«در مدت معلوم»؛ اعتراض و کنایه به عرفی‌زدگی یک برنامه اجتماعی دین

«در مدت معلوم»؛ اعتراض و کنایه به عرفی‌زدگی یک برنامه اجتماعی دین

«در مدت معلوم» فیلمی است با حرفی جدید. فیلمی است که کلیشه‌های رایج و اشتباه نسبت به یک مفهوم اجتماعی را زیر سوال می‌برد و گویا مخاطبانش با سازندگانش هم‌رأی هستند.

خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم

میثم جوانی است با یک ایده در باب ازدواج موقت. نام ایده «برخورد نزدیک از نوع سوم» است؛ لذا کسی حرف او را قبول نمی‌کند. میثم نه تحصیلاتی در حوزه جامعه‌شناسی دارد و نه تجربه‌ای در این حوزه. اوضاع بر وی تنگ‌تر می‌شود و افکارش مورد هجمه شخصیت‌های مختلف است. در نهایت یک استاد دانشگاه است که حرف او را می‌پذیرد. این خلاصه‌ای است از فیلم «در مدت معلوم».

وحید امیرخانی، فارغ‌التحصیل کارگردانی سینما از دانشگاه هنر، همان جایی که بخش عمده‌ای از فیلم «در مدت معلوم» در محوطه‌اش فیلمبرداری شده است، پیشتر با فیلم مستند «لبیک» نامش بر سر زبان‌ها افتاده بود. «در مدت معلوم» نخستین فیلم بلند این کارگردان جوان است، با موضوعی ویژه در دستور کار که می‌تواند حساسیت‌زا باشد و البته در بدو برخورد با آن تصویری مغشوش در ذهن شکل بگیرد.

در برخورد پیرامتنی، یعنی تیزر تبلیغاتی و پوستر فیلم، «در مدت معلوم» به نظر یک کمدی در ژانر فیلمفارسی‌های نوین باشد، همان آثاری که در اوایل دهه 80 ناگهان از زیر خاکستر انبوهی از آثار نازل پیش از انقلاب سربرآورد. داستان‌های تکراری از عشق یک پسر فقیر به دختر پولدار و جهانی رویایی و پوشالی با تیپ‌های کمیک با بازی بازیگران تکراری، اینها عناصری چند از فیلم‎‌های علی الظاهر کمدی دهه اخیر است.

ولی این برخورد ابتدایی کاملاً عاری از واقعیت است. به محض حضور مخاطب در سالن و شروع فیلم، تصویر دیگری در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد و او با مقوله دیگری روبرو می‌شود. فیلم فاقد آن عشق و عاشقی موهومی و تکراری است. همه چیز در یک خانه نسبتاً قدیمی و درب و داغان می‌گذرد که تحت نظر همسایه فضول است و ساکنانش دو موجود عجیب و غریب نامتجانس هستند. پس مخاطب با خروج از سالن پیرامتن را فراموش می‌کند و متن را به دور از پیش‌داوری اولیه تقلید می‌کند و نتیجه رقمی است که از سامانه رسمی فروش بلیت قابل دریافت است: در مدت معلوم (فی المدت المعلوم) به راحتی میلیاردی می‌شود.

این میلیاردی شدن از طرفی به بیان طنازانه ماجرا متکی است اما از سوی دیگر ماجرایی است که مخاطب تمایل به شنیدن و حرف زدن درباره آن دارد و تلاش برای رفع ابهام و تعیین تکلیف این مسأله در ناخودآگاه همواره با او همراه بوده و گه گداری به آن می‌اندیشیده است.

اگر به همان سامانه رسمی سری زده شود با نظرات بسیاری درباره حرف و محتوای «در مدت معلوم» مواجه خواهید شد.جایی که مخاطبان عمدتاً جوان، ولو به بیان کنایه و طنز فیلم را حرف دلشان دانسته‌اند. البته برخی فیلم را نقد کرده‌اند و درباره برخی اغتشاشات سینمایی - که مورد قبول نگارنده نیز هست - صحبت کرده‌اند؛ لیکن محتوای فیلم و دغدغه هنرمندان آن را درک کرده و از آن حمایت کرده‌اند. آنچه از گفتار مخاطبان فیلم مشخص است، توجه به نکاتی است که فیلمساز به عنوان دغدغه‌اش در فیلم نمایش داده است: ازدواج موقت.

حمایت مخاطبان فیلم از ازدواج موقت به فضای اجتماعی کشور جذابیتی دو چندان می‌دهد. در سال جاری، با رایج شدن اصطلاح ازدواج سفید، سمت و سوی رسانه‌ای - که اکثریت با مقوله ازدواج موقت مخالف هستند - به این سمت رفت که با سخت شدن عرصه ازدواج در ایران، باید منتظر ازدواج سفید بود و البته برخی این پدیده را به یک اپیدمی تشبیه کردند. آنانی که روزگاری با دلایل مختلف مخالف ازدواج موقت بودند، اکنون توجیه تراش ازدواج سفید شده بودند. مخالفان ازدواج موقت با ارائه نکردن یک راهکار، به تجویز مدلی نامعمول برای جامعه ایرانی رسیده بودند.

ازدواج سفید عنوان پدیده‌ای قدیمی لیکن تازه به گوش رسیده برای مردم ایران است. پدیده حال آشنا برای برخی خوشایند بود و برخی آن را برنمی‌تابیدند. در جامعه ایرانی که با وجود تغییرات در شیوه زندگی، هنوز پایبندی به سنت‌ها یک امتیاز اجتماعی موثر به حساب می‌آید، ازدواج سفید می‌تواند به طرد فرد از عموم محسوب شود و از همین رو این پدیده مدام در لفافه‌ای نه چندان مطمئن پیچیده می‌شد که هر آن خطر پارگی‌اش حس می‌شود.

در آن سو مسئله‌ای به نام متعه یا صیغه وجود دارد که برخلاف ازدواج سفید وارداتی نیست و توصیه اجتماعی دین بوده است؛ ولی این مورد نیز همچون رقیب غربیش مدام در لفافه رفته و می‌رود. بخش مهمی از این در لفافه بردن‌ها ناشی از ساخت انبوهی از فیلمفارسی‌ها در اوج منازعات مجلس و طرح‌های ناموفق در مورد حقوق زن و شوهر بوده است. در این آثار عموماً یک مرد بازاری هوس‌ران در پی تطمیع یک زن جوان و به عقد موقت درآوردن آن بود که در نهایت همسر جسور حاجی، این توطئه را در نطفه خاموش می‌کرد و مرد به آغوش گرم خانواده بازمی‌گشت و آن زن دوم هم از سرنوشت نامعلوم نجات می‌یافت. البته این تصویر تیپیکال تنها معطوف به فیلمفارسی‌های دهه 80 نیست؛ بلکه در آثار اساتید سینما نیز قابل پیگیری است. در «سگ‌کشی» بهرام بیضایی داریوش ارجمند نقش یک حاجی بازاری تیپیکال را بازی می‌کند که برخلاف طلبکاران شیک‌پوش پیشنهاد صیغه می‌دهد.

تصویر مذموم صیغه در چارچوب سینمایی کشور در همان زمان با تصویر خوشایند خلوت عاشقانه دو جوان برهم‌نهی یا به قول سینماییش «juxtaposition» می‌شد. گویی صیغه امری مذموم از نگاه عرف و عشق‌ورزی مخفیانه دو جوان ممدوح است. برای این مسئله دو جوان در فضای عمومی -پارک و کافی‌شاپ - قرار می‌گذاشتند و حاجی و زن صیغه‌ای در حریم خصوصی - خانه-. این تصویر عمومی چیزی است که همواره به جای عقیده عموم مردم و به خصوص نسل جوان در فضای رسانه‌ای جا زده می‌شود.

اما با اکران فیلم «در مدت معلوم» به خوانش سومی دست پیدا می‌شود که فیلمساز آن را «برخورد نزدیک از نوع سوم» - عنوان فیلمی از استیون اسپیلبرگ - نامیده است. فیلم به نحوی اعتراض به تفکر انضمامی است که در فضای عمومی کشور انتشار داده می‌شود و این اعتراض در یک صحنه چالش‌برانگیز به خوبی نمود پیدا می‌کند. در مناظره جواد عزتی - پسر موافق با ازدواج موقت - و مهدی فقیه - مسئول دفتر همسریابی -، زمانی که فقیه از او می‌پرسد که آیا حاضر است خواهرش صیغه‌ یک مرد شود، عزتی پاسخ می‌دهد که اگر خودش راضی باشد و آدم مناسبی پیدا کرده است، او چه کاره است. در جواب این پاسخ همسریاب او را به بی‌غیرتی متهم می‌کند؛ یعنی یک امر دینی در نگاه عرفی، یک امر غیراخلاقی است.

حال در برخورد با کلیت اثر، مخاطبان فیلم در قالب نظرات شخصی به دفاع از گفتار فیلم برآمده‌اند. گویا هستند کسانی که ازدواج موقت را نه یک امر مذموم، بلکه راهی برای دور ماندن از فشارهای امروزی می‌دانند. بسیاری آن را راهکاری برای حال و هوای اجتماعی ایران می‌دانند. کمتر کسی از ازدواج موقت بد گفته است و این مهم با این پیش‌فرض قوت می‌یابد که نظرات توسط کسانی نوشته شده است که از نسل جوان هستند و با توجه به حضور در فضای مجازی، دارای نگاهی صرفاً سنتی نیستند.

فروش فیلم نیز حکایت از این دارد که فیلم در حال دیده شدن است. نظرات هم تکیه محض بر بار کمدی ندارد و حرف فیلم دیده شده است. حرفی که بهترین بخشش در منازعه میثم - جواد عزتی - و پسر همسایه رخ می‌داد، فشار جنسی به مردی که قصد گناه ندارد (برخورد نزدیک از نوع دوم) به قدری است که در قامت بروس لی (قهرمانش) پسر ورزشکار همسایه را ناک اوت می‌کند.

در پایان باید یادی کرد از صحنه پایانی فیلم، جایی که استاد مطلقه دانشگاه - ویشکا آسایش - به عنوان نمادی از مدرنیته، نگاه میثم در باب ازدواج موقت را می‌پذیرد و این را با تصور دوست میثم - هومن سیدی - مقایسه می‌کند. گویا وحید امیرخانی بر این باور است که ازدواج موقت متعلق به طبقه‌ای خاص نیست و حتی مرهمی است بر درد طبقه متوسط، ادعایی که می‌تواند ابعاد جذابی بیابد.

فیلم وحید امیرخانی با توجه به موضوع نابش، اثری است که خطاهای سینمایی هم دارد و از دید مخاطبانش به دور نمانده است. فرم سینمایی، روایت و مهمتر از همه فیلمنامه اثر باید در فرصتی مناسب نقد شود و این مسئله از حوصله این یادداشت خارج است و وقت دیگری می‌طلبد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران