تاریخ طب سنتی ایران از قبل تا ظهور انقلاب اسلامی
وابستگی در تمام زمینهها بهخصوص طب در حکومت پهلوی به اوج خود میرسد, پس از ظهور انقلاب اسلامی و بعد از سالها که از هرگونه طبابت سنتی در کشور جلوگیری به عمل میآمد بهتدریج بستر لازم برای احیای مجدد طب ایرانی ــ اسلامی مهیا شده است.
به گزارش خبرنگار سلامت خبرگزاری تسنیم, طب در ایران قدمتی چندهزارساله دارد. "سیریل الگود" نویسنده تاریخ پزشکی ایران گفته است تا آنجا که از اطلاعات به دست آمده, معلوم میشود که در ایران باستان وضعیت طب پیشرفتهتر از آشور بوده است.
حتی بهجرأت میتوان گفت که ایرانیان اصول آن چیزی را که طب یونانی نامیده میشود به یونانیها یاد دادند. در زمان ساسانیان و پس از مهاجرت اطبای یونانی به ایران اولین دانشگاه طب جهان بهنام جندیشاپور در ایران تأسیس شد.
پس از ظهور اسلام و گسترش آن به مرزهای ایران مرکز علمی از دانشگاه جندیشاپور به بغداد تغییر مکان پیدا کرد. در این دوره بود که دانشمندان مشهوری مانند ابنسینا و زکریای رازی ظهور کردند و کتابهای برجستهای در زمینه طب بهوسیله آنان نوشته شد.
ابنسینا؛ پایهگذار اصول و مبانی طب سنتی
اصول و مبانی طب سنتی ایران بر اساس اخلاط و تئوری تعادل مزاج را ابنسینا پایه گذاری کرد که بر اثر ترکیب با اصول و اندیشههای دانش اسلامی تکمیل شد.
در کشورهای غربی به طب سنتی کشورهای مسلمان طب اسلامی گفته میشود که تعریف دقیقی از این طب نیست و با تعریفی که امروزه در کشورهای اسلامی از طب سنتی وجود دارد, متفاوت است.
کشورهای اروپایی برای بیرون آمدن از سلطه علوم اسلامی و خارج شدن از شرمندگی تقلید از دانش مسلمانان سعی در کنارگذاشتن و جایگزینی این علوم با اصولی کردند که بهوسیله خود غربیها پایه گذاری شده بود.
در همین دوران شاهد تلاش این کشورها برای از بین بردن علوم کهن مانند طب در کشورهای اسلامی از جمله کشور خودمان هستیم و متأسفانه در دوران قاجار راه برای ورود طب غربی به ایران باز شد.
105 سال پیش "قانون طبابت بر اساس دیپلم و مدرک" تبیین شد
در سال 1911 میلادی برابر با 1289 شمسی یعنی 105 سال پیش "قانون طبابت بر اساس دیپلم و مدرک" صورت گرفت، قانونی که مقرر کرده بود "هیچ کس در هیچ نقطه از ایران حق اشتغال به هیچ یک از فنون طبابت را ندارد مگر اینکه از وزارت معارف اجازه گرفته یا این که از ممالک خارجه تصدیقنامه داشته باشد".
با وجود این، پس از تأسیس مدرسه دارالفنون بهدستور امیرکبیر طب سنتی و طب جدید کنار هم و بهصورت همزمان تدریس میشدند. با شروع جنگ جهانی اول و ظهور کمپانیهای اسلحه سازی و درآمد بالای آنها و مقایسه درآمد آنها با طب، دستاندرکاران طب غربی به این فکر افتادند که با تغییرات اساسی در طب غربی و تولید داروهای شیمیایی کسب درآمد کنند و در این مرحله است که دوران کلان سرمایه داری طب رایج آغاز میشود و بهدنبال آن شرکتهای داروسازی و سازنده لوازم پزشکی به وجود میآید.
وابستگی در تمام زمینهها بهخصوص طب در حکومت پهلوی به اوج خود میرسد و نگاه رضاشاه و پسرش بهجای تقویت دانش داخلی و توسعه کشور بیشتر بر استفاده از مستشاران و کارشناسان غربی قرار میگیرد.
امام خمینی(ره) در کتاب کشف الاسرار در مورد طب بهدرستی بیان میکنند: "امروز در تمام کشور ایران که بهقول شما دانشگاهی مانند جندیشاپور داشته یک نفر که قانون بوعلی را بفهمد معلوم نیست باشد و این ضربتی است که این کشور از طرف اجنبیها بهوسیله زمامداران بیخرد ما خورده است".
پس از ظهور انقلاب اسلامی و بعد از سالها که از هرگونه طبابت سنتی در کشور جلوگیری به عمل میآمد, بهتدریج و با فرهنگ سازی و ایجاد زمینههای لازم از جمله تأسیس دانشگاه طب سنتی بستر لازم برای احیای مجدد طب ایرانی اسلامی مهیا شده است.
نتیجه و عملکرد هر طب بر اساس تعاریف و اساسنامه آن مشخص میشود، بر این اساس است که طب سنتی و رایج از هم متمایز میشوند. طب سنتی در مرحله اول, پیشگیری و سپس درمان است در صورتی که طب رایج ابتدا درمان و سپس پیشگیری را در دستور کار خود قرار میدهد.
انتهای پیام/33*