ایران و عربستان چالش‌های روابط و گزینه‌های پیش‌رو

ایران و عربستان چالش‌های روابط و گزینه‌های پیش‌رو

با توجه به سیاست خارجی تهاجمی عربستان و اقدامات یک سال اخیر این کشور در رابطه با ایران سوال اساسی که اذهان تحلیلگران داخلی را به خود مشغول کرده این است که ایران در مقابل عربستان چه سیاستی را باید در پیش بگیرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، ایران و عربستان دو کشور تاثیر گذار منطقه خاورمیانه هستند که از دیر باز رقابتی نانوشته را با یکدیگر رقم زده اند در حقیقت پس از آنکه کشور عربستان سعودی در سال 1932 توسط ملک عبدالعزیز بن سعود با تکیه بر اندیشه وهابی پایه‌گذاری شد. صحنه رقابتی جدید در خاورمیانه پدید آمد تا رقابت بین دو کشور- ایران با تفکر و اندیشه شیعی و عربستان با اندیشه وهابی- که دارای مبانی مذهبی متفاوت بوده و از موقعیت ژئوپولتیکی و منابع سرشار انرژی بهره مند بودند را شاهد باشیم.

زیرا هر دو کشور داعیه رهبری جهان اسلام را داشتند و خواستار بازیگری در نقش اول خاورمیانه بودند اما در دهه‌های بعد از آن، رقابت ایران و عربستان در صحنه دینی و مذهبی تا حدودی فروکش و زمینه های دیگر رقابت در حوزه های سیاسی، اقتصادی ظهور و بروز بیشتری یافتند.

البته با توجه به اینکه در آن سال ها استعمارگران خارجی (ابتداء انگلیس و پس از آن آمریکا) در حقیقت نقش کشورها را در بازی‌های منطقه‌ای و بین المللی تعیین می‌کردند. این آنها بودند که نقش هر کشوری را در منطقه‌ای خاورمیانه ترسیم می‌کردند لذا در تقسیم‌بندی نقش‌ها، نقش ژندارم منطقه به ایران داده شده بود و این کشور مسئولیت نظامی امنیتی منطقه را برعهده داشت و عربستان به عنوان محور کشور های عربی و بال اقتصادی قدرت منطقه‌ای آمریکا به شمار می‌رفت. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و عربستان دو ستون دکترین ریچارد نیکسون را در منطقه خاورمیانه تشکیل می دادند.

ایران به عنوان ستون سیاسی نظامی با در اختیار گرفتن پیشرفته ترین تجهیزات نظامی روز و حمایت های نظامی و سیاسی آمریکا، ژاندارم منطقه و حافظ منافع غرب و خط مقدم جبهه مقابله با کمونیست شناخته می شد و عربستان به دلیل برخورداری از درآمدهای بالای نفتی نقش ستون اقتصادی مالی دکترین امنیت دوستونی نیکسون را ایفا می کرد  و اگر رقابتی بین این دو کشور وجود داشت نوعی رقابت پنهان بود و نمود ظاهری چندانی نداشت.

گذری بر روابط ایران و عربستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و خارج شدن ایران از منظومه کشورهای تحت فرمان آمریکا و موضع گیریهای استقلال طلبانه این کشور و اعلام حمایت آن از جنبش های مردمی که در مقابل ظالمان و استعمارگران به قیام برخاسته بودند و سردادن شعار صدور انقلاب، سران کشورهای عرب خلیج فارس بخصوص سعودی ها دچار ترس و اضطراب شدند. لذا برای جلوگیری از رسیدن شعله های انقلاب به داخل کشورشان به مخالفت با ایران برخاستند و تمام توان و نیروی خود را صرف حمایت از صدام که به جنگ با ایران دست یازیده بود، نمودند.  از طرفی عربستان پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران احساس کرد که زمان آن فرا رسیده تا با پشتیبانی آمریکا جایگاه ژندارمی منطقه را که نظام سلطه در گذشته آن را برای ایران تعریف کرده بود به اشغال خود درآورد. لذا این کشور زمینه را برای احیاء رقابت با ایران در صحنه های مختلف مذهبی، سیاسی،  اقتصادی و نظامی فراهم دید و تلاش کرد جایگاه منطقه ای خود را بهبود بخشد تا بتواند نقش اول را در سیاست های منطقه ای خاورمیانه متعلق به خود کند. طبعا این تلاش عربستان با موافقت آمریکا مواجه شده و تحرکات بعدی این کشور در منطقه را می‌توان اقداماتی هماهنگ شده با دستگاه سیاست خارجی آمریکا برشمرد.

از این زمان به بعد است که روابط ایران با عربستان پیوسته دستخوش فرود و فرازهایی می شود و اختلافات دو کشور در برخی بزنگاههای تاریخی به اوج خود می‌رسد. به عنوان مثال می توان نقطه اوج اختلافات و تنش در روابط این دو کشور را – تا قبل از روی کار آمدن ملک سلمان- موضوع کشتار حجاج بیت الله الحرام در سال 1988 و متعاقب آن قطع روابط ایران و عربستان  به مدت سه سال دانست و پس از برقراری روابط مجدد در دوره سازندگی و بعد از تداوم این تعاملات در دوره اصلاحات می‌توان گفت در این سال‌ها یک دوره روابط متوازن و به دور از تشنج را با سعودی‌ها شاهد بودیم.

تا جایی که پادشاه عربستان پیشنهاد میانجگیری این کشور جهت بهبود روابط میان ایران و آمریکا را به طرف‌های ایرانی ارائه می‌کند.

"ما حاضریم برای رفع کدورت فی‌مابین، هر کاری که رهبری و رئیس جمهور شما لازم بداند، انجام دهیم. مهم‌ترین نگرانی جدی ما، تنش و درگیری بین شما و آمریکایی‌ها است. بنابراین ما مجدانه و صمیمانه مایلیم برای حل و عقد و آشتی بین شما و آمریکا هر اقدامی لازم باشد، انجام دهیم. ما می دانیم که در صورت بروز هر نوع درگیری و جنگ بین شما و آمریکا ما بیشترین آسیب و زیان را خواهیم دید."

هر چند که در دوره بعدی روابط دو کشور رو به تیرگی گذاشت. در این میان سرنگون شدن صدام توسط آمریکایی‌ها و روی کار آمدن یک دولت شیعی در عراق که عربستان آن را امتیازی برای ایران به حساب می آورد و از طرف دیگر موضوع برنامه هسته‌ای ایران باعث گردیده بود که اختلافات بین ایران و عربستان تشدید شود. در همین راستا سعود الفیصل، وزیر خارجه عربستان که در سال 2008 برای شرکت در کنفرانس تروریسم به لندن سفر کرده بود ضمن انتقاد از سیاست‌های محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور وقت ایران از وی می خواهد انرژی هسته‌ای را فراموش کرده و سیاست خارجی خود را تعدیل کند و دست از دخالت در اوضاع عراق بردارد و در مورد این خواسته های خود می گوید: «چندان در مورد درخواست های خود از رییس جمهوری ایران خوشبین نیستم و تنها امیدوارم که احمدی نژاد سیاست های رییس جمهوری پیشین ایران را ادامه دهد، اگر وی (احمدی نژاد) سیاست خارجی محمد خاتمی را ادامه دهد، گمان می کنم بتوانیم با یکدیگر کار کنیم.»

از سال 2010 با شروع تحولات در کشورهای عربی که به بهار عربی یا بیداری اسلامی مشهور گردید، اوضاع و احوال جهان اسلام دچار دگرگونی شد و رسیدن این تحولات به کشورهای بحرین، یمن و سوریه - که هم پیمان استراتژیک ایران محسوب می شد- باعث گردید هر یک از دو کشور ایران و عربستان بر اساس منافع خود به نفع یکی از طرف های درگیر موضع گیری کند. در خصوص سوریه این موضوع با توجه به حمایت های مالی و تجهیزاتی عربستان از معارضین و اعزام نیرو های تکفیری برای جنگ به آن کشور و از طرفی ورود حزب الله که بازوی نظامی ایران در منطقه به شمار می رود به همراه اعزام نیروهای مستشاری از جانب ایران به سوریه  از یک موضع گیری صرف خارج و به نوعی تبدیل به یک رویارویی نظامی شد لذا بسیاری از تحلیلگران معتقدند جنگی که در سوریه در جریان است در حقیقت جنگ نیابتی ایران و عربستان است.

اکنون در این گفتار در صدد آن هستیم که روابط دو کشور را از زمان روی کار آمدن ملک سلمان که با رویکردی تهاجمی در سیاست خارجی این کشور همراه بود و بخصوص در مورد ایران سیاست افزایش تنش را دنبال کرده و می کند را مورد بحث وبررسی قرار داده و چالش‌ها و گزینه های پیش روی دوکشور را برای کاهش یا افزایش تنش طرح نماییم.

نگرش حکومت جدید عربستان به منطقه و ایران

در خصوص نگرش حکومت فعلی عربستان به منطقه و ایران دو نگاه یا دو نظریه وجود دارد:

1- نظریه‌ای که معتقد است نسل جدیدی در هیئت حاکمه عربستان ظهور کرده که  ارتباط فکری و سیاسی خود را با حاکمان گذشته عربستان قطع نموده و برخلاف سیاست های هیئت های  حاکمه قبلی که سعی می نمودند موضع پدرانه نسبت به مشکلات کشورهای عربی و مسلمان داشته باشند و با احتیاط نسبت به تحولاتی که در اطراف آنها پدید می آید برخورد کنند حاکمیت کنونی با نگرشی جدید حیات عربستان  و بازیابی نقش اول را در منطقه مبتنی بر موضع‌گیری‌ها و دخالت‌های علنی در تحولات منطقه می بینند و معتقدند که جایگاه عربستان در دهه های اخیر به خاطر اقدامات ایران و نفوذ روزافزون آن در کشورهای همجوار و منطقه تضعیف شده است. لذا این نسل که پرچمدار آن محمد بن سلمان، جانشین  ولیعهد عربستان می باشد معتقد است که عربستان باید برای بازیابی نقش منطقه ای خود بدون اتکاء به سایر کشورها با اقداماتی جسورانه و تهاجمی در مقابل ایران جایگاه اصلی خود را باز یابد. نمونه‌های اینگونه اقدامات را  از زمان روی کار آمدن ملک سلمان  به وضوح در سیاست های عربستان می توان مشاهده کرد. مانند تعرض به دو جوان ایرانی در فرودگاه و سپس حادثه منا و نوع تعامل آن کشور با ایران در استرداد جنازه ها، حمله نظامی به یمن و حوثی ها که هم پیمان ایران به شمار می رفتند، اعدام شیخ نمر عالم عربستانی که ایران به شدت نسبت به آن حساس بود، قطع روابط با ایران و تلاش برای محکوم نمودن ایران در مجامع بین المللی بخاطر تهاجم به سفارتش در تهران و مشهد، قرار دادن نام حزب الله لبنان در لیست گروه های تروریستی و تلاش برای تروریستی اعلام کردن آن توسط شورای همکاری خلیج فارس و سازمان همکاری های اسلامی، پایین آوردن قیمت نفت با افزایش تولید برای ضربه به اقتصاد ایران، تلاش برای نافرجام گذاشتن مذاکرات هسته ای ایران و 1+5  و سپس اظهار ناخرسندی از امضای این توافق و...

2- نظریه دیگری که در خصوص عربستان مطرح است می‌گوید درست است که سیاستهای عربستان از زمان روی کار آمدن ملک سلمان دچار تحولات بنیادین شده و عربستان در تلاش است تا با تحرکات جدید خود در میدان‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی جایگاه گذشته خود را احیاء کند، اما این سیاست ها بی منطق و بدون اندیشه نیست، بلکه نسل جوان عربستان به رهبری محمد بن سلمان با اتکاء به دکترین جدید سعودی که حضور علنی و تهاجمی در همه میدان ها می باشد با در دست داشتن عناصر دین، قدرت و ثروت در عربستان و تفکرات نواندیشانه سعی دارد ضمن اثبات خود به عنوان قدرت برتر در منطقه حوزه نفوذ این کشور در منطقه را بیش از پیش  افزایش دهد. ذکر این نکته نیز ضروری است که محمد بن سلمان پسر پادشاه عربستان در تلاش است با برنامه ها و اقدامات خود در داخل و خارج عربستان خود را به عنوان گزینه برتر برای پادشاهی آینده عربستان به هم پیمانان این کشور بویژه آمریکا بقبولاند. به همین خاطر  او طرحی را با نام طرح چشم انداز «سعودی 2030» راه اندازی کرد، طرحی با هدف دستیابی به بودجه غیرنفتی تا سال 2030 و بهبود وضعیت اقتصادی این کشور. به نوشته رسانه های سعودی این طرح بزرگترین طرح اقتصادی در تاریخ عربستان است، طرحی که چشم انداز این کشور برای تبدیل شدن به اصلی ترین قطب های اقتصادی، صادراتی و گردشگری در منطقه را نشان می دهد.

اجرای سیستم اعطای گرین کارت (اقامت دائم) به شهروندان خارجی با هدف جذب سرمایه گذاران خارجی، باز شدن درهای عربستان سعودی برای سرمایه گذاری های خارجی در زمینه‌های مختلف به ویژه گردشگری، پایان تکیه بودجه بر درآمدهای نفتی تا سال 2020، ایجاد بزرگترین صندوق سرمایه گذاری به ارزش 2.7 تریلیون دلار ( 2.7 هزار میلیارد دلار )، افزایش خصوصی سازی، افزایش سهم بخش خصوصی در اقتصاد عربستان سعودی، خصوصی سازی بخش های دولتی به ارزش 400 میلیارد دلار ، خصوصی سازی 5 درصد از سهام آرامکو (شرکت ملی نفت عربستان سعودی)، افزایش 60 درصدی میانگین درآمد هر خانواده سعودی در سال 2030، ایجاد 6 میلیون فرصت شغلی از جمله اهداف تعیین شده در این چشم انداز است.

بنابر دو نظریه فوق در خصوص نگرش هیئت حاکمه عربستان به منطقه و ایران به خصوص پس از توافق ایران با کشورهای 1+5 و اجرایی شدن برجام، عملکرد دستگاه سیاست خارجی این کشور را می توان از دو منظر تحلیل نمود.

1- سیاست های اتخاذ شده مبتنی بر منطق نیست و صرفا یک سری ماجراجویی از طرف عده ای جوان تازه به دوران رسیده  است. لذا عده ای از تحلیگران معتقدند که اینگونه اقدامات هیئت حاکمه عربستان ناشی از تصمیمات نابخردانه و عجولانه جوان های خام و ناپخته ای است که با" الفبای" سیاست بیگانه اند و تصمیمات آنها مبتنی بر هیچ منطق و برنامه ای استوار نیست. لذا به هیچ وجه نمی شود اقدام بعدی آنها را پیش بینی کرد و ممکن است آنها تا سرحد رویارویی نظامی با ایران نیز پیش روند. لذا اگر سیاست های فعلی آنها ادامه پیدا کند - با توجه به اختلافات داخلی هیئت حاکمه عربستان و فشارهای اقتصادی ناشی از پایین آمدن قیمت نفت و عدم اهتمام امریکا همچون گذشته به موضوعات خاورمیانه و بخصوص عربستان - در نهایت این کشور هم پیمانان خود را از دست داده و از داخل نیز به خاطر اختلافات موجود در خصوص سیاست های اتخاذ شده با تفرقه و تشتت و جنگ قدرت روبرو و دچار فروپاشی خواهد شد. لذا لازم نیست ما کاری انجام دهیم بلکه کافی است بنشینیم و نظاره گر این سقوط باشیم. در همین راستا اوباما در مصاحبه ای که اخیرا انجام داده خطاب به حاکمان عربستان می گوید: "خطری که شما را تهدید می کند از داخل خود شماست و آن چیزی نیست جز خطر وهابیت افراطی."

2- اقدامات هیئت حاکمه عربستان بر اساس منطق و برنامه ریزی از پیش تعیین شده می باشد و انها خوب میدانند که دارند چه کاری انجام می دهند. لذا بعید است آنها در پافشاری بر سیاست های خود تا آنجا پیش روند که منجر به رویارویی نظامی با ایران شود بلکه آنها می خواهند با اتخاذ این سیاست تهاجمی، در میدان های نظامی و سیاسی، در پای میز مذاکره با ایران برگ برنده را داشته باشند. ضمن آنکه جایگاه خود را نیز با این اقدامات به عنوان قدرت اول منطقه تثبیت کرده و از این طریق پشتیبانی هم پیمانان غربی و امریکایی خود را در آینده تحکیم خواهند نمود.

چالش های روابط ایران و عربستان

روابط عربستان و ایران هم اکنون در حوزه های مختلف نظامی، سیاسی  و اقتصادی با چالش هایی روبرو است. در زیر اشاره ای گذرا به برخی از این چالش ها داریم.

1-نظامی: واضح است که به رغم وخامت روابط ایران و عربستان‘ در ظاهر این دو کشور رویارویی نظامی مستقیمی با هم نداشته و ندارند اما به صورت غیر مستقیم این دو در سوریه و یمن و عراق مشغول جنگ نیابتی هستند، به خصوص در سوریه که ایران نیروهای مستشاری اعزام کرده و در مقابل نیروهای که توسط عربستان تجهیز و پشتیبانی می شوند به مقابله برخواسته است. در حقیقت جنگ سوریه، ادامه یا توقف آن به یک عنصر کلیدی در روابط دو کشور تبدیل شده است. از طرفی عربستان خواهان کنار گذاشتن بشار اسد از قدرت است و این موضوع را به عنوان مهمترین عنصر پایان درگیری ها در سوریه اعلام کرده است. از طرف دیگر ایران بر حق تعیین سرنوشت مردم سوریه تاکید نموده و برکناری بشار اسد را از طریق نظامی و تحمیلی، خط قرمز خود بر شمرده است. لذا دستیابی به راه حلی متعادل که هر دو طرف را راضی نگه دارد تبدیل به معضلی شده است و حل مسالمت آمیز آن می تواند گشایشی در روابط دو کشور که در حال حاضر درگیر جنگ نیابتی هستند پدید آورد. اوضاع در یمن نیز با شدتی کمتر بر همین منوال است و عربستان دوست ندارد که حوثی های متمایل به ایران در نزدیکی مرزهای آن کشور تهدیدی برای تاج وتخت پادشاهی سعودی محسوب شوند. لذا از بیش از یک سال قبل تا کنون با هزینه نمودن دلارهای بسیار، به ظاهر ائتلافی را برای کنار زدن حوثی‌ها و متحدینش از قدرت تشکیل داده و این کشور را آماج حملات هوایی و توپخانه ای خود قرار داده اند. لذا صلح در یمن و روی کار آمدن دولتی در آن کشور که حقوق مردم این کشور را نیز رعایت کند راه حلی است که می‌تواند یکی دیگر از چالش‌های ایران و عربستان را حل نماید.

در همین راستا رییس جمهور آمریکا معتقد است که سعودی‌ها باید خاورمیانه را با ایرانی‌ها «سهیم» شوند. اوباما در مصاحبه با آتلانتیک می‌گوید: «رقابت بین سعودی‌ها و ایرانی‌ها که به شکل‌گیری جنگ‌های نیابتی و ناآرامی در سوریه و عراق و یمن منجر شده، ما را وادار می‌کند که به دوستان‌مان و همچنین ایرانی‌ها بگوئیم که باید راهی موثر برای تسهیم منطقه و رسیدن به نوعی صلح نسبی دست یابند.»

2-سیاسی: در بعد سیاسی دو کشور طی یکسال گذشته با چالش های مختلفی از تعرض به دو جوان ایرانی در فرودگاه گرفته تا فاجعه منا و پس از آن قتل شیخ نمر و به دنبال آن حمله به سفارت و کنسول گری این کشور در ایران و در نهایت قطع روابط از جانب عربستان روبرو بوده اند و به رغم اینکه ایران بارها آمادگی خود را برای حل مشکلات فیما بین اعلام نموده اما طرف سعودی همچنان بر طبل واگرایی و سیاست تهاجمی خود می کوبد.

همچنین در بعد خارجی چالش های سیاسی میان دو کشور می توان به بحران بحرین و بخصوص لبنان نیز اشاره کرد؛ چالشی که باعث شده بیش از دو سال لبنان بدون رییس جمهور باشد.

3-اقتصادی: در بعد اقتصادی نیز شاهد جنگ نفت بین دو کشور هستیم و همکاری این دو کشور در اوپک بیش از هر زمان دیگر تضعیف شده و باعث گردیده اوپک کارایی خود را در صحنه بین المللی تا حدود زیادی از دست بدهد. ضمن اینکه عربستانی ها برای ضربه به اقتصاد ایران با افزایش تولید نفت خود، باعث شده اند قیمت این ماده گرانبها از بشکه ای 100 دلار به حدود  30 دلار کاهش بیابد. زیرا آنها از این طریق می‌خواستند با تحت فشار قرار دادن اقتصاد ایران و روسیه آنها را وادار به همراهی با سیاست های منطقه‌ای خود نمایند.

گزینه‌های پیش رو

اکنون با توجه به سیاست خارجی تهاجمی عربستان و اقدامات یک سال اخیر این کشور در رابطه با ایران سوال اساسی که اذهان تحلیل گران داخلی را به خود مشغول نموده این است که ایران در مقابل عربستان چه سیاستی را باید در پیش بگیرد. آیا باید همچنان سیاست صبر و مدارا و پرهیز از افزایش تنش در روابط دو کشور را سر لوحه کار خود قرار دهد و یا باید ایران هم با توجه به موضع گیری های اخیر سعودی سیاست تهاجمی را در دستور کار خود قرار دهد. حتی اگر این سیاست منجر به رویارویی نظامی شود؟

در این رابطه نظرات و دیدگاه های مختلفی طرح شده است. بسیاری معتقدند ابتداء باید ما دلایل انتخاب سیاست تهاجمی عربستان را کشف نماییم و سپس بر اساس آن موضع گیری کنیم. اگر همانطور که قبلا اشاره شد این سیاست از بی تجربگی و ناپختگی عناصر داخل حکومت عربستان نشأت می گیرد و بر منطق و برنامه ای استوار نیست باید یک نوع موضع گیری نمود. و اگر تمامی این حرکت ها و اقدامات برنامه ریزی شده و از روی منطق باشد باید به نوعی دیگر نسبت به اقدامات عربستان موضع گیری نماییم.

در هر صورت 3 گزینه در برابر ایران قرار دارد.

1- ادامه سیاست تنش زدایی و صبر و مدارا و در مواقعی عقب نشینی از برخی مواضع. اینکه اتخاذ این سیاست تا چه حد می تواند در تغییر موضع سعودی ها تاثیر گذار باشد جای حرف و حدیث بسیار دارد. بلکه احتمال قویتر آنست که  این اقدام به جسورتر شدن حاکمان سعودی بیانجامد و آنها را به ادامه دادن سیاست های خصمانه و تهاجمی خود نسبت به ایران تشویق کند.

2- اتخاذ یک سیاست تهاجمی و قوی در برابر مواضع و اقدامات عربستان؛ مواضعی که این کشور حاضر نیست به هیچ وجه از آن کوتاه بیاید. در پیش گرفتن چنین سیاستی از جانب ایران ممکن است به عقب نشینی این کشور از مواضع خصمانه اش منجر شود. البته احتمال دیگر آنست که اتخاذ چنین سیاستی باعث شود سعودی ها نیز مواضع خود را تند تر نموده و در نهایت آتش جنگ در منطقه شعله ور شود.

3-در پیش گرفتن سیاست تنش زدایی فعال یعنی در ضمن اینکه در برابر برخی اقدامات صبر و مدارا به خرج می دهیم، در مواقع لزوم با قدرت به تحرکات عربستان واکنش نشان دهیم. به نحوی که هم پیمانان منطقه ای آن بخصوص کشور های حوزه خلیج فارس متوجه شوند که ادامه همراهی با عربستان در مواضع خصمانه اش جز خسارت و ضرر برای آنها به ارمغان نخواهد آورد.

نویسنده: عبدالرضا بنی‌‎علی، کارشناس اداره کل آفریقا و عربی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت