طرح اقتصادی محمد بن سلمان و سرپوش افتضاح یمن و سوریه


محمد بن سلمان برای افزایش شانس رسیدن به پادشاهی به دنبال سرپوش گذاشتن بر شکست خود در یمن و سوریه از طریق یک ماجراجویی خطرناک بر سر تنها برگه برنده عربستان در منطقه یعنی اقتصاد است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری العهد، از اعلام رویکرد عربستان برای سال 2030 توسط محمد بن‌سلمان جانشین ولیعهد عربستان و وزیر جنگ این کشور می توان به سرعت این گونه برداشت کرد که درگیری‌ها بر سر تخت پادشاهی در عربستان وارد مرحله جدیدی شده است که در آن حساب کردن بر روی نتایج نظامی به پایان رسیده و موضوع دستاوردهای اقتصادی مطرح شده است.

در روز دوشنبه 25 آوریل بن سلمان در راستای روند اقدامات تبلیغاتی از رقبای خود پیشی گرفت و خود را با عنوان رئیس شورای امور اقتصادی و توسعه به تمامی مؤسسات و وزارتخانه‌ها و هیئت‌های اجرایی تحمیل کرد.

موضوع زمانی به اوج خود رسید که مصاحبه کاملاً طراحی شده شبکه العربیه با همراهی و هماهنگی ترکی الدخیل انجام شد. همچنین وی در دیدار با کارشناسان و مشاوران و اصحاب رسانه در ابعاد اقتصادی و توسعه که سوال‌های آن از پیش ‌طراحی‌شده بود، سعی کرد چهره‌ای درخشان از عربستان با تمامی جزئیات مالی و اقتصادی آن ارائه کند. 

بن سلمان مجموعه‌ای از افکار و ایده‌های توسعه اقتصادی اجرا شده در تمامی دولت‌های جهان را اعلام کرده و سعی کرد بسته‌ای واحد به شهروندان سعودی ارائه دهد تا آنها بدانند که کدام پادشاه از نسل نوادگان عبدالعزیز بعد از پایان دوره فرزندان می تواند رویکرد طاعت و بزرگی را برای آنها ایجاد کند.

کسانی که طرح محمد بن سلمان برای نشان دادن خود به عنوان یک رهبر جدید در ابعاد توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و طبعاً آموزشی را به دقت بررسی می‌کنند، به این نتیجه رسیدند که رقابت بر سر تخت پادشاهی در مکانی غیر از جنگ در یمن دنبال می‌شود که بن ‌سلمان با مصادره نقش پسر عموهای خود از جمله محمد بن نایف و متعب بن‌عبدالعزیز فرماندهی آن را به نفع خود مصادره کرد و تمامی نیروهای امنیتی و نظامی را از زمان آغاز عملیات طوفان قاطعیت تحت سلطه خود قرار داد.

فرصت‌های وزیر دفاع عربستان بعد از شکست در این جنگ کاهش پیدا کرد به ویژه  پس از اینکه محمد بن نایف زمام امور مذاکرات مستقیم با انصار الله را در دستور کار قرار داد تا روند آتش بس در طول مرزهای عربستان و یمن آغاز شده و زنجیره متوالی فروپاشی نظامیان سعودی در جبهه هایی که قرار بود عامل پیروزی ارتش عربستان در برابر ارتش یمن و نیروهای مردمی باشد، متوقف گردد.

این تصمیم بدون اطلاع بن سلمان صورت گرفت، به‌ این ‌ترتیب وی تصور کرد که پسرعمویش به دنبال رسیدن به تخت پادشاهی بر سر ویرانه‌های شکست بن سلمان در یمن است، به همین علت بود که از حضور هیئتی از انصار الله در ریاض سخن گفت، گویا که خودش برای انجام این دیدار از هیئت انصار الله رسماً دعوت کرده است. خلاصه اینکه روند حوادث نشان می‌دهد که جنگ بر ضد یمن به سرباری برای محمد بن سلمان تبدیل شده است، تا جایی که سعی دارد بلافاصله با ارائه طرح توسعه عربستان و برانگیختن آمال و آرزوهای سعودی ها در این رابطه از این عرصه عبور کرده و وارد عرصه‌ای دیگر شود.

کسی که به دقت در پروژه‌های توسعه‌طلبانه عربستان نظر می‌کنند، می‌بیند که این کشور در اجرای دیدگاه مشهور به " کارت سبز (گرین کارت) پا را از آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها نیز فراتر گذاشته است، به گونه‌ای که می خواهد خارجی‌ها را تشویق کند تا در عربستان سعودی باقی بمانند و اموال و سرمایه‌های خود را در داخل این کشور به کار انداخته و تا ابد در این کشور زندگی کنند.

آمال و آرزوهای بن سلمان در تسلط بر جنگ یمن، این بار خود را در ابعاد اقتصادی نشان داده است. او می‌خواهد صندوق سرمایه‌گذاری با سرمایه بالغ بر 10 درصد از تمام حجم سرمایه گذاری های جهانی ( آماری توهمی و خیالی) تأسیس کند. وی می‌خواهد تنها طی چهار سال عربستان را به دولتی تبدیل کند که در درآمدهای ملی خود هرگز به نفت متکی نیست و نفت را به عنوان یکی از منابع مالی کشور قرار داده است.

وی آمار و ارقام دقیق و پروژه‌های فوق استراتژیکی را در این راستا ارائه داده و گفته است که می‌خواهد عربستان را که سومین کشور هزینه کننده در زمینه خرید تسلیحات در جهان است، به دولتی دارای صنایع تسلیحاتی و نظامی تبدیل کند. وی در این زمینه ابراز تعجب کرده و می‌گوید: چطور عربستان تاکنون صنایع تسلیحاتی در درون خود نداشته است؟

طبعاً بن سلمان با این اظهارات می‌خواهد نوک پیکان انتقادات خود را در روند رقابت برای تخت پادشاهی به سمت رقبای خود شلیک کند. او رقبای خود را متهم می‌کند که پایگاه‌های نظامی داخل کشور را با سنگ گرانیت سنگ فرش کرده، این در حالی است که پایگاه‌هایی که او از آن ها در آمریکا بازدید کرده ، از سیمان عادی است که ماهیت زندگی یک نظامی را نشان می‌دهد، اما با وجود این هزینه‌ها  نتایج جنگ عربستان و یمن نا امید کننده است.

خطرناک‌ترین نکته در وعده‌های محمد بن سلمان در اینجا است که وی با عوام فریبی باب درگیری با پسرعموهایش و فرزندان آن ها را باز خواهد کرد، چرا که این شاهزادگان را به تقابل با ملت عربستان نسبت به سیاست‌های صرفه جویی که محمد بن سلمان به اجرا خواهد گذاشت، وادار کند.

چرا که قرار است یارانه مصرف انرژی و آب و دیگر موارد در کاخ ها و مزارع و آپارتمان‌های خاندان حاکم نیز برداشته شود. ترکی الدخیل نیز در این ژست مستضعف پروری با محمد بن سلمان همکاری کرد و به شوخی گفت که ثروتمند نیست و اگر لازم باشد اسناد این موضوع را در تلویزیون به نمایش خواهد گذاشت.

این شاخص‌ها نشان می‌دهد که بازنده‌های طرح بن سلمان افزایش پیدا کرده و هزاران نفر از شاهزادگان سعودی این احساس را خواهند داشت که این جوان ماجراجو می‌خواهد با استفاده از ثروت‌ها و درآمدهای آنها شانس خود را برای رسیدن به تخت پادشاهی عربستان افزایش دهد. این روند می‌تواند مقدمه تازه‌ای برای نوع جدیدی از درگیری‌ها در داخل خاندان حاکم را ایجاد کند.

"پادشاه آینده" سعی دارد طرح سرمایه‌گذاری های مالی پس از جنگ را برای رسیدن به آرزوهای خود در دیدگاه‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری مبتنی بر پول را ارائه دهد. او با این روش عربستان را تنها در 15 سال به نقطه صفر خواهد رساند، حتی اگر نفت در پایین‌ترین قیمت پایه خود باقی بماند یا دادگاه‌های آمریکا سرمایه‌های عربستان در این کشور که بالغ بر 750 میلیارد دلار است را بلوکه کنند.

جالب اینجا است که بن سلمان به سعودی‌ها وعده داده که کشور جدیدی را برای آنها می‌سازد، گویا که این مسیر برای او کاملاً هموار است و هیچ چالشی بعد از شکست در یمن ، سوریه و عراق در پیش روی او وجود ندارد، گویا عربستان با بروز خطر تکفیری‌ها همچنان همان جایگاه گذشته را در نظر آمریکا و غرب دارد، این در حالی است که غربی‌ها الان عربستان را به عنوان بزرگ‌ترین تولید کننده – نه نفت- پدیده تکفیر در اسامی مختلف خود نظیر القاعده و داعش و جبهه النصره و انصار الشریعه و جیش الاسلام و ... می دانند که خود را آماده انجام حملات مختلف در اروپا و آمریکا می کنند.

به‌طور خلاصه می‌توان گفت محمد بن سلمان به دنبال سرپوش گذاشتن بر شکست خود در یمن از طریق یک ماجراجویی جدید بر سر باقی مانده ارزش اوراق مالی در عربستان است. ارزشی که گفته می شود با ارزش شرکت آرامکو برابری می‌کند. به این ترتیب اگر این شرکت وارد بازارهای جهانی سهام می‌شود، این روند می‌تواند شکست عربستان در جنگ‌ اقتصادی را بعد از شکست در جنگ‌های نظامی و امنیتی در پی داشته باشد.

انتهای پیام/ر