گفتوگوهای دینی بستر مهمی برای انقلاب است/ماجرای واکنش اهلسنت میانمار به ابلاغ سلام رهبر انقلاب
ابوذر ابراهیمی ترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی معتقد است در گفتوگوهای دینی ایران و دیگر میخواهیم به دنیا بگوییم اهل گفتوگو بوده و اهل جدل نیستیم و با این نیت نتیجه گرفتیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چند روز پیش بود که رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به همراه تعداد محدودی از همراهان به سفری به کشور میانمار و تایلند رفت. سفر وی به میانمار در شرایطی صورت گرفت که سالها است هیچ ارتباط دیپلماتیک و رسمی بین دو کشور وجود ندارد و وی به عنوان یک مسئول دولتی در یک همایش رسمی این کشور با موضوع صلح بودائیان شرکت کرده است.
سفر وی به میانمار برخی حواشی و سوالها را در ذهن فعالان عرصه حقوق بینالملل و معترضین به سیاستهای دولت میانمار در قبال مسلمانان این کشور در پی داشته است. به همین مناسبت به گفتوگو با ابوذر ابراهیمی ترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی پرداختهایم و پاسخهای او را در این موضوع دریافت کردهایم. این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
تسنیم: به نظرم بد نیست اگر بحث را با این سؤال پایهای آغاز کنیم که شما تبیین بفرمائید که نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومتی که امام خمینی پایهگذار آن بودهاند، در بحث مواجهه با پیروان ادیان کشورهای مختلف، چه مدلی را تصور کرده است؟ آیا این مدل در گفت و گوهای دینی سازمان تا به حال پیروی شده است؟ یا به عبارت دیگر مواجههی سازمان با پیروان ادیان بر اساس مبنای اندیشهای جمهوری اسلامی چگونه بوده است؟ مرکز گفتوگوی ادیان چه فعالیتهایی دارد؟
بسمالله الرحمن الرحیم، من ابتدا راجع به ساختار مرکز گفتوگوی ادیان یک توضیحی بدهم. بر اساس تصمیمی که در دفتر مقام معظم رهبری و شورای سیاستگذاری بینالملل دفتر رهبری گرفتهشده، تنها مرجعی که میتواند گفتوگوی ادیان را از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران ترتیب دهد، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است.
این سازمان هم بر همین اساس، شورای عالی سیاستگذاری گفتوگوی ادیان را تشکیل داد که متشکل از بزرگان کشور در حوزهی گفتوگوی ادیان است. این بزرگان شامل اساتید حوزوی و هم اساتید دانشگاهی است که تقریباً هر ماه یا دو ماه یک بار جلسهای تشکیل میدهند. در آنجا گفتوگو میشود و تصمیمگیری میشود که ما با کدام یک از کشورها این گفتوگو ها را دنبال کنیم. به دلیل این که این گفتوگوها از 30 سال پیش شروعشده و پایهگذاران این گفتوگوها بزرگان کشور ما بودند، تا امروز بهعنوان یک گفتوگوی مرتب و منظم با بعضی از کلیساها و رهبران مذهبی تداوم پیداکرده است. قطعاً گفتوگوها دو جنبه دارد، یکی این که ما با افکار و عقاید رهبران ادیان مختلف آشنا شده و دیگر آن که آنها با افکار و عقاید ما آشنا شوند.
خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران در این کار پیشگام بوده و امروز هیچ اجلاس دینی در دنیا نیست که از اندیشمندان دینی ما و مرکز گفتوگوی ادیان دعوت نشود. علت اصلی این دعوتها آن است که مرکز گفتوگوی ادیان توانسته خود را بهعنوان یک مرکز مؤثر در دنیا بقبولاند و موردپذیرش جهانی قرار گیرد. از سالهای گذشته که ما هیچ گفتوگویی با بوداییها نداشتیم، رهبران بوداییها را دعوت کردیم برای آن که آشناییها ایجاد شود. آنها آمدند و امسال هم ما به آنجا سفر کردیم و این گفتوگوها ادامه پیدا کرد.
