیختگی آن را رعایت کنیم تا تماشاگر خاص هم با آن ارتباط برقرار بکند و جشنواره پسند هم باشد یعنی مخاطب نخبه هم با آن ارتباط برقرار کند. سوم اینکه سانسور نداشته باشد. یعنی طوری نباشد اره بدهیم و تیشه بگیریم چون در دوره ای که ما فیلم را می نوشتیم چنین دوره ای بود و فیلمسازان یکی از گرفتاری هایشان پروانه نمایش، بگیر و ببند و سیاه یا سفید نمایی بود. به این ترتیب این سه مورد از اهداف و استراتژی ما بود یعنی به مخاطب عام و خاص و همچنین به مدیران فکر می کردیم. علاقمندم اگر قرار است در سینمای ایران فیلمی بسازم، یک سینمای قصه گو کار کنم که بتواند با هرانسانی در همه جای دنیا ارتباط برقرار کنند و برایشان جذاب باشد و دوست دارم فیلمهای بعدی شکل کاملتری پیدا کند.

مقدم دوست: دانش! چگونه یک همچنین چیزی می شود؟ حتما می خواهی با هنرپیشه هم فیلم بسازی خداوند پدر و مادرت را برایت نگاه دارد.اما وقتی پدر و مادرت جلوی چشمت نیستند چه؟ پدرت در ساخت فیلم یکی از مهارگرها و کنترل کننده ها بود اما با هنرپیشه های حرفه ای چه فکری داری؟  آخرین جمله ات این بود که ان شاالله شکل کاملتر این مسیر را ادامه می دهم. منظورت یعنی فیلم واقع‌گرای داستان گوی روحیه بخش بود؟

اقباشاوی: بله.

مقدم دوست: چگونه باید این را پایش کرد؟ چگونه باید این را مراقبت کرد تا ادامه داد؟

اقباشاوی: شاید خیلی شعاری شود اما اوصیکم بتقوی الله یعنی واقعا باید انسان پرهیزگاری باشی و باید نظم داشته باشی.

مقدم دوست: مشورت را هم بگو.

اقباشاوی: مشورت من را می ترساند. یعنی می‌گویم مشورت ما را گیج نکند. اینکه با چه کسی مشورت کنیم خیلی مهم است.

مقدم دوست: بنابراین به طور کامل مشورت را رد نمی کنی.

اقباشاوی: خیر رد نمی کنم. در همین پرهیزگاری یک بخش اینکه با چه کسی مشورت می‌کنی هم جای دارد. از یک بزرگی که فیلم را خیلی دوست داشت و مرا مورد لطف قرار داد پرسیدم چه کار کنم گفت هیچ کاری نکن. گفتم اینکه شما از من تعریف می کنید دست و دلم می لرزد چه کار باید بکنم که این ادامه داشته باشد؟ پاسخ داد هیچ کاری نکن بلکه همینطور باقی بمان.

اما واقعا اینگونه نیست بلکه واقعیت این است که بالاخره مصائب و مشکلات به سراغ فیلمسازی می آید و انسان ممکن است درون گراداب ها قرار گیرد. اما بینی‌و‌بین الله تقوا خیلی بهتر است. البته که باید مراقبت بشود و انسان باید درمسیرش مطالعه کند، بیشتر ببیند و نگاهش را گسترش دهد. این خیلی مهم است که در مسیر این ماجرا به مفاهیم توجه کند. مثلا یک مدتی است که به دنبال وقت خالی برای خواند الحیات هستم زیرا فکر می کنم در فاز فکری، من را غنی کرده و مفاهیمی را به من می دهد.

من در یک دوره فراغت این اتفاق برایم افتاد و جان فورد یا کن لوچ را دوباره و با دید جدید دیدم. تا دوباره به کنار نزده و بگویم صاحب سبک هستم، صاحب اندیشه و صاحب حرف هستم. من مولف نیستم، بلکه کارگر یک سری مولفه‌ها هستم و تا وقتی حس کنم من کارگر یک سری از مولفه ها هستم فکر می کنم که پایِش می‌شوم اما وقتی حس کنم خودم مولف هستم آن زمان ایزوله می شوم و در این ایزولگی ممکن است خودم را صاحب کرامت بدانم.

مقدم دوست: قول می دهی که این مدل فیلم سازی را استمرار داده و به بلوغ برسانی؟

اقباشاوی: بله قول دادم. خدا کمک کند آرامش و تقوا داشته باشیم. این سینما خیلی خطرناک است و انسان را هوا بر می دارد. عکسمان را روی جلد می زنند و می گویند «تاج محل» را تو ساختی. در صورتی که من «تاج محل» را نساختم یا هادی مقدم دوست نبود که «سربه مهر» را ساخت بلکه کار ما این را ساخت.هادی مقدم دوست اینطور نیست که همین الان بگوید منی که «سر به مهر» را ساختم همین الان یک دوربین بدهید تا یک فیلم دیگر بسازم بلکه هادی مقدم دوست روی فیلمنامه اش کار می کند، دکوپاژ می کند، کار می کند و بی خوابی می کشد. تقوا پیشه می کند. یعنی هوا و هوس باعث نمی شود از کارش غافل شود بلکه کار می کند مانند صنعت گری که چکش می زند و استاد منبت می شود، در صورتی که او یک شبه اوس عبدالله نشده است بلکه چکش و قلم زده است تا به اینجا رسیده است.

یعنی اوس عبدالله به کوشش خود اوس عبدالله است. هم اینکه حواسش پرت نشده است و هوس نکرده است قلم را برعکس بگیرد، به جای فلز با لاستیک، سینی را درست کند. این اصل کار است. لحظه ای که ما فکر کنیم که ما «ما» هستیم این کار را بی خاصیت می کند. اگر فیلم آبرودار می‌شود برای این است که ترسیده ام.

تئاتری‌ها یه همچنین چیزی، ترس مقدس می‌گویند. قدیمی‌ها می‌گفتند هر اجرا برای خود اجرای اول است. واقعیت این است زمانی که دستیار بودم فکر می کردم که آرنولد شده ام . هر فیلمی که می رفتیم مناسبات جدید خود را داشت و اینطور نبود که بگویم دستم مانند شاطرها گرم است. لحظه ای که فکر کنیم دانش اقباشاوی یا هادی مقدم دوست شدیم و فیلم خوب شد می بینیم که تقلبی فیلم را ساختیم و دیگر اصالت نداریم. بنابراین همه این‌ها به تقوا و خداترسی باز می‌گردد.

آقای تقوایی دیگر خیلی تقوا دارد. در جایی او را دیدم و گفتم که بیایید فیلم ما را ببین. گفت نمی آیم. اگر فیلمسازی باید بروی در آبادان فیلم بسازی. (با خنده) گفتم در آبادان فیلم ساختم. گفت دیگر بدتر این سوپراستارها را به تو داده اند و آمده ای فیلم را غیر قابل باور کرده ای. گفتم به خدا آبادانی هستند. به خدا پدر و مادرم هستند و سوپراستار نیاورده ام. گفت کدام تهیه کننده ای این کار را می کند؟ یعنی تو رفته ای فیلم را در آبادان ساخته ای؟ گفتم بله. گفت سوپراستار نداری؟ گفتم نه. گفت یعنی یک فیلم کوتاه است و با دوستانت رفتی ساخته‌ای؟ گفتم خیر فیلم سینمایی است. با یک حالت بدبینی مطلق به من گفت حالا به من زنگ بزن ببینم. آقای تقوایی بدبینی مطلق داشت. این یک واقعیت است که یک سوپراستار می دهند به کارگردان تا فیلم بسازد. گفت حتما رفته ای و در آپارتمان فیلمت را ساخته ای. گفتم نه. (باخنده) خدا آقای تقوایی را حفظ کند.

تسنیم: این لحن آبادانی کمک کرده به اینکه «تاج محل» (به تعبیر شما) یک اثر روحیه بخش و  تاثیر‌گذار شود؟

مقدم دوست: اگر تماشاگر توقعات عجیب از فیلم نداشته باشد و مانند یک تماشاگر ساده فیلم را ببیند از فیلم لذت می برد. اما تماشاگری که ذهنش به یک کلیشه هایی عادت کرد ممکن است با یک پیش داوری با فیلم مواجه شود و خودش مانع لذت بردنش از فیلم شود. برای مثال خیلی از افرادی که برای دیدن فیلم آقای بیضایی می روند به دنبال تماشای فیلم به شکل طبیعی نیستند بلکه آمده اند یک اثر سینمایی ببینند که گویا قرار است نتیجه ای غیر از نتیجه فیلم دیدن از آن بگیرند.

من یادم است در سینما عصر جدید دو دختر خانمی آمده بودند که سگ کشی را تماشا کنند، به آنها نمی خورد اهل سینما، منتقد یا کارشناس باشند. اواسط فیلم بود که شنیدم گفتند: دیدی دیدی ! کارگردانی این صحنه افتضاح بود. این نشان می‌دهد که آنها آمدند کارگردانی را تماشا کنند یعنی شنیده بودند آقای بهرام بیضایی یک کارگردان قوی است و آنها آمده بودند تا یک فیلم از یک کارگردان قوی بینند نه اینکه یک فیلمی که می گویند تعریفی است، را ببینند. آنها به حساب خودشان آمده بودند یک تفریح شیک کنند.

برخی ها که می روند فیلم بینند به جای فیلم دیدن آمده اند که پیش فرض های خودشان را بینند مثلا آمدند رد یا تایید مواضع خود را ببینند. بنابراین اینها در برابر فیلم آزاد و راحت نیستند ...تماشاچی نرمال و غیر حرفه ای می تواند یکی از همین دانلود کننده هایی باشد که در یک نیمه شب فیلم تاج محل را دانلود کرده است و اوست که از دیدن این فیلم لذت می برد. این همان تماشاگری است که آغشتگی ندارد. اصلا یک گروه عمده از تماشاچیان فعلی سینما در ایران این آغشتگی را دارند . کار فیلم برای تحت تاثیر قرار دادن آنها خیلی سخت شده است . ببین فیلم چقدر باید قوی و در عین حال باید ظریف باشد که بتواند آنها را از پیش فرض هایشان جدا کند و در فیلم غرقه کند.

اقباشاوی: به نظر شما چرا از 8 بهمن 91 که اکران خصوصی داشتیم و در چند جشنواره هم نمایش داشتیم، بیشتر زنان خانه دار و زنان طیف 35 تا 60 سال این فیلم را خیلی دوست داشتند.

مقدم دوست:  به گمان بنده این به قهرمان و مرد قصه مربوط می شود. در سینمای آمریکا همانطور که گفتم فیلمی به نام ساعت ناامیدی بود که فردریک مارچ بازی می‌کند. مارچ یک مرد خانواده بود و با اینکه مشکلاتی از لحاظ شخصیتی داشت و همفری بوگارت آمده بود که آنها را اذیت کند اما این مرد از خانواده اش محافظت میکند، یک چیزی که تماشاچی را جذب می کرد مقاومت این مرد بود . به نظرم مرد خانواده «تاج محل» هم درستکار و هم کار درست است یعنی مرد واقعی، جذاب، فهمیده و آدم حسابی است. یعنی شوهر خوبی است. به خاطر همین هم زنان خانه دار توجه دارند، به خاطراینکه مرد خانواده است.

اقباشاوی: فکر می کردم که به خاطر مادر فیلم باشد.

مقدم دوست: این هم می تواند تاثیر گذار باشد.

اقباشاوی: در جایی هم مادر می‌گوید درست است مرد قُدّی است اما مرد درستکاری است و راضی هستم.

مقدم دوست: شما اگر الان یک فیلم بسازید با موضوع یک شوهر که زن دیوانه  کن و اذیت کن، که بددهن و بی توجه است زنان خانه دار از این فیلم خوششان نمی آیند. چون این گروه از مردم بیشتر از اینکه در فیلم ها دنبال واقعیت های فراوان منفی باشند دنبال نمونه های مثبت هستند.

اقباشاوی: از مردان ترسو هم خوششان نمی آید.

مقدم دوست: بله. شمایلی پسندیدنی می سازی و انسان خوشش می آید. این نکته مهمی است که در هر پیراهن مردی و در هر استخوان مغزی است. مهم نیست مرد درشت اندام و هیکلی باشد. اما وقتی یک مرد به معنای اصطلاحی آن مرد ( شجاع و غیور و حتی باعرضه ) است تماشاچی خوشش می آید .

تسنیم: فکر می کنید جوان‌های امروز با این فیلم ارتباط برقرار کنند؟

مقدم دوست: نمی دانم. نمی توانم به طور کلی بگویم چون جوان داریم تا جوان.

تسنیم: این اتهام به جوان های امروز هست که باری به هرجهت و فاقد آرمان هستند.

مقدم دوست: نمی توانم بدون مطالعه حرف بزنم.

اقباشاوی: این ضد تبلیغ می شود. اما هیچ وقت پیش من نمی آمدند.

مقدم دوست: جوان‌ها باید خودشان را در فیلم ببینند. شاید در فیلم دانش خودشان را در تنه اصلی نمی بینند فیلم را نگاه نمی کنند اما شاید اگر فیلم پدر و پسری بود به نظر من خوششان میآمد.

یک سری جوان های امروزی را داریم که مثلا جوک «بابا و کولر» را درست می کنند. شخصیت جوانی که در این جوک است خیلی بی معرفت است و اصلا نمی خواهد بفهمد که در شب های تابستان بابا برای چه کولر را خاموش می کند؟ آیا بابا نگران پول برق است؟ آیا بابا نگران این است که باد کولر به من بخورد و من ضعیف شوم؟ آیا بابا نگران است خودش مریض شود و فکر می کند اگر مریض شوم نمی توانم سرکار بروم و خرج بچه ها را بدهم ؟ یا اینکه واقعا خوشش می آید بچه ها عرق کنند و مرض دارد ؟ اما شخصیتی که در جوک بابا و کولر است و جوان است به این چیزها فکر نمی‌کند، اصولا بی معرفت است.  پدر را هجو می کند  فقط به خاطر اینکه گرمش است.

اقباشاوی: آن جوان در این جوک تن پرور است.

مقدم دوست: اما مطمئن هستم همان جوانی که به این جوک می خندد وقتی یک فیلم پدر و پسری بینند تحت تاثیر قرار می گیرد. این پیش فرض ها در مورد جوان ها همیشه وجود داشته و در بزنگاه های نسلی همیشه و در همه دوران ها حرفش هست. جوان هستند دیگر. تکانشی رفتار می کنند و ممکن است دوتا واکنش تند هم داشته باشند اما نمی توان به طور کلی گفت : نسل جوان هیچ عاطفه ای ندارد.  اما در مورد «تاج محل»، چون فیلم پدر و پسری و دختر و پدری نیست نمی تواند مخاطبش جوان ها باشند. اینطور نیست که بگوییم چون یک فیلم همه نوع مخاطب را جذب نکرد پس فیلم ناقصی است. این صحیح نیست که بگوییم اگر به فیلمی زنان خانه دار توجه کردند اما جوان ها توجه نکردند ناقص است. به ذات برای جوان ها فیلم ساختن فضیلت نیست زیرا در میان 80 میلیون نفر همه نوع قشری وجود دارند با طیف های سنی مختلف. برای جوان ها هم می شود فیلم ساخت و در فیلم سازی می شود در خدمت جوان ها بود اما به هرحال نوجوان ها و کودکان هم هستند. مثلا آدم های بین 30 تا چهل سال، میان سال و پیر هم هستند.

تسنیم: بحث بر روی ارتباط برقرار کردن است نه اینکه معیار بشود برای اینکه فیلمی خوب یا بد است.

مقدم دوست: این یک خیالبافی است که همه طیف ها باید یک فیلم را ببینند. البته این یک اتفاق محال نیست و شدنی است اما اینکه یک نفر بگوید چون همه طیف ها فیلم تو را ندیدند پس فیلم تو معیوب است یک فرضیه ای است که نمی دانم کی ثابت شده است؟ اما به جایش باید گروه مخاطب پیدا کنیم. مثلا من بگویم که یک مخاطب سه میلیون نفری پیدا کردم که اگر برای آنها فیلم بسازیم آنها به یکدیگر خبر می دهند و می گویند یک فیلم خوب ساخته شده است. فیلمی که برازنده پرده سینما باشد تا بروند فیلم را ببینند، آن سه میلیون نفر به سینما رفته و فیلم را می بینند و فیلم همه را از لحاظ اقتصادی شگفت زده می‌کند.

اقباشاوی: مانند فیلم سینمایی شیار 143 که مخاطب خود را پیدا کرده بود و یک سری هم بودند که نمی‌خواستند فیلم را ببینند.

مقدم دوست: دقیقا. مسئله گروه مخاطب یک مسئله ظریف و اعشاری است که فکر کردن به آن سخت تر از حرف های کلی گویی است که می گویند فقط برای جوان ها باید فیلم ساخت.  مباحث اعشاری فکر کردن و عمل کردن به آن سخت است اما نتیجه های خوبی می دهد اما کلی گویی خیالبافانه اصلا نتیجه خوبی  نمی دهد و انسان در حالت کلی گویی به در و دیوار می خورد. باید به اندازه صحیحی از مخاطب که از پیش هدفگیری شده قانع بود. قانع بودن به معنای کم آوردن و یا شکست نیست. قانع بودن یعنی محاسبه. کلی گویی چیزی بیش از ادعا و یا حتی پرمدعایی توخالی نیست.

اقباشاوی: ما با آقای نیکو نظر در هنگام نگارش می گفتیم جمعیت آبادانی ها این فیلم را می بینند.

مقدم دوست: یک سینمای آبادان هم با فیلم شما افتتاح شد؟

اقباشاوی: بله. آبادانی ها دوست دارند اما در آبادانی ها هم چون در آبادان جنگ بوده است بیشتر افرادی  بالای 35 سال، فیلم را دوست داشتند. آن بچه هایی که 20 ساله هستند اصلا آبادان راندیده اند و در شهرهای دیگر مانند شیراز بزرگ شده اند. آبادانیها، کارگران و خط امامی ها که دنبال ارزش های انقلاب هستند برای ما مهم بودند. البته دانشگاهیان را هم دیدم که علاقمند بودند. ما هم قبلا به گروه مخاطب فکر کرده بودیم. زمانی که تاج محل را می ساختم اصلا گروه هنر و تجربه ای نبود. ما آن زمان فکر می کردیم وقتی تاج محل تمام شد چون حوزه هنری سینما زیاد دارد و یک پخش کننده قوی است آن را اکران می کند. همچنین خودمان تبلیغات میدانی جوانانه می کنیم و این فیلم مخاطبانی مانند آبادانی ها ،خانواده ها و کارگران خواهد داشت. بعد از آن طرح زدیم تا آقای ربیعی وزیر کار بیایند و فیلم را ببینند همچنین پیشنهاد ما به آقای علم الهدی که در حوزه هنری این بود که فیلم را نیم بها کند و ایشان پذیرفته بود و وزارت کار هم پذیرفتند که بلیط نیم بها به کارگران بدهند. سالن‌های سینما هم تیزر بروند تا یک اکران استاندارد و نرمال داشته باشیم.

«تاج محل» خیلی ارزان در آمده است و هزینه اش حدود یک و نیم برابر یک تله فیلم شد. همین الان هم پول خودش را در‌آورده است و در فستیوالهایی مانند کمبریج، مونترال یا مالزی نمایش داشته است و رایت آن را هم خریده اند. اگر به تلویزیون، رسانه و یک یا دو شبکه خارجی بفروشند هم سودآوری بیشتری خواهد داشت.

تصور من آن زمان این بود که من خیلی انقلابی هستم و حوزه هنری پشت من است و فیلم نجات پیدا می کند یعنی در اکران می رود، کف فروش خود را می‌کند، دیده می شود و در شکل نرمال به رسانه و تلویزیون می رود. در حوزه هنری از آقای حمزه زاده و مدیریت جدید تشکر می‌کنم، مدیریت قبلی هم سوءتفاهم داشت و البته با ماجرای «علی رغم مشکلات» مشکل داشت. (خنده)

------------------------
مصاحبه از معین احمدیان
------------------------

انتهای‌پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران