مساله «جیبوتی»، مساله شرمساری

مساله «جیبوتی»، مساله شرمساری

محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت توسعه‌گرایان شاید صادق‌ترین فرد ماجرا بود. آنجا که جیبوتی را به دلیل کوچک بودن مساحتش تحقیر کرد. او خودش بود، نیازی نبود که نقش سخنگویی این دولت را بازی کند. او سخنگوی واقعی این دولت با تمام ویژگی‌هایش بود...

خبرگزاری تسنیم:حمیدرضا بوالی

با فروکش کردن هیجانات ناشی از تحولات اخیر جامعه مجازی، شاید امروز صحبت کردن از آنچه بر جامعه ایرانی در هفته سپری شده گذشت از مشمول شدن در این هیجانات مستثنی‌ شود، به دور از دوقطبی‌های جعلی ایجاد شده حرف دیده شود و ماجرا مثل همیشه به سوءتفاهم‌های چیزی به نام «نقد اجتماعی» در ایران منتهی نشود.

1. اعدام «شیخ نمر» روحانی انقلابی و عدالت‌خواه عربستانی درروزهای گذشته با واکنش‌های متفاوتی مواجه شد.طبق پیش‌بینی‌ها پرسروصداترین واکنش در ایران رخ داد. نیمه شب اعلام خبر، به سفارت عربستان در تهران حمله شد.عربستان در واکنش به این اتفاق همه روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد و به تبعیت از عربستان، تعداد البته محدودی از کشورهای دیگر هم اعلام کردند که روابط خود را با ایران قطع می‌کنند و یکی از این کشورها که نهایتا هم مشخص نشد که واقعا قطع رابطه کرده است یا نه؛ دولت و نه مردم کشور کوچک و کم‌جمعیت «جیبوتی» بود و ماجرای ما از اینجا شروع شد.

ماجرایی که به روشنی نشان داد که خطر عوام‌زدگی بخشی از جماعت حزب‌اللهی، به طور صریح بخشی از همه آنهایی که معتقد به درستی حرف‌های انقلاب سال 57 هستند چه قدر نزدیک است و هشدار درباره ریشه‌ای نشدن و بنیادی نشدن آنچه «آرمان انقلاب خمینی» می‌خوانندش در بدنه اجتماعی چه قدر واقعی.

با انعکاس خبر، واکنش‌ها خیلی سریع‌تر از چیزی که تصورش می‌شد در جامعه ایرانی آغاز شد. جدای از واکنش‌های تحسین‌برانگیز و پرغروری که اقتدار ایران در منطقه و جهان را به رخ می‌کشید و بر بی‌نیازی ایران از روابط خارجی در صورت لزوم تاکید می‌کرد و در مقابل به مستعمره شدن کشور جیبوتی در شکل نوین آن زیرمجموعه حاکمیت ناتوانی چون عربستان اعتراض می‌کرد؛ به طرز تعجب برانگیز و ناامیدکننده‌ای؛ صفحات فیسبوک و اینستاگرام و گروه‌ها و کانال‌های تلگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی منسوب، پر شد از عکس‌ها، گرافیک‌ها، متن‌ها و شعرهای که در یک ویژگی غیراخلاقی مشترک بودند: تحقیر کشور جیبوتی به دلیل جمعیت و وسعت کم و توسعه‌نیافتگی این کشور؛ رویکردی که بدون جدا کردن اقدام دولت جیبوتی از مردمان مستضعف جیبوتی، هویت آنها را هم به زیر سوال می‌برد. ماجرا نهایتا به یک قطعه موسیقی به شدت اسفناک به نام «جیبوتی کجایی؟» کشیده شد که بوی تعفن نژادگرایی وحشتناکی از آن بلند شده بود و اتفاقا مورد استقبال این محافل و رسانه‌ها هم قرار گرفت.

جدا از اینکه این نوع نگاه به کشوری به نام جیبوتی چه‌قدر با نگاه، سیره و رویکرد امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری متفاوت و متباین و متعارض است، نکته ناامیدکننده ماجرا، درک نکردن، بی‌توجهی و بی اهمیت انگاشتن یکی از مهمترین ارزش‌های ذاتی انقلاب اسلامی یعنی بی‌توجهی به دسته‌بندی‌های تحمیل شده غرب در تقسیم جوامع و کشورهای دنیا و ارزش‌گذاری جوامع و کشورها بر مبنای این تقسم‌بندی که معیاری جز قدرت ندارد است. واضح است و لازم به تکرار نیست که انقلاب سال 57 ایران، اساسا به این دلیل، این گونه در جهان مطرح شد که معیارهای جهانی جدیدی برای ارزش‌گذاری جوامع و کشورها مطرح کرد. توجه بی‌سابقه جمهوری اسلامی در برقراری ارتباط با کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و کشورهای کوچک آسیایی، یکی از مهمترین وجه تمایزهای انقلاب ایران در تمام این سالها بود و یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب ایران نه فقط در اعتماد به نفس بخشیدن به این کشورها و جوامع برای استقلال‌خواهی و سرپیچی از نظم جهانی، که در وارونگی نگاه به انسان‌ها و بشریت بود.

به همه این‌ها این را اضافه کنید که مردمان جیبوتی، مردمان مستضعفی که در تمام این سالها، موجودیتی به نام ایران را کیلومترها دورتر از سرزمین‌شان به عنوان سرزمینی می‌شناختند که فارغ از معیارهای «جهانی اولی‌ها» به کشورشان نگاه می‌کند، حالا اگر می‌توانستند به منابع ایرانی دسترسی پیدا کنند، ایرانی‌هایی انقلابی را می‌دیدند که به بهانه البته غیرقابل‌توجیه قطع رابطه دولتشان، کل هویت ملی‌شان، آن هم با این استدلال‌های «جهان اولی پسند» مورد اهانت قرار می‌گرفت.

و این مرثیه‌ای غم‌انگیز در 37 سالگی انقلاب است. واضح است که این واکنش‌ها اگر از سمت جماعتی بود که در تمام این سالها نشان داده‌اند؛ «دیگری» برایشان فقط موزردها و چشم‌آبی‌هایی هستند که متمدن می‌نامندشان، به راحتی قابل طبیعی انگاشتن بود.اگر شبکه‌های اجتماعی گریه‌کنندگان مقابل سفارت فرانسه، پر شده بود از تحقیر جیبوتی به جرم وارد نشدن به دروازه‌های تمدن، به جرم جمعیت و مساحت کم، تنها سندی دیگر بر سست بودن شعارهای احترام به «دیگری» پدید می‌آمد، اما تلخی ماجرا اینجاست که عده‌ای از طرفداران انقلاب اسلامی،مشخصا ناخواسته در برابر این آرمان هسته‌ای انقلاب ایران ایستاده بودند.

بدیهی است که نقش به شدت پررنگ فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و واضحا هم‌مسیر شدن با جریان‌های غیرطبیعی این فضا که اصالت را منحصرا بر هر آنچه ساده‌تر و ساده‌تر باشد گذاشته‌اند، قابل انکار نیست و واضح است که اقدام جیبوتی، اقدامی سیاست‌زده و متاثر از فشارها و دلارهای نفتی است و واضح‌تر است که شان جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با این کشور نه به دلیل وسعت و جمعیت و تکنولوژی و تمدن بیشتر که دقیقا به دلیل داشتن شان پناه برای مردمان کشورهای همچون جیبوتی قابل‌مقایسه نیست.

ماجرا البته کمی امیدوارانه به انتها رسید. این رویکرد بعد از البته یک سکوت طولانی مورد انتقاد صریح بخشی دیگری از بدنه جماعت انقلابی قرار گرفت و در روزهای بعد این موج کمی کاهش یافت، اما رخ دادن آن به صورت اتفاقی عجیب در اذهان همچنان باقی ماند...

2. اما ماجرا از این هم جالب‌تر می‌شود. در سوی دیگر میدان، متمایلان ایرانی به غرب و آموزه‌های عوامانه مسلط، اقلیت پرسروصدای فضای مجازی، این بار چهره دیگری متفاوت با پیش‌بینی‌ها از خود نشان دادند. بلافاصله بعد از رخ دادن این ماجرا و نمایش این واکنش‌های تاسف‌برانگیز از سوی جماعتی که به جمهوری اسلامی منسوب هستند، این بار دوستان همیشگی غرب، خیلی زود شروع به تقبیح اخلاقی تحقیر جیبوتی کردند. به یکباره معیارهای ارزش‌گذاری جوامع و کشورها، چیزی که تا پیش از این به رنگ پوست و سطح درآمد سرانه و دسترسی به تکنولوژی و عوامانه‌تر از این‌ها، قرار گرفتن در غرب نیمکره شمالی مربوط می‌شد، جای خودش را به صرف انسان بودن داد.

تحلیل ماجرا البته این بار کمی پیچیده‌تر است، شاید با معیار حق بودن دشمنان جمهوری اسلامی و باطل بودن آنچه طرفداران نظام می‌گویند، این واقعه هم قابل صورت‌سازی باشد، اما فکر می‌کنم بیش از آنکه ماجرا نیاز به تحلیل داشته باشد،نیاز به یک یادآوری تاریخی است: بلایی که آنها بر سر دولت قبل، به جرم رابطه به این کشورها و جوامع کوچک آوردند به راحتی نشان دهنده این است که این واکنش‌های انسانی، چیزی بیشتر از یک ژست برتری‌جویانه اخلاقی نیست. شاید حتی نیاز به یادآوری هم نباشد. اگر به آنچه معتقدند، صادقانه اعتقاد داشته باشند، نتیجه می‌شود سخنرانی سخنگوی دولت در روز ماجرا که محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت توسعه‌گرایان شاید صادق‌ترین فرد ماجرا بود. آنجا که جیبوتی را به دلیل کوچک بودن مساحتش تحقیر کرد. او خودش بود، نیازی نبود که نقش سخنگویی این دولت را بازی کند. او سخنگوی واقعی این دولت با تمام ویژگی‌هایش بود.

hrbavali@gmail.com

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران