به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، نگارگری ایرانی بهعنوان هنری برگرفته از مفاهیمی چون تعالی روح، رسیدن به عالم معنا و جاودانگی با نگرش حقیقتگرا و هنر قدسی در سراسر دنیا شناخته شده است.
نگارگری مفهومی عام دارد که به روشها و سبکهای گوناگون نقاشی ایرانی اطلاق میشود که شامل تذهیب، تشعیر، حاشیهسازی، جدولکشی و گل و مرغ است که در کتابها، بر روی دیوارها و بناهای تاریخی و بوم خود را نشان میدهد.
تاریخچه نگارگری دینی به تصویرسازی قصص قرآنی و کتب مقدس آسمانی در سده 7 تا 12 هجری و زمان حمله مغولان به ایران باز میگردد. از همان دوران تصاویر زیادی از قصص انبیاء، آیات قرآنی در حاشیه، جلد و میان سطرهای نسخ «معراجنامه»، «جوامع التواریخ»، «مقامات حریری»، «قصص انبیا» و دیگر کتب چاپشده تاریخی به جای مانده است. در هنر نگارگری طرح و رنگ نقش بسته بر قرآن در ستایش آفریننده زیباییها است.
گفتوگویی با یکی از اساتید نگارگری در مشهد داشتیم؛ محمد مهدی اسفیدانی از فعالان رشته نگارگری ایرانی است که بیست سال در رشته نقاشی ایرانی فعالیت دارد و در حال حاضر مدرس دانشگاه و موزه میراث فرهنگی است.
کار خود را زیر نظر استاد شریفی آغاز کرده است؛ طراحی ضریح مطهر امام رضا(ع) را با استاد فرشچیان در خانه ملک انجام داده و بیش از 70 نمایشگاه داخلی و خارجی از جمله در کشورهای پاکستان، ترکیه، ترکمنستان و یک نمایشگاه غیرحضوری در آمریکا و کانادا برگزار کرده است.
اسفیدانی حرفهای بسیاری داشت و جانمایه کلامش بیتوجهی به یکی از اصیلترین هنرهای ایرانی بود.
وی در این باره گفت: آنگونه که در شاخه هنرهای تجسمی به نقاشی رئال که برگرفته شده از غرب است بها داده میشود، به نقاشی اصیل ایرانی توجه نشده است. هنرهای سنتی ما هنرهای اصیل و ملی است و نباید از بین برود چون فراموشی آنها در واقع فراموشی یک فرهنگ است؛ اگر مسئولان فضاهایی ایجاد کنند تا هنر نمایش داده شود و در معرض دید عموم قرار گیرد این هنرها پیشرفت خواهد کرد اما متأسفانه در زمینههای سنتی نگارگری بسیار کمکاری شده است.
نگارگری محتوایی مذهبی و عرفانی دارد
نگارگری به موضوعات مذهبی، عرفانی و شاهنامهای و موضوعات برگرفته شده از فرهنگ و تاریخ تقسیم میشود و این هر دو رشته پیوندی تنگاتنگ با هسته اصلی فرهنگ ایرانی دارد. در واقع نگارگری با محتوایی مذهبی، عرفانی و تاریخی بیان زندهای از زندگی مردمان این مرز و بوم است که با ظرافتهای هنری اصیل به تصویر در میآید.
نقشهای ایرانی باید حفظ و نگهداری و به آن بها داده شود. اگر هنرمندان حمایت شوند میتوانند نقشهای تازهای را در سبک نگارگری ایرانی به وجود آورند و شاهد رخوت و تکرار در این حوزه نباشیم. متأسفانه بیشتر هنرمندان بهدلیل عدم حمایتهای مادی و معنوی از فضای نقاشی ایرانی دور میشوند که یکی از این علتها بهنظرم به نداشتن پشتکار لازم در جوانان برمیگردد که میخواهند زود به نتیجه برسند.
در صورتی که نگارگری ایرانی حوصلهای زیاد میطلبد و باید برای آموزش جوانان، پیشکسوتهای این رشته حمایت شوند تا آن نوع صبر و دقت را که لازمه نگارگری است به جوانان بیاموزند.
نقاشی ایرانی؛ خلاقیت با حفظ چارچوبهاست
در نقاشی ایرانی چارچوبهایی وجود دارد که نمیتوان آنها را کنار گذاشت؛ این چارچوبها با محتوای این هنر پیوندی ناگسستنی دارد اما میشود در محدوده این قواعد خلاقیت داشت و نوآوری کرد. کسی که میخواهد رشد کند باید زیر نظر استادی مجرب و چارچوبی خاص کار کند و نمیشود در نقاشی ایرانی و بهطور ویژه نگارگری راه صدساله را یکباره پیمود.
متأسفانه بازار کار در شهرستانها بسیار ضعیف است و میشود گفت این بازار وجود ندارد و هنرمندان نمیتوانند فروشی داشته باشند که از طریق آن امرار معاش کنند. قطعاً این فضا در شهرهای بزرگ بیشتر است و فضای رقابتی در آنها سبب میشود که هنرمند موفقیت بیشتری داشته باشد اما آیا همین باقیمانده از نگارگری باید تنها در شهرهای بزرگ حضور داشته باشد؟
متأسفانه در شهرستانهای استان هنر آنگونه که باید دیده نمیشود و تعریف درستی از آن وجود ندارد. برای رفع این معضل باید زمینهای ایجاد کنیم که آموزش، هنر را زنده نگه دارد و کسانی که نمیتوانند به شهرهای بزرگ بیایند ذوق هنریشان ناکام نماند.
انتهای پیام/*