قطعاً این گفتوگوها چند اثر بسیار خوب را به دنبال دارد. اولاً این که نگاه به اسلام و مسلمانان را بسیار معتدل میکند. به دلیل این که دانشمندان و علمای ما در این گفتوگوها حرفها و سخنانی دارند که مبتنی بر منطق غنی اسلام است. این گفتوگوها، تصور غلطی را که متأسفانه در طول سالیان گذشته در غرب در ذهن آنها ایجادشده از بین میبرد. دوستیهای نزدیکی بین دانشمندان و علمای دو کشور ایجاد میکند و حتی گاهی این دوستیها منجر به کار مشترک میشود، کتابهای مشترکی نوشته میشود، مقالات مشترکی تدوین میشود.
نباید به سادگی از کنار دستآورد انقلاب اسلامی در تولید اندیشه در زمینهی مسائل جهانی گذشت
در همین گفتوگوی ادیانی که ما در میانمار بودیم، مقالهای دادیم با عنوان «صلح و خرد از دیدگاه اسلام»، که موردتوجه قرار گرفت و در مجموعهی مقالات آنها به چاپ رسید. با این که اکثر مقالات موجود از بوداییها بود اما مقالهی کشور ما را موردپذیرش و توجه قراردادند. از طرف دیگر حضور در این مجامع باعث میشود که دانشمندان و علمای ما ببینند در جهان چه میگذرد و ادیان با چه مشکلاتی روبهرو هستند که ما بتوانیم از برخی اتفاقات پیشگیری کنیم. این گفتوگوها در طول سالهای گذشته ادامه پیداکرده و امروز بهجایی رسیده که گفتمان شیعه در دنیا موردتوجه و پذیرش قرارگرفته است.
شما اگر ملاحظه کنید در بسیاری از دایره المعارف ها پیش از انقلاب اسلامی به هیچوجه نام شیعه وجود نداشت. اما امروز بسیاری از گفتوگوهای ما موردتوجه است. یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی تولید اندیشه در زمینهی مسائل جهانی است که به نظر من، نباید از این مسئله بهسادگی بگذریم. این تولید اندیشه از زبان علما و دانشمندان ما مطرح میشود و گفتوگوها شکل میگیرد. تاکنون نشده که ما در این گفتوگوها با طرفهای مورد گفتوگوی خود با مشکل مواجه شویم. برعکس، اینها نگاهی داشتند و گفتوگوهای ما از مسائل فقهی و کلامی آغاز شد. امروز از مسائل فقهی و کلامی عبور کردیم. گفتوگوهایمان بیشتر در زمینهی مسائل مشترک است و جاهایی تلاقی میکند که ما میتوانیم باهم کارهای مشترک انجام دهیم. الان در خیلی از مسائل، این ارتباط در مرکز گفتوگوی ادیان ما شکلگرفته است.
اکنون اگر ما نیازمند به موضعگیری برخی از رهبران باشیم، اینها با یک مکاتبه به دلیل شناختی که از ما دارند، موضعگیری هم سو با ما را اتخاذ میکنند. در بسیاری از مسائلی که اتفاق میافتد، وقتی هیئت ایرانی میروند تا از حقوق مسلمانها دفاع کنند، رهبران ادیان به خوبی از آنها استقبال میکنند و خوشبختانه این وضعیت برای کشور عزیز ما یک موقعیت برتری آفریده که به نظر من این گفتوگوها بسیار در پیدایش آن مؤثر بوده است.
تسنیم: یک جایی از صحبت خودتان به این اشاره کردید که گفتمان شیعه با این گفتوگوها در دنیا پذیرفته شده و شناخته شده است. آیا در عرصه گفتوگوی دینی تفاوتی میان نگاه ایران و دیگر کشورهای اسلامی در مواجهه شیعه و سنی وجود دارد؟
منظور من این بود که درگذشته، جهان اسلام را یک گروه خاص نمایندگی میکرد. این گروهها گاها ممکن بود گروهی باشد که نگاههای افراطگرایانه داشته باشد. این که گفتمان جمهوری اسلامی ایران در حوزهی ادیان و اسلام یک گفتمان مطرح در دنیا شود، گفتمانهای افراطگرایانه را بهعقب میراند. آنها متوجه میشوند که گفتمان معتدلی هم وجود دارد که میتوان به آنها از زاویه نگاه حقوق بشری و انسان دوستانه وارد گفتوگو شد.
تسنیم: در جهان امروز «اندیویودوآلیسم» مبنای هستیشناختی بشر جدید شده است و بشر امروز به اصالت اینکه هیچ چیزی فراتر از فرد اعتباری ندارد، شریعت و قانونی فراتر از دریافتهای خود و برنامهای بیرون از خود، برای اداره امور زندگی را به آن شکل سابق برنمیتابد. به همین دلیل ضدیت با دین خصوصاً ادیانی مانند اسلام که شریعت و اصول آن کمتر دستخوش تغییر و انحراف شده است، شدت مییابد. بشر امروز در کنار این روحیه مسلط مدرنیستی، به شدت احساس تنهایی میکند و گرایش و پناه آوردن به دامان دین خصوصاً اسلام، رونق زیادی گرفته است. با تکیه بر این گرایش، جریاناتی دولتی سازمان یافتهای که منافع خود را به سبب این اجتماعات و آگاه شدن بشر در خطر میبینند به ضدیت علنی با ایشان میپردازند.
حالا کار به جایی رسیده است که برای نمونه یک نماینده مجلس مانند گریت ویلدرز در هلند فیلم «فتنه» را میسازد و در انتهایش قرآن را پاره میکند یا تری جونز که یک کشیش تئوکان تندرو است، قرآن را آتش می زند. مطبوعات دانمارکی ضد پیامبر کاریکاتور میکشند. ماجرای شارلی ابدو اتفاق میافتد و دولت های غربی در برابر همه این اتفاقات یک سویه عمل می کنند و به نوعی حمایت تلویحی از این اهانتها دارند. در برابر این موج فعالیت رسانهای گستردهای در زمینه اسلامهراسی با تمرکز بر حرکتهای جریانات تندرو و ارعابی شکل میدهند تا افکار عمومی را از حقیقت ادیان منحرف کنند. شما در جریان این گفتوگوها برای حل این مسأله بنیادین چه گفت وگوهایی با دیگر ادیان دارید؟ برنامه شما چیست؟ دولتی بودن برخی از این مراکز مانعی بر سر راه این گفتوگوها نیست؟
نمیخواهیم طرف مقابل را مسلمان یا شیعه کنیم؛ آنها هم نمیخواهند بودایی و مسیحی شویم
قطعاً برخی از مراکز گفتوگوی ادیان دولتی هستند، ازاینجهت که ما با نهادها و گاهی دانشگاههای دولتی این گفتوگوها را پیش میبریم. مثل اتریش یا کشورهای دیگر که این گفتوگوها با دانشگاهها یا مراکز دینی اصلی آنها سر و کار دارد. در بحث گفتوگوی ادیان به نکتهای بایست توجه شود. گفتوگو یک لوازمی دارد که اولین لازمهی آن این است که شما طرف مقابل را به رسمیت بشناسید، یعنی این که بدانید باید با او بر سر یک میز بنشینید و گفتوگو کنید. دوم این که در گفتوگوها ما به دنبال این نیستیم که طرف مقابل را مسلمان یا شیعه کنیم یا او ما را مسیحی یا یهودی یا بودایی کند. ما به دنبال آنیم که آنچه را که به آن باور داریم، به خوبی عرضه کنیم و بگوییم که ما میتوانیم بر سر باور خود باشیم، شما هم میتوانید بر سر باور خود باشید اما در یک جهان زندگی مسالمتآمیز داشته باشیم.
میخواهیم به دنیا بگوییم اهل گفتوگو بوده و اهل جدل نیستیم؛ با این نیت نتیجه گرفتیم
هیچگاه نخواهد شد که همهی انسانها در جوامع به یک سلیقه، باور و نگاه بپیوندند و آن را ادامه دهند. این موضوع به دلیل اینکه بشر به پشتوانهی برداشتها و دریافتهای فرهنگی خود، برون دادهای امروز خود را به بیرون هدایت میکند و اینها در نوع نگاه انسانها تأثیرگذار است، محقق میگردد. همانطور که شما نوع سلیقهی خاصی در پوشش و خوراک و هر چیز دیگری دارید، در این مسائل اندیشهای همچنین تفاوت سلیقهای وجود دارد و خداوند متعال بر این تفاوت صحه گذاشته است. اینچنین نیست که خداوند این را بهعنوان نقص برشمارد.
بنابراین ما به دنبال این هستیم که به دنیا بگوییم ما اهل گفتوگو هستیم و اهل جدل نیستیم. ما به دنبال آن هستیم که بنشینیم با شما صحبت کنیم و داشتهها و باورهای خودمان را به شما عرضه کنیم، و در بسیاری از موارد که با این نیت وارد گفتوگو شدهایم نتیجههای بسیار خوبی گرفتیم. در همین کشور خودمان، اقلیتهای مذهبی در صلح و آرامش زندگی میکنند. مسیحی و یهودی در کشور ما آزادانه زندگی میکنند. پیروان سایر ادیان هم به همین ترتیب. در همین کشور ما در بعضی از مناطق ما، مسلمانان برای زرتشتیها یا مسیحیها وقف کردهاند. مثلاً در یزد، وقفهای زیادی مثل آبانبار و مکانهای خیریهی عمومی را برای زرتشتیها انجام دادهاند. یا یک مسلمان در اینجا وقتی یک بیمارستانی را وقف میکند هیچوقت نمیگوید که حتماً باید مسلمان از آن استفاده کند.
همیشه این همزیستی مسالمتآمیز در کشور ما وجود داشته و هیچگاه بهعنوان یک بحران رخنمایی نکرده است. این همزیستی مسالمتآمیزی که ما در داخل داریم همین را میتوانیم به بیرون عرضه کنیم. در دنیا بگوییم که ما ملتی اهل گفتوگو، سازگاری و مدارا هستیم و میتوانیم حرفهای خودمان را بدون جنجال به دنیا عرضه کنیم. این گفتوگو همیشه مؤثر است.
مانند گفتوگویی که مقام معظم رهبری با این دو نامهای که برای جوانان نوشتند. من واقعاً تأثیر این نامهها را شگفتآور میدانم. ممکن است در زمان کنونی دایره و گسترهی این نامهها زیاد نباشد که البته هست، اما اینها بهعنوان یک سند تاریخی باقی میماند یا نامهای که حضرت امام رحمه الله به گورباچوف نوشتند، در دههی 80 قبل از فروپاشی نوشتند اما الان وقتی بازخوانی میشود به نظر من تأثیرش از آن موقع هم خیلی بیشتر است.
اگر انگیزه سیاسی و برتریجویانه پشت گفتوگوها باشد، گفتوگوها را ادامه نمیدهیم
اواخر زمانی که من در روسیه بودم، این نامه را مجدداً در آنجا منتشر کردیم. کامنت هایی که در فضای مجازی در ذیل این نامه میگذاشتند برای من عجیب بود. تعجب میکردند که چطور امام توانسته این وقایع را از سالها قبل پیشبینی کند. اینها برای آینده بسیار مؤثر است. من تصور میکنم که ما با هرکسی، چه دولتی و چه انجیاو، میتوانیم گفتوگو کنیم.
فقط محدودیت ماکسانی است که انگیزهای جز گفتوگو دارند. اگر ما انگیزهی سیاسی پشت این گفتوگوها ببینیم، انگیزهای که برتری جویانه باشد، به هیچ وجه این گفتوگوها را ادامه نمیدهیم.
این گفتوگوها را با کلیسای ارتودوکس روسیه بیش از 10 بار ادامه دادیم، با واتیکان بیش از هشت بار ادامه دادیم، با اتریش و یونان، بوداییهای میانمار و کره ادامه دادیم. خود شما در بسیاری از جلسات حضور داشتید. این آشناییها خیلی اثر دارد.
حضوری که ما در میانمار داشتیم اینطور بود که آنها از ما دعوت رسمی کردند و ما شرکت کردیم. مقالهمان را خواندیم، حرفمان را به گوش آنها رساندیم، آیه و روایات اسلامی را عرضه کردیم. این به آن معنی است که ما میتوانیم در فضاهای به وجود آمده در جهان استفاده کنیم و بتوانیم سخن حق خودمان را در آن مکانها و فضاهایی که رسانه و گوش شنوا وجود دارد، بگوییم.
تسنیم: حالا سوال را به شکل دیگری مطرح میکنم. اگر شما در گفت و گوها با گروهی مواجه شوید که کشتار یکی از ابزارهای آنها رد مواجهه با پیروان ادیان است چه اقدامی انجام میدهید؟ مثلا همین میانمار که در آن تعداد زیادی کشته شدند.
قطعاً اگر نتیجهی گفتوگویی مسالمتآمیز نباشد و سمتوسوی آن به سمت صلح نباشد ما بههیچوجه وارد این گفتوگو نخواهیم شد. اما تا به حال سابقهی کار نشان میدهد که همهی این گفتوگو ها مؤثر و تأثیر گذار بودهاند. مثلاً گفتوگویی که ما در میانمار داشتیم، چندین جلسه با رهبران بودایی دربارهی حقوق مسلمانان صحبت کردیم. میانمار کشوری است که تا 1948 در استعمار بریتانیا بود و برمه نامیده میشد. از 1948 که از استعمار انگلیس خارج شد، یک کشور بسیار عقب نگهداشته شدهای است. کشوری است با بیش از 60 میلیون جمعیت که حدود 8 درصد این جمعیت مسلمان و 85 درصد آن بودایی، 4 درصد مسیحی و مابقی هم سایر ادیان هستند. در این کشور وقتی وارد بعضی از شهرها میشوید میبینید رد پای شیعیان هنوز در این شهرها وجود دارد.
ما وقتی وارد شهر ماندالی شدیم که یک شهر مذهبی و دومین شهر بعد از پایتخت است، حدود 7 میلیون جمعیت دارد. در این شهر مسلمانان برنامههای شگفت آوری داشتند. اهل تسنن ما را به مجلسی دعوت کردند که بیش از 5000 جمعیت جمع شده بودند. بنده آن جا سخنرانی کردم و استقبال خیلی پرشوری از هیئت ما کردند. اگرچه اهل تسنن بودند، اما تمام کتیبههایی که به دیوار زده بودند از امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و حضرت زهرا (سلام الله علیهم) و ائمه بود. به اهلبیت بهشدت علاقمند بودند. یک شخصی به نام آقای محمدحسن شیرازی، 300، 400 سال قبل آنجا رفته و شیعه را تبلیغ کرده و هنوز هم مسجد شیعیان وجود دارد و مشغول فعالیت در آنجا هستند.
اینها نشان میدهد که بالاخره کسانی که درگذشته به این کشورها رفتند چقدر توانستهاند مؤثر واقع شوند. شیخ احمد قمی بهاتفاق برادرش شیخ سعید قمی در سال 1602 میلادی به تایلند میروند و در آنجا واقعاً موردتوجه قرار میگیرند. برای تجارت میروند اما در آنجا ازدواج میکنند و صاحب فرزند میشوند و از منازعات قومی جلوگیری میکنند. به حدی که پادشاه تایلند به ایشان توجه ویژه داشتند و ایشان را بهعنوان شیخالاسلام در آنجا معرفی میکند و امروز تعداد شیعیانی که ما در تایلند داریم همه به دلیل تبلیغ مردی است که با نیت خوب در آنجا شروع به فعالیت کرده است. بیش از این که گفتههای او تأثیر بگذارد کردار او تأثیرگذار بوده است و توانسته جوامع را اینچنین به سمت تشیع و محبت اهلبیت جذب کند.
تسنیم: قدری از دستاوردهایتان از سفر به میانمار بگویید.
این سفر در پی دعوتی بوده که ما از آقای آشیل رهبر بودایی های آنجا به عمل آوردیم که با یک هیئتی سال گذشته به ایران آمدند. متعاقبا ما را برای اجلاس بین المللی خودشان که اولین اجلاس بین المللی در شهر ماندالی بوده است دعوت کردند. که تمام رهبران و تاثیرگذاران آیین بودایی در جهان را دعوت کرده بودند.
بیش از 50 مهمان خارجی داشتند که ما هم از جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در این مراسم دعوت شدیم و در روز افتتاحیه رئیس جمهور میانمار به آنجا آمد و بعد از افتتاحیه، در سخنرانی های رسمی، سخنرانی ما جزو اولین سخنرانی ها بود که ما را دعوت کردند و ما مقاله ی خود با عنوان «صلح و خرد در آیین اسلام» را به زبان انگلیسی ارائه کردیم. بعد از اتمام سخنرانی من، ایشان از جایگاه خود پایین آمدند و هدایایی به هیئت ایرانی دادند که این کار را برای هیئت های دیگر انجام ندادند.
بعد هم معارفهای بین ما و رئیس جمهور میانمار برقرار کردند و بعد وزیر ادیان را هم سر میز ناهار آوردند و با هم گفت و گو کردیم. قرار شد که این گفت و گوهای دو جانبه همین طور ادامه پیدا کند. ما آنچه درباره ی آموزه های دینی و اندیشه های اسلامی داریم، بسیار قابل عرضه میدانیم. هرکجا که آموزه های دینی و اعتقادی ما نفوذ کرده، توانسته تاثیرات بسیار زیادی بگذارد.
تسنیم: بین رسانهها، گروههای مردمی، دانشجویی و کسانی که در حوزه ی جهان اسلام مشغول هستند، یک سری سوالاتی در مورد این سفر شما مطرح شده بود. عموماً تلقی این بوده است که این سفر نتیجه ای برای مسلمانان میانمار نداشته و این گفت و گوهای طولانی که وجود داشته تغییری در رفتار مسئولان آنجا ایجاد نکرده و مسلمانان هنوز هم برای آن که رهایی پیدا کنند ممکن است قایقی سوار شوند و از آنجا فرار کنند. در روزهای مختلف این مطرح می شود که این نوع رفتار تاثیری در رابطه ی بین ما و گروه هایی که مقابل ما هستند ندارد و به آن اهدافی که ما به دنبال آن ها هستیم، نرسیده ایم. در این بین آیا کاری کرده اید که اعلام نکرده باشید و تاثیرگذار بوده باشد؟
اینکه ما بنشینیم و بگوییم اینها تأثیری ندارد سادهترین راه است. اولاً اثر کارهای فرهنگی مثل کارهای عمرانی نیست که یک پلی بسازید و بهرهبرداری کنید. کار فرهنگی کار قطرهای و تدریجی است و نیازمند آن است که گاهی با یک نفر ساعتها گفتوگو کنید، خودتان و او را بشناسید تا بتوانید تأثیری فرهنگی در یک جا داشته باشید.
هیچ ارتباطی بین ما و میانمار نبود؛ حالا ارتباط ایجاد شده و اینها قطعا تاثیر دارد
قطعاً همه میدانند که کار فرهنگی دو مرحله دارد، یک مرحله تا گوش است و مرحلهی دیگر از گوش تا دل. یک بخشی از آن، دست شماست و بخش دیگر دست شما نیست. مهم این است که جهتگیری شما درست باشد. نیت درست و رفتار درستی داشته باشید. اگر در این سه مقوله درست عمل کرده باشید قطعاً نتیجه میگیرید.
همینکه ما با این دوستان میانماری ارتباط برقرار کردیم - هیچ ارتباطی بین ما و آنها نبود - این ارتباط برقرار شد و آشنایی ایجاد شد. زمینه برای گفتوگو ایجاد شد. این اولین دیدار ما با این آقایان بود. اینها قطعاً تأثیر دارد. من اصلاً اعتقاد ندارم به این که برخی دوستان کملطفی میکنند که اینها اثر ندارد. اگر اثر نداشت جمهوری اسلامی ایران هیچوقت به یک وفاق و تصمیم نمیرسید که اینها را ادامه دهد.
سالهاست که این گفتوگو ها دارد و ادامه پیدا میکند، اتفاقاً من این را نقطهی برتری خودمان میدانم که نباید توسط عدهای مورد بیتوجهی قرار بگیرد. علما و دانشمندان ما آدمهای تأثیرگذاری هستند. افکار خوب و اندیشههای خوبی دارند. چرا تأثیر نداشته باشد؟ دلیل تاثیرنگذاشتن چیست؟ کجا رفتیم که نتوانستیم تأثیرگذار باشیم؟ چرا دنیا نسبت به ما ملاحظه دارد؟ به دلیل این تعداد طرفداران ما در جهان. در لبنان، عراق، آذربایجان، سوریه و بسیاری از کشورها، بدون آن که جمهوری اسلامی هیچ هزینهای انجام دهد، اندیشهی امام خمینی و مقام معظم رهبری سبب شده به این سمت گرایش پیدا کنند و حتی حاضر باشند درراه جمهوری اسلامی ایران جانفشانی کنند. چه اتفاقی افتاده؟ مثلاً اگر میخواستید در نیجریه برنامهریزی دولتی انجام دهید و یک عدهای را به شیعه جذب کنید، میتوانستید بعد از انقلاب 10 میلیون نفر را به سمت شیعه گرایش دهید؟ شما سخن حضرت امام و مقام معظم رهبری را گفتهاید اما گرایش دست من و شما نیست.
ماجرای واکنش مسلمانان اهلسنت میانمار به ابلاغ سلام مقام معظم رهبری
آنها در این جهانی که اینهمه سخن میشوند، به این سمت آمدهاند. چرا دنیا با این مسئله مشکل دارد؟ سخنی شنیدهشده و همهی آنها به این سمت گرویده میشوند.
در این مجلس اهل تسنن که من از طرف مقام معظم رهبری سلامی به مردم ابلاغ کردم، واقعاً مردم اشک میریختند و دستهجمعی پاسخ سلام ایشان را دادند. آمریکا و اسراییل چقدر باید هزینه کنند که اینطور در دلها جای بگیرند. این کار دل است و اشتیاقی که بین آنها وجود دارد، غیرقابل انکار است.
تسنیم: گفته شده است که شما در دیدارهایی که آنجا داشتهاید سخنی درباره ی مسلمانان و شیعیان مطرح نشده است. این موضوع مطرح نشده یا این که روابط عمومی تمایل به گفتن آن نداشته است؟
بعضی از مسائلی که آنجا گفتهشده به نفع مسلمانان آنجا نیست که مطرح شود. اما ما هرجا که برویم خود را موظف به دفاع از شیعیان، مسلمانان و مکتب اهلبیت(ع) میدانیم.
یکی از دلایلی که ما با اینها وارد گفتوگو شدیم این بود که بتوانیم با آنها طرف مذاکره شویم. در میانمار ما نه سفارت داریم و نه رایزنی فرهنگی. نه روابط رسمی سیاسی و نه روابط رسمی فرهنگی. آیا نباید هیئتهایی را هم بفرستیم که این خلأ را جبران کنیم؟
تسنیم: سوال دیگری که مطرح میشود این است که اگر در وضعیت کنونی گزارش خوبی از ماجرا داده نشود مردم تصور می کنند که هیچ مشکلی برای مسلمانان وجود نداشته است و همهی آنها گزارشهای خبری بوده است.
این تنشی که برای مسلمانان به وجود آمده بود الان رفع شده است.
تسنیم: البته چند وقت پیش هم یکی از رسانه های خارجی، که فکر می کنم آمریکایی بود، چنین چیزی را گزارش داده بود.
گزارشهایی که بهصورت رسمی منتشرشده است این است که الان خود دولت میانمار و رهبران بودایی این مسئله را تحت کنترل دارند. خوشبختانه الان این انتخابات اخیری که انجامشده و خانمی که انتخاب شدند و بهقدرت خواهند رسید، یکی از قولهایی که دادند همین بود که این مسائل را حل کنند. تلقی مسلمانان این است که فضا خیلی بهتر شده و ما هم تلاش خواهیم کرد که بیش از این بهتر شود.
من فکر میکنم که بعضی وقتها ما دچار خودکمبینی میشویم یعنی از بس از هم انتقاد میکنیم، گاهی فکر میکنیم هیچ توانی نداریم و هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم، درصورتیکه دنیا راجع به ما این فکر را نمیکند. دنیا فکر میکند ما داریم خیلی کار میکنیم و خیلی موفق هستیم و میتوانیم خیلی تأثیرگذار باشیم. به همین دلیل دستبهدست هم دادهاند که جلوی تأثیرگذاری ما را بگیرند. من تصور میکنم که ما باید واقعیت خودمان را دریابیم. من روی این نکته خیلی تأکید میکنم، شما در هیچ جای دنیا هیچ کشوری را نمیتوانید پیدا کنید که به اندازهی ایران در خارج از مرزهای خودش طرفدار داشته باشد. طرفداری که حاضر باشد جانفشانی کند.
الان اگر خداینکرده اتفاقی برای کشور ما بیافتد، من مطمئن هستم که بسیاری از انسانها در دنیا حاضرند برای جمهوری اسلامی جانفشانی کنند و دنیا این را فهمیده است. بعضی از کسانی که در داخل کشور هستند متوجه این مسئله نیستند. هزینههایی که در دنیا برای مقابله با ما متحمل میشوند به چه دلیل است؟ چرا نگراناند؟ نگران قدرت نظامی ما هستند؟ نگران چه هستند؟ نگران افکار هستند. من معتقدم که ما در کنار دیدن نواقص خودمان، باید به برتریهای خودمان هم توجه کنیم. ما برتریهای زیادی در دنیاداریم که میتوانیم عرضه کنیم. یک مثال میزنم. شما الان کشور روسیه را ببینید، از شرق تا غرب روسیه 14 ساعت پرواز است. اولین کشور وسیع جهان است. بزرگترین شاعر آن پوشکین است. پوشکین در مقایسه با شاعران ما شاعر درجه دهم هم نیست. اما ما در حوزهی شعر، فردوسی، مولانا، سعدی و حافظ را داریم که همهی آنها شخصیتهای جهانی هستند.
انتهای پیام